کد خبر 367921
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۳ - ۱۲:۵۷

مهاجم تیم فوتبال پرسپولیس گفت: بازیکنان شهرستانی‌ چون بیشتر زجر کشیده‌اند بهتر می‌توانند فعل خواستن را صرف کنند و به هرچیزی که می‌خواهند می‌رسند.

به گزارش مشرق، نام مهدی طارمی پس از بازی با استقلال بیشتر سر زبان‌ها افتاد؛ آنجایی که به عنوان یک بازیکن تعویضی به میدان آمد، یک ضربه قیچی برگردان زد که به تیر دروازه استقلال خورد و بلافاصله پس از آن پاس گل داد. او در آن بازی چهره خوبی از خود به نمایش گذاشت. گفت و گو با این بازیکن را در ادامه می خوانید:

از بازی با نفت شروع کنیم که با شکست پرسپولیس به پایان رسید.

خوب بازی کردیم اما در دقایق پایانی غافلگیر شدیم و شکست خوردیم. باید این شکست را فراموش و به بازی آینده با ذوب‌آهن در جام حذفی فکر کنیم تا با شکست این تیم به فینال این مسابقات راه یابیم.

برابر گل‌گهر هم دچار مشکل شده بودید.

اول بازی مقداری در باد برد در دربی بودیم و حریف را دست‌کم گرفتیم. بازی را خوب شروع نکردیم اما هرچه جلوتر رفتیم بهتر شدیم. 10 نفره شدن حریف هم کارمان را دشوار کرد، چون بعد از 10 نفره شدن گل‌گهر بازیکنان این تیم با انگیزه‌تر شدند. در مجموع خوشحالم که این تیم را شکست دادیم، چون اگر این اتفاق رخ نمی‌داد و شکست می‌خوردیم آبروی‌مان می‌رفت.

چرا پنالتی تو گل نشد؟

زمان پنالتی زدن آفتاب پشت به دروازه‌بان و روبه‌روی زننده ضربه بود. وقتی پشت توپ رفتم و در لحظه آخر خواستم سَرم را بالا بیاورم و به توپ ضربه بزنم فقط نور دیدم و همه چیز سفید شد، به خاطر همین هیچ چیز ندیدم.

البته خیلی‌ها معتقد هستند خوب شد که پنالتی تو گل نشد چون شاید خیلی مغرور می‌شدی...

نمی‌دانم چه بگویم، شاید گل نشدن پنالتی باعث شد غرورم شکسته شود.

می‌خواهیم به اول فصل برگردیم، نمی‌ترسیدی که به پرسپولیس بیایی؟

پدرم مربی من در نوجوانی و جوانی بود و همیشه می‌گفت از فوتبال نترس. من هم در فوتبال از هیچ‌چیزی نمی‌ترسم و کار خودم را انجام می‌دهم. پرسپولیس تیم بزرگی است و بازی کردن در آن سخت ولی وقتی دو سه روز با تیم تمرین کردم به اطرافیانم گفتم از بازی اول لیگ برای پرسپولیس بازی می‌کنم. این حرف من را خیلی‌ها به شوخی گرفتند اما در بازی اول دو دقیقه بازی کردم و بعد هم کم‌کم دقایق حضورم در زمین بیشتر شد.

قبل از پرسپولیس هم در لیگ بازی کرده‌ بودی؟

بله زمانی که استیلی در شاهین بوشهر بود به من لطف داشت و در 18 سالگی مرا در لیگ برتر بازی داد. من هم بازی کردم، هم گل زدم و هم فیکس شدم.

چرا این روند را ادامه ندادی؟

در نیم‌فصل به خاطر سربازی به مشکل خوردم. البته در زمان فیروز کریمی می‌توانستم در هشت بازی برای شاهین بازی کنم که در هفت بازی به میدان رفتم و تیم هم تا فینال جام حذفی بالا رفت اما در فینال نتوانستم بازی کنم. بعد از این به تمرینات فجر رفتم و می‌خواستم به این تیم بروم اما چون 20 دقیقه برای شاهین بازی کرده بودم نتوانستم به فجر بروم و به سربازی رفتم.

پس کارت پایان خدمت واقعی داری؟

دقیقاً دو سال به سربازی رفتم و عکس هم دارم! بعد از اتمام خدمت به ایرانجوان بوشهر رفتم و در لیگ یک 12 گل به ثمر رساندم.

فکر می‌کردی در تیمی مثل پرسپولیس بازی کنی؟

وقتی بازیکنی در لیگ یک آقای گل می‌شود تیم‌های لیگ برتری سراغش می‌آیند، من هم از سپاهان، استقلال خوزستان، گسترش فولاد تبریز، ذوب‌آهن و فولاد پیشنهاد داشتم اما دایی مرا از بازی شاهین و راه‌آهن می‌شناخت و به من زنگ زد و گفت جایی نرو چون می‌خواهم به پرسپولیس بیایی. وقتی این جمله را شنیدم از خوشحالی بال درآوردم.

وقتی می‌خواستی برای اولین بار به تمرین پرسپولیس بروی چه حسی داشتی؟

وقتی برای اولین‌بار به درفشی‌فر رفتم ملی‌پوشان در اردوی جام جهانی بودند. من تا آن لحظه نوری و بنگر را فقط از تلویزیون دیده بودم و باورم نمی‌شد که می‌خواهم با آنها همبازی شوم.

هنگامی که تماشاگران با امثال نوری و بنگر عکس می‌انداختند و تو را نمی‌شناختند حس بدی پیدا نمی‌کردی؟

نه، امثال نوری و بنگر سال‌ها زحمت کشیده‌اند تا به اینجا رسیده‌اند که مردم با آنها عکس می‌گیرند. من توقع نداشتم که مردم از من امضا بگیرند یا با من عکس بیندازند؛ همین که در پرسپولیس بودم خوشحالم می‌کرد.

حالا که شناخته شدی عکس گرفتن با هواداران چه حسی دارد؟

احساس خوبی است. البته این شرایط کار ما را سخت می‌کند. با این همه لطف و محبت باید بیشتر احساس مسئولیت کنیم و دیگر هر کاری را انجام ندهیم.

بازیکنان شهرستانی بیشتر از بازیکنان تهرانی در فوتبال موفق می‌شوند، دلیلش چیست؟

می‌خواهم ابتدا یک مثال بزنم. آن کسی که در تهران زندگی می‌کند آرزو دارد روزی به اروپا برود اما کسی که در شهرستان زندگی می‌کند آرزو دارد به تهران بیاید! بازیکن شهرستانی هم همین است. او می‌داند اگر به پرسپولیس یا استقلال بیاید حداقل 15 میلیون نفر او را می‌شناسند و تهرانی‌ها هم زودتر با آدم‌های معروف اُنس می‌گیرند. در مجموع شهرستانی‌ها چون بیشتر زجر کشیده‌اند بهتر می‌توانند فعل خواستن را صرف کنند و به هرچیزی که می‌خواهند می‌رسند.

چیزی که در مورد تو خیلی جالب است لهجه بوشهری است، این لهجه بعد از چند سال که تغییر نمی‌کند؟

اصلاً، من تا ابد بوشهری می‌مانم.

چطور؟

من خیلی کم با تهرانی‌ها ارتباط دارم و در خانه هم با دوستان و خانواده بوشهری حرف می‌زنم. در تمرین هم که هر کسی با لهجه و گویش خودش صحبت می‌کند، شمالی‌ها، شمالی و جنوبی‌ها هم جنوبی!

با رفتن حسین ماهینی تنها نشدی؟

واقعاً تنها شدم، ماهینی خیلی به من کمک می‌کرد.

در این شرایط به تیم ملی فکر می‌کنی؟

هر کسی آرزو دارد در تیم ملی بازی کند و اگر شد به اروپا برسد. باعث افتخار من است با کی‌روش کار کنم و دوست هم دارم به تیم ملی دعوت شوم ولی احساس می‌کنم در حال حاضر بازیکن جدیدی به تیم ملی اضافه نمی‌شود و اگر بنا به دعوت شدن باشد بعد از جام ملت‌های آسیا این اتفاق می‌افتد. فعلاً می‌خواهم به پرسپولیس کمک کنم و اگر شد بعد از جام ملت‌های آسیا به تیم ملی دعوت شوم.

فکر می‌کنی پرسپولیس بتواند به صدر جدول برسد؟

شرایط طوری نیست که به قهرمانی فکر نکنیم. زمانی که 10 امتیاز از صدر جدول فاصله داشتیم گفتم به صدر جدول می‌رسیم حالا که فاصله‌ای تا صدر نیست.

در مورد عدد 10 که نماد جدید بازیکنان پرسپولیس شده صحبت می‌کنی؟

بازیکنان و تماشاگران در دربی دنبال حرکت و اتفاق خاصی هستند. بالاخره در دو دربی که برنده داشته پرسپولیس در 10 دقیقه استقلال را شکست داده و حالا عدد 10 هم نماد پرسپولیسی‌ها شده است.

نظرت درباره اسامی زیر چیست؟

علی دایی: خیلی مَرد است.

حمید درخشان: خیلی در تمرین به من توجه می‌کند تا پیشرفت کنم.

پرسپولیس:
تیمِ محبوب

بوشهر: عشق، اگر به بوشهر بروید دیگر برنمی‌گردید

دربی: حس فوق‌العاده

حسین ماهینی: برادر بزرگتر

استقلال: 10
منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • سعید ۲۰:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۱
    0 0
    احسنت به شعور و غیرتت.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس