کد خبر 34984
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۴:۴۷

هرچند تماشاي «آتشکار» براي افراد زير شانزده سال مجاز نيست، ولي در هر صورت پرده‌دري از روابط زناشويي آن هم در يک فيلم ايراني پديده‌اي نيست که مخاطبان ايراني به تماشاي آن علاقه‌اي داشته باشند.

«آتشکار» چه در زمان توليد، چه هنگامي که توقيف شد و چه در آن زمان که مدتها پس از توقيف با دستور مستقيم جواد شمقدري در جشنواره بيست و هشتم فجر به نمايش درآمد همواره حواشي بسياري را پيرامون خود داشت.

اين حواشي وقتي به اوج رسيد که اين فيلم در سبد اکران 89 قرار گرفت و از اواسط بهمن ماه روي پرده رفت. اکران اين فيلم هرچند همزمان با برگزاري جشنواره بيست و نهم بود ولي باز هم بودند منتقداني حاشيه‌ساز که به جاي پرداختن به اصل فيلم، مضمون اصلي آن را زير سوال ببرند.

اين مضمون اصلي نگاه طنزآلود به پديده‌اي است با نام وازکتومي که نه فقط اين روزها در قالب درسي به نام تنظيم خانواده در دانشگاه‌ها تدريس مي‌شود بلکه بسياري از رسانه‌هاي ديداري و شنيداري هم در قالب برنامه‌هاي مشاوره محور خود به کرات درباره آن سخن گفته‌اند پس اينکه کارگرداني به نام محسن اميريوسفي پيدا شده و کوشيده بر مبناي اين مفهوم فيلمي کمدي بسازد، هيچ ايرادي ندارد.

هر سينماگري مي‌تواند با در نظر گرفتن هنجارهاي اخلاقي-اعتقادي حاکم بر جامعه ايران، فيلمنامه نوشته و اين فيلمنامه را به فيلم برگرداند. در مورد «آتشکار» هم همين روال رخ داده و به نوبه خود، اين پديده اصلا مذموم نيست بلکه مشکل «آتشکار» در جايي ديگر نهفته است.

مشکل اينجاست که اميريوسفي که اتفاقا به لحاظ دانش سينمايي، جواني مستعد هم هست به جاي آن که بکوشد يک ايده خوب را زمينه‌اي سازد براي خلق يک سناريوي روان و پر افت و خيز، تا توانسته تاکيد کرده بر موضوع فيلمش؛ اين تاکيد بيش از حد شايد در نيم ساعت ابتدايي فيلم اسباب توجه مخاطب را موجب شود اما در ادامه و هنگامي که بيننده دست کارگردان را براي کشدار کردن بيش از حد فيلم مي‌خواند نوعي رخوت بر فيلم حاکم شده و در نهايت اين بداهه‌پردازي‌هاي حميد فرخ‌نژاد در قالب شخصيت اول است که قدري -فقط قدري- از خستگي مخاطب مي‌کاهد.

«آتشکار» در شرايط فعلي وضعيتي دارد که حتي با حذف نيم ساعت تا 45 دقيقه از آن هم خللي در جريان داستاني‌ اثر به وجود نمي‌آيد و اين اگر معنايي جز آب‌بندي براي تبديل ايده يک فيلم کوتاه به يک اثر بلند داستاني نداشته باشد، چه معناي ديگري مي‌تواند بدهد؟

درام بلند داستاني نياز دارد به تعليق در بخش‌هاي مختلف اما کل تعليق «آتشکار» همان است که در بخش ابتدايي آن مي‌بينيم؛ مردي از انجام وازکتومي مي‌ترسد و هر بار تا مطب پزشک متخصص اين کار مي‌رود اما باز جرات نمي‌کند اين کار را انجام دهد! اين خط ساده مي‌توانست با افزودن به جزيياتي از زندگي اين مرد و ارتباطي که با اعضاي خانواده‌اش دارد به يک اثر آبرومند و حتي آموزنده بدل شود اما مأسفانه در سراسر فيلم خبري از خلاقيت براي تشريح جزء به جزء رويدادها وجود ندارد و به جاي آن به طور مرتب تاکيد مي‌شود بر اين مساله که مرد قصه از وازکتومي مي‌ترسد!

چند نماي خيلي زشت هم در «آتشکار» وجود دارد و آن هم بيشتر به روابط زناشويي برمي‌گردد. حتي اگر اين نکته را هم درنظر گيريم که تماشاي اين فيلم براي افراد زير شانزده سال مجاز نيست، باز هم پرده‌دري از روابط زناشويي آن هم در يک فيلم ايراني پديده‌اي نيست که مخاطبان ايراني به تماشاي آن علاقه‌اي داشته باشند.

«آتشکار» مي‌توانست با حذف اين گونه نماهاي زننده و البته تعدادي ديگر از نماهاي اضافي به يک فيلم کوتاه خوب تبديل شود ولي حيف که اميريوسفي شهرت سينماي بلند را با ساخت يک فيلم کوتاه درجه يک تاخت زده است!
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس