به گزارش مشرق، آیتالله حسین وحید خراسانی در دیدار جمعی از رؤسای هیئات مذهبی استان خراسان به تبیین وظایف مسلمانان در سالروز شهادت امیرمومنان علی(ع) پرداخت و اظهار کرد: مردمی مستغرقاند در نعمتی که ارزش آن نعمت را نمیدانند؛ قضایا سه قسم است؛ یک قسم قضایایی است که هم قابل درک است و هم قابل بیان، هم میشود فهمید، هم میشود فهمیده را مبیّن کرد؛ یک قسم از قضایاست که فهمیدنی است، امّا بیان قاصر است؛ قسم سوم قسمی است که نه قابل ادراک است و نه قابل بیان.
وی ادامه داد: جوار امام هشتم علی ابن موسی (ع) نه قابل درک است نه قابل وصف است. من خودم هر وقت متذکر این حدیث میشوم متحیرم! اولاً حدیث صحیح السند، آن هم به تصحیح قُدما از نظر رجالی تصحیح سند در مقام فقاهت، امر لازمی است؛ تارة تصحیح از متأخّرین است، مثل وحید بهبهانی، علامه مجلسی و اما تارة صحت سند از طریق تصحیح و توثیق قدماست، مثل نجاشی، شیخ الطائفه، شیخ طوسی؛ این حدیث از نظر فقهی، حدّی دارد که مثل شیخ انصاری درک میکند.
این مرجع تقلید خاطرنشان کرد: دو احتیاط در دین برای فقهای عظام هست یکی احتیاط اصولی، یکی احتیاط فقهی؛ بحث در اینها، فوق این مجلس است، فقط مقدمهای است برای درک این حدیث؛ صحت سند این روایت به حدی است که فقیهی مثل شیخ انصاری که مجسمه احتیاط در فتواست، با آن سعه علم، به این سند دست از احتیاط برمیدارد و فتوای قاطع میدهد. حدیث، یک چنین حدیثی است! رجال حدیث همه موثقاند به توثیق شیخ و نجاشی؛ علاوه، راوی حدیث از اصحاب اجماع است؛ ممن اجمعت العصابه علی تصحیح ما یصح عنهم ! حدیث، چنین حدیثی است؛ آن وقت، بَزَنطی که از اعلام طائفه است، مخاطب در این روایت است.
وی با بیان اینکه امامی که ضمان عصمت از خدا دارد، بیانش این است گفت: به بَزَنطی فرمود کسی که علی ابن موسی الرضا را زیارت کند، کُتِبَ ـ نوشته میشود ـ قطعاً، کتب معنای دقیقی دارد؛ کتب علیکم الصیّام کما کتب علی الذین من قبلکم ؛ فرمود مکتوب است برای کسی که علی ابن موسی را در طوس زیارت کند به یک زیارت، هزار حج قبول شده. بَزَنطی مبهوت شد؛ او میفهمد یعنی چه! چه کسی در این جا خوابیده است که یک زیارت قبر او هزار حجّ بیتالله است! آن هم حجی که به امضای قبول الهی رسیده است. بَزَنطی متحیر ماند؛ بعد دوباره سؤال کرد برای زیارت علی بن موسی هزار حج است؟ او میفهمد حج بیت یعنی چه! جعله سبحانه وتعالی للاسلام علماً وللعائذین حرماً فرض حجه و اوجب حقه و کتب علیکم وفادته فقال: و لله علی النّاس حجالبیت من استطاع الیه سبیلا؛ بعد که مبهوت شد که یک زیارت هزار حج بیتالله، آن هم حج قبول شده، امام جملهای فرمود که عقل مبهوت است و مثل شیخ انصاری باید این حدیث را بفهمد؛ فرمود: إن کان عارفاً بحقّه فالف الف حجّة؛ اگر آن زائر، معرفت به حق علی ابن موسی داشته باشد، یک زیارتش برابر با هزار هزار حجّ قبول شده است!
آیتالله وحید خراسانی عنوان کرد: این جا چه کسی است؟ کسی چه خبر دارد؟ این بیان از پیغمبر اکرم(ص) در دو مورد است: یکی فاطمة بضعة منّ، دوم ستدفن بضعة منّی بأرض خراسان؛ این کلمه یعنی چه؟ یعنی ایّها النّاس! زیارت او زیارت من است. خوشا به حالتان! از امروز تصمیم بگیرید که اولا زیارت را ترک نکنید؛ و به این ترتیب به زیارت بروید که آن زیارت، اکسیر اعظم بشود؛ عمده علم و معرفت است؛ یک وقت امام هشتم را زیارت میکنی، این زیارت توست، اما اگر این جور به زیارت بروی، زیارت تو منقلب میشود؛ یکبار به نیابت پدرش حضرت موسی بن جعفر (ع) به زیارت برو، و بار دیگر به نیابت از پسرش امام نهم؛ آن وقت زیارت تو زیارت زید و عمرو نیست، بلکه زیارت موسی بن جعفر(ع) و زیارت امام محمّد جواد (ع) میشود و به نظر دیگر، به تو نظر میکند.
استاد برجسته حوزه علمیه قم گفت: این، قدر و منزلت مجاورین این بقعه است؛ آن وقت باید فهمید که این مجاورت که منشأ این عظمت و مبدأ این سعادت است، در مقاب ، مسؤولیتها دارد! عمده مسؤولیت این است که امام هشتم، تمام تعلق وجودش به مادرش فاطمه زهراست! تمام تعلق هستیاش به جدش امیرالمؤمنین(ع) است! روز شهادت این جد و این جده، باید شما هیئات مشهد آبرویی نزد این حضرت پیدا کنید، مبادا غفلت کنید! مبادا شهر دیگری در ایران در تعظیم شعائر جد و جدّه او بر مشهد مقدم باشد! وظیفه شما هیئات این است که روز شهادت امیرالمؤمنین (ع) ـ همهی هیئات مشهد ـ با زبان روزه... مهم این است که در ایام دیگر، روزهدار نیستید، امّا روز بیست و یکم همه گرسنه و تشنه، به یاد آن فرق شکافته، وقتی آن هیئات بیرون بیایند، رضایت امام هشتم با شما چه میکند؟
وی افزود: این زندگی سر میآید؛ شما همه سال قبل چنین روزی بودید، امسال هم همین روز هستید، این سال که گذشت، برای شما چه ماند؟ هیچ؛ کأن لم یکن شیئاً مذکورا ! مگر عمر من و تو چند ورق دارد؟ یک ورق آن این جور برگشت، چند ورق دیگر هم همین جور برمیگردد و أنذرهم یوم الحسرة إذ قضی الأمر! حسرت، هنگام جان دادن است که ای کاش! میتوانستم یک قدم در راه امیرالمؤمنین(ع) بردارم و برنداشتم؛ میتوانستم یک عَلَم برپا کنم و نکردم؛ این حسرت چه وقت است؟ اجتمعت علیهم سکرة الموت وحسرة الفوت! دو چیز هنگام جان دادن فشار میآورد اول حسرت فوت، دوم سکرات موت؛ آن وقت جدایی از همه کیست که به داد میرسد؟ یا حار همدان! من یمت یرنی ... هر کس که بمیرد، هنگام جان دادن، علی (ع) را میبیند؛ بعد که او را دیدی ...
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود روش بندهپروری داند
تو که روز شهادت او، آن هیئت را به راه انداختی، به سر و سینه زدی، با آن شکم گرسنه و لب تشنه، آیا دم جان دادن آن صاحب کَرَمی که عقل در او مبهوت است، با من و تو چه خواهد کرد؟
آیتالله وحید خراسانی در ادامه تصریح کرد: کسی نزد او آمد و گفت یا علی! من گرفتارم؛ ... به قنبر رو کرد و فرمود به او هزار بده! قنبر پرسید یا امیرالمؤمنین(ع) هزار دِرهم بدهم یا هزار دینار؟ ـ هزار درهم هزار مثقال نقره میشود و هزار دینار هزار مثقال طلا ـ کَرَم ، این کَرَم است که فرمود: ببین به حال او کدام بهتر است! کلاهما عندی حجران؛ هر دو نزد من سنگ است؛ برای من تفاوتی نمیکند، چه طلا چه نقره، ببین برای کدام سودمندتر است! کسی که این دستِ باز را دارد، هنگام جان دادن با تو چه خواهد کرد؟
این مرجع تقلید عنوان کرد: این پردهای را که در پشت سر است میبینید؟ این پرده و پردهی فاطمیّه، ما این دو پرده را ترتیب دادیم که اگر شیخ ازهر، علمای حجاز گفتند که در روز سوم جمادی الثانیه و روز بیست و یکم رمضان در ایران چه خبر است، این دو پرده، جواب تمام علمای عامّه در دنیاست! و من در مسجد اعظم اعلام کردم و این اعلام به دنیا منتشر شد که اگر فخر رازی هم سر از خاک بردارد و جواب این پرده را بدهد، اول سنّی من خواهم بود! 10 سال است که این اعلام انجام شده و به مصر و حجاز هم منتشر شده، امّا همه از جواب، عاجز و درماندهاند.
وی گفت: مطالب این پردهها از قرآن شروع میشود و سپس سنت قطعیه، و باز قرآن و سنت قطعیه؛ و مستند صحیح بخاری و بعد اثبات میشود که چه مظلومی در عالَم رفت! چه مظلومی! به اتفاق تمام مفسرین، تمام محدّثین، تمام اصحاب مسانید از عامه، در آیه مباهله مراد از أنفسنا علی ابن ابیطالب است، این یک جمله از کتابالله؛ اما متن صحیح بخاری این است که در سه موضع این حدیث را نقل کرده است که یا علی! أنت منّی و أنا منک؛ حجّت این جور بر دنیا تمام میشود. اعظم صحاح نزد همه عامه، صحیح بخاری است و او این حدیث را در سه مورد نقل کرده است یا علی! تو از منی و من هم از تو ام! این دو کلمه از کتاب و سنت است و آیا دنیا میتواند جواب بدهد؟ اگر به حکم خداوند، علی جان پیغمبر است، اگر به حکم سنت قطعیه، علی از خود پیغمبر و پیغمبر هم از علی است، فاصله میان پیغمبر و علی به سه خلیفه، با چه عنوانی قابل توجیه است؟ دنیا اگر میتواند جواب این دو کلمه را بدهد.
آیتالله وحید خراسانی خاطرنشان کرد: کسی از پای منبر او برخاست و گفت وا مظلمتاه! یا امیرالمؤمنین به من ظلم شده اس ؛ حضرت فرمود اگر به تو یک ظلم شده، امّا به من به عدد ریگهای بیابان، ظلم شده است. حال، وظیفه ما در روز شهادت چنین کسی چیست؟ دو جمله کافی است؛ روایت معتبری است راجع به ماه رمضان؛ فرمود قد أقبل إلیکم شهر الله بالبرکة والرحمة والمغفرة، بعد به بیان اوصاف ماه رمضان در این خطبه غرّاء پرداخت و ماه رمضان را وصف کرد که نَفَسها در این ماه، تسبیح است و خوابتان عبادت و یک مرتبه صدای گریه خاتمالنبیین بلند شد. همه مبهوتاند، چه شده؟ پیامبر خاتم آن هم گریه با صدای بلند...؛ همه حیراناند؛ چرا؟ این اشکریزان برای چیست؟... اشاره کرد به امیرالمؤمنین(ع) و گفت برای آن ضربتی که بر سر تو در این ماه وارد میشود!
استاد برجسته حوزه علمیه قم افزود: اگر خاتمالنبیین قبل از این ضربت با صدای بلند برای این مصیبت گریه میکند، من و تو باید چه کنیم؟ افسوس که عمر گذشت و نفهمیدیم؛ قدر ندانستیم و باختیم؛ َرحِمَ الله مَنْ أحیا أمْرَنا! هر هیئتی که روز بیست و یکم بیرون بیاید، احیای امر امیرالمؤمنین(ع) است. امام ششم فرمود خدایا! آن رحمتت را بر آن کسی بفرست که امر ما را زنده کند؛ آن رحمت چه رحمتی است؟ ورحمة ربّک خیر ممّا یجمعون. آن هیئت بیرون آمد، این رحمت را برد، آن دیگری بیرون نیامد، این رحمت را از دست داد. افسوس که عظمت و اهمیت این مصیبت، نه قابل وصف است و نه قابل درک! من مبهوتم که چه بگویم؟
وی با بیان اینکه در غزوهی احد، 90 جراحت به بدنش رسید گفت: پیغمبر به عیادت او آمد، دید جراحتها را فتیله میکنند، جراحتها بدن را سوراخ سوراخ کرده است و داخل این جراحتها فتیله وارد میکنند؛ وقتی که چشم رسول خدا به این منظره افتاد، به صدای بلند گریه کرد! امیرالمؤمنین گفت یا رسول الله! همه اینها سهل است، همه در راه خدا سهل است.
آیتالله وحید خراسانی بیان کرد: صبح نوزدهم ماه رمضان به مسجد آمد و قاتل خود را بیدار کرد و فرمود خبر دارم که زیر ردا چه مخفی کردهای. بعد در محراب ایستاد؛ آن روز در نماز خویش، سورهی انبیاء را خواند؛ یعنی چه؟ یعنی یک صد و بیست و چهار هزار پیغمبر، همه دور این محراباند. سپس به سجده رفت و سر از سجده برداشت؛ جبرئیل امین وحی خداست. قرآن بخوانید تا بفهمید جبرئیل کیست! علّمه شدید القوی ذو مرّة فاستوی وهو بالأفق الآعلی؛ چنین کسی میان زمین و آسمان سه جمله دارد و هر جملهای هم با والله همراه شده است. این جاست که عقل شیخ انصاری، شیخ طوسی، شهید اول و ثانی مبهوت است. وقتی ضربت به آن سر وارد شد، جبرئیل بین زمین و آسمان گفت تهدّمت والله أرکان الهدی! این کلام امین وحی خداست؛ تهدّمت والله أرکان الهدی؛ قسم به ذات قدّوس خدا که ارکان هدایت خراب شد. کلمه دوم که من از گفتن آن عاجزم تا چه رسد به درک آن! گفت إنطمست والله نجوم السّماء وأعلام التقی؛ همه عَلَمهای تقوا خاموش شد و نور و بهاء ستارگان آسمان هم رفت! کلمه سوم که عقل را مبهوت میکند این است إنفصمت والله العروة الوثقی؛ به ذات خدا قسم که عروه وثقی پاره شد! این عروه وثقی که شب بیست و یکم پاره شد چیست؟ قرآن را بخوانید تا بفهمید فمن یکفر بالطاغوت ویؤمن بالله فقد استمسک بالعروة الوثقی؛ معنی این جمله این است که در این ضربت، ایمان به خدا به کلّی منفصم شد!
منبع: خبرگزاری حوزه
وی ادامه داد: جوار امام هشتم علی ابن موسی (ع) نه قابل درک است نه قابل وصف است. من خودم هر وقت متذکر این حدیث میشوم متحیرم! اولاً حدیث صحیح السند، آن هم به تصحیح قُدما از نظر رجالی تصحیح سند در مقام فقاهت، امر لازمی است؛ تارة تصحیح از متأخّرین است، مثل وحید بهبهانی، علامه مجلسی و اما تارة صحت سند از طریق تصحیح و توثیق قدماست، مثل نجاشی، شیخ الطائفه، شیخ طوسی؛ این حدیث از نظر فقهی، حدّی دارد که مثل شیخ انصاری درک میکند.
این مرجع تقلید خاطرنشان کرد: دو احتیاط در دین برای فقهای عظام هست یکی احتیاط اصولی، یکی احتیاط فقهی؛ بحث در اینها، فوق این مجلس است، فقط مقدمهای است برای درک این حدیث؛ صحت سند این روایت به حدی است که فقیهی مثل شیخ انصاری که مجسمه احتیاط در فتواست، با آن سعه علم، به این سند دست از احتیاط برمیدارد و فتوای قاطع میدهد. حدیث، یک چنین حدیثی است! رجال حدیث همه موثقاند به توثیق شیخ و نجاشی؛ علاوه، راوی حدیث از اصحاب اجماع است؛ ممن اجمعت العصابه علی تصحیح ما یصح عنهم ! حدیث، چنین حدیثی است؛ آن وقت، بَزَنطی که از اعلام طائفه است، مخاطب در این روایت است.
وی با بیان اینکه امامی که ضمان عصمت از خدا دارد، بیانش این است گفت: به بَزَنطی فرمود کسی که علی ابن موسی الرضا را زیارت کند، کُتِبَ ـ نوشته میشود ـ قطعاً، کتب معنای دقیقی دارد؛ کتب علیکم الصیّام کما کتب علی الذین من قبلکم ؛ فرمود مکتوب است برای کسی که علی ابن موسی را در طوس زیارت کند به یک زیارت، هزار حج قبول شده. بَزَنطی مبهوت شد؛ او میفهمد یعنی چه! چه کسی در این جا خوابیده است که یک زیارت قبر او هزار حجّ بیتالله است! آن هم حجی که به امضای قبول الهی رسیده است. بَزَنطی متحیر ماند؛ بعد دوباره سؤال کرد برای زیارت علی بن موسی هزار حج است؟ او میفهمد حج بیت یعنی چه! جعله سبحانه وتعالی للاسلام علماً وللعائذین حرماً فرض حجه و اوجب حقه و کتب علیکم وفادته فقال: و لله علی النّاس حجالبیت من استطاع الیه سبیلا؛ بعد که مبهوت شد که یک زیارت هزار حج بیتالله، آن هم حج قبول شده، امام جملهای فرمود که عقل مبهوت است و مثل شیخ انصاری باید این حدیث را بفهمد؛ فرمود: إن کان عارفاً بحقّه فالف الف حجّة؛ اگر آن زائر، معرفت به حق علی ابن موسی داشته باشد، یک زیارتش برابر با هزار هزار حجّ قبول شده است!
آیتالله وحید خراسانی عنوان کرد: این جا چه کسی است؟ کسی چه خبر دارد؟ این بیان از پیغمبر اکرم(ص) در دو مورد است: یکی فاطمة بضعة منّ، دوم ستدفن بضعة منّی بأرض خراسان؛ این کلمه یعنی چه؟ یعنی ایّها النّاس! زیارت او زیارت من است. خوشا به حالتان! از امروز تصمیم بگیرید که اولا زیارت را ترک نکنید؛ و به این ترتیب به زیارت بروید که آن زیارت، اکسیر اعظم بشود؛ عمده علم و معرفت است؛ یک وقت امام هشتم را زیارت میکنی، این زیارت توست، اما اگر این جور به زیارت بروی، زیارت تو منقلب میشود؛ یکبار به نیابت پدرش حضرت موسی بن جعفر (ع) به زیارت برو، و بار دیگر به نیابت از پسرش امام نهم؛ آن وقت زیارت تو زیارت زید و عمرو نیست، بلکه زیارت موسی بن جعفر(ع) و زیارت امام محمّد جواد (ع) میشود و به نظر دیگر، به تو نظر میکند.
استاد برجسته حوزه علمیه قم گفت: این، قدر و منزلت مجاورین این بقعه است؛ آن وقت باید فهمید که این مجاورت که منشأ این عظمت و مبدأ این سعادت است، در مقاب ، مسؤولیتها دارد! عمده مسؤولیت این است که امام هشتم، تمام تعلق وجودش به مادرش فاطمه زهراست! تمام تعلق هستیاش به جدش امیرالمؤمنین(ع) است! روز شهادت این جد و این جده، باید شما هیئات مشهد آبرویی نزد این حضرت پیدا کنید، مبادا غفلت کنید! مبادا شهر دیگری در ایران در تعظیم شعائر جد و جدّه او بر مشهد مقدم باشد! وظیفه شما هیئات این است که روز شهادت امیرالمؤمنین (ع) ـ همهی هیئات مشهد ـ با زبان روزه... مهم این است که در ایام دیگر، روزهدار نیستید، امّا روز بیست و یکم همه گرسنه و تشنه، به یاد آن فرق شکافته، وقتی آن هیئات بیرون بیایند، رضایت امام هشتم با شما چه میکند؟
وی افزود: این زندگی سر میآید؛ شما همه سال قبل چنین روزی بودید، امسال هم همین روز هستید، این سال که گذشت، برای شما چه ماند؟ هیچ؛ کأن لم یکن شیئاً مذکورا ! مگر عمر من و تو چند ورق دارد؟ یک ورق آن این جور برگشت، چند ورق دیگر هم همین جور برمیگردد و أنذرهم یوم الحسرة إذ قضی الأمر! حسرت، هنگام جان دادن است که ای کاش! میتوانستم یک قدم در راه امیرالمؤمنین(ع) بردارم و برنداشتم؛ میتوانستم یک عَلَم برپا کنم و نکردم؛ این حسرت چه وقت است؟ اجتمعت علیهم سکرة الموت وحسرة الفوت! دو چیز هنگام جان دادن فشار میآورد اول حسرت فوت، دوم سکرات موت؛ آن وقت جدایی از همه کیست که به داد میرسد؟ یا حار همدان! من یمت یرنی ... هر کس که بمیرد، هنگام جان دادن، علی (ع) را میبیند؛ بعد که او را دیدی ...
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود روش بندهپروری داند
تو که روز شهادت او، آن هیئت را به راه انداختی، به سر و سینه زدی، با آن شکم گرسنه و لب تشنه، آیا دم جان دادن آن صاحب کَرَمی که عقل در او مبهوت است، با من و تو چه خواهد کرد؟
آیتالله وحید خراسانی در ادامه تصریح کرد: کسی نزد او آمد و گفت یا علی! من گرفتارم؛ ... به قنبر رو کرد و فرمود به او هزار بده! قنبر پرسید یا امیرالمؤمنین(ع) هزار دِرهم بدهم یا هزار دینار؟ ـ هزار درهم هزار مثقال نقره میشود و هزار دینار هزار مثقال طلا ـ کَرَم ، این کَرَم است که فرمود: ببین به حال او کدام بهتر است! کلاهما عندی حجران؛ هر دو نزد من سنگ است؛ برای من تفاوتی نمیکند، چه طلا چه نقره، ببین برای کدام سودمندتر است! کسی که این دستِ باز را دارد، هنگام جان دادن با تو چه خواهد کرد؟
این مرجع تقلید عنوان کرد: این پردهای را که در پشت سر است میبینید؟ این پرده و پردهی فاطمیّه، ما این دو پرده را ترتیب دادیم که اگر شیخ ازهر، علمای حجاز گفتند که در روز سوم جمادی الثانیه و روز بیست و یکم رمضان در ایران چه خبر است، این دو پرده، جواب تمام علمای عامّه در دنیاست! و من در مسجد اعظم اعلام کردم و این اعلام به دنیا منتشر شد که اگر فخر رازی هم سر از خاک بردارد و جواب این پرده را بدهد، اول سنّی من خواهم بود! 10 سال است که این اعلام انجام شده و به مصر و حجاز هم منتشر شده، امّا همه از جواب، عاجز و درماندهاند.
وی گفت: مطالب این پردهها از قرآن شروع میشود و سپس سنت قطعیه، و باز قرآن و سنت قطعیه؛ و مستند صحیح بخاری و بعد اثبات میشود که چه مظلومی در عالَم رفت! چه مظلومی! به اتفاق تمام مفسرین، تمام محدّثین، تمام اصحاب مسانید از عامه، در آیه مباهله مراد از أنفسنا علی ابن ابیطالب است، این یک جمله از کتابالله؛ اما متن صحیح بخاری این است که در سه موضع این حدیث را نقل کرده است که یا علی! أنت منّی و أنا منک؛ حجّت این جور بر دنیا تمام میشود. اعظم صحاح نزد همه عامه، صحیح بخاری است و او این حدیث را در سه مورد نقل کرده است یا علی! تو از منی و من هم از تو ام! این دو کلمه از کتاب و سنت است و آیا دنیا میتواند جواب بدهد؟ اگر به حکم خداوند، علی جان پیغمبر است، اگر به حکم سنت قطعیه، علی از خود پیغمبر و پیغمبر هم از علی است، فاصله میان پیغمبر و علی به سه خلیفه، با چه عنوانی قابل توجیه است؟ دنیا اگر میتواند جواب این دو کلمه را بدهد.
آیتالله وحید خراسانی خاطرنشان کرد: کسی از پای منبر او برخاست و گفت وا مظلمتاه! یا امیرالمؤمنین به من ظلم شده اس ؛ حضرت فرمود اگر به تو یک ظلم شده، امّا به من به عدد ریگهای بیابان، ظلم شده است. حال، وظیفه ما در روز شهادت چنین کسی چیست؟ دو جمله کافی است؛ روایت معتبری است راجع به ماه رمضان؛ فرمود قد أقبل إلیکم شهر الله بالبرکة والرحمة والمغفرة، بعد به بیان اوصاف ماه رمضان در این خطبه غرّاء پرداخت و ماه رمضان را وصف کرد که نَفَسها در این ماه، تسبیح است و خوابتان عبادت و یک مرتبه صدای گریه خاتمالنبیین بلند شد. همه مبهوتاند، چه شده؟ پیامبر خاتم آن هم گریه با صدای بلند...؛ همه حیراناند؛ چرا؟ این اشکریزان برای چیست؟... اشاره کرد به امیرالمؤمنین(ع) و گفت برای آن ضربتی که بر سر تو در این ماه وارد میشود!
استاد برجسته حوزه علمیه قم افزود: اگر خاتمالنبیین قبل از این ضربت با صدای بلند برای این مصیبت گریه میکند، من و تو باید چه کنیم؟ افسوس که عمر گذشت و نفهمیدیم؛ قدر ندانستیم و باختیم؛ َرحِمَ الله مَنْ أحیا أمْرَنا! هر هیئتی که روز بیست و یکم بیرون بیاید، احیای امر امیرالمؤمنین(ع) است. امام ششم فرمود خدایا! آن رحمتت را بر آن کسی بفرست که امر ما را زنده کند؛ آن رحمت چه رحمتی است؟ ورحمة ربّک خیر ممّا یجمعون. آن هیئت بیرون آمد، این رحمت را برد، آن دیگری بیرون نیامد، این رحمت را از دست داد. افسوس که عظمت و اهمیت این مصیبت، نه قابل وصف است و نه قابل درک! من مبهوتم که چه بگویم؟
وی با بیان اینکه در غزوهی احد، 90 جراحت به بدنش رسید گفت: پیغمبر به عیادت او آمد، دید جراحتها را فتیله میکنند، جراحتها بدن را سوراخ سوراخ کرده است و داخل این جراحتها فتیله وارد میکنند؛ وقتی که چشم رسول خدا به این منظره افتاد، به صدای بلند گریه کرد! امیرالمؤمنین گفت یا رسول الله! همه اینها سهل است، همه در راه خدا سهل است.
آیتالله وحید خراسانی بیان کرد: صبح نوزدهم ماه رمضان به مسجد آمد و قاتل خود را بیدار کرد و فرمود خبر دارم که زیر ردا چه مخفی کردهای. بعد در محراب ایستاد؛ آن روز در نماز خویش، سورهی انبیاء را خواند؛ یعنی چه؟ یعنی یک صد و بیست و چهار هزار پیغمبر، همه دور این محراباند. سپس به سجده رفت و سر از سجده برداشت؛ جبرئیل امین وحی خداست. قرآن بخوانید تا بفهمید جبرئیل کیست! علّمه شدید القوی ذو مرّة فاستوی وهو بالأفق الآعلی؛ چنین کسی میان زمین و آسمان سه جمله دارد و هر جملهای هم با والله همراه شده است. این جاست که عقل شیخ انصاری، شیخ طوسی، شهید اول و ثانی مبهوت است. وقتی ضربت به آن سر وارد شد، جبرئیل بین زمین و آسمان گفت تهدّمت والله أرکان الهدی! این کلام امین وحی خداست؛ تهدّمت والله أرکان الهدی؛ قسم به ذات قدّوس خدا که ارکان هدایت خراب شد. کلمه دوم که من از گفتن آن عاجزم تا چه رسد به درک آن! گفت إنطمست والله نجوم السّماء وأعلام التقی؛ همه عَلَمهای تقوا خاموش شد و نور و بهاء ستارگان آسمان هم رفت! کلمه سوم که عقل را مبهوت میکند این است إنفصمت والله العروة الوثقی؛ به ذات خدا قسم که عروه وثقی پاره شد! این عروه وثقی که شب بیست و یکم پاره شد چیست؟ قرآن را بخوانید تا بفهمید فمن یکفر بالطاغوت ویؤمن بالله فقد استمسک بالعروة الوثقی؛ معنی این جمله این است که در این ضربت، ایمان به خدا به کلّی منفصم شد!
منبع: خبرگزاری حوزه