پس از برگزاری اولین نماز جمعه پس از انقلاب توسط مرحوم آیت‌الله طالقانی در تهران، یکی از روحانیون مبارز که به آبادان آمده بود، گفت: مردم آبادان شما را قبول دارند و لذا خوب است نماز جمعه را در اینجا اقامه کنید.

گروه تاریخ مشرق- آنچه پیش روی دارید، گفت و شنودی است که در واپسین سالیان حیات مرحوم آیت الله شیخ غلامحسین جمی(قده) و در آستانه برگزاری کنگره نکوداشت آن بزرگوار، با ایشان صورت پذیرفته است. او در آن روزها، به رغم تن رنجور و صدای ضعیف، همچنان روحی استوار و اراده خلل ناپذیر داشت و در چنین شرایطی به پرسش‌های ما به اجمال و آرامش پاسخ گفت.

خدا را شکر که در 14 خرداد،به رهبری بصیر وتوانا رای دادم


*چگونه و از چه سالی وارد عرصه سیاست شدید و چه جریانی مشوق شما برای ورود به این عرصه بود؟

بنده در دوره جوانی، بسیار به مرحوم نواب صفوی علاقه داشتم. در شهریور 20 که رضاخان توسط انگلیسی‌ها عزل شد و از ایران رفت، فضای سیاسی بازی به وجود آمد و جریانات مذهبی، از جمله فداییان اسلام اقتدار پیدا کردند و در مقابل امثال کسروی ایستادند. فداییان اسلام در آبادان تشکیلات مفصلی داشتند و توانسته بودند نیروهای خوبی را جذب کنند و با جریان کسروی که در آبادان تبلیغات وسیعی را به راه انداخته بودند مبارزه کند. من هم در آبادان به نفع فداییان اسلام منبرهای داغی می‌رفتم.
شهید نواب صفوی انسان بسیار مخلصی بود و یاد او هیجان خاصی را در دلم ایجاد می‌کند. واقعاً اگر فداییان اسلام رزم‌آرا را نمی‌زدند، نفت ملی نمی‌شد و این واقعیتی است که همه مورخین بر آن واقف‌اند. ما بسیاری از دوستانمان را در فداییان اسلام می‌شناختیم، از جمله مظفر ذوالقدر که ترور نافرجام علاء را انجام داد، در آبادان به مسجد ما می‌آمد.

*چه خاطره‌ای از آیت‌الله کاشانی دارید؟ با توجه به پاسختان به سوال اول، که نشان می داد در آن دوره از زمان پیگیر وقایع سیاسی بوده اید؟

آیت‌الله کاشانی فوق‌العاده محبوب بودند و استعمار هم که از این محبوبیت نگران بود، سعی کرد در صفوف ملیون رخنه کند و پس از مدتی جراید طرفدار دکتر مصدق اهانت به آیت‌الله کاشانی را شروع کردند و کار را به جایی رساندند که ایشان پس از 28 مرداد خانه‌نشین شدند. یادم هست آیت‌الله بروجردی عنایت خاصی به ایشان داشتند و توسط مرحوم آقای فلسفی به ایشان کمک می‌کردند.

چه کسی باعث شد آیت الله جمی وارد سیاست شود/ چه عاملی باعث شد تا آبادان در جنگ سقوط نکند/تا سه سال قبل از رحلت امام، هیچ حکم رسمی از ایشان نداشتم///آماده انتشار

*مدیریت مبارزات و نیز اشاعه فرهنگ دینی در شهر شما « آبادان» به عهده چه کسانی بود؟

مرحوم آیت‌الله حاج عبدالرسول قائمی در رأس روحانیون آبادان و از جهاتی در زمینه احیای مسائل دینی پیشگام بودند. ایشان فردی بسیار مدیر، مدبر و آگاه به مسائل زمان بودند و در زمینه مبارزات سیاسی شیوه‌های خاص خودشان را داشتند، به‌ گونه‌ای که رژیم کمتر نسبت به ایشان حساس می‌شد. گاهی هم که ساواک و شهربانی برای امثال بنده مزاحمت ایجاد می‌کردند، ایشان با حمایت‌های بی‌دریغ خود مزاحمت‌ها را رفع می‌کردند.

