گلفام می‌گوید: در دانشگاه‌های افسری ارتش، پیشکسوتان به دانشجویان درس دفاع مقدس واقعی می‌دهند و بعد هیئت معارف جنگ آن‌ها را به اردویی در جنوب می‌برد.

گروه جهاد و مقاومت مشرق: امیر ابراهیم گلفام، رئیس سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ارتش چندی پیش با حضور در خبرگزاری تسنیم از تحریریه و سرویس‌های مختلف فرهنگی، سیاسی، بین الملل، اجتماعی، ورزشی و اقتصادی بازدید کرده و در جریان روند فعالیت گروه‌های خبری قرار گرفت. او در گفتگو با خبرنگاران فرهنگی از فعالیت‌های سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ارتش سخن گفت و به تشریح نگاه فرهنگی ارتش در موضوعات مرتبط با انقلاب و دفاع مقدس پرداخت. گسترش حوزه تولید فیلم و سریال، ارائه اسناد موجود از هشت سال دفاع مقدس، تولید بانک اسناد دفاع مقدس و تهیه نرم افزار از جمله فعالیت‌های این سازمان برای گسترش فرهنگ دفاع مقدس در جامعه است. بخش دوم گفت‌وگوی تفصیلی امیر گلفام با تسنیم در ادامه می‌آید:
50 ساعت سربازی پای درس «پیشکسوتان معارف جنگ»
* در راستای ثبت خاطرات فرماندهان دوران دفاع مقدس ارتش که الان جزو پیشکسوتان و جانبازان هشت سال دفاع مقدس محسوب می‌شوند، برنامه خاصی در سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ارتش صورت گرفته است؟

خیلی از قهرمانان اصلی جنگ، شهدا هستند و ما دیگر به این ها دسترسی نداریم. اما باید مقام آن‌ها را خیلی تکریم و تجلیل کنیم و یادشان را گرامی بداریم. چون آن‌ها رفتند تا این نظام با ثبات برای ما باقی بماند. گروهی دیگر از رزمنده‌های جنگ همین پیش کسوت‌ها هستند که برای مجاهدت رفته‌اند اما تقدیر الهی این بوده که زنده باشند. چون مجاهدت به معنای پیروزی بر دشمن است. در این راه اگر کشته شدی، فوض عظیم بردی و اگر نه باز هم می توانی پیروز میدان باشی. یعنی هدف اول پیروزی است. نمی‌توان گفت جنگ کردیم و هدف اولمان شهادت است. پیامبر گرامی اسلام هم همین جور برنامه‌ریزی می‌کنند. آن‌هایی که پیروز شدند و ما توفیق داریم که الان زنده بودن این‌ها را درک می‌کنیم. باید در جامعه حواسمان به این‌ها باشد. حمایت‌های مالی به یک اندازه لازم است. منطقی هم هست. ولی بیشتر از آن یا در کنار آن، حمایت‌های معنوی است که بایستی برای این پیش کسوتان در جامعه داشته باشیم. مسئول آن هم نمی‌توان گفت یک ارگان خاص است، این وظیفه تمام دستگاه‌های دولتی یا حتی تمام دستگاه‌های مردمی است. بایستی این را تبدیل به یک فرهنگ کنیم که این پیشکسوتان که در سراسر کشور پراکنده‌اند و زندگی می‌کنند را حمایت کنیم. این‌ها غالباً بالای شصت سال سن دارند. بعضی از آن‌ها تاریخ دفاع مقدس را انتقال می‌دهند. خیلی از آن‌ها هم قسمتی از تاریخ همراهشان هست و در یک نقطه ای از کشور مشغول کارند. یادمان باشد این‌ها را تکریم کنیم، نمی‌توان همه را به سازمان واحدی که در یک نقطه از کشور باشد ارجاع داد. خوب است که فرهنگ رسانی کنیم که در همه جا، روستاها، شهرهای کوچک و بزرگ، پیشکسوتان دفاع مقدس خوب شناخته شوند و خوب از آن‌ها تجلیل کنند. این واقعیتی است که این‌ها حق بزرگی را به گردن نسل‌های بعدی این جامعه دارند.

