میرزا قبل از رفتن به جنگل افرادی مثل خالو قربان و احسان‌الله‌خان را می‌شناخت، برای همین آنها را طرد کرد و آنها هم نهایت تلاش خود را برای تضعیف نهضت جنگل کردند.

گروه تاریخ مشرق- پدیده «نفوذ»، همواره یکی از عوامل تضعیف نهضت‌های آرمانگرایانه و آزادیخواهانه در تاریخ معاصر ایران بوده است. نهضت جنگل نیز از این آسیب در امان نماند و بخشی از شکست آن، به همین مولفه باز می‌گردد. استاد جعفر خمامی‌زاده از پژوهشگران نهضت جنگل در این گفت و شنود، میزان تاثیر این مولفه درشکست این جنبش را به بررسی نشسته است.


*نهضت جنگل از خیانت کسانی که در نیمه راه میرزاکوچک خان را تنها گذاشتند و یا عالماً و عامداً به او خیانت کردند، ضربات جبران‌ناپذیری خورد. این رویکردها قطعاً به ریشه‌های فکری و اعتقادی افراد برمی‌گشت. تحلیل جنابعالی در این باره چیست؟

اندیشه میرزا کوچک‌خان کاملاً روشن است. او می‌خواست گیلان و حتی ایران را از چنگال بیگانگان رهایی ببخشد و روس و انگلیس بتوانند در امور کشور مداخله کنند، اما دیگران چنین قصد و غرضی نداشتند و در واقع در پی مطامع خود بودند. عده‌ای حتی آشکارا از روس‌ها حمایت می‌کردند.

«نفوذ»پاشنه آشیل نهضت جنگل بود

*آیا میرزا این افراد را از ابتدا می‌شناخت و به دلیل شرایط زمانی و مکانی به‌ ناچار با آنها مماشات می‌کرد؟

میرزا یک مسلمان پایبند و رئوف بود و شاید تصور می‌کرد اگر با آنها مماشات کند، موجبات اصلاح و بازگشت آنها را فراهم می‌سازد، کما اینکه وقتی برمی‌گشتند با آنها مدارا می‌کرد و دوباره آنان را می‌پذیرفت. مضافاً بر اینکه میرزا که دستگاه اطلاعاتی قوی نداشت که سوابق تک‌تک اینها را در بیاورد، به همین دلیل عده‌ای خائن به نهضت جنگل نفوذ می‌کردند و سر از اسرار آن در می‌آوردند و اخبار لازم را به دیگران می‌رساندند.

*این افراد خائن حتی در سطوح بالای تصمیم‌گیری هم بودند. اینها چگونه تا این سطوح راه پیدا کردند؟ اگر در گروه و سازمانی نشود در باره افراد رده‌های پایین حساسیت فوق‌العاده به خرج داد، دست‌کم در مورد رده‌های تصمیم‌گیری که باید این حساسیت‌ها وجود داشته باشند؟

میرزا قبل از رفتن به جنگل افرادی مثل خالوقربان و احسان‌الله‌خان را می‌شناخت، برای همین آنها را طرد کرد و آنها هم نهایت تلاش خود را برای تضعیف نهضت جنگل کردند. آنها به هر شکل ممکن میرزا و یاران صدیقش را گرفتار مخمصه می‌کردند. مثلاً خالوقربان عده‌ای را دور خود جمع کرد و میرزا و عده قلیلی از یاران صدیقش تا مدت‌ها تنها ماندند. عده‌ای از اینها آدم‌های تحصیلکرده و خوبی هم بودند تا روزی رسید که میرزا کوچک‌خان گرفتار شد و رضاخان برایش پیغام فرستاد هر دو هدف مشترکی داریم و آن هم نجات ایران است، اما در ماسوله بین یاران میرزا و قزاق‌ها اختلافی بروز کرد و رضاخان هم پیمان خود را با میرزا زیر پا گذاشت. رضاخان در ابتدای کار قصد نداشت میرزا را از سر راه بردارد، ولی بعد که سردار سپه شد، مخالفانش را سر جایشان نشاند، به همین دلیل در اوایل کار حتی صلاح دید با میرزا کنار بیاید و با او همکاری کند، اما بدیهی است اگر نهضت جنگل به فعالیت‌های خود ادامه می‌داد، برای رضاخان مشکل ایجاد می‌کرد.

*آیا به نظر شما خیانت همه خائنان به نهضت جنگل برنامه‌ریزی شده و عمدی بود؟یا برخی ازسر بی دقتی وساده انگاری به این جنبش لطمه زدند؟

خیر، عده‌ای از آنها به مسائل امنیتی وقوف نداشتند و به خاطر زندگی خودشان این کار را می‌کردند. افرادی مثل احسان‌الله‌خان و خالوقربان با گرایش به اندیشه‌های کمونیستی و مصادره املاک خرده مالکان به آزار و اذیت مردم پرداختند. میرزا تحمل این نوع رفتارها را نداشت و در نتیجه جمهوری من در آوردی آنها را برای خودشان گذاشت و به نشانه اعتراض به آنها به جنگل رفت. میرزا هدفی جز اجرای احکام نداشت، لذا نمی‌توانست به کسانی که متمایل به افکار ضد مذهبی و کمونیستی بودند میدان بدهد تا به تبلیغ مردم خود بپردازد.

*همواره این سئوال مطرح بود که چرا میرزا با وجود آگاهی به ماهیت برخی از این افراد آنها را کنار نمی‌گذاشت؟

چاره‌ای نداشت. افراد و امکانات کافی در اختیار نداشت. مگر تعداد افراد مؤمن، تحصیلکرده و قوی که این نهضت را صمیمانه و صادقانه همراهی می‌کردند چند نفر بودند؟ دکتر حشمت که در صداقت و درستی‌اش تردیدی نیست، در مسیر را بازداشت و اعدام شد و سرنوشت نهضت جنگل تغییر کرد. میرزا مجبور شد از افراد معلوم‌الحالی کمک بگیرد. بعد از آنکه نیروهای دولتی او و همراهانش را تعقیب کردند، در نقطه‌ای به اسم «گاوین» بیش از هشت نفر با او نماندند و بقیه تسلیم شدند. بالاخره پس از چند روز مخفی شدن به گروه‌های خالوقربان و احسان‌الله‌خان برخورد و به‌رغم اختلافات عقیدتی و سیاسی با آنها همراه شد، اما باز هم کاری از پیش نرفت.

*اینکه می‌گویند نهضت جنگل به دلیل عطوفت بیش از حد میرزا کوچک‌خان صدمه دید از نظر شما چقدر صحیح است؟

میرزا معتقد بود افراد را به دلیل اشتباهاتشان نباید کنار گذاشت، بلکه باید کمکشان کرد که اشتباهاتشان را جبران کنند. میدان دادن به افراد یا کنار گذاشتن آنها توسط میرزا کاملاً سیاستمدارانه بود. از نظر میرزا دشمن روس‌ها و انگلیسی‌ها بودند، به همین دلیل در تیر انداختن به سوی هموطن خود وسواس به خرج می‌داد، به‌طوری که دوستانش به او اعتراض می‌کردند بالاخره بجنگیم یا نجنگیم؟ اگر میرزا بعضی جاها سکوت کرده یا کوتاه آمده چاره‌ای نداشته است. مثلاً زمانی که در مقابل احسان‌الله‌خان قرار گرفت، اگر مخالفت می‌کرد، نهضت چند پارچه می‌شد. خیلی‌ها هم با میرزا همکاری می‌کردند، اما ایمانشان قوی نبود و ممکن بود کنار بکشند. میرزا نیرو و امکانات کافی در اختیار نداشت. وقتی احسان‌الله‌خان به چپاول و مصادره اموال مردم پرداخت و اموال اهالی را به زور از آنها گرفت و بازار رشت را آتش زد، عده‌ای در مسجد رشت جمع شدند و میرزا را قسم دادند تکلیف آنها را با خودش روشن کنند. میرزا به گریه افتاد و به قرآن قسم خورد با احسان‌الله‌خان هم‌عقیده نیست و هدفی جز اجرای احکام دین ندارد. این نشان می‌دهد میرزا در تنگنا بود و به‌رغم اعتقادات درونی به‌ناچار با عده‌ای کنار می‌آمد و این ربطی به عاطفی بودن او نداشت.

*به نظر شما چهره‌های شاخصی که به نهضت جنگل خیانت کردند چه کسانی بودند؟

یکی احسان‌الله‌خان است که تکلیفش معلوم است و دیگری حیدر عمو اوغلی مهندس قفقازی بود که در اداره برق مشهد کار می‌کرد و هر جا می‌رفت کارگران را علیه مالکان برمی‌انگیخت. شاید واقعاً هم برای کمک به نهضت جنگل آمد، اما عده‌ای که او را مزاحم خود می‌دیدند ذهن میرزا را نسبت به او خراب کردند و بالاخره هم به‌رغم اصرار میرزا بر محاکمه او قبل از اینکه کار به محاکمه برسد، او را کشتند.

*ظاهراً میرزا کوچک‌خان نزد آزادی‌خواهان سایر کشورها هم محبوبیت داشت.اینطور نیست؟

همین‌طور است. افراد آزادی‌خواه دنیا وقتی صداقت و پایبندی او به اعتقاداتش را می‌دیدند، جذبش می‌شدند. نمونه‌اش گائوگ است که بالاخره هم معلوم نشد کجایی بود و تا لحظه آخر هم در کنار میرزا ماند و از پا در آمد.

*چگونه میرزا از رفتار جنگلی‌ها و تعاملات برخی از آنان با گروه‌های مخالف آگاه می‌شد. او که سیستم امنیتی اطلاعاتی مجهزی نداشت؟

افرادی در رده‌های بالای نهضت از قبیل محمدعلی‌خان آدم‌های تحصیلکرده‌ای بودند، طوری‌که او حتی از طرف میرزا با روس‌ها در تماس بود و از آنها کمک می‌گرفت. طبیعتاً اینها افراد هوشمندی بودند و این‌گونه مسائل را رصد می‌کردند. عده‌ای مثل احسان‌الله‌خان هم که از همان اول خیانتشان برای میرزا محرز بود و تا جایی که توانست در برابر خیانت‌های امثال او مقاومت کرد.

*سرانجام خائنین به نهضت جنگل چه شد؟

احسان‌الله‌خان که از رضاخان پول گرفت و بعد هم به روسیه رفت و مدتی آنجا بود و بعد هم محاکمه و اعدامش کردند. احمد کسمایی هم که به روس‌ها پناه برد و همان جا مرد. خالوقربان از رضاخان درجه سرهنگی گرفت، اما مدتی نگذشت که کشته شد. همگی به سزای اعمال خود رسیدند.

*از تجربه نهضت جنگل برای امروز خودتان چه بهره‌هایی می‌توانیم ببریم؟

بزرگ‌ترین بهره‌ای که می‌توانیم ببریم این است که بالاخره روزی همه حقایق آشکار می‌شود و مردم چهره خادمین و خائنین به کشور را می‌شناسند. نهضت مشروطه و نهضت جنگل درس‌های فراوانی برای ما دارند، باقی ماندن نام نیکو و ذکر خیر درس بزرگی است که مسئولین ما باید همواره به خاطر بسپارند. همانند میرزا زندگی کردن و مبارزه با استبداد و استعمار تا پای جان این ذکر خیر را رقم می‌زند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۰۸:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۶
    0 0
    و روس و انگلیس بتوانند در امور کشور مداخله کنند فكر كنم نتوانند بوده پاراگراف اول مصاحبه
  • علی ۰۸:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۶
    0 0
    میرزا یک روحانی مبارز بود که اگر شرایط آن روزگار و طلاب علوم دینی آن زمان هشیار بودند نهضت انقلاب اسلامی باید سال ها پیش از سال 57 اتفاق می افتاد اما افسوس که حوزه و جامعه همیشه چند منزلعقب هستند حتی در زمان امام اگر فدائیان امام نبودند بعید بود که انقلاب به سرانجام برسد

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس