زنوزی جلالی معتقد است: ادبیات ما شاید تنها بخش کوچکی از حوادث هولناک و اتفاقات عظیم خرمشهر را بیان کرده است. آن چیزی که به عنوان ادبیات جنگ در ارتباط با خرمشهر گفته شده یک سایه روشن کمرنگ و بی‌رمقی بیش نیست.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، «خرمشهر، خرمشهر» عنوان آخرین کتاب از مجموعه‌ای سه‌اپیزودی نوشته فیروز زنوزی جلالی است که دو بخش آن از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار نشر شده. اپیزود نخست این مجموعه با نام «توپ پاشنه، سمت، ساعت 2»، دوم به نام «سکان، سمت، میانه اروند» منتشر شده‌اند و اپیزود سوم با عنوان «خرمشهر، خرمشهر» که مکمل دو اپیزود نخست و در دست نگارش است، به سرانجام شخصیت‌های دو اثر قبلی می‌پردازد.  70 درصد از کار نگارش این اثر پایان یافته است.
 
این روزها یادآور اشغال خرمشهر پس از 34 روز مقاومت از سوی عراق متجاوز است. مقاومتی که با همراهی تکاوران نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شد اما در نهایت نا کام ماند. به مناسبت فرا رسیدن این روز با فیروز زنوزی جلالی گفت‌و گویی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

از زمینه‌های خلق این اثر بگویید.

من در دوران جنگ، افسر کمیسری دریایی ناوچه‌های شصت و پنج پایی خرمشهر بودم و در این ناوچه‌های پایگاه دریایی خرمشهر که در اروند‌رود با نیروهای عراقی درگیر شدند، خدمت کردم. پس از گذشت‌ سالها از واقعه خرمشهر داستان بلندی را با موضوع تلاش‌های نیروی دریایی ارتش در دفاع از خرمشهر نوشتم که در سه کتاب فراهم شده است.

چاپ جلد نخست و دوم با وقفه طولانی اتفاق افتاد. چرا؟

یکی از دلایل این فاصله این بود که من وقتی جلد اول را تحویل انتشارات سوره مهر دادم، در این فکر نبودم که جلدهای بعدی هم توسط سوره مهر منتشر شود. اما وقتی که جلد دوم را نوشتم، به نظر رسید که بهتر است سومین کار را هم به سوره مهر تحویل بدهم، چرا که هر سه اثر دارای پیوستگی موضوعی است و سومین جلد از این مجموعه در واقع تکمیل کننده دو مجموعه قبلی است.

به عنوان نویسنده‌ای که زمانی افسر نیروی دریایی بود، خرمشهر را در متون ادبی چطور می‌بینید؟

صادقانه بگویم آن چیزی که من به عنوان افسر کمیسری دریایی دیدم با آن چیزی که اکنون پس از گذشت سال‌های فراوان در برخی نگاشته‌ها درباره خرمشهر مشاهده می‌کنم، تفاوت بسیار دارد. ادبیات ما شاید تنها بخش کوچکی از حوادث هولناک و اتفاقات عظیم خرمشهر را بیان کرده، خرمشهر یک چهره مغفول است و نقش خیلی کمرنگی در ادبیات ما دارد. آن چیزی که به عنوان ادبیات جنگ در ارتباط با خرمشهر گفته شده یک سایه روشن، کمرنگ و بی‌رمقی بیش نیست و این مسائل مغفول مانده و به کار فراوانی نیاز دارد و در این زمینه باید تلاش بیشتری صورت گیرد.

پس فکر می‌کنید تلاش‌های صورت گرفته اندک و ناکافی بوده‌اند.

متاسفانه این یک حقیقت است که تحقیق در ادبیات ما جایی ندارد و نویسنده سعی دارد با همان دانش ابتدایی وارد ادبیات شود و ادبیات به دست آمده نیز یک ادبیات دم‌دستی و نپخته است. زیرا تحقیق که به مطلب عمق می‌دهد در آن وجود ندارد. تحقیق در ادبیات ما و جهان بسیار مهم است و ما منابع خام بسیاری در خصوص ادبیات پایداری داریم که باید مورد توجه نویسندگان قرار گیرد و با استفاده از تحقیق دست به قلم برند که البته مسئولان امر نیز باید آستینی بالا بزنند. ما منابع بسیار غنی و عظیمی داریم، اما تحقیقی در این رابطه وجود ندارد، مثلاً‌ نویسنده‌ای که می‌خواهد وارد عرصه جنگ شود باید به این منابع مراجعه کند و بعد از مطالعه و تحقیق وارد این عرصه شود و مسلما خواننده هوشمند درجه ارزشی یک اثر را درک می‌کند و می‌فهمد که آیا نویسنده با دست پر به میدان آمده یا خیر، و اگر اثر با تحقیق نوشته شده باشد، از درجه ارزشی بالا برخوردار است و مسلما مورد توجه مخاطب قرار می‌گیرد.

تحقیقات میدانی چطور می‌توانند در خدمت ادبیات قرار گیرند؟

هم ادبیات ما بنیه بالایی دارد و هم مواد خوبی در دسترس است که نیرومند و قوی هستند، وجود اینها امروز در دنیا به عنوان لوازم نویسندگی به شمار می‌آید، داشتن اطلاعات و تحقیق درباره موضوع موردنظر برای خلق اثری درخورد و چند بعدی، حیاتی است. منابع موجود این امکان را به نویسندگان به ویژه نسل‌های آینده می‌دهد که بدون دردسر و به جای اینکه پاره پاره این اطلاعات را از جاهای مختلف تهیه کنند، همه را یکجا در مجموعه‌هایی چون دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری، کتابخانه جنگ و مراکزی از این دست، بیابند. تا وقتی نویسندگان ما سراغ این شکل کار کردن نروند، بازآثاری خلق می شود که وقتی در مقابل شخصیت‌هایش قرار می‌گیرم، باورشان نمی‌کنیم، در حالیکه برای رسیدن به هدف باید یک روانکاوی دقیق و عمیق سیاسی، اجتماعی صورت بگیرد.

آیا سفارشی نویسی می‌تواند مقاومت خرمشهر را از انزوای ادبی خارج کند؟

من به طور کلی با سفارش‌نویسی موافق نیستم، ولی به هر حال اگر نهادی این امر را در کانون توجه نویسندگان قرار دهد، مفید و موثر است، متاسفانه آثاری درخصوص حماسه خرمشهر خلق شده، اندک هستند و بی‌توجهی به این موضوع بزرگ ممکن است به غفلت تاریخی ادبیات از آن منجر شود.
*ایبنا

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس