به گزارش مشرق، شايد اظهارات روز گذشته ديويد کامرون (با تلفظ درست کمرن)، تعجب بسياري را موجب شد. وي در سخناني توهين‌آميز و برخلاف منشور المپيک از احتمال تحريم بازي‌هاي المپيک لندن توسط ايران استقبال کرد.

کامرون در واکنش به موضوع "صهيونيستي بودن آرم المپيک 2012" که لندن ميزبان برگزاري آن است در گفت‌وگو با يک رسانه يهودي عنوان کرد: "اگر ايرانيان مي خواهند نيايند، نياند. دلم ما براي آنها تنگ نخواهد شد. اين دليلي احمقانه براي نيامدن است."

وي با اشاره به اينکه ورزشکاراني که با اسرائيلي ها رقابت نمي کنند، نبايد در اين رقابت ها حضور داشته باشند، اظهار داشت: "آنها اگر مي خواهند چنين رفتاري داشته باشند، نمي توانند بيايند. نبايد اجازه داد چنين رفتارهايي به ورزش نزديک شود. اگر وارد المپيک مي شويد، بايد چنين رفتاري را از خود دور کنيد."

نخست وزير انگلستان همچنين به ورزشکاراني که قصد ندارند با ورزشکاران اسراييلي در المپيک 2012 لندن به رقابت بپردازند هشدار داد و در حمايت از ورزشکاران اسرائيلي گفت: آنهايي که نمي خواهند با اسراييلي ها رقابت کنند اصلا به اين بازي ها نيايند. ما به اين ورزشکاران خوشامد نمي گوييم.

اظهار نخست وزير انگليس با تصحيح گفته هاي انتقادي اخير وزير امور خارجه اين کشور در مصر درباره رژيم صهيونيستي تکميل مي شود: "ويليام هاگ نيز مانند من، يکي از حاميان سرسخت اسرائيل است. ما به ارزش والاي دوستي ميان دو کشور واقف هستيم. به دنبال فرآيند صلح هستيم و نمي خواهيم اين فرآيند را از دست دهيم."
وقتي اين اظهارات را مي خوانيد؛ ممکن است با تناقضاتي در انتقاد وي در قبال غزه به رژيم صهيونيستي مواجه شويد. اين شبهه و عدم قطعيت را مي توان در صورتي فراموش کرد که نگاهي به گذشته داشته باشيد. البته اين گذشته از نزديک به دو قرن پيش آغاز مي شود و به سال هاي اخير منتهي مي شود. اين سير تاريخي، شايد گوياي رفتارهاي ديويد کامرون و آينده اين کشور اروپايي باشد.

• کامرون و اجداد يهودي
ديويد کامرون، نخست وزير فعلي انگليس، از خانداني است که سابقه اي ديرينه در دلالي اقتصادي دارد. وي از نوادگان اميل لويتا، يهودي مشهور آلماني، است. وي، پدر پدر بزرگ نخست وزير کنوني است که در سال هاي قرن نوزدهم در حيات بوده و از نزديکان خاندان روچيلد (يهوديان مشهور و ثروتمند انگليسي) به شمار مي رفته است.
لويتا ارتباط نزديکي با بانک گولد اسميت آلمان داشت که با سرمايه يهوديان تاسيس و اداره شده بود. اين يهودي نقش هدايت کننده بانک چارترد هند، استراليا و چين را که در سال 1851 تاسيس مي شود، برعهده مي گيرد. وي در سال 1871 تابعيت بريتانيا را دريافت مي کند. وي ارتباطات بسيار زيادي با خاندان سلطنتي انگليس داشته و از نزديکان آنها به شمار مي رفته است.