*کدام یک از شخصیت‌های برجسته انقلاب بیشتر به آبادان می‌آمدند؟

مرحوم شهیدآیت الله مطهری مکرراً تشریف می‌آوردند و مخصوصاً با تیپ تحصیلکرده و روشنفکر گفتگو می‌کردند. به دلیل رابطه نزدیکی که داشتیم، به منزل ما هم زیاد تشریف می‌آوردند. به نظر بنده علت توفیق این مرد بزرگ اعتدال، بصیرت، آگاهی و اشراف فراوان بر شرایط و مسائل زمانه بود.
شخصیت دیگر شهید مفتح بودند که مکرراً به آبادان می‌آمدند و در آنجا چهره شناخته‌شده‌ای بودند. یک بار ساواک اکیداً سخنرانی ایشان را ممنوع کرد. ما سخنران دیگری را روی منبر فرستادیم، ولی مردم یک صدا فریاد مفتح مفتح سر دادند و ایشان را سر دست بلند کردند و با سلام و صلوات روی منبر نشاندند. ایشان هم سخنرانی داغ و پرشوری را ایراد کردند. ساواک واقعاً در برابر شور و هیجان مردم کاری از دستش ساخته نبود.
شخصیت دیگر آیت‌الله مکارم شیرازی بودند. من و ایشان در مسجد «نو»ی آبادان منبر می‌رفتیم، یعنی اول من می‌رفتم و ایشان پس از من سخنرانی می‌کردند. آن روزها بردن نام امام بر منبر ممنوع بود،با این حال ایشان فرمودند: من نام می‌برم!این کار در آن شرایط حقیقتاً نوعی انتحار محسوب می‌شد. دیگر شخصیت‌هایی که تشریف می‌آوردند، آیت‌الله نوری همدانی، آیت‌الله جعفر سبحانی، آیت‌الله خزعلی، مرحوم حجت الاسلام علی دوانی و مرحوم دکتر شریعتی بودند که در تربیت دینی و انقلابی آبادان که سخت تحت تأثیر فرهنگ غرب بود تأثیر بسزایی داشتند.
پهلوی هدفی جز ضربه زدن به اسلام نداشت و عملکرد ضد دینی او حقیقتاً همه را متنفر کرده بود، به همین دلیل علما، روحانیون و دانشگاهی‌های روشن‌بین نهایت سعی خود را برای روشن کردن اذهان عمومی می‌کردند. حقیقتاً دوران سخت و دشواری بود.

چه کسی باعث شد آیت الله جمی وارد سیاست شود/ چه عاملی باعث شد تا آبادان در جنگ سقوط نکند/تا سه سال قبل از رحلت امام، هیچ حکم رسمی از ایشان نداشتم///آماده انتشار

*بسیاری شما را یکی از چهره‌های مؤثر در راه‌اندازی اعتصابات شرکت نفت آبادان و مدیریت آن می‌دانند. از آن دوران چه خاطراتی دارید؟

اعتصاب به آن عظمت که کمر رژیم را شکست، کار یکی دو نفر نبود و عوامل مختلفی در آن نقش داشتند. رژیم هر چه سعی کرد کارکنان شرکت نفت را به سر کارهایشان برگرداند، موفق نشد. گاهی هم پیش من می‌آمدند و می‌گفتند اینها را نصیحت کنید که برگردند، من هم می‌گفتم این کار از عهده من خارج است.

*شیرین‌ترین خاطره زندگی شما چه روزی است و محبوب‌ترین شخصیت زندگی شما کیست؟


شیرین‌ترین خاطره زندگی‌ام روز پیروزی انقلاب است، چون پس از قرن‌ها رنج، زحمت و مرارت بالاخره مبارزات و تلاش‌های ملت جواب داد. نهضت ملی نفت را تجربه کرده بودم که چگونه آمال و آرزوهای ملت یکسره بر باد رفت و چه ناامیدی و یأس عجیبی بر همه جا مستولی شد. 15 خرداد 42 را دیده بودم که چگونه با رفتن امام از ایران اندوه عمیقی مردم را فرا گرفت و همه ناامید شدند. یادم هست در آن ایامی که امام از زندان آزاد شدند، همراه آیت‌الله سبحانی خدمت ایشان رفتم. امام بسیار به بنده محبت کردند و من از همان زمان سخت به ایشان علاقمند شدم. انقلاب اسلامی همه آرزوهای فروخفته ملت را برآورده کرد. از همین رو شیرین‌ترین خاطره زندگی‌ام است.

*چگونه به امامت جمعه آبادان برگزیده شدید؟ از این گزیینش چه خاطره ای دارید؟

پس از برگزاری اولین نماز جمعه پس از انقلاب توسط مرحوم آیت‌الله طالقانی در تهران، یکی از روحانیون مبارز که به آبادان آمده بود، گفت: مردم آبادان شما را قبول دارند و لذا خوب است نماز جمعه را در اینجا اقامه کنید. چند روز بعد هم آقای آشیخ حسن صانعی از قم با من تماس گرفتند و گفتند: امام فرموده‌اند شما نماز جمعه را در آبادان اقامه کنید. من هم امتثال امر کردم و مردم هم انصافاً با شور و هیجان خاصی در این مراسم شرکت می‌کردند. به اعتقاد بنده یکی از عوامل مهمی که موجب شد آبادان سقوط نکند، اقامه نماز جمعه بود. حتی در شرایط خطرناک جنگی که ناچار بودیم دائماً محل نماز جمعه را تغییر بدهیم، حتی یک روز هم برگزاری نماز جمعه تعطیل نشد. پخش نماز جمعه آبادان پس از نماز جمعه تهران در رسانه تأثیر فوق‌العاده زیادی روی مردم و حتی مسئولین داشت. حضرت امام هم سخت پیگیر نماز جمعه آبادان بودند و به آن گوش می‌دادند. جالب اینجاست که من تا دو سه سال قبل از رحلت حضرت امام، هیچ حکم رسمی از ایشان نداشتم!

