روزنامههای زنجیرهای اصلاحات روز پنجشنبه را با تمرکز بر سخنان رییسجمهور در رشت و هاشمیرفسنجانی آغاز کردند.
از سوی دیگر روزنامه آرمان امروز در رویه حمایت همهجانبه خود از اظهارات هاشمی نوبت را به مدیر مسئول خود داد؛ حسین عبداللهی در این یادداشت خاطرات هاشمیرفسنجانی را دارای «حکمت» و دلیل دانست و بیان خاطرات برای ثبت در تاریخ قلمداد کرد؛ مدیر مسئول روزنامه آرمانامروز خواستار آن شد که باید خاطره هاشمی را به عنوان «سند تاریخی» و «هشدار» نگریست.
روزنامه مردم سالاری
ارگان رسمی حزب مردم سالاری پنجشنبه را با تیترهای «طرف مذاکره ما مجالس آمریکا نیست، مجموعه 1+5 است» و «اعضای تیم ملی کشتی آزاد به ایران بازگشتند» روانه پیشخوان مطبوعات کشور شده است.
· سکوت در برابر خاطرهگویی هاشمی؛ انتقاد از صداوسیما
«سکوت» قائممقام مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی (ره) در برابر خاطرهگویی هاشمی رفسنجانی درباره امام خمینی (ره) همچنان ادامه دارد؛ انصاری نوک پیکان انتقادات خود را به سوی جامجم نشانه رفت و در سخنانی انتقادی گفت«جای تعجب و گله بسیار است که چرا در ایام بزرگداشت مقام زن، همایش بانوی انقلاب که مناسبترین فرصت برای تبیین چگونگی حضور زنان در طول نهضت و سالهای سخت مبارزه و پس از پیروزی انقلاب به شمار میرود، از سوی صدا و سیما پوشش داده نشد.
در دو روز گذشته به صورت کتبی و تلفنی مکرر مورد اعتراض و انتقاد مردم نسبت به عدم پخش مستقیم سخنان ریاست محترم جمهوری وعدم پوشش خبری مناسب برنامههای همایش بودهایم. رسانه ملی متعلق به عموم ملت است. به راستی در روز 23 فروردین کدام رخداد داخلی مهمتر از این گردهمایی بود که در آن دومین مقام رسمی کشور، معاونین ریاست جمهوری و اعضای هیئت دولت و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، ریاست دفتر مقام معظم رهبری، علما و اساتید دانشگاه و فرهنگیان و اعضای خانوادههای معظم شهیدان و ایثارگران و اعضای بیوت شریف مراجع و مسوولین نظام و بیت شریف حضرت امام عموماً شرکت داشتند و در آن رئیسجمهور و رئیس مجمع تشخیص مصلحت و معاون اول ریاست جمهوری و چندین تن از معاونان رئیسجمهور و یادگار گرانقدر امام سخنرانی کردند و موضوع اصلی سخنرانیها نیز بزرگداشت مقام زن و مادر و تبیین نقش زنان در انقلاب اسلامی و تجلیل از فداکاری امام و بانوی انقلاب بود؟
آیا اهمیت این رخداد در حدی نبود که صدا و سیما کوتاهی در عدم پخش مستقیم سخنان ریاست جمهوری را اقلاً در بخش اخبار سراسری شبکه یک و دو در روز 23 فروردین جبران کند و آنرا در صدر اخبار آن روز مطرح نماید نه آنکه بعد از دهها خبر اصلی و پیش پا افتاده و بعد از اخبار ورزشی آنهم به نقل یک عبارت از سخنان ریاست جمهوری بدون هیچ توضیحی در باره اصل همایش بسنده کند.»
روزنامه ابتکار
روزنامه ابتکار پنجشنبه را به تیترهای «فصلالخطاب» و «گزینهرویمیز نوبل» اختصاص داد.
· نرمش زیرکانه مخالفان مذاکره!
محمد شمس در صفحه سیاسی روزنامه ابتکار مدعی است برخی از مخالفان مذاکره با دگردیسی رفتار سیاسی و «نرمش زیرکانه» خود را در ظاهر و موقت موافق با بیانیه لوزان نشان میدهند؛ این روزنامهنگار اصلاحطلب دلیل رفتار آنان را این میداند که «آنچه از کشمکش های میان مجلس و دولت از بدو شروع کار حسن روحانی به ذهن متبادر میشود، و بخصوص در ماجرای انتخاب وزیر علوم، و پس از آن، ماجرای رحیمی معاون اول دولت قبل، حاکی از «سیاست ورزی های کاذب» و «لابی گری» های بی سابقه در برخی افراد بوده است، که نتیجه ای جز لکه دار شدن حیثیت خودشان نداشت. ادامه این رویه های ناموزون و یکطرفه برای ملوث کردن سیمای مذاکرات، مردم را نسبت به بعضی از وکلای ملت بدبین کرده، و تا حدودی سبب کاسته شدن جایگاه مجلس در پیشگاه عموم شده است. بی تردید، اگر در آینده ای نه چندان دور، توافق با غرب بر سر پرونده هسته ای صورت گیرد، مورد اقبال و استقبال قاطبه ملت قرار خواهد گرفت.
این دوپهلو رفتار کردنها یک معنایش میتواند این باشد، حال که مذاکرات در سُرسُره توافق نشسته و پیش میرود آنها میخواهند بر موج سوار شده، و نوعی فرار به جلو را در دستور کار خود قرار دهند. گمانه دیگر اینکه، آنها فرصت را ضیق دیده و برای جلوگیری از «ورشکستگی» و «چندپارگی» سیاسی و حذف نشدن از گردونه معادلات، به کارت اعتماد همین مردم در انتخابات پیش روی مجلس نیازمندند. فی المثل، اگر رفتار نمایندگان مجلس را با نمایندگان کنگره مقایسه کنیم، در مییابیم که نمایندگان کنگره بدلیل آنکه از گردنه انتخابات عبور کردهاند، بدون نگرانی ای برای پیشبرد منافع خود، هیچگونه چرخشی نداشته، حال آنکه برخی نمایندگان قوه مقننه ما «نرمش زیرکانه» کردهاند.»
روزنامه اعتماد
روزنامه اصلاحطلب اعتماد نیمتای بالای صفحه اول خود را به تیترهای «پایان تحریم نباشد؛ توافقی نخواهد شد» و «معمای کیروش» اختصاص داده است.
· یارگیری انتخاباتی اصولگرایان
محمد حسین مهرزاد در صفحه احزاب روزنامه اعتماد به بررسی یارگیری اصولگرایان در شهرستانها برای انتخابات مجلس پرداخت؛ این روزنامه نگار اصلاح طلب در راستای القای عدم وحدت از عدم حضور حامیان آیتالله مصباح در چترواحد اصولگرایان سخن گفت و سپس به واکاوی رفتار سیاسی احزاب اصولگرا در شرایط فعلی پرداخت.
گروه احزاب روزنامه اعتماد که از مکانیزم وحدت به مثابه «تله» جمعیت ایثارگران و رهپویان برای راست سنتی یاد کرده بود؛ پیرامون فعالیت جمعیت ایثارگران نوشت «جمعیت ایثارگران بیش از آنکه تشکیلات قدرتمند کشوری داشته باشد به چهرههای سیاسی متکی است. حضور چهرههایی نظیر الیاس نادران، علی دارابی معاون سابق سیما، لطفالله فروزنده، معاون احمدینژاد در دوره ریاست دولت و حسین فدایی در این جریان نشان میدهد آنها در نهادهای حساسی نظیر مجلس، دولت و صدا و سیما چهرههای شاخصی داشتهاند که اندوخته سیاسی برایشان رقم زده است. آنها البته شانس چندانی در جذب نیروهای شهرستانی ندارند اما به نظر میرسد بهراحتی میتوانند در حوزه انتخابیه تهران و چند شهرستان بزرگ چهرههای شاخص خود را وارد کنند. آنها میتوانند به پشتوانه فعالیت اقتصادی برخی اعضایشان بخشی از کاهش تزریق منابع موتلفه به جبهه پیروان را پوشش دهند.»
سپس محمد حسن مهرزاد از وضعیت جمعیت دیگر اصولگرایی نوشت «رهپویان اگرچه کمتر در عرصه عمومی بروز و ظهور دارد اما بعد از پایداری در منتهی الیه تندروی جریان راست طبقهبندی میشود. علیرضا زاکانی، فریدالدین حداد عادل، مهدی طائب، زهره الهیان، حسین مظفر و پرویز سروری شاخصترین چهرههای این جریان هستند که به نظر میرسد همگی برای انتخابات مجلس عزمشان را جزم کردهاند. البته رهپویان در محاسبات اصولگرایان نه منابع مالی گسترده مانند موتلفه و باهنر در اختیار دارد و نه وزن و اعتبار سیاسیاش به لاریجانی و ایثارگران میرسد. نقطه قوت رهپویان که با استفاده از آن توانسته امتیازهایی نظیر گنجاندن برخی نامها در لیست اصولگرایان - اگر چنین لیست واحدی به دست آید- به دست آورد رسانههای آنان است. جریان رسانهای رهپویان با وبسایتها و مجلات درمیان اصولگرایان جایگاه خاصی دارد که در ایام انتخابات میتواند نقش موثری ایفا کند.»
روزنامه شرق
روزنامه اصلاحطلب شرق صفحه اول خود را به تیترهای «نقد، هوچیگری نیست» و «نگران این هجمه نیستم» اختصاص داد.
· مانع بر راه پولهای کثیف
«پولهای کثیف» عبارتی است که وزیر کشور وارد ادبیات سیاسی کشور کرد و خواهان جلسه غیرعلنی برای شفافسازی آن در بهارستان شد. آرزو فرشید در یادداشت صفحه سیاسی روزنامه شرق به گرهزدن پولهای کثیف و انتخابات آتی و نگرانیهای پیرامون آن پرداخته است؛ این روزنامهنگار اصلاحطلب در همین راستا نوشت «مسئله ابهام در تأمین مالی هزینههای انتخاباتی از سوی کاندیداها در انتخاباتهای مختلف، موضوع تازهای نیست و هنگامی اهمیت خود را نشان میدهد که به یاد بیاوریم بعد از خبرسازشدن اعترافات رحیمی برخی از نمایندگان مجلس با استناد به بالابودن هزینههای انتخاباتی، دریافت کمکهای مالی را امری معمول دانستند. همین نمایندگان بهسادگی در مورد منشأ پولها ابراز بیاطلاعی کرده و از کنار موضوع، بهسادگی گذشتند. بههرحال آنچه رحمانیفضلی در این خصوص بیان کرد سرنخ خوبی است که مسئولان را متوجه ضرورت رفع ابهام از سازوکار تأمین مالی ستادهای انتخاباتی کند؛ زیرا فراهمبودن فضا برای اعمال نفوذ متخلفان اقتصادی در سیاست، منافع ملی را به خطر انداخته و ضربه مهلکی به ساختار مردمسالاری در کشور است.»
این روزنامهنگار اصلاحطلب با درنظرگرفتن نظرخواهی از کارشناسان راهحل برونرفت از این وضعیت را «اصلاح قانون انتخابات میتوان آسیبهایی همچون هزینه کردهای خارج از عرف و کمکهای مالی شبههدار، رانتخواریها، استفاده از امکانات دولتی و... را کاهش داد. فراموش نکنیم که اصلاح قوانین انتخابات بهویژه در بخش تأمین مالی و حزبگرایی، نظارت بر اجرای صحیح قوانین و مبارزه با مفاسد اقتصادی و اداری موجود، پروژه دشواری است که بدون همکاری قوا مقدور نیست» دانست.
روزنامه آرمان امروز
روزنامه آرمان امروز صفحه اول خود را به تیترهای «نگران هجمهها نیستم» و «کاخ سفید نیش طرح کنگره را کشید» اختصاص داد.
· دفاع مدیرمسئول از پدر معنوی
روزنامه آرمان امروز نزدیکترین رسانه مکتوب به خانواده آقای هاشمی است؛ آرمان برخلاف سخنان هاشمیرفسنجانی بسیار «نگران» است و پس از جلسه خاطرهگویی پدر معنوی خود به حمایت از وی پرداخته است و در شماره قبلی خود یادداشتی از احمد شیرزاد، انعکاس سخنان علی مطهری و گفتوگو با حسینی را برای حمایت از پدر معنوی خود کار کرده بود و در شماره امروز خود با یادداشت مدیرمسئول آرمان امروز داستان حمایت تمام قد از هاشمی به اوج رسید.
حسین عبداللهی در این یادداشت خاطرات هاشمیرفسنجانی را دارای «حکمت» و دلیل دانست و بیان خاطرات برای ثبت در تاریخ قلمداد کرد؛ مدیر مسئول روزنامه آرمان امروز خواستار آن شد که باید خاطره هاشمی را به عنوان «سند تاریخی» و «هشدار» نگریست.
حسین عبداللهی در بخشی از یادداشت خود نوشت«از این نکته نباید غافل شد که این خاطرات از زبان شخصی عنوان میشود که بیش از 60 سال در عرصه سیاسی فعالیت مستمر داشته است. در نتیجه به نظر میرسد سابقون انقلاب از همان ابتدا با تردید به آینده سیاسی دولت احمدینژاد مینگریستند. سوم؛ آیتا... هاشمی در این خاطره به صورت تلویحی به گسست تاریخی مسیر انقلاب در طول هشت سال گذشته اشاره کرده است. پیش از این برخی دوران احمدینژاد را با سالهای اولیه انقلاب مقایسه و برخی دیگر مسیر دولتهای نهم و دهم را مسیری انحرافی قلمداد میکردند.
این در حالی است که آیتا... هاشمی با بیان چنین خاطراتی در پی القای این نکته است که دوره هشت ساله گذشته به صورت ناخودآگاه در مسیر انقلاب و چشمانداز آینده اخلال به وجود آورده است. چهارم؛ به نظر میرسد رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بیش از همه از بازگشت تفکر افراطیگری و تندروی به فضای سیاسی کشور نگران است و تلاش میکند به صورت غیرمستقیم خطر تندروها را به مردم و مسئولان گوشزد کند. اگر چه با موفقیتهای دولت آقای روحانی موجی از امید سراسر کشور را فراگرفته است اما از این نکته نباید غافل ماند که به هر حال این دولت نیز به پایان خواهد رسید و در یک «بزنگاه سیاسی» دیگر مردم کشور باید برای سرنوشت خود تصمیمگیری کنند.
روزنامه ایران
روزنامه دولتی ایران، صفحه اول خود را به تیترهای «طرف مذاکره ما 1+5 است نه کنگره» و «دو سناریوی اقتصادی دولت برای سال 94» اختصاص داد.
· آینده حقوقی مذاکرات هستهای
محمدرضا ضیایی بیگدلی، استاد حقوق بین الملل در یادداشتی از منظر حقوقی به وضعیت دولتهای دخیل در مذاکره هستهای پرداخت و نوشت «وضعیت نخست؛ برنامه اقدام مشترک که قرار است طرفین حداکثر بعد از سه ماه به آن دست یابند، یک معاهده بینالمللی و سند حقوقی لازمالاجرایی است که میان ایران و 6 کشور 1+5 از جمله امریکا منعقد میشود. در این مدل دولتها تصمیم میگیرند مجالس خود را در تصمیم نهایی معاهده مشارکت دهند. اگر چنین قراری بین طرفین معاهده هستهای گذاشته شود آنگاه صرف امضای قوه مجریه برای مشروعین معاهده کافی نیست یعنی هر دو طرف باید این توافق را به تصویب پارلمانهای کشورهای خود برسانند. اما ریسک این مدل تصمیمگیری آن است که در این صورت مجالس کشورها ممکن است به دلیل علایق و گرایش حزبی بتوانند به کل یا بخشهایی از معاهده، ایراداتی را وارد و از تصویب آن خودداری کنند. در نظام حاکمیتی امریکا این معاهدات باید به تصویب «سنا» برسد و نه «کنگره» و در صورتی هم که سناتورها آن را تصویب نکنند، رئیس جمهوری امریکا میتواند از حق وتوی خود استفاده کند.
وضعیت دوم؛ رؤسای جمهوری میتوانند از اختیارات انحصاری قوه مجریه برای امضای معاهدات بینالمللی، بدون نیاز به تصویب مجالس خود استفاده کنند. در این صورت، قوای قانونگذاری نمیتوانند در چارچوب موافقتنامههای اجرایی که در حوزه اختیارات قانونی و انحصاری اختیارات رئیس جمهوری است، مداخله کنند. در این حالت، رؤسای جمهوری، همه بار مسئولیت امضای توافق را برعهده میگیرند پیدا است که مشکلات و کشمکشهای داخلی که پس از امضا و اجرای توافق بدون تصویب نمایندگان ایجاد میشود، یک مسأله داخلی خواهد بود و به تعهدات الزامآور شده رئیس جمهوری ربطی نخواهد داشت.»