خاطرات فرماندهان دوران دفاع مقدس ارتش ثبت می‌شود/چند هزار ساعت فیلم تاریخ شفاهی از بزرگان دفاع مقدس و ارتش داریم

اما در خصوص جمع‌آوری تاریخ شفاهی این‌ها، ما یک مرکز مدیریتی خارج از پادگان پیش‌بینی کردیم و امکانات صوتی، تصویری نیز فراهم کردیم. در مرکز میدان هفتم تیر مرکز اسناد تاریخ شفاهی ماست. شبیه استودیو کوچکی است که در آن گروهی هستند که پیش کسوتانی را که ما شناسایی می‌کنیم یا معرفی می‌شوند که ما هنوز به آن‌ها دست پیدا نکرده باشیم، در وهله اول می‌رویم و ارتباط برقرار می‌کنیم و تکریم و تجلیلشان می‌کنیم.اگر بتوانند آنها را به مرکز خودمان می‌آوریم و تاریخ شفاهی آن‌ها ثبت می‌شود. الان چند هزار ساعت فیلم تاریخ شفاهی از بزرگان دفاع مقدس و ارتش داریم.گاهی هم ممکن است لابه لای اسناد و تاریخ شفاهی به وجود یک نفر جدید در میان این عزیزان که حماسه های فراوانی را ساخته پی ببریم. چون واقعا خیلی‌ها هستند و ممکن است که من و دوستان من ندانیم. این‌ها را وقتی پیدا می کنیم سراغشان می‌رویم.

مثلاً در زنجان، امیر هوشیار و واعظی را پیدا کردیم. امیر هوشیار قبل از آن که جنگ شروع شود در توپخانه بوده. وقتی جنگ می‌شود، می‌آید در لشکر 16 زره قدیم، فرمانده توپخانه می‌شود. من سال 63 با ایشان دو هفته خدمت کردم. واقعا انسان شجاع و عجیب و غریبی بود و کارهایی می‌کرد که جوان بیست ساله می‌کرد در صورتی که آن زمان هم‌سن من بوده. خیلی شجاعانه کار می‌کرد و من به دنبال ایشان بودم تا پیدایشان کنم. ایشان را در سن هشتاد سالگی در زنجان پیدا کردم. با ایشان تلفنی صحبت کردیم و برایشان گروه فرستادیم و تکریم و تجلیل کردیم. مسئولین و معاونین را با تجهیزات فیلم‌برداری فرستادیم، ضمن بردن هدایا، دوستان از صبح تا ظهر، حدود چهار، پنج ساعت تاریخ شفاهی که مد نظر بود از ایشان گرفتند. آنجا در زنجان سرلشکر جانباز واعظی را هم که کابین عقب خلبان شیرودی بودند را نیز پیدا کردیم. ایشان ویلچری و قطع نخاع هستند. مصداقی گفتم برای این که عرض کنم ما به دنبالشان هستیم. از ایشان هم ساعت‌ها تاریخ شفاهی گرفتیم. ما حتی در مراسم سوسنگرد امسال، یک سرباز به نام آقای سلیمی که منقضی خدمت 56 بود آوردیم. این‌ها سال 56 سربازیشان تمام شده بود، جنگ که شروع شد ارتش این‌ها را احضار می‌کند تا 6 ماه احتیاط خدمت کنند. ایشان هم از کسانی بودند که دوباره وقتی جنگ شده بود آمده بود و در یک گروه در سوسنگرد راننده یک ماشین سنگین شده بود. ماشین‌های خیلی بزرگی که توپ های 130 را می‌کشد و مهمات را حمل می‌کند.