چه کسی باعث شد آیت الله جمی وارد سیاست شود/ چه عاملی باعث شد تا آبادان در جنگ سقوط نکند/تا سه سال قبل از رحلت امام، هیچ حکم رسمی از ایشان نداشتم///آماده انتشار

*نقش جنابعالی در تقویت روحیه مردم آبادان و نیز رزمندگان در طول هشت سال دفاع مقدس، به‌ویژه شکستن حصر آبادان از نقاط برجسته تاریخ معاصر ایران و رویدادی فراموش نشدنی است. شنیدن خاطرات آن روزها از زبان جنابعالی شنیدنی است؟


واقعیت این است که من به مردم وعده فتح می‌دادم، اما خودم قلباً نمی‌دانستم سرانجام کار به کجا می‌انجامد. در ایام بسیار طاقت‌فرسای حصر آبادان، شنیدن اخبار دردناکی چون شهادت 72 تن و شخصیت بزرگی چون آیت‌الله دکتر بهشتی حقیقتاً کمرشکن بود، اما با لطف الهی و عنایت امام زمان(عج) آن روزهای دشوار سپری شدند. تنها کاری که از دستم برمی‌آمد تقویت روحیه مردم و رزمندگان و دعوت آنان به وحدت و توکل به خدا بود. خودم همواره دلشوره داشتم، چون می‌دانستم ما در برابر ارتش‌های تمام دنیا ایستاده‌ایم و سلاح چندانی هم نداریم. امام هم همواره وعده نصرت و پیروزی می‌دادند و همین باعث تقویت روحیه رزمندگان می‌شد. شرایط آبادان به‌قدری دشوار بود که حتی یک ساعت ماندن در آنجا هم توان بالایی می‌خواست، اما ماندیم و مقاومت کردیم و پیروزی حاصل شد. این همه از لطف خدا بود. مردم هم به بنده اعتماد کردند و انصافاً خوش‌ترین ایام مرا با همراهی‌های بی‌دریغشان رقم زدند. هنوز چهره پاک و معصوم نوجوانانی را که به آبادان آمده بودند تا بدون هیچ چشمداشتی از دین و کشور خود دفاع کنند از یاد نمی‌برم. یادم هست یکی از آنها که تازه بالغ شده بود، با اینکه ما را می‌شناخت، چون جواز عبور نداشتیم، به ما اجازه عبور نداد. واقعاً از احساس وظیفه‌شناسی آن نوجوان لذت بردم.

*جنابعالی در مجلس خبرگان اول هم حضور داشتیدودر روز انتخاب حضرت آیت الله خامنه ای به رهبری،شاهد ماجرا بودید. از آن روز تاریخی، چه خاطره ای دارید؟


خدا را شکر می‌گویم که پس از رحلت بزرگمردی چون حضرت امام، مملکت بلافاصله دارای رهبری بصیر و توانا شد و خلاء حضور امام نتوانست صدمات جدی به کشور بزند. من توفیق حضور در آن جلسه مجلس خبرگان را داشتم و به ایشان رأی دادم. در روزهای بعد هم برای بیعت، به اتفاق آقای جزایری و عده‌ای از مردم خوزستان خدمت ایشان رفتیم که از خاطرات خوش زندگی بنده است.

چه کسی باعث شد آیت الله جمی وارد سیاست شود/ چه عاملی باعث شد تا آبادان در جنگ سقوط نکند/تا سه سال قبل از رحلت امام، هیچ حکم رسمی از ایشان نداشتم///آماده انتشار

*پیام شما برای مسئولین نظام چیست؟


پیام بنده همان پیام ائمه معصومین(ع) است که مردم برای تحقق آن این همه جانفشانی کردند. هدف اسلام و اجرای احکام اسلامی بود که اگر همگی در راه تحقق آنها بکوشیم بی‌شک نصرت الهی در همه زمینه‌ها نصیب ما خواهد شد، والا خدای ناکرده دچار عواقب کفران نعمت می‌شویم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 3
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۰۹:۱۶ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
    0 0
    منبع این مصاحبه چیه .از کی نقل شده .
  • ۱۲:۱۴ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
    0 0
    فکر کنم ناراحت آن قسمت آخرش هستی نه ؟
  • سید عادل میراحمدی بهنمیری ۱۹:۰۳ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
    0 0
    سلام. سیاست مدرس ؛علوم پایه سیاست نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است. حسبناالله و نعم الوکیل؛نعم المولی و نعم النصیر. التماس دعا یاعلی(ع)

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس