محمدعلی آذرشب استاد زبان و ادبیات عرب دانشگاه و عضو کمیته فرهنگ و تمدن اسلام و ایران شورای عالی انقلاب فرهنگی و مترجم پیامهای عربی رهبر انقلاب میگوید: پس از شکست جهان اسلام در مقابل غرب یک نوع خواب غفلت و مردگی در جهان اسلام ایجاد شد اما این امکان ندارد که چنین حالتی ادامه پیدا کند چرا که در طول این دو قرنی که غرب بر جهان اسلام مسلط شد، قیامها و حرکتهای بیدارگر در جهان اسلام رخ داد.
وی میافزاید: فرهنگ اسلام، فرهنگ احیاگر و بیداری است و هر کس که با این فرهنگ آشنا است بالقوه به سمت حرکت و احیاء میرود منتها یک مجموعه عوامل بازدارنده ممکن است که صورت بگیرد تاانسانها را از این حرکت باز دارد.
مشروح گفتوگو با محمدعلی آذرشب را در ادامه میخوانیم:
احیاء انسانها مهمترین هدف قرآن کریم است
*نخست بفرمایید که مفهوم بیداری اسلامی چیست و هدف رهبر انقلاب از طرح و تأکید بر این عنوان چیست؟
-اصل قضیه بیداری اسلامی به معنای احیای انسانهاست، به این معنا که انسانها گاهی زنده هستند البته به لحاظ بیولوژی اما مردههای روی زمین محسوب میشوند با این حال مورد توجه کلیه پیامهای آسمانی قرار میگیرند.
در اسلام و قرآن آمده است: ای کسانی که ایمان آوردید احیای انسانها هدف انسان و قرآن است این احیاء همان بیداری است یعنی فقط در تعابیر اختلاف دارد، انسانهایی که غافل هستند و از حرکت و سرنوشتشان غافلاند، باید بیدار شوند.
البته نام این افراد؛ از خواب بیدار شده یا از مرده به زنده در آمده و احیاء یا بیداری اسلامی نامیده شده،اینها همه اصطلاح است و یک معا دارد البته قرآن گاهی کلمه دیگری به کار میبرد نظیر «یخرجهم من الظلمات الی النور» یعنی از ظلمت به نور آمده، اینجا انسانها همچون کرم هستند که در محور غرایض خود حرکت میکنند، نور تعبیری است از اینکه انسانها میتوانند یک حرکت بی انتها در جهان هستی داشته باشند و این همان تعبیر احیاء و بیداری است.
فرهنگ اسلام، فرهنگ احیاگر و بیداری است/ فرعونها عامل بازدارنده حرکت بیداری اسلامی هستند
*پس دیگر اینجا هدف اسلام بیداری میشود و مردم مسلمان و کسانی که با فرهنگ اسلام آشنا هستند، بالقوه مسئله بیداری و احیاء را در وجودشان دارند...
-بله همینطور است فرهنگ اسلام، فرهنگ احیاگر و بیداری است و هر کس که با این فرهنگ آشنا است بالقوه به سمت حرکت و احیاء میرود منتها یک مجموعه عوامل بازدارنده ممکن است که صورت بگیرد، انسانها را از این حرکت بازدارد.
*چه اقدامات و حرکتهایی ممکن است حرکتهای بیداری اسلامی را کُند یا متوقف سازد؟
-مهمترین عوامل بازدارنده به تعبیر رهبری تسلط فرعونهاست، فرعونها هم طبق گفته قرآن کریم به دنبال این هستند که مردم هیچ حرکتی نداشته باشند، خاضع، مطیع و در مقابل دیگران تسلیم محض باشند.
بزرگترین فرعون مسلط جهان اسلام، غرب است بعد از اینکه جهان اسلام در مقابل حمله غرب شکست خورد، غرب کاملاً مسلط به جهان اسلام شد، تسلط سیاسی، اقتصادی، فکری و فرهنگی یک فرعون قاعدتاً صورت گرفت و حتی افرادی که مورد نظرش بود را به عنوان جایگزین و نائب خود در جهان اسلام تحمیل کرد.
پس از شکست جهان اسلام در مقابل غرب یک نوع خواب غفلت و یک مردگی در جهان اسلام ایجاد شد اما امکان ندارد که چنین حالتی ادامه پیدا کند چرا که در طول این دو قرنی که غرب بر جهان اسلام مسلط شد، قیامها و حرکتهای بیدارگر در جهان اسلام رخ داد.
آزادی ملتهای منطقه از تسلط غرب
*آیا نمود این حرکتها را میتوانیم در آسیای میانه و شمال آفریقا بدانیم؟
-بله نه تنها انقلابهای شمال آفریقا و جنوب شرق آسیا، بلکه آسیای میانه و دیگر بخشها را نیز دربرگرفت لذا غالب این حرکتها و قیامها توسط یک برنامهریزی دقیق و حساب شده توسط استعمارگران به شکست منجر شد، منتها یکی از این قیامها که البته بزرگترینشان محسوب میشود توانست به پیروزی برسد و انقلاب اسلامی ایران را رقم بزند، انقلاب ایران تمام یأسها و ناامیدیها و دلمردگیهای جهان اسلام را مبدل به بیداری و امید و نگاه به آینده و امید مبدل کرد، بنابراین ما در سه دهه اخیر میبینیم که قیامهای مهمی در لبنان، فلسطین، شمال آفریقا و آسیای میانه به وجود آمد و منجر به آزادی ملتها از تسلط غرب شد.
غرب طاغوت است و طاغوت و فرعونها امکان ندارد دست روی دست بگذارند، پس حرکت میکنند و سعی دارند که آن امیدی که ایجاد شده را به ناامیدی مبدل کنند و زیباییهایی که ملتها رقم زدند و ترسیم کردند را به زشتی تقسیم و آن آوازهای که آوازه جهان اسلام را بعد از بیداری در اروپا و حتی در کل منطقه استرالیا ایجاد کرده، به خشونت و رعب و اسلام هراسی مبدل کنند، این طبیعت قدرتهای مسلط است که نمیتوانند دست روی دست بگذارند.
*پس همین حرکتهای زشتی که در قالب تکفیریها و بدنام کردن مسلمانان در سطح دنیا انجام میدهند، هم نوعی از این فعالیتهایشان است؟
-بله اینها میخواهند چهرهای که از اسلام ترسیم شده را خراب کنند، حتی بعضی از این قیامها در کشورهای اروپایی هم که راه افتاد میدانهایی را به نام استقلال و آزادی به وجود آورد دقیقاً عین همان میدانها در جهان اسلام، همین نشان میدهد که حرکتها تحت تأثیر اسلام است و همان الگویی آنجا ارائه شده که از حرکت اسلامی و دولت اسلامی برآمده و اینها در نهایت تلاش دارند چهره زشتی از اسلام ارائه دهند و به نام اسلام و همه چیز را به نفع خود تمام کنند.
حرکتهای بیداری اسلامی باید عقلگرا و با تجربه صورت گیرد
*آیا این حرکتهای بیداری در کشورها میتواند زمینهای برای ظهور باشد؟
-بله البته این بیداری به وجود آمده امکان ندارد با عکس العمل غرب مواجه نشود ولی من حیث مجموع یک بیداری به سمت آزادی و رهایی از یوغ استعمارگران با تسلط طاغوتیان و فرعونیان ایجاد شده گرچه گاهی در آسمان ابرهای تیره هم میآید و در آب زلال، آلودگی ایجاد میکنند ولی به نظر من آنچه صورت گرفته آغازی برای یک حرکت مهم در آینده است مشروط بر اینکه این حرکت اشتباهاتشان را مورد استفاده و تجربه قرار دهد، عقلگرا باشد و بداند که میخواهد چه کند که متأسفانه هنوز هم دچار شکستهایی میشود.
*با توجه به فرمایشات رهبری درحوزه بیداری اسلامی نخستین گامها در این راستا چیست؟
-اولاً رها شدن از عوامل نفوذی که میخواهند راه اسلام را منحرف کنند مثلاً در تونس یک نهضت عاقلانه و حساب شده ایجاد شد ولی یک عده افراطی وهابی و خارجی وارد کار شدند و سعی کردند که کارها را به انحراف بکشانند، در مصر هم همینطور شد البته مجموعهای که در مصر موفق شد و با رأی مردم سرکار آمد، دارای پشتوانه عقلی، فکری و عملی خوبی بود ولی متأسفانه گروهی فرصتطلب، قدرتطلب و افراطی که بیبرنامه وارد کار شدند، اوضاع را به سمتی بردند که مورد نفرت مردم قرار گرفت اما به هر حال این یک مشکلی در زمینه نفوذ منحرفان است.
دومین نکته این است که باید عقلگرا باشند و ببینند که خداوند از آنها چه خواسته است و براساس احکام عقلی و منطقی بدون هیجانات احساسی حرکت کنند و مهمتر از همه از تجربیات دیگران استفاده کنند، عوامل پیروزی و شکست دیگران را بررسی کرده و از همه اینها مهمتر باید براساس مبنا حرکت کنند نه مصلحت اندیشی زودرس و تنگنظرانه.
به طور مثال عدهای از این افراد برای تثبیت قدرت تفکرات غلطی داشتند و دنبال عزتی رفتند که در واقع سراب بود. اگر ملاحظه بفرمایید مقام معظم رهبری از آغاز حرکت مصر از این حرکت استقبال کرد و نصایحی نیز بدانها کرد که اگر به این نصیحتها در سمینارهای بیداری اسلامی توجه کنیم، متوجه میشویم که واقعاً رهنمودها زنده و مورد نیاز این مجموعههای بیداری اسلامی است اما تخلف از این نصیحتها صورت گرفت و عدهای تصور کردن که این نوع نصیحت دخالت در کار آنهاست درحالیکه این نصیحتها برادرانه از سوی کسی که از این پیروزیها خشنود بودند، صورت گرفت، بهرحال ایرانیان در طول این سه دهه تجربیات زیادی کسب کردند که اصولاً باید اینها را مورد استفاده قرار داد و پشت گوش انداختن و به دنبال منفعت طلبی رفتن باعث شکست خواهد شد.
در موقعیت عقب ماندگی جهان اسلام هستیم/ سهم جهان اسلام از تمدن جهانی اندک است
*الان وضعیت تمدن اسلامی به چه صورت است آیا ما توانستهایم عقب ماندگی جهان اسلام را جبران کنیم؟
- متأسفانه ما در موقعیت عقب ماندگی جهان اسلام هستیم و نباید بیان کنیم که وضعیت جهان اسلام خوب است بلکه در حوزه تمدنی وضعیت نامطلوب است سهم جهان اسلام از تمدن جهانی اندک است و این کمبود در زمینههای فکری، فرهنگی، اقتصادی و هنری مشخص است هزار سال پیش وضعیت جهان اسلام در تمام دنیا متجلی بود و همه دنیا برای طلب علم و دانش، معارف، پزشکی و شیمی و سایر حوزهها حرف نخست را در جهان میزد از تمام دنیا به سمت جهان اسلام ، قرطبه، اندلس، بغداد، نیشابور، اصفهان و سایر مراکز علمی قوی بودند.
بنابراین این معنای جهان متمدن است الان وضعیت ما اینطور نیست اگر چنانچه ما بخواهیم به دنبال علم باشیم باید قبله ما غرب باشد علی الاخصوص این حس بی اعتمادی در بسیاری از ما نسبت به خودمان به وجود آمده است و این باعث میشود ما به خودمان و علم و دانش و میراثمان توجه نکنیم، یعنی جهان اسلام از لحاظ روحی، علمی، فکری و فرهنگی شکست خورده منتها ما در ایران ثابت کردیم که هر گاه روحیه اسلامی ما بیدار شود آن حرکت تمدنی هم به لحاظ روحیه ما به وجود میآید.
ایران امروز، تمدن اسلامی را دنبال میکند
خوشبختانه امروز ایران حرکات علمی و تمدن سازی را طی میکند ولی بهرحال دستاوردهای علمی و فکری و فرهنگی عظیمی به وجود آمده به این علت که روحیه اسلامی در جهان اسلام زنده شده و ما انتظار داریم که این روحیه در کل جهان اسلام زنده شود با همکاری متفکران ، علما و اندیشمندان جهان اسلام که متأسفانه برخی از آنها به سمت غرب و آمریکا رفتند، همه باید تشریک مساعی کنیم تا یک نهضت تمدنی برای جهان اسلام ایجاد شود.