یک اندیشکده آمریکایی در مقاله‌ای آورده است که با توجه به افزایش تعداد چالش‌های خارجی و نحوه شکل‌گیری اقتصاد سیاسی داخلی پادشاهی، ده سال آینده برای آل‌سعود دشوار خواهد بود. بزرگ‌ترین چالش، دشمن دیرینه این پادشاهی، یعنی ایران، و رسیدن این کشور به توافق با آمریکا در برنامه هسته‌ای است.

به گزارش مشرق، اندیشکده «استراتفور» در مقاله‌ای آورده است: مرگ ملک عبدالله از مدت‌ها قبل پیش‌بینی می‌شد، و طرحی برای جانشینی او وجود داشت؛ «سلمان» ولیعهد سابق، به پادشاهی رسیده، و جانشین سابق ولیعهد و قائم‌مقام نخست‌وزیر، شاهزاده «مقرن» نیز اکنون ولیعهد است. به هر حال، مرگ ملک عبدالله در زمانی رخ داد که چالش‌های سیاست داخلی و خارجی عربستان در حال تشدید هستند. بین انتصابات جدید پادشاه برای تحکیم حکومتش در کشور و این حقیقت که تنها چند شاهزاده نسل دوم تندرست در کشور باقی مانده‌اند، عربستان سعودی در دریایی از ناشناخته‌ها متلاطم است.

عربستان از جهات مختلف با بن‌بست روبرو است ■ 

شرایط عربستان سعودی، بزرگ‌ترین صادرکننده نفت خام جهان، به بن‌بستی بحرانی رسیده است. این پادشاهی، که حکومت سعودی-وهابی مشترکش (از ۱۷۴۴) بیش از تاریخ جمهوری آمریکا سابقه دارد، تحت فشار شدید داخلی و بین‌المللی است. اگرچه تهدیدهای داخلی از سوی سلفی‌های مرتد و جهادگرایان از اولین روزهای پادشاهی مدرن در دهه ۱۹۲۰ وجود داشتند، اما این پادشاهی در مقابله با این تهدیدها منعطف بوده زیرا شخصیت‌های اصلی نظام (پسران عبدالعزیز) عده اندکی هستند.

مدعیان نسل دوم حکومت تنها دو نفر هستند ■ 

- مسئله جانشینی

حال، تنها دو نفر از فرزندان نسل دوم تندرست هستند که در صف جانشینی باقی می‌مانند: شاهزاده «مقرن» ۶۹ ساله و شاهزاده «احمد» ۷۲ ساله، وزیر کشور سابق. شاه «سلمان» نزدیک به ۸۰ سال سن دارد. این بدان معنا است که نوه‌های بنیان‌گذار حکومت –که عده آنها به صدها نفر می‌رسد- برای رسیدن به رهبری حکومت رقابت خواهند کرد. از دهه ۱۹۷۰، تعداد شاهزاده‌های نسل سوم که پست‌های دولتی ارشد داشته‌اند به طور مداوم رشد کرده است. به هر حال، با این فرض که شاهزاده «مقرن» و شاهزاده «احمد» سالم بمانند، نسل دوم هنوز هم می‌تواند برای یک دهه دیگر یا کمی کمتر یا بیشتر حکومت را کنترل کند. شاهزاده «مقرن» به لیاقت شهرت ندارد، و اگر با مرگ ولیعهد «سلمان» در صف جانشینی قرار گیرد، ممکن است با مداخله اطرافیان برکنار شود. اگر این اتفاق بیفتد، شاهزاده «احمد» احتمالاً جایگزین او خواهد بود. شاهزاده «احمد» کاملاً مورد احترام و به عنوان مدیری توانمند شهره است.

مدعیان بعدی حکومت از نسل سوم خاندان سعود خواهند بود ■ 

پس از شاهزاده «مقرن» و «احمد»، تمام مدعیان حکومت شاهزاده‌های نسل سوم خواهند بود. در میان آنها، احتمالاً نامزدهای پادشاهی شاهزاده «ترکی» رئیس اطلاعات سابق، شاهزاده «خالد» حاکم سابق مکه و وزیر آموزش فعلی، شاهزاده «مطاب» (پسر شاه فقید) وزیر امنیت ملّی و شاهزاده «محمد» وزیر کشور هستند. به علاوه، شاه جدید، «سلمان» دو پسر برجسته دارد: شاهزاده «عبدالعزیز» جانشین وزیر نفت و شاهزاده «فیصل» حاکم مدینه. شاه فقید سه پسر دیگر دارد که در پست‌های برجسته‌ای هستند: شاهزاده «ترکی» حاکم مدینه؛ و شاهزاده «مشعل»، حاکم ریاض؛ و «عبدالعزیز» که جانشین وزیر امور خارجه است.

بزرگ‌ترین چالش آل‌سعود توافق هسته‌ای ایران است ■ 

- چالش‌های نزدیک برای پادشاهی

با توجه به افزایش تعداد چالش‌های خارجی و نحوه شکل‌گیری اقتصاد سیاسی داخلی پادشاهی، ده سال آینده برای آل‌سعود دشوار خواهد بود. بزرگ‌ترین چالش دشمن دیرینه این پادشاهی، یعنی ایران، و رسیدن این کشور به توافق با متحد تاریخی پادشاهی، آمریکا در برنامه هسته‌ای است. تقویت بین‌المللی تهران موجب تقویت متحدان عرب شیعه‌مذهب جمهوری اسلامی در زمانی می‌شود که عربستان سعودی خودش را در تلاش برای مدیریت شکاف فزاینده در اکثر بخش‌های جهان عرب سنی مذهب کاملاً تنها می‌یابد.

 

عربستان در سوریه به هدف خود نرسید ■ 

- چالش جغرافیایی عربستان سعودی

بهار عربی موجب بروز مشکلات روزافزونی شد که آل‌سعود سعی در رفع آنها دارند. اولین مشکل اخوان‌المسلمین بود که الگوی اسلامی جمهوری حکومتش به معنای چالشی مستقیم برای سیستم سلطنتی عربستان بود که بر اساس حمایت از استقرار مذهبی سلفی‌های واپسگرا شکل گرفته است. در نتیجه، رفاه مالی مصر، بزرگ‌ترین دولت عربی جهان، موجب مسئولیت آل‌سعود شده است.

آل‌سعود امیدوار بود که جنگ داخلی در سوریه ضربه‌ای بحرانی بر نفوذ ایران در منطقه باشد، اما این درگیری و حمایت آل‌سعود از شورشیان موجب انحراف شدید ریاض شد. دولت اسلامی شکل گرفته و آمریکا تمایلی به حمایت از امیال آل‌سعود در تغییر نظام در دمشق نداشت. آل‌سعود امیدوار بود که ظهور دولت اسلامی به عنوان یک نیروی جهادگرای جغرافیایی-سیاسی بزرگ در صحنه سوریه-عراق نفوذ ایران در عراق و خاور نزدیک را کاهش دهد. نه تنها این نتیجه به دست نیامد، بلکه دولت اسلامی نیز به تهدیدی جدی برای آل‌سعود بدل شد، که از قبل با نفوذ القاعده در جبهه‌های داخلی و منطقه‌ای درگیر بود. عربستان سعودی نمی‌تواند با ایران و شیعیان مقابله کند مگر آنکه ابتدا جهادگرایان را شکست داده و دوباره مدعی مالکیت سلفی‌گرایی شود، که اکنون به دو سمت کشیده شده که هردو به یک اندازه برای آل‌سعود خطرناک هستند. از یک سو، جهادگرایان الگوی سلفی سعودی را به چالش کشیده‌اند. از سوی دیگر، سلفی‌ها همانند حزب «النور» مصر، به سمت روند انتخابات پیش می‌روند.

 

تلاش عربستان برای افزایش نفوذ در کشورهای منطقه هزینه زیادی برایش داشته است ■ 

در فاصله‌ای نزدیک‌تر، آل‌سعود باید برای حفظ اردن، که ذاتاً کشوری فقیر است، در مقابل نتایج درگیری سوریه بجنگد. در کرانه شرقی جزیره پادشاهی بحرین با اکثریت شیعه قرار دارد، که اگر عربستان نیروهای نظامی خود را برای سرکوب جنبش دموکراتیک در این کشور ارسال نکرده بود، حکومت پادشاهی سنی آن سقوط می‌کرد. در سمت جنوب یمن قرار دارد که کشوری ضعیف است و القاعده قبلاً نیز تهدیدی در این کشور محسوب می‌شد، اما در دو ماه گذشته جنبش «الحوثی» که متحد ایران است رشد کرده و از یک گروه شورشی و فرقه‌ای منطقه‌ای به منسجم‌ترین نیروی ملی این کشور بدل شده است.

همچنین آل‌سعود در میادین کوچک‌تر اما مهمی مانند مراکش، لیبی، لبنان، افغانستان و پاکستان سرمایه‌گذاری کرده است. این نقاط حساس منطقه‌ای، در کنار هم، بار مالی زیادی بر خزانه عربستان تحمیل می‌کنند. به علاوه، در فضایی که در آن وابستگی جهانی به نفت خام عربستان پیش‌تر نیز کاهش یافته بود، اخیراً بهای نفت با شیب زیادی کاهش یافته است. تمام این مسائل در حالی رخ می‌دهد که قبلاً نیز خاندان سلطنتی مجبور بوده هزینه بیشتری را در داخل کشور خرج کند تا از ریشه گرفتن بهار عربی در داخل پادشاهی –که در آن افراد کلیدی و نزدیک به سران حاکم نیاز به اصلاحات را پذیرفته‌اند- جلوگیری کند.

 

مقابله با چالش‌ها بدون تغییر روند برای حاکمان عربستان بسیار نامحتمل خواهد بود ■ 

به هر حال، برای آل‌سعود دشوار است که اصلاحاتی را تصویب کند که به رابطه تضعیف‌شده این کشور با نهادهای مذهبی لطمه بزند. همچنین مسئله گروه‌های اقلیت شیعه و اسماعیلی در درون این پادشاهی نیز وجود دارد –بخش‌هایی از جمعیت که با مشوق‌ها و مجازات‌های مختلف (که البته مجازات‌ها بیش از مشوق‌ها بوده است) کنترل شده‌اند. حتی در میان اکثریت سنی نیز لیبرال‌ها و سلفی‌های تندرویی وجود دارند که باید متعادل و کنترل شوند.

در دو دهه بعدی، احتمالاً این مشکلات داخلی و بین‌المللی افزایش می‌یابند، و بعید است که آخرین شاهزاده‌های نسل دوم یا نسل سوم بتوانند با حفظ شرایط فعلی ریاض با این مشکلات مقابله کنند. پادشاهی آل‌سعود مجبور به تغییر روندی است که از آغاز در پیش گرفته است.

منبع: اشراف

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 3
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • reza ۱۴:۳۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۸
    0 0
    arabestan doshmane khoonkhar
  • ۲۰:۱۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۸
    0 0
    عربستان در کل آی کیوش تعطیله
  • احمد ۲۲:۰۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۸
    0 0
    ایران کابوس عربستان

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس