عادت کردهايم هرازچندي آقاي مشائي نظريهاي ارائه دهند و چندهفتهاي رسانهها و شخصيتهاي سياسي به اظهارنظر در اين زمينه بپردازند و ماجرا به فراموشي سپرده شود و بعد از مدتي روز از نو…
طبيعي است بسياري از بزرگان اصولگرائي که اينگونه نسبت به آقاي مشائي حساسيت نشان ميدهند بخاطر اين است که ايشان عليرغم منع رهبري، عملا شخص دوم دولت دهم هستند و نفوذ و سيطره ايشان به همه عزل و نصبها و تصميمگيريها باعث ميشود که ديگر يک فرد ساده و اشتباه او کوچک و قابل گذشت نباشد.
در اينجا نميخواهم به نقد سخنان مشائي يا علت مخالفت خود با او بپردازم که قبلا چندين مورد نوشتهام.اما روي سخنم با منتقدين آقاي رئيس جمهور در خصوص آقاي مشائي است:
حضرات آيات مصباح يزدي،محمد يزدي و ساير بزرگان حوزه!
برادران عزيز آقاي فيروزآبادي و شريعتمداري و ساير دلسوزان نظام و فدائيان رهبري!
طبيعتا تاکنون خودتان اين نکته را متوجه شدهايد که انتقاد و گلايههاي تند شما در موارد مختلفي به اندازه يک سرسوزن در نگرش و تصميمهاي آقاي احمدينژاد تاثير ندارد. بالاخره اين هم يک خصوصيت اخلاقي ايشان است و بايد با آن کنار آمد.
ايشان در انديشه و تصميم خود حاضر نيست سرسوزني کوتاه آيد. البته در نگاه نخست اين ويژگي بسيار ستودني است، مخصوصا براي رئيس جمهوري که بايد با استقامت و صلابت بر تصميمهاي خود مصمصم باشد. اما مشکل اينجاست که جناب ايشان در بين منتقدان و مخالفان خود هيچ تفاوتي قائل نيستند.
فرقي نميکند، طرف مقابل آقاي اوباما باشد يا آيت الله مصباح يزدي!
کشورهاي حامي اسرائيل باشد يا مراجع تقليدي همچون آيتاللهالعظمي مکارم شيرازي!
جريان حامي فتنه و موسوي باشد يا فيروزآبادي!
مخالف مخالف است و احمدي نژاد بايد مقابل همه آنها به شدت و تندي بايستد.اگر جريان اصولگرائي (افرادي مانند رسائي و کوچک زاده) نسبت به کار اشتباه و بسيار تاسف بار رحيمي در مجلس منتقد باشند، بلافاصله به کوري چشم همه آنها، رحيمي را معاون اول خود ميکند و چنين مواردي الي ماشاءالله وجود دارد.
اين خصوصيت اخلاقي به برخي از حاميان ايشان نيز سرايت کرده و اين روزها کافي است انتقاد يا گلايهاي از سوي هر فردي حتي مراجع تقليد نسبت به احمدي نژاد مطرح شود. بلافاصله اين منتقد جزو ليست خواص بي بصيرت، باند هاشمي و .. اضافه مي شود.(من به اين علت جرات نوشتن اين يادداشت را دارم که مدتهاست اسمم در اين ليست وارد شده)
بزرگان اصولگرائي کشور!
ديگر همه متوجه شده اند که انتقاد و گلايه شما تنها براي اداي تکليف شرعي است و شما وهيچ کس ديگري انتظار نتيجه مثبت و عملي از اين انتقادها ندارد.
و زماني که مي شنويم توصيههاي صريح رهبري در يک سال گذشته مبني بر لزوم حضور رئيسجمهور در جلسات مجمع تشخيص مصلحت به علت مشغلههاي کاري پشت گوش ميافتد به ياد حامياني ميافتيم که مدام ميگويند:«حمايت ما از احمدي نژاد تا جائي است که تابع رهبري باشد»!