ایشان خاطرات بسیار زیادی از سوسنگرد داشت. ایشان رئیس بانک سپه بود و بازنشسته شد و الان رئیس یکی از بانک‌های خصوصی است. خاطرات سوسنگرد را تعریف می‌کرد و می‌گفت وقتی من ترخیص شدم و خواستم برگردم، فرمانده گردان که حتی صورتش هم ترکش خورده بود گفت تو می‌خواهی بروی؟ گفتم خب می‌گویند باید بروی. گفت می‌شود خواهش کنم بمانی؟ گفتم باشد می‌مانم. دوباره از گردان برگشتم و رفتم در آتش باد و دوباره کارم را شروع کردم. با وجودی که مدتی هم از خدمتش گذشته بوده کار می‌کرده. حتی یک نفر درجه‌دار سرگروهبان هم می‌آید می‌گوید ماندن تو غیر قانونی است و اگر برای تو اتفاقی بیفتد ما مسئولیم. می‌گفت اگر فرمانده گردان رضایت ندهد من نمی‌روم. می‌روند پیش فرمانده گردان می‌گویند نگه داشتن او منع قانونی دارد و نمی‌توانیم او را نگه داریم. که در نهایت فرمانده گردان رضایت می‌دهد و ایشان بیرون می‌آید. و سه دوره بعد هم با بسیج به جبهه می‌آید و می‌جنگد. این تاریخ شفاهی حتی در سینه سربازان هم وجود دارد، بعضی از آن‌ها خاطره نیست و واقعیت‌هایی است که بعضی جاها اتفاق می‌افتاده. حمله کردن دشمن با آمادگی و تجهیزات بسیار زیاد، بالاخره امری طبیعی است که آسیب دیدن و کشته شدن یگان‌ها اتفاق بیفتد.

در جریان ثبت این خاطرات بعضی از این بزرگان پیشکسوت ممکن است به دلایل مختلف شخصی و شخصیتی، اهل نوشتن نباشند و خیلی دست به قلم نباشند. ما مطالب این‌ها را می‌گیریم، ضبط شفاهی می‌کنیم و می‌دهیم به نویسندگان تا تبدیل به کتاب کنند. یک سری از بزرگان ارتش این خاطرات را برای این که با خودشان ارتباط دارد و احساس می‌کنند ممکن است تعریفی از خودشان باشد از بیانش خودداری می‌کنند. گاهی باید برویم بگوییم که این‌ها خودنمایی نیست. درست است شما داخل این داستان حضور دارید، این را بیان کنید. من چند بار از آن‌ها خواهش کرده‌ام که در این حوزه، تواضع و فروتنی را کنار بگذارید. هر آن چیزی که می‌دانید بگویید. چون خودشان از نیت خود با خبر هستند و می‌دانند که اگر می‌خواستند از خودشان تعریفی کنند سال‌های پیش این‌ها را می‌گفتند. بیایند این‌ها را و وقایعی را که اتفاق افتاده یا بنویسند یا ما سراغشان می‌رویم. هنوز خیلی‌ها مانده اند که بایستی پیدایشان کنیم. اگر از طریق رسانه اطلاع‌رسانی شود، علی‌الخصوص درباره سربازها خیلی خوب است.
50 ساعت سربازی پای درس «پیشکسوتان معارف جنگ»
بیش از یک میلیون و 200هزار سرباز در دوران دفاع مقدس جنگیده‌اند/رزمندگان سرباز برای ثبت خاطرات جنگ تحمیلی با ما در ارتباط باشند

بیش از یک میلیون و دویست هزار سرباز در دوران دفاع مقدس جنگیده‌اند. شاید بیش از هفتاد درصد هم زنده باشند. چون ما بالغ بر 36 هزار نفر شهید سرباز داریم. و چندین هزار تا هم بلاتکلیف و جزو مفقودالاثرها هستند. قطعاً شهیدند اما پیکر ندارند. بالاخره اگر هم بعضی از آن‌ها به دلایلی غیر از شهادت دست‌شان از این دنیا کوتاه شده باشد، تعداد زیادی، شاید حدود یک میلیون نفر از آن‌ها هنوز زنده‌اند. اگر از طریق رسانه به این‌ها اطلاع‌رسانی شود و روی آن کار شود بسیار خوب است.  یعنی عنوان شود سربازانی که در دوران دفاع مقدس در ارتش همکاری کرده‌اند را پیدا کنیم و خاطرات، داستان‌ها و وقایع را در اختیار رسانه و ما قرار دهند و با ما در ارتباط باشند. لازم هم نیست تهران بیایند، هرجا و در هر استانی هم باشند ما هماهنگ می‌کنیم که تاریخ شفاهی را در همان استان ثبت کنند. به دنبال این هستیم که این تاریخ شفاهی را در اختیار تولیدکنندگان فیلم‌ها و مستندسازها قرار دهیم یا به نویسنده‌ها بدهیم تا آن‌ها را به کتاب تبدیل کنند.

* هرساله یک تعداد خاصی از فرزندان کشور به سن سربازی می‌رسند. یا وارد ارتش می‌شوند یا سپاه یا جاهای دیگر مشغول خدمت می‌شوند. مطلع شدیم چندی پیش برخی از دوستان که در پادگان‌های ارتش خدمت می‌کردند، یک گروهی از همین رزمندگان دوران جنگ ارتش را تشکیل داده‌اند که خیلی‌هایشان با شهید صیاد هم رفاقت قدیمی داشتند. این‌ها برای سربازان برنامه‌های ویژه فرهنگی در نظر گرفته‌اند. به این ترتیب که برایشان خاطرات می‌گویند و کلاس‌های خاص برایشان می‌گذارند. آن سربازی که دوسال در خدمت سپاه یا ارتش است، با یک اندوخته خوب فرهنگی بیرون می رود. کسی که کامل دو سال در اختیار است کارش فقط نامه بردن و نامه آوردن نباشد، می‌تواند در جهت فرهنگی هم تربیت شود. شما برنامه‌‌ای برای این تربیت فرهنگی سربازان دارید؟

اصل موضوع این که حضرت آقا هم اشاره کرد که مواظبت کنیم دفاع مقدس دچار فراموشی نشود، این وظیفه تمام دانشگاه هاست. الان من در دانشگاهی درس دفاع مقدس را تدریس می‌کنم. گاهی به افرادی برمی‌خورم که سن تحصیلاتشان خیلی عالی است اما کوچک‌ترین اطلاعاتی در حوزه دفاع مقدس ندارد. یعنی ما در آموزش و پرورشمان خوب کار نکرده ایم. تا پزشک شده و دانشگاه آمده هیچ حرفی از دفاع مقدس برای او مطرح نشده. چیزی هم برداشت نکرده. قصدی هم ندارد چون بچه است دیگر، پزشک است، نظامش را دوست دارد، کشورش را هم دوست دارد، بچه خیلی خوبی هم هست. تا وقتی که می آید ارتش از دفاع مقدس هیچ چیزی نمی‌داند. خیلی از دانشگاه‌های بزرگ کشورمان که من نام نمی‌برم، درس دفاع مقدس را ندارند و نمی‌گذارند تدریس شود. یا برخی از این دانشگاه‌های سراسری ضریب صفر برای درس دفاع مقدس گذاشته‌اند. بچه‌ها می‌پرسند استاد یعنی چه؟ یعنی چه بخوانیم چه نخوانیم تاثیری ندارد؟ من می‌گویم به عنوان ایرانی باید پیشینه درخشانت را بدانی، دنبال نمره نباش. البته وزارت علوم هم دارد این اشکالات را برطرف می‌کند. این حیف است.

رزمندگان پیشکسوت ارتش در هیات معارف جنگ، 50 ساعت درس دفاع مقدس به دانشجویان می‌دهند

اما آن چه شما گفتید، هیئت معارف جنگ، در اوایل سال هفتاد بود که تشکیل شد تا به کارکنان ارتش اعم از کادر و وظیفه، اطلاعات دفاع مقدس بدهند. جمعشان هم جمع پیشکسوتان است. الان شهید صیاد شیرازی درست است که به شهادت رسیده اما یارانش هستند، امیر آراسته، ناصربزرگ که جانباز است و یک چشمش را از دست داده و بدنش هم ترکش‌های زیادی دارد. امیرحسام هاشمی که بایستی معرف حضور باشد. این‌ها سن بالای شصت سال دارند. و گروه‌هایی که در جنگ بودند، از امیران و سرهنگ‌های بازنشسته آن‌جا جمع شده‌اند و هیئت معارف را تشکیل داده اند. ستاد ارتش این‌ها را حمایت می‌کند. این‌ها ساختار سازمانی دارند. شهید صیاد این‌ها را جمع کرد و کار بزرگی کرد. به عرض حضرت آقا هم رساند و ایشان تصویب کرد که این هیئت معارف باشد.

کار خوبی که این‌ها الان انجام می‌دهند، در تمام دانشگاه‌های افسری ارتش، همین پیشکسوتان، پنجاه ساعت به دانشجویان، درس دفاع مقدس واقعی می‌دهند و می‌گویند در آنجا چه اتفاقاتی افتاده است. دانشجویی که در حال خاتمه دوران دانشجویی است را اردیبهشت ماه به جنوب می‌برند، هیئت معارف جنگ یک اردوی دو هفته‌ای در جنوب برقرار می‌کنند. به تمام خوزستان و خلیج فارس می‌روند و اساتیدی که برخی از آن‌ها نمی‌توانند راه بروند را روی صندلی می‌آورند و به دانشجو توضیح می‌دهند که آن چیزی که قبلا گفتیم مربوط به این جا بود و جالب این است که بازخورد این موضوع این طور است که دانشجویان می‌گویند زیباترین قسمت دانشجویی‌مان همین است که ما را آورده اند اینجا. چون قبلاً بزرگان این درس‌ها را برایشان گفته اند و حالا این صحنه‌ها را عیناً می‌بینند که کجا اتفاق افتاده. برای مثال شهید انشایی در پادگان صفر یک می‌گوید به امام بگویید: «از قول من به امام و مادرم بگویید شیاکوه لرزید ولی انشایی نلرزید.» این فرد تا آخرین لحظه پیشروی عراقی‌ها می‌ماند تا مختصات محل خودش را به محل توپخانه دهد تا همان جا را بزنند و عقب نشینی نمی‌کند و همانجا شهید می‌شود.

آموزش دفاع مقدس توسط هیئت معارف جنگ به سربازهایی با مدارک دانشگاهی هم داده می‌شود

این کار برای سربازهایی که مقطع فوق دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس و دکترا وارد می‌شوند نیز در حال انجام است. به همین خاطر است که می گویم یک پزشک به من می‌گفت من تا وقتی که مرکز صفر یک شما آمدم اصلا نمی‌دانستم دفاع مقدس یعنی چه. اینجا آمدم تازه فهمیدم که ارتش هم در دفاع مقدس بوده.  آموزش‌هایی که به فارغ التحصیلان داده می‌شود و در حال حاضر آموزش سربازهایی که مدرک دیپلم و پایین‌تر هستند مانده است که یک برنامه بزرگی برای آن‌ها پیش‌بینی شده است. ما سربازی داریم که سربازی کرده است و الان نویسنده است و مواردی داریم که ویراستار شده است و برخی قسمت‌های عملیاتی که برای مثال سرباز دیده‌بانی می‌کند ممکن است از آن فرد انتظار یادگیری همان را داشته باشیم. به هر حال برخی کارشان به گونه‌ای است که تخصص‌های نظامی می‌گیرند و پشتوانه‌ای برای نظام می‌شوند ولی در پادگان‌ها در مراکز آموزشی پیش‌بینی شده است که برای دیپلم‌ها و زیر دیپلم‌ها در آینده‌ای نه چندان دور، هیئت معارف جنگ شهید سپهبد صیاد شیرازی کار انجام می‌دهند. آقای اسفندیاری از همین سربازها بوده است که 5 کتاب دفاع مقدس نوشته است و الان نویسنده نو قلم شده است. ما چند نویسنده خانم نظامی هم داریم که همسر نظامی بوده‌اند.

* از تعامل خود با سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس سپاه و بسیج بگویید. چقدر از فعالیت‌هایتان همپوشانی دارد؟ آیا تا کنون برنامه مشترکی با یکدیگر داشته‌اید؟

تعاملات نسبی داریم، برای مثال نمایشگاه دفاع مقدسی که امسال در باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد. رونمایی کتاب‌هایمان را آن جا بردیم و نقدهایی شکل گرفت. من به سردار حق‌طلب سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس سپاه و بسیج گفتم می‌خواهم شما را ببینیم و ما باید تلاش کنیم اسنادی که بیرون داده می‌شود جنبه اثباتی و وحدت داشته باشد، آن‌هایی هم که کار می‌کنند و سندها بیرون داده می‌شود باید دقت کنند و مورد تأیید یکدیگر باشد تا اصالت و حق کار رعایت شود. همچنین ما در بحث راهیان نور همکاری‌هایی با هم داریم و با بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ستاد کل نیز همکاری داریم. غالباً تلاش می‌کنیم کار واحدی صورت گیرد و می‌تواند بهتر هم باشد چون مخاطبین مردم هستند ما باید سعی کنیم که مردم در هنگام بازدید استفاده کامل ببرند که البته جای رشد دارد.

