به گزارش مشرق، سیدمهدی شجاعی مدیر انتشارات کتاب نیستان، نویسنده ادبیات بزرگسال و کودک و نوجوان است که تاکنون بیش از 60 عنوان کتاب ترجمه و تألیفی برای مخاطبان کودک داشته است.
در این راستا به بهانه ماه محرم و صفر به سراغ این نویسنده متعهد انقلابی رفته و درباره پرداختن به ادبیات عاشورایی برای مخاطبان کودک و نوجوان به گفتوگو پرداختیم که در ذیل آن را میخوانید:
* در حوزه ادبیات عاشورایی برای کودکان تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم
آقای شجاعی از گذشته شاهد تولید آثار در حوزه ادبیات آئینی برای گروه سنی کودک بودهایم، این تلاشها را چگونه ارزیابی میکنید؟
کارهای خوبی در دو و سه دهه گذشته در حوزه ادبیات عاشورایی برای مخاطبان کودک و نوجوان اتفاق افتاده است، ولی با این باور و اعتقادی که ما داریم که شخصیت آدمها از کودکی شکل میگیرد، طبیعی است که این میزان کاری که شده با کاری که باید بشود، خیلی فاصله دارد.
اگر شما نگاه کنید و به نوعی بخواهید مقایسه کنید با کاری که برای عاشورا و ادبیات عاشورا برای کودک شده با داستانهایی از افسانهها، شاهنامهها و اسطورهها، میبینید که حجم بسیار کمی است. در حالی که باور دینی ما این است، که باور بچهها در آن سنین کودکی نقش میگیرند به گونهای که آنچه در دوران کودکی به آنها داده میشود، میتوانیم در بزرگسالی بازتاب آن را داشته باشیم، بنابراین باید حرکت جدی در این راستا صورت بگیرد.
* نگارش درباره واقعه عظیم کربلا، باید به دغدغهای برای هنرمند و نویسنده تبدیل شود
نکته این است که این دغدغه را در وهله اول باید هنرمند و نویسنده داشته باشد. درست است که به واقع جایگاه کتاب در جامعه ما، جایگاه واقعی خودش نیست و خیلی نازل شده و درست است که سیاستها و مدیریت فرهنگی ما متأسفانه آن جامعنگری و آن نگاه عمیق و گسترده را ندارند و اینها میتواند مؤثر باشد، منتها اینها همش بعد از مرحله اولیه خلق اثر توسط هنرمند است.
ما برای جای دیگر غیر از ادبیات عاشورایی ممکن است، دنبال این باشیم و بگوئیم که بیائید از نویسنده حمایت کنید تا این اثر خلق شود اما واقعاً ادبیات عاشورایی به نحوی خودجوش است که نباید با این معیارها به سراغشان رفت. یعنی ما در جاهای دیگر ممکن است، دنبال برنامهریزی باشیم یا بگوئیم که شما اگر میخواهید ادبیات جنگ توسعه پیدا کند، بیائید این سرمایهگذاری را بر روی ادبیات جنگ بکنید. ولی چون ادبیات عاشورایی با ذات و فطرت بشر و به ویژه شیعیان ایرانی آمیخته است و هنرمند از این ماجرا مستثنی نیست؛ به نظرم قدمهای اول باید توسط خود هنرمندان برداشته شود و خاصیت عاشورا این است که راه خودش را باز میکند یعنی میخواهم بگویم که این دغدغه ابتدا توسط هنرمند و نویسنده و بعد از این حالا باید مدیران تلاش کنند که این بستر را در جهت تیراژ، توزیع و حمایت از ناشر و نویسنده داشته باشند، منتها مهم این است که آن اثر اتفاق بیفتد.
* کمترین دغدغه مدیران، ایجاد بستر مناسب برای خلق آثار عاشورایی است
آقای شجاعی شما به عدم سرمایهگذاریها در این حوزه اشاره کردید، به نظر شما تا چه اندازه حمایتهای دولتی میتواند در تولید آثار خوب و ارزشمند برای کودکان اثرگذار باشد؟
قطعاً تأثیر دارد، یعنی مدیریت و حمایت درست در هر زمینهای بالاخره میتواند، تأثیرگذار باشد. به گونهای دیگر وقتی شما بستر رشد یک گیاه را فراهم کنید با اینکه این بستر مساعد نباشد، با همدیگر خیلی فرق میکند، این ایجاد بستر مناسب برای خلق آثار عاشورایی حداقل جزو وظایف جدی مدیران ما است اما متأسفانه کمتر دغدغهشان بوده است.
یک نکتهای که وجود دارد، این است که تعریف ما از ترویج فرهنگ عاشورایی تا زمانی که ما فکر کنیم که به طور مثال باید به مساجد دیگ و دیگچه داد و فکر کنیم که بودجه یا هزینه و بودجههای عاشورایی و محرم باید صرف این کارها شود، محصول آن هم همین خواهد شد که الان میبینید.
آن ژرفنگری و نگاه عمیقی که باید در کسانی که امکانات در دستشان است باشد، متأسفانه نیست یعنی این درک که یک شعر، رمان و داستان کودک خوب و چه اثری میتواند ماندگاری در ذهن مخاطب داشته باشد و خلق این اثر چه ارزشی دارد، متأسفانه این درک وجود ندارد و به دنبال کارهایی هستند که دو روز بتوان آن را دید و ظواهر قصه و اینها.
* متأسفانه نگاه دراز مدت به کار فرهنگی، در مدیریتهای ما کمرنگ است
تا وقتی که نگاهها اینطوری باشد، این اتفاق نمیافتد اساساً کار فرهنگی نگاه دراز مدت میطلبد ولی متأسفانه این نگاه دراز مدت را کل مدیریتهای ما کمرنگ است برای اینکه این چند وقت یا دو سالی که سر کار هستیم میخواهند یک گزارش خوبی را ارائه دهند و نمیتوانند و نمیخواهند و نمیشود برنامهای بریزند که 10 سال بعد از آن بهره ببرند و آن موقع بتوانند از آن استفاده کنند.
تا وقتی این نگاهها حاکم باشد، طبیعی است که این اتفاق نمیافتد. عرض من این است که اگر ما تعریف درستی از فرهنگ عاشورایی و ترویج آن داشته باشیم، طبیعی است که مسیرمان با مسیری که داریم میرویم، فرق خواهد کرد.
توصیه شما به مسئولان در حوزه کتاب و کتابخوانی به ویژه اینکه در سال هفتهای را به عنوان هفته کتاب در نظر گرفتهاند، چیست؟
هفته کتاب و کتابخوانی، بهانهای است که بشود کتاب را بیشتر به جامعه برد یعنی حداقل آن خوشحالی ما از این هفته این است که تلویزیون کمی بیشتر به کتاب بهاء میدهد، و از این هزار ساعتی که برای فوتبال و ورزش گذاشته میشود، 2 ساعتی هم بالاخره به کتاب پرداخته میشود که این مغتنم است.
* نگاه مسئولان و سیاستگذاران به کتاب و فرهنگ، نگاه فرعی و جانبی است
چند سال پیش عنوان کتابدار از مدارس حذف شد درباره این مهم و لزوم تجهیز کتابخانهها به کتابهای روز، سخن بگوئید؟
همه این موارد به نگاه برمیگردد، آن هم نگاهی که نسبت به فرهنگ و کتاب وجود دارد. شما در تلویزیون هر شب بعد از اخبار عمومی، اخبار ورزشی دارید که فلان جا فلان گل زده شده و شما میبینید که 10 دقیقه تا نیم ساعت غیر از برنامههای اختصاصی و ورزشی، هر روز اخبار ورزشی به این معنا دارید که این میزان، ارزشمندی فوتبال و ورزش را در نگاه مسئولان نشان میدهد.
در اینجا این سوال مطرح است که آیا شما هیچ وقت دیدهاید بعد از اخبار کسی آمده و بگوید که یک رمان خوب خلق شده آن هم با این مشخصات؟! واقعاً خلق یک رمان را میتوان با یک گل زدن مقایسه کرد. ولی آنها برایشان این مهم است یعنی وقتی زمامداران، مسئولان و سیاستگذاران نگاهشان نسبت به کتاب و فرهنگ، نگاه فرعی و جانبی است به گونهای که شما تصمیمگیری جدی نمیتوانید در این عرصه ببینید.
این مشکل ما است، شاید این حرف خیلی تلخ و تند باشد ولی به هر حال اگر بخواهیم ته قصه را یا عمق ماجرا را بفهمیم، واقعیت این است که نگاه مسئولان و سیاستگذاران نسبت به بخش فرهنگ، نگاه عمیق، صحیح و درستی نیست.
درباره تازهترین کتابی که در دست نگارش دارید، توضیح دهید؟
جلد دوم کتاب «کمی دیرتر» در حال آماده شدن است و دعا کنید که زودتر تمام شود چراکه در شرف اتمام است.
در این راستا به بهانه ماه محرم و صفر به سراغ این نویسنده متعهد انقلابی رفته و درباره پرداختن به ادبیات عاشورایی برای مخاطبان کودک و نوجوان به گفتوگو پرداختیم که در ذیل آن را میخوانید:
* در حوزه ادبیات عاشورایی برای کودکان تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم
آقای شجاعی از گذشته شاهد تولید آثار در حوزه ادبیات آئینی برای گروه سنی کودک بودهایم، این تلاشها را چگونه ارزیابی میکنید؟
کارهای خوبی در دو و سه دهه گذشته در حوزه ادبیات عاشورایی برای مخاطبان کودک و نوجوان اتفاق افتاده است، ولی با این باور و اعتقادی که ما داریم که شخصیت آدمها از کودکی شکل میگیرد، طبیعی است که این میزان کاری که شده با کاری که باید بشود، خیلی فاصله دارد.
اگر شما نگاه کنید و به نوعی بخواهید مقایسه کنید با کاری که برای عاشورا و ادبیات عاشورا برای کودک شده با داستانهایی از افسانهها، شاهنامهها و اسطورهها، میبینید که حجم بسیار کمی است. در حالی که باور دینی ما این است، که باور بچهها در آن سنین کودکی نقش میگیرند به گونهای که آنچه در دوران کودکی به آنها داده میشود، میتوانیم در بزرگسالی بازتاب آن را داشته باشیم، بنابراین باید حرکت جدی در این راستا صورت بگیرد.
* نگارش درباره واقعه عظیم کربلا، باید به دغدغهای برای هنرمند و نویسنده تبدیل شود
نکته این است که این دغدغه را در وهله اول باید هنرمند و نویسنده داشته باشد. درست است که به واقع جایگاه کتاب در جامعه ما، جایگاه واقعی خودش نیست و خیلی نازل شده و درست است که سیاستها و مدیریت فرهنگی ما متأسفانه آن جامعنگری و آن نگاه عمیق و گسترده را ندارند و اینها میتواند مؤثر باشد، منتها اینها همش بعد از مرحله اولیه خلق اثر توسط هنرمند است.
ما برای جای دیگر غیر از ادبیات عاشورایی ممکن است، دنبال این باشیم و بگوئیم که بیائید از نویسنده حمایت کنید تا این اثر خلق شود اما واقعاً ادبیات عاشورایی به نحوی خودجوش است که نباید با این معیارها به سراغشان رفت. یعنی ما در جاهای دیگر ممکن است، دنبال برنامهریزی باشیم یا بگوئیم که شما اگر میخواهید ادبیات جنگ توسعه پیدا کند، بیائید این سرمایهگذاری را بر روی ادبیات جنگ بکنید. ولی چون ادبیات عاشورایی با ذات و فطرت بشر و به ویژه شیعیان ایرانی آمیخته است و هنرمند از این ماجرا مستثنی نیست؛ به نظرم قدمهای اول باید توسط خود هنرمندان برداشته شود و خاصیت عاشورا این است که راه خودش را باز میکند یعنی میخواهم بگویم که این دغدغه ابتدا توسط هنرمند و نویسنده و بعد از این حالا باید مدیران تلاش کنند که این بستر را در جهت تیراژ، توزیع و حمایت از ناشر و نویسنده داشته باشند، منتها مهم این است که آن اثر اتفاق بیفتد.
* کمترین دغدغه مدیران، ایجاد بستر مناسب برای خلق آثار عاشورایی است
آقای شجاعی شما به عدم سرمایهگذاریها در این حوزه اشاره کردید، به نظر شما تا چه اندازه حمایتهای دولتی میتواند در تولید آثار خوب و ارزشمند برای کودکان اثرگذار باشد؟
قطعاً تأثیر دارد، یعنی مدیریت و حمایت درست در هر زمینهای بالاخره میتواند، تأثیرگذار باشد. به گونهای دیگر وقتی شما بستر رشد یک گیاه را فراهم کنید با اینکه این بستر مساعد نباشد، با همدیگر خیلی فرق میکند، این ایجاد بستر مناسب برای خلق آثار عاشورایی حداقل جزو وظایف جدی مدیران ما است اما متأسفانه کمتر دغدغهشان بوده است.
یک نکتهای که وجود دارد، این است که تعریف ما از ترویج فرهنگ عاشورایی تا زمانی که ما فکر کنیم که به طور مثال باید به مساجد دیگ و دیگچه داد و فکر کنیم که بودجه یا هزینه و بودجههای عاشورایی و محرم باید صرف این کارها شود، محصول آن هم همین خواهد شد که الان میبینید.
آن ژرفنگری و نگاه عمیقی که باید در کسانی که امکانات در دستشان است باشد، متأسفانه نیست یعنی این درک که یک شعر، رمان و داستان کودک خوب و چه اثری میتواند ماندگاری در ذهن مخاطب داشته باشد و خلق این اثر چه ارزشی دارد، متأسفانه این درک وجود ندارد و به دنبال کارهایی هستند که دو روز بتوان آن را دید و ظواهر قصه و اینها.
* متأسفانه نگاه دراز مدت به کار فرهنگی، در مدیریتهای ما کمرنگ است
تا وقتی که نگاهها اینطوری باشد، این اتفاق نمیافتد اساساً کار فرهنگی نگاه دراز مدت میطلبد ولی متأسفانه این نگاه دراز مدت را کل مدیریتهای ما کمرنگ است برای اینکه این چند وقت یا دو سالی که سر کار هستیم میخواهند یک گزارش خوبی را ارائه دهند و نمیتوانند و نمیخواهند و نمیشود برنامهای بریزند که 10 سال بعد از آن بهره ببرند و آن موقع بتوانند از آن استفاده کنند.
تا وقتی این نگاهها حاکم باشد، طبیعی است که این اتفاق نمیافتد. عرض من این است که اگر ما تعریف درستی از فرهنگ عاشورایی و ترویج آن داشته باشیم، طبیعی است که مسیرمان با مسیری که داریم میرویم، فرق خواهد کرد.
توصیه شما به مسئولان در حوزه کتاب و کتابخوانی به ویژه اینکه در سال هفتهای را به عنوان هفته کتاب در نظر گرفتهاند، چیست؟
هفته کتاب و کتابخوانی، بهانهای است که بشود کتاب را بیشتر به جامعه برد یعنی حداقل آن خوشحالی ما از این هفته این است که تلویزیون کمی بیشتر به کتاب بهاء میدهد، و از این هزار ساعتی که برای فوتبال و ورزش گذاشته میشود، 2 ساعتی هم بالاخره به کتاب پرداخته میشود که این مغتنم است.
* نگاه مسئولان و سیاستگذاران به کتاب و فرهنگ، نگاه فرعی و جانبی است
چند سال پیش عنوان کتابدار از مدارس حذف شد درباره این مهم و لزوم تجهیز کتابخانهها به کتابهای روز، سخن بگوئید؟
همه این موارد به نگاه برمیگردد، آن هم نگاهی که نسبت به فرهنگ و کتاب وجود دارد. شما در تلویزیون هر شب بعد از اخبار عمومی، اخبار ورزشی دارید که فلان جا فلان گل زده شده و شما میبینید که 10 دقیقه تا نیم ساعت غیر از برنامههای اختصاصی و ورزشی، هر روز اخبار ورزشی به این معنا دارید که این میزان، ارزشمندی فوتبال و ورزش را در نگاه مسئولان نشان میدهد.
در اینجا این سوال مطرح است که آیا شما هیچ وقت دیدهاید بعد از اخبار کسی آمده و بگوید که یک رمان خوب خلق شده آن هم با این مشخصات؟! واقعاً خلق یک رمان را میتوان با یک گل زدن مقایسه کرد. ولی آنها برایشان این مهم است یعنی وقتی زمامداران، مسئولان و سیاستگذاران نگاهشان نسبت به کتاب و فرهنگ، نگاه فرعی و جانبی است به گونهای که شما تصمیمگیری جدی نمیتوانید در این عرصه ببینید.
این مشکل ما است، شاید این حرف خیلی تلخ و تند باشد ولی به هر حال اگر بخواهیم ته قصه را یا عمق ماجرا را بفهمیم، واقعیت این است که نگاه مسئولان و سیاستگذاران نسبت به بخش فرهنگ، نگاه عمیق، صحیح و درستی نیست.
درباره تازهترین کتابی که در دست نگارش دارید، توضیح دهید؟
جلد دوم کتاب «کمی دیرتر» در حال آماده شدن است و دعا کنید که زودتر تمام شود چراکه در شرف اتمام است.