اولين شعب اين بانک در سال 1858 در کلکته، بمبئي و شانگ هاي افتتاح مي شود. به دليل اينکه اين بانک و روند آن که توسط وي اداره مي شده، مورد نظر اين گزارش نيست، فقط به اين بسنده مي شود که اين بانک اکنون در هنگ کنگ، مالزي، برمه، نيويورک، سنگاپور، افريقاي جنوبي، يمن، بحرين، قبرس، لبنان، قطر، امارات متحده عربي و ...، شعب متعددي دارد که البته با ادغام هايي نيز همراه بوده است. براساس برخي اسناد و متون تاريخي، اين بانک ارتباط بسياري با فراماسون هاي يهودي داشته و تصميم گيرها و مشي اداره آن، با هماهنگي آنها بوده که ريشه در ارتباط مديران آن، به خصوص اميل لويتا، با اين جريان داشته است.
اميل لويتا با با کاترين پلومريج ري، دختر هرمان فيليپ ريج از خانواده هاي برجسته يهودي دانمارک ازدواج مي کند. حاصل اين ازدواج سه فرزند به نام هاي آرتور، سسيل و انيد است. اگرچه هر يک از اين سه، به خصوص آرتور، در تاريخ انگليس نقش پنهاني و مهمي داشته اند؛ اما در اين بين، انيد لويتا براي ما داراي اهميت است.
وي که متشرع به دين يهود بوده، با فرزند سر ايوان کامرون ازدواج مي کند. وي مادر بزرگ پدري نخست وزير فعلي انگليس است. يان دونالد کامرون، پدر وي يکي از بزرگ ترين دلالان و فعالان بورس انگليس بود که شهرت فراواني داشت. مادر کامرون هم ماري فلوئر مونت، دختر سر ويليام مونت بوده است.

• کامرون و جريان هاي ماسوني- يهودي
نگاهي به اجداد و خاندان ديويد کامرون موجب مي شود تا پرده از ارتباط نزديک آنها با روچيلدها به عنوان قدرت اقتصادي و سياسي مهم تاريخ صهيونيزم برداشته شود. همين هم باعث شد تا برخي مورخين عنوان کنند خاندان ديويد کامرون (از طرف پدري)، عمق و ريشه جدي در تاريخ ماسوني انگليس داشته است.
اين موضوع هنگامي بيشتر جلب توجه مي کند که برخي نويسندگان غربي، انتخاب ديود کامرون به عنوان نخست وزير را ناشي از ازدواج و تفاهم دو جريان غالب در اين کشور بدانند و بنامند؛ فراماسون هاي يهودي و فراماسون هاي غير يهودي. گويا اين دو گروه در دهه اخير دچار تعارض و درگيري هايي شده بودند که حضور وي موجب آشتي اين دو مي شود. ريشه يهودي وي و سابقه خانوادگي در فراماسوني، موجب مي شد تا بتواند اين دو را به هم نزديک کند که در عمل هم، گويا اين اتفاق روي داده است.
البته نکته اي وجود دارد که نبايد از ياد برد. در صورتي که برخي دايره الععارف هاي مجازي مانند ويکيپديا از وي به عنوان يک مسيحي ياد مي کنند؛ اما دلالت ها حاکي از عدم چنين موضوعي است. به طور مثال، وي در گفت و گويي عنوان کرد: "من مسيحي هستم. به کليسا مي روم. به خدا اعتقاد دارم؛ اما بر روش خاصي نيستم." پس از تولد يکي از فزندانش که دچار نارسايي جسمي (معلوليت) شده بود، گفت: "شما از خودتان بپرسيد، اگر اينجا خدايي وجود دارد، چرا امکان وقوع چنين اتفاقاتي وجود دارد؟" همين باعث شد برخي محققان انگليسي عنوان کنند اين جمله ريشه در باورهاي ماسوني وي دارد. آنها حتي از اطلاق عنوان "شيطان پرست" هم براي وي خودداري نکردند. اين تا به آنجا رفت که وي را عضو ماسون هاي يهودي- مسيحي شيطان پرست دانستند که نقش مهمي در انگليس و جهان دارد. البته، به يک باره اين موضوع دچار فراموشي شد؛ اگرچه رسانه هاي عمومي از ابتدا هم به آن نپرداختند و اين ماجرا را ناديده گرفتند.
و سخنراني وي در سال 2010 در جمع يهوديان که مهم ترين دليل بر شخصيت شناسي ديني وي است. وي دراين نشست با صراحت عنوان کرد: "انگليس به خاطر مواضع مثبتش در قبال اقليت‌هاي کنار گذاشته شده دچار اشتباه شد. اقليت يهود نمونه کيفيت ادغام اقليت‌ها است. افتخار مي‌کنم که يک يهودي و يک انگليسي هستم. همواره مدافع قوي ملت يهود و اسرائيل خواهم بود. تا زماني که اقليت يهود در انگليس با تهديد روبرو هستند، آرامش نخواهم يافت."

• کامرون و اظهاراتش درباره رژيم صهيونيستي
از اين نگاه تاريخي که بگذريم، شايد اظهارات کامرون در سال هاي اخير، در شناخت ما و واکاوي موضع اخيرش، ياري دهنده باشد. در حقيقت، نگاه وي به رژيم صهيونيستي و يهوديت، گوياي بسياري از نکات است که در کنار مطالب ذکر شده در سطور بالا، مي تواند نشان دهنده اصل ماجرا باشد.
کامرون در سال 2010 در پيامي که براي جامعه يهوديت انگليس فرستاد، از حمايتش از قدرتمند سازي اين جمعيت در اين کشور صحبت کرد. وي عنوان داشت يکي از نقاط روشن آن سال، تلاش براي آشنايي با اجداد يهوديش بوده است. نخست وزير فعلي انگليس در اين بيانيه مي گويد: "اگر به اين عنوان برسم، تلاش مي کنم راه يهودي را وارد جامعه خود کنم چرا که يکي از بزرگ ترين سهم هاي من از يهوديت همين حس مسئوليت است. تغيير جهان براي زندگي بهتر، حقي است که در قلب شيوه زندگي يهوديت وجود دارد."
صحبت هاي نخست وزير در نشست "محافظه کاران دوست دار اسرائيل" در سال 2010 نيز جالب توجه است. کامرون درباره همبستگي با رژيم اشغالگر عنوان کرد: "وقتي راکت ها به شهروندان اسرائيلي مي رسد، حق دفاع از خود را دارند. دوستي امروز ما که آن را جشت گرفته ايم، ناشي از سال ها رابطه است. مي دانم اين در دولت هم عميق است چرا که پيوند اسرائيل و حزب محافظه کار (وي رياست آن را برعهده دارد)، ناگسستني است. و در من، شما نخست وزيري را مي بينيد که اعتقاد پايان ناپذيري به اسرائيل دارد."
وي در بخش ديگري از سخنان خود در اين مراسم اظهار داشت: " بايستي قانون را تغيير دهيم تا هيچ هراسي براي يهوديان در کشورمان وجود نداشته باشد. اين، آن چيزي است که بايد براي يهوديت جهاني انجام دهيم. آن گاه نيز که از تحريم اسرائيل صحبت مي شود، بايد وارد عمل شده و برابر آن بايستيم. بايد به جهان نشان دهيم از تجارت با شما مغروريم." البته وي سخنراني کاملي در وصف اين رپيم و يهودي ها دارد که ازآن مي گذريم و اين بخش را براي آشنايي کافي مي دانيم.
اما اوج اظهارات وي را مي توان مربوط به گفت و گوي معروف کامرون دانست. وي در دوراني که رئيس حزب محافظه کار بود، عنوان کرد: "اگر شما صهيونيست بودن را به کسي اطلاق مي کنيد که مي گويد يهوديان حق استقرار در اسرائيل را دارند و آنجا کشور آنها است، بله، من يک صهيونيست هستم. حمايت از اسرائيل در سلول هاي هر عضو اين حزب قرار دارد."

• و اينک، سکوت دستگاه ديپلماسي؟
با توجه به آنچه اکنون از ديروزهاي دور و نزديک ديويد کامرون مي دانيم و مي دانيد که اين گزارش مختصري از آن است، اين سوال وجود دارد که واکنش دستگاه ديپلماسي ما، در قبال اين نخست وزير چه خواهد بود؟ چه عاملي باعث مي شود تا وي به يک نامه که در قامت ورزش نوشته شده، چنين واکنشي نشان دهد؟ آيا نبايد دستگاه ديپلماسي جمهوري اسلامي به اظهارات وي پاسخ دهد؟ گويا بار ديگر اين شعار که "ورزش براي ورزش"، براي غربيان فراموش شده است. اساسا، چنين پيامي، داراي اصالت هست؟ و ده ها پرسش ديگر که شايد گذر زمان پاسخي براي آن بيابد؛ شايد.