مقام معظم رهبری علت این چرخش سیاسی را تبدیل عراق و سوریه به یک پاکستان جدید می دانند. ایشان در بیانات خود به این طرح آمریکا اشاره کردند: آمریکا با این کار، می خواهد بهانهاى پیدا کند همچنان که در پاکستان با وجود دولت مستقر، با وجود ارتش قوى -ارتش پاکستان ارتش قوىاى است- بدون اجازه وارد پاکستان می شود و هرجا را دلش می خواهد بمباران می کند، می خواهد در عراق و سوریه هم چنین کارى را انجام بدهد؛ بدانند که اگر چنین اقدامى بکنند، همان مشکلاتى بر سر راهشان بهوجود خواهد آمد که در این ده سال گذشته در قضیه عراق برایشان بهوجود آمد.[1]
در این یادداشت به بررسی اثرات حمله دولت های غربی و آمریکا به منطقه، با توجه به سابقه حضور آمریکا در پاکستان می پردازیم.
آمریکا در پاکستان
جمهوری اسلامی پاکستان در طول سالهای گذشته طعم حضور گسترده آمریکا را چشیده است.
حضور نظامی آمریکا چند پیامد جدی را به همراه داشته است. نیروهای نظامی آمریکا در هر منطقه ای از پاکستان، بدون اطلاع دولت مرکزی اقدام به عملیات نظامی و بمباران هوایی می کنند. این اقدامات نظامی طولانی مدت و گسترده، در کمال تعجب طالبان را از بین نبرده است. طالبان همچنان در مناطق خاصی تسلط خود را حفظ کرده است. بمباران هوایی ارتش آمریکا تعداد زیادی از مردم بی گناه پاکستان را قربانی خود می کند. این روند به تضعیف شدید دولت مرکزی پاکستان منجر شده است. این دولت توانایی برقراری نظم و امنیت را به علت حضور طالبان و بمباران های هماهنگ نشده نیروهای آمریکایی ندارد. اقتصاد این کشور هم به علت شرایط نامساعد امنیتی، در رکود کامل به سر می برد.
در ساختار سیاسی این کشور قوه مجریه با توجه به ضعف سیاسی، تسلطی بر ارتش و سازمان اطلاعاتی پاکستان ندارد. سازمان اطلاعاتی پاکستان تبدیل به ابزاری در دست کشورهای غربی و آمریکا شده است. این سازمان با دخالتهای خود به اوضاع نامساعد امنیتی دامن می زند.
از سوی دیگر طالبان در مناطق تحت نفوذ خود به راحتی حکمرانی می کند. طالبان از این فضا به سوء، استفاده می کند و اقدام به طرح ریزی و ایجاد گروه های تروریستی می کند. حضور آمریکا در پاکستان این کشور را به آشیانه امن گروهک های تروریستی تبدیل کرده است. گروهک های تروریستی در این کشور نیروهای خود را آموزش می دهند. پاکستان از طرف دیگر تبدیل به بازاری برای خرید و فروش اسلحه و مواد مخدر این گروهک ها شده است. مرزهای این کشور به راحتی در اختیار این گروهک ها قرار می گیرد و این گروه ها در صورت لزوم به پاکستان پناه می آورند. در سالیان گذشته گروهک تروریستی ریگی با همین حمایت ها در ایران اقدام به فعالیت می کرد. ریگی از پاکستان به عنوان محلی برای آموزش تروریست ها، خرید سلاح و آشیانه ای برای فرار از نیروهای نظامی ایران استفاده می کرد.
شرایط فعلی پاکستان به خوبی بیانگر این مطلب است که حضور نظامی آمریکا فقط به طالبان کمک کرده است. آمریکا با حضور خود قدرت قانونی و رسمی این کشور را تضعیف کرده و به کنترل این کشور در راستای منافع خود می پردازد. طالبان دست پرورده خود آمریکا و ابزاری برای توجیه نظامی گسترده آمریکا است. از سوی دیگر آمریکا از نابودی طالبان جلوگیری می کند. طالبان هم با اقدام به عملیات تروریستی علیه ایران و ناامن کردن منطقه، وفاداری اش را به ارباب خود نشان می دهد.
پشت پرده حمله آمریکا داعش
برای پی بردن به واقعیت و نیت اصلی آمریکا باید به اجمال شرایط سوریه و عراق بپردازیم. در ابتدا لازم به ذکر است که عراق و سوریه از اعضای مهم محور مقاومت به حساب می آیند. سوریه با داشتن مرز مشترک با رژیم اسرائیل یکی از مهم ترین تهدیدها برای رژیم غاصب صهیونیستی به شمار می رود. عراق هم از متحدان ایران و عامل تقویت محور مقاومت است. در واقع می توان گفت علت اصلی حمله نیروهای تروریستی به این دو کشور تضعیف محور مقاومت و تحکیم دوباره جایگاه آمریکا در منطقه است. داعش در واقع ابزاری برای بر هم زدن صلح و امنیت منطقه بوده است. با برهم خوردن نظم داخلی حاکم بر منطقه آمریکا دوباره بهانه لازم برای حضور نظامی گسترده در منطقه را پیدا خواهد کرد.[2]
داعش در ابتدای حملات خود به سوریه و عراق موفقیت هایی به دست آورد و اما با گذشت زمان اوضاع تغییر کرد. داعش در سوریه شکست های سنگینی را متحمل شده است. داعش منطقه استراتژیک "القصیر" را از دست داده است. القصیر شاهرگ تغذیه نیروهای تروریستی محسوب می شد. با توجه به این شکست ها و بر پا ماندن دولت بشار اسد داعش دیگر دست برتر در سوریه به حساب نمی آید. از سوی دیگر با رفتن بخشی از تروریست ها به عراق، گروهک های تروریستی تمرکز و حجم پشتیبانی سابق در سوریه ندارند.[3]
در عراق هم داعش اوضاع مناسبی ندارد و مردم این کشور علیه دشمن خارجی به رهبری مراجع دینی متحد شده اند. در واقع حمله داعش باعث اتحاد بیشتر مردم عراق و از بین رفتن اختلافات جزئی شد. نیروهای مردمی در کنار ارتش موفقیت های چشم گیری به دست آورده اند. از دست دادن منطقه "آمرلی" از جمله این موفقیت هاست.
از سوی دیگر حضور مردم عرق در انتخابات و تشکیل دولت جدید عراق، امیدهای داعش را از بین برد. نیروهای ترورریستی امید داشتند که با وجود بحران امنیتی دولت جدید تشکیل نمی شود و این امر به گروه های تروریستی کمک خواهد کرد. با همه این اوصاف دولت جدید عراق تشکیل شد و در کنار مردم به مبارزه با گروهک های تروریستی می پردازد.
چهار علت اصلی حمله آمریکا
در نهایت باید به چند نکته توجه کرد:
یک- تسلط آمریکا با خروج از عراق تضعیف شد. مردم و دولت عراق هم رابطه خود را با ایران و سایر کشورهای محور مقاومت تقویت کردند. آمریکا نظم جدید منطقه را که بدون حضور خودش شکل گرفته بود را خلاف منافع خود می دید. آمریکا حتی قبل از خروج از عراق به دنبال بهانه ای برای ابقا نظامی خود بود. این بهانه را داعش و سایر نیروهای تروریستی برای آمریکا فراهم کرد. آمریکا و دولتهای غربی در این فضا به دنبال احیای تسلط خود بر منطقه هستند.
دو- در سوریه و عراق هر جا مردم در کنار ارتش قرار گرفتند، صحنه بازی به ضرر داعش تغییر کرد. شکست های داعش نشانه های نابودی داعش و سایر گروه های تروریستی را نمایان ساخت.
سه- تربیت و جمع آوری این نیروها برای آمریکا و متحدانش هزینه بسیار زیادی را داشته است. رهبران این گروه در اسرائیل آموزش دیده بودند. آمریکا داعش را "طالبان جوانی" می بیند که ابزار خوبی برای رسیدن به منافع اقتصادی و نظامی اش به شمار می رود. از این رو نابودی کامل داعش ضرر جدی به منافع آمریکا وارد خواهد کرد.
چهار- اگر ایران در نابودی داعش نقش داشته باشد، ایران تبدیل به اسطوره و ناجی منطقه می شود.
در نتیجه آمریکا مجبور است از طرفی داعش را حفظ کند و از طرفی هم با داعش مقابله کند. حضور دوباره آمریکا در معادلات امنیتی منطقه از چند جهت به نفع آمریکا خواهد بود. از سویی دولت های منطقه را تضعیف می کند. ضعف این دولت ها باعث وابستگی آن ها به آمریکا می شود. از این رو آمریکا در منطقه حضور به ظاهر مشروع می یابد. از سوی دیگر استکبار جهانی آبروی خود را که در راه حمایت از داعش بر باد داده بود به دست می آورد.
از طرف دیگر با حضور نیروهای نظامی آمریکا نیروهای داعش مانند طالبان در پاکستان، به صورت کنترل شده در مناطق خاصی حضور می یابند. این حضور کنترل شده تهدید داعش علیه کشورهای عربی متحد آمریکا را از بین می برد. از سوی دیگر آمریکا داعش را از خطر نابودی نجات می دهد. داعش در آینده می تواند نقشه شوم آمریکا را در این منطقه عملی کند.
جمع بندی
همان طور که مشاهده می کنید تبدیل عراق و سوریه به پاکستانی جدید داعش را برای آمریکا حفظ می کند. حضور آمریکا را توجیه می کند و دست این کشور را برای دخالت در منطقه باز می گذارد. این عوامل در کنار تضعیف جایگاه ایران و تضعیف محور مقاومت مهم ترین انگیزه آمریکا برای "پاکستانیزه کردن" عراق و سوریه است.
منبع: دیدبان
[1] farsi.khamenei.ir/speech-content?id=27563
[2] farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=27603
[3] tabyincenter.ir/index.php/research/184-developments-in-iraq-002/601