بازآفرینی شخصیت شهید صیاد شیرازی سخت تر از مختار است/متقاضیان باید فیلمنامه‌ای بدهند که از تمام زوایا معرف او باشد

* در مورد پروژه سریال شهید صیاد شیرازی صحبت کنید. این موضوع یک مقداری در رسانه‌ها حاشیه داشت که می‌گفتند کمال تبریزی می‌خواهد بسازد و با پسر شهید که صحبت کردیم گفت ارتش پیگیر است.

اگر فیلمنامه‌اش ارزش کار شهید را داشته باشد حمایت می‌کنیم. ما اگر بخواهیم یک شخصیتی در زمان جنگ را بررسی کنیم که با شخصیت مختار برابری می‌کند و حتی فراتر است، باید فیلمنامه‌ای بدهند که از تمام زوایا به صیاد نگاه کرده است. نه فقط بگوییم نماز و قرآن می‌خواند. شهید صیاد شیرازی طراح عملیاتی بود، شاگرد اول و بهترین و منضبط‌ ترین فرد نظامی بوده است. فیلمنامه‌ای این‌گونه باشد ارتش حمایت می‌کند. یک فیلمنامه‌ای به ما رسید اما شخصیت وی را کفایت نمی‌کرد، واقعاً جا دارد که یک فیلمنامه ای بسیار خوب نوشته شود.

* راجع به شهید حسن طهرانی مقدم این کار شروع شده است. محتوای پژوهشی مصاحبه با رزمنده‌ها و یاران شهید به یک شورای نویسنده فیلمنامه داده شده و شروع به ساخت فیلم راجع به حاج حسن کرده‌اند و یک تیم از هوافضا و یک تیم از فرماندهی سپاه بالا سر کار هستند. فکر میکنم پروژه شهید صیاد شیرازی نیز باید به همین صورت شکل بگیرد و ستاد پای کار بیاید.

فیلم‌های قشنگی تا کنون درباره شهدا ساخته شده است و من می‌خواهم بگویم شخصیت شهید صیاد باید بالاتر باشد. ایشان انسان بسیار عجیبی بود و من گاهی فکر می‌کنم در 24 ساعت شبانه روز فقط یک ساعت می‌خوابیده است چون محافظش با من دوست است. به وی گفتم یک خاطره بگو. فرد توداری بود که خاطره نمی‌گفت و من مجبورش کردم می‌گفت یک بار کار شهید صیاد در سنگر فرماندهی نیروی زمینی در منطقه تمام شده بود. نیمه های شب بود به آقای مرادی گفت من می‌خوابم و یک ساعت دیگر مثلا ساعت 2 نیمه شب مرا بیدار کن. تا کارهایش را انجام داد و خوابید نیم ساعت گذشت و عملا فقط نیم ساعت تا 2 نیمه شب باقی مانده بود. آقای مرادی که خستگی ایشان را بعد از کار دیده بود دیرتر بیدارش کرد. وقتی بلند شد گفت آقای مرادی می دانی ساعت چند است؟ من گفتم یک ساعت دیگر مرا صدا کن. حالا من یک ساعت را از دست دادم. آقای مرادی می‌گفت تذکرات ایشان‌را به جان خریدم تا یک مقدار بیشتر بخوابد.

ایشان واقعاً اهل نماز اول وقت و جماعت بود، مطیع رهبری و نظام و سخت کوش و بسیار جدی بود و گاهی گفته می‌شود حتی شخص صدام دستور ترور این فرد را داده بود. بازآفرینی این شخصیت کار بزرگی است و اگر می‌خواهیم وارد شویم باید سندی بیاید تا حقانیت را زیر سوال نبرد و در شأن خودش باشد.

از پروژه‌های تلویزیونی، سینمایی و نرم‌افزار‌های فرهنگی در دست اقدام می‌توان به روایت زندگی تیمسار شهید ولی‌الله فلاحی و سرتیپ شهید ایرج نصرت‌زاد نام برد. طبق توافق‌های صورت گرفته بنا بر این است که پس از به نتیجه رسیدن تحقیقات تیم‌های پژوهشی روند تهیه فیلم‌نامه و عقد قرارداد با گروه‌های فیلم‌سازی، تولید سریال بر اساس زندگی این شهدا صورت پذیرد.
منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس