متن کامل گفتوگو را در ذیل بخوانید.
عبدالحسن برزیده کارگردان فیلم سینمایی«مزارشریف» در ابتدای سخنانش با اشاره به اینکه دو نوع مخاطب با یک فیلم «امروز» مواجه هستند گفت: مخاطب عام که با داستان و روایت فیلم درگیر می شوند و مخاطبان خاص کسانی هستند که به طور حرفه ای فیلم می بیند یا حرفه شان فیلمسازی است. برای هر دو دسته از این مخاطبان مواجهه با اثری که شکل و شمایل جدیدی دارد ممکن است کمی غیر منتظره باشد و در برخورد اول خیلی جذب اثر نشوند. اما حسن ساخت این گونه فیلمها، اولا برای سینمای ایران بهتر است چون ساخت فیلمهایی با مضمون و ساختاری تکراری جذابیت را از بین می برد.
وی اضافه کرد: از طرف دیگر وقتی همه به یک شکل فیلم سازی عادت کنند چیز زیادی به آنها اضافه نخواهد کرد. ولی فیلمهایی چون «امروز» میرکریمی، مخاطب را به فکر کردن وامی دارد و او را مجبور میکند که مدت طولانی تری درگیر فیلم باشد. مخاطبان خاص و فیلمسازان به لحاظ ساختاری با فیلم درگیر می شود و به لحاظ طراحی قصه و مضمون و موضوع نیز همه مخاطبان با آن درگیر میشوند.
منتقدان در مواجهه با فیلم «امروز» تنبلی می کنند
برزیده با اشاره به برخی انتقاداتی که نسبت به فیلم «امروز» از روزهای جشنواره فیلم فجر شروع شده است گفت: یک نکته خیلی مهمی در مواجهه برخی منتقدان با فیلم امروز وجود دارد و آن این است که متاسفانه برخی از منتقدان ما، تنبل هستند. یعنی حاضر نیستند که فکرکنند و کشف کنند. چون کلیشه دارند و کلیشههای شان را روی فیلم قرار میدهند و در مورد خوب یا بد بودن یک فیلم بر اساس این کلیشه ها قضاوت می کنند.
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به این موضوع اضافه کرد :گاهی برخی منتقدان مغرضانه نسبت به یک فیلمساز برخورد می کنند و نامهربانانه با فیلم مواجه می شوند. حالا به هر دلیلی این آدمها با میرکریمی مشکل داشته باشند، خوب نیست که با فیلم هم نامهربانانه برخورد کنند. در تمام دنیا منتقدان کمک می کنند که شرایط جدیدی در فیلمسازی فراهم شود.منتقدان نباید فیلمساز را تنها بگذارند. ممکن است فیلمی هم از طرف مخاطب تحویل گرفته نشود؛ اینجا منتقد وظیفه دارد که مخاطب را با فیلم آشتی بدهد و فیلمساز را برای ساختهای بعدی کمک کند تا جسارتش را از دست ندهد.
شباهتهای حاج کاظم «آژانس شیشهای» و یونس «امروز»
برزیده در ادامه با اشاره به قهرمان فیلم «امروز» اینگونه بیان کرد: مخاطبان در زمان تماشای فیلم همیشه یک ما به ازایی (از شخصتیها و موضوع) در بیرون از فیلم یا در زندگی خودشان پیدا می کنند. البته این مابه ازای بیرونی برای هر مخاطب متفاوت است. تصور من در مورد فیلم «امروز» و قهرمان این فیلم این است که حاج کاظم «آژانس شیشه ای» را در مقطع زمانی دیگر و در مواجهه با شرایط اجتماعی دیگر می بینم. مطمئنا خود آقای میرکریمی چنین تصوری را برای نقش یونس در این فیلم نداشته است. شاید انتخاب پرویز پرستویی هم برای این نقش به صورت اتفاقی باشد و اصلا هم قصدی نداشته که حاج کاظم آژانس تکرار شود.
وی ادامه داد: اما چنین چیزی به دو دلیل اتفاق افتاده است یکی به خاطر این است که هر دو کارگردان (حاتمی کیا و میرکریمی) از یک نسل هستند و دغدغه هایی نزدیک به هم دارند. و از طرف دیگر میرکریمی ناگزیرشده است، در شرایط اجتماعی امروز که شرایط جدیدی است به سراغ شخصیتی مثل حاج کاظم برود. حاج کاظم در فیلم آژانس شیشهای راننده تاکسی است و در این فیلم همینطور. این تنها بخشی از چیزهای مشترکی است که ممکن است از بابت شباهت قهرمان این دو فیلم به ذهن مخاطب خطور کند.
برزیده با اشاره به شباهت قهرمان های دو فیلم «امروز» و «آژانس شیشه ای» اضافه کرد: حاج کاظم «آژانس شیشه ای» و یونس «امروز» در مواجهه با شرایط اجتماعی امروزشان یک سری واکنشهایی دارند که مخصوص آدمهای بخصوصی است. یعنی یکی از اشکالاتی که به فیلم گرفته می شود و برخی منتقدان به عنوان نکات منفی فیلم تلقی میکنند که به نظر من از نقاط قوت فیلم است اینکه قهرمان فیلم میرکریمی فردی است که در مواجهه با اتفاقات پیرامون خود عکس العملهایی نشان می دهند که دیگران ندارند. میرکریمی در «امروز» می خواهد این گونه آدمها را به ما نشان دهد. آدمهایی که کم حرف میزنند و کم سوال می کنند و کم قضاوت می کنند و در عین حال وظیفه خودشان را انجام میدهند. این آدمها سعی می کنند فرد مفیدی باشند و تحت تاثیر تربیت و اعتقادشان به مردم کمک کنند و برایشان فرقی نمیکند که این مردم چه کسانی هستند.
نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «دکل» افزود: اگر حاج کاظم در فیلم حاتمی کیا می آید به داد رفیقش می رسد. الان میرکریمی قهرمانی را نشان می دهد که به طور عامتر به فردی از افراد این جامعه کمک می کند. البته یک تفاوت اساسی بین این دو قهرمان وجود دارد که آن هم معلول شرایط زمانی است. در بخشهایی از فیلم آژانس شیشه ای، حاج کاظم زمانی که عده ای را با موتور پشت درب آژانس می بیند به آنها میگوید که من اهل هیاهو و سروصدا نیستم ولی با این وجود، حاج کاظم «آژانس شیشه ای» شلوغ است، اسلحه برمیدارد و یک عده ای را گروگان می گیرد و یک شهری را به هم می ریزد. ولی یونس «امروز» به اقتضای شرایط زمان، دیگر این کارها را نمی کند. قهرمان فیلم میرکریمی در سکوت و خلوت و تا جایی مخفیانه (مثل بردن بچه در سکانس پایانی فیلم) وظیفه اش را انجام میدهد و البته این قهرمان فریاد نمی زند.
وی همچنین گفت: به نظرم «امروز» به همه ما این تذکر را می دهد که این قدر بیتفاوت از کنار یکدیگر عبور نکنیم. اصلا مهم نیست شرایط زمانی ما چیست واقعا ما باید ببینیم چه کاری می کنیم. یونس «امروز» مثل هر راننده دیگری می توانست نسبت به این زن مسافر به سادگی بگذرد اما این راننده یک انسانی است که پیشینه ای با خود دارد که به مرور در فیلم دیده میشود.
ضرورتی نداشت که یونس «امروز» را با عقبه ای از دفاع مقدس نشان دهیم
برزیده اضافه کرد: البته به سلیقه خودم هیچ ضرورتی نداشت که یونس «امروز» را با عقبه ای از دفاع مقدس نشان دهیم. چون فکر می کنم با این کار، محدودیتی ایجاد میکنیم که میگوید فقط این گروه از آدمها هستند که این گونه عمل میکنند. به نظر من آدمهایی به گمنامی این شخصیت و اتفاقا بدون پیشینه جنگ هستند و به جریان فکری خاصی هم تعلق ندارند و رفتاری انسانی از خود بروز می دهند.اگر همهی ما بدون فریاد و هیاهو و در خفا وظیفهی خود را انجام دهیم جامعه به سمت درستی خواهد رفت.
وی افزود: از همه مهم تر، فیلم میرکریمی می خواهد بگوید که سریع قضاوت نکنید. اینکه براساس توجیهاتی که داریم خودمان را برای کمک نکردن قانع نکنیم. برای کمک کردن همیشه لازم نیست که تمام جزئیات را بدانیم.این تذکر خیلی انسانی است و با توجه به جهانبینی میرکریمی حتما از اعتقاداتش نشات گرفته است.
در ادامه خبرنگار خبرگزاری تسنیم پرسید برای مخاطب سینما، قهرمانهایی از جنس فیلم های هالیوودی آشنا تر است تا قهرمانی همچون یونس «امروز»، فکر نمی کنید ارائه تصویر آدمهای عادی جامعه به عنوان قهرمان باعث شود که مخاطب فیلم «امروز» را پس بزند؛ که برزیده این گونه پاسخ داد: ما از قهرمان مجموعه تعاریفی داریم که براساس تجربه فیلم دیدنهایمان یا عادات ما شکل گرفته است و این ها با تعریفی که میرکریمی در «امروز» برای قهرمان داده است متفاوت است.
برزیده ادامه داد: اینکه فیلم سازی قهرمان هایی از جنس فیلمهای خارجی و برخی فیلم های ایرانی تصویر می کند به خاطر این است که خود مخاطب، بیشتر دنبال چنین قهرمان سازی هایی است. انسانها دوست دارند که مردی را به عنوان قهرمان ببینند که زنی را نجات میدهد و ویژگیهای فوق العاده ای را دارد و این قهرمان چیزهایی داشته باشد که خیلی ها ارزویش را دارند.
سکوت «یونس» هم یک نوع اعترض است
وی افزود: اینکه چقدر ما تابع این واقعیت (میل به حضور قهرمان ماورایی در فیلم) باشیم یا نه، به شدت به جسارت فیلمساز وابسته است و این جسارت تبعات هم دارد. وقتی کارگردان فیلمی می سازد که بر خلاف نگاه رسمی سینماست باید منتظر این باشد که بیننده کمی با تردید با این قهرمان جدید مواجه شود. البته شخصیت فیلمهایی از جنس یونس «امروز» نشان می دهد که ضرورتی ندارد قهرمان اکتیو باشد و درهمین مسیر است که کارهایی را میکند. قهرمان این فیلم لازم نیست که کسی را کتک بزند یا کسی که از بلندی پرت میشود را نجات دهد. بلکه قهرمانی است که در سکوت کامل و رفتار کاملا آرام کارش را انجام دهد.
کارگردان و نویسنده فیلم «مزارشریف» با اشاره به سکوت یونس فیلم «امروز» گفت: به نظر من این سکوت هم به گونه ای اعترض است و معتقدم سکوت این شخصیت از منفعل بودنش نیست. اتفاقا آدمی هم نیست که بلد نباشد حرف بزند یا بلد نباشد کمک کند. بلکه قهرمانی است که جسارت به خرج می دهد و خودش را به دردسرهم می اندازد و در این قصه حتی آبروی خودش را به خطر می اندازد.
وی اضافه کرد: این ها را میرکریمی در فیلم توضیح نمی دهد ولی قابل درک است و مخاطب اینها را می فهمد. در فیلم با وجود این که زن یونس (قهرمان داستان) حضور فیزیکی ندارد، با صبر و اعتمادی که دارد عمل قهرمانانه دارد. میرکریمی در «امروز» مجموعه ای از المانهای جدید تعریف کرده است که شاید مخاطب در برخورد اولیه، آن را خیلی خوب درک نکند ولی وقتی راجع به آن فکر می کند به این نتیجه می رسد که عناصری در فیلم وجود دارد که هوشمندانه انتخاب و طراحی شده است. اتفاقا استقبال مخاطب از فیلم میرکریمی نشان می دهد که جمع زیادی متوجه این تفاوت شده اند و از دیدن فیلم هم راضی هستند.
برزیده در پاسخ به این سوال که آیا وجود قهرمانهایی از جنس یونس «امروز» در سینمای ایران کم نیست گفت: این نگاه درستی نیست که مثلا همه بخواهند مثل کیارستمی فیلم بسازند یا از فردا همه فیلمی مثل «امروز» بسازند. فیلم سازهای مختلف باید با نگاهی مستقل، فیلمهای خودشان را بسازند. به نظر من فیلمساز به اندازه استطاعت و فهم و تجربه ای که از فیلمسازی دارد فیلم میسازد.
عبدالحسن برزیده، سینما را از سال 1367 با فیلم «درجستجوی قهرمان» به کارگردانی حمیدرضا آشتیانی پور به عنوان بازیگر و دستیار کارگردان تجربه کرد. او هم اکنون، درگیر مراحل پس از تولید فیلم «مزارشریف» است.