نويسنده کتاب «ثم اهتديت» گفت: ايرانيان مي‌خواهند پرچم اسلام برافراشته باشد نه شيعه و نه سني، بلکه اسلام. اين امر براي تمامي نخبگان سياسي روشن است و به‌خاطر همين است که آمريکا و اسرائيل دشمن سرسخت خود را ايران مي‌دانند.

به گزارش مشرق به نقل از پايگاه اطلاع‌رساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله خامنه‌اي، دکتر محمد تيجاني سماوي را بسياري در ايران و جهان اسلام با کتاب «ثم اهتديت» مي‌شناسند؛ کتابي که بسيار مورد علاقه و توجه خوانندگان از جمله رهبر انقلاب قرار گرفت. تيجاني خود دراين‌باره مي‌گويد: «ايشان (رهبر انقلاب) کتاب «ثم اهتديت» را ستايش نمودند و گفتند اين کتاب، کتاب تو نيست بلکه نسيمي از برکات اهل بيت (ع) است.»
به مناسبت هفته وحدت به سراغ اين نويسنده و پژوهشگر مسائل اسلامي رفتيم تا درباره موضوع وحدت و مسائل جهان اسلام به گفت‌وگو بپردازيم:

 

* ما در ميان مذاهب اسلامي، نکات مشترک زيادي داريم که با توجه به آن‌ها مي‌توان به وحدت رسيد. براي شروع گفت‌وگو دراين‌باره توضيح دهيد.
ـ در حقيقت بخش‌هاي مشترک فراواني وجود دارد و اختلاف در تمام اصول دين و فروع دين بسيار اندک است، بلکه اختلاف تنها در يک اصل ديده مي‌شود، اصلي که بسياري از علماي اهل تسنن نيز آن را ذکر کرده‌اند و آن اصل امامت است. شيعه، امامت را اصلي از اصول دين مي‌داند اما اهل تسنن آن را نه به عنوان اصلي از اصول دين بلکه آن را به عنوان يک اصل سياسي مي‌پذيرند. در حالي که شيعيان، امام را منصوب از جانب خداوند مي‌دانند و آيات قرآن کريم را ناظر به همين مطلب مي‌دانند.
در بقيه‌ مسائل مانند ايمان به خدا، نبوت حضرت محمد صلي‌الله‌عليه‌وآله، قرآن کريم، قبله‌ مشترک، حج و ... اختلافي وجود ندارد. البته در مسائل فقهي، اختلافات مطرح است چنانکه درون مذاهب چهارگانه اهل سنت نيز اختلافات وجود دارد و همين اختلاف فقهي در فقه شيعيان نيز ديده مي‌شود. خلاصه آن‌که مشترکات فراوان ما در اصول و فروع، درب‌هاي وحدت مسلمانان به شمار مي‌رود و قرآن کريم نيز در آيه شريفه «واعتصموا بحبل الله جميعاً و لا تفرقوا 1» بر وحدت اسلامي تأکيد دارد و اخوت اسلامي هم اين اقتضا را دارد که مسلمانان زير بيرق دين بيايند.

 

* اما مي‌بينيم که براي دست‌يابي مسلمانان به وحدت با وجود تمامي اين نکات مشترک موانعي وجود دارد. اين موانع را توضيح دهيد.
ـ يکي از موانع، جهان استکبار به‌ويژه آمريکاست و اين امر بر کسي پوشيده نيست. در گذشته توطئه و خيانت عليه مسلمانان در خفا و پشت پرده‌ها انجام مي‌شد اما هم‌اکنون هيچ پرده و نقابي وجود ندارد. در اين قضيه برخي از کشورها نيز به پيروي از آمريکا و در جهت دوستي و علاقه به آمريکايي‌ها، حقايق اسلام را دفن کرده و بسياري از مسلمانانِ کم‌خِرد، جاهل و ضعيف‌الإراده را به خدمت در آورده و با حمايت همه‌جانبه از اين افراد، آنان را به عنوان ابزاري براي جنگ با اسلام و مسلمين در مي‌آورند.

 

* علت اين فتنه‌انگيزي آمريکا و نظام سلطه در کشورهاي اسلامي را چيست؟
ـ آمريکا و دولت‌هاي غربي از گذشته‌هاي دور دريافته‌اند که تنها مانع زياده‌خواهي و سلطه آن‌ها اسلام است و در همين راستا با ايران مخالفت مي‌کنند. زيرا مي‌بينيم که ايران تنها کشور متصدي دفاع از حريم پيامبر(ص) در محکوميت کاريکاتورهاي اهانت‌آميز بود. در حالي که برخي کشورها از خود واکنش نشان ندادند. بنابراين ايران اسلامي در خط مقدم دفاع از اسلام است. از سوي ديگر، آمريکا و اسرائيل به دنبال تکه‌تکه کردن مسلمانان هستند. گاهي به صراحت گفته‌ام که اگر شما بر اين باوريد که ايران فقط از شيعه حمايت مي‌کند، سخت در اشتباهيد؛ چراکه ايران از حماس هم -که شيعه نيستند- حمايت مي‌کند.
ايرانيان مي‌خواهند پرچم اسلام برافراشته باشد نه شيعه و نه سني، بلکه اسلام. اين امر براي تمامي نخبگان سياسي روشن است و به‌خاطر همين است که آمريکا و اسرائيل دشمن سرسخت خود را ايران مي‌دانند. آن‌ها به وضوح دريافته‌اند که انقلاب اسلامي ايران، عامل حرکت ديگر مسلمانان است. براي مثال امام خميني(ره) جمعه آخر ماه رمضان را با اين هدف که مسئله فلسطين از ذهن مسلمانان پاک نشود و در جهت آزادي قدس تلاش نمايند، روز قدس ناميدند. اين موضوع ضربه‌اي سنگين براي اسرائيل و آمريکا به‌شمار مي‌رود.

 

* دنياي استکبار براي فتنه‌انگيزي از چه حربه‌هايي بهره مي‌بَرد؟
ـ اختلاف‌افکني يکي از نقشه‌هاي استکبار است. براي مثال در لبنان بعد از ناکامي در جنگ‌هاي نظامي با حزب‌الله، اين‌بار مي‌خواهند چهره‌ حزب‌الله را با ايجاد درگيري‌هاي مذهبي ميان شيعه و سني مخدوش نمايند و براي اين‌که پيروان مذاهب مختلف در لبنان را به جان هم بيندازد، اين‌طور تبليغ مي‌کنند که سعد حريري نماينده اهل سنت و سيدحسن نصرالله نماينده شيعيان است. در حالي که اين‌گونه نيست و بسياري از اهل سنت و حتي مسيحيان لبنان، جزو هم‌پيمانان جريان مقاومت به‌شمار مي‌آيند. در حقيقت استکبار، با تمام توان به ايجاد فتنه در جامعه اسلامي همت مي‌ورزد. در انتخابات اخير در ايران هم ديديد که نظام سلطه و به‌خصوص آمريکا، اسرائيل و انگليس فتنه‌اي بزرگ را به پا کردند که اگر فضل الهي، درايت علما و در رأس آنان رهبر معظم انقلاب نبود، نعوذبالله اين انقلاب مورد تهديد واقع مي‌شد. هدف آن‌ها در ايجاد فتنه سرنگوني حکومت و نظام جمهوري اسلامي بود اما ناکام ماندند زيرا «و يمکرون و يمکرالله و الله خيرالماکرين2»
مي‌بنيد که در تونس انقلاب مردمي برپا شده است. ما در تونس در خفقان بوديم، کتب شيعي ممنوع بود، کتاب‌هاي من قدغن بود و اين ممنوعيت از ناحيه وهابيت انجام مي‌گرفت؛ به‌طوري که وزير کشور وقت تونس به صراحت به من گفت: «کتاب تو را ممنوع کرديم چراکه در آن به مذهب وهابيت تعرض شده و ما نمي‌خواهيم به‌خاطر تو روابطمان با عربستان تحت‌الشعاع قرار بگيرد.» به همين دليل در تونس بسياري با من دشمن بودند. اما هنگامي که حزب‌الله لبنان بر اسرائيل پيروز شد، از من عذرخواهي کردند و بيان داشتند که گويي قرآن، هم‌اکنون نازل شده است؛ زيرا قرآن مي‌فرمايد: «و لينصرنّ الله من ينصره3» آن‌ها مي‌گفتند خداوند به اين دليل حزب‌الله را ياري کرد که اين گروه بر حق و حقيقت است. شصت سال اعراب و ساير مسلمانان نتوانستند رژيم صهيونيستي را شکست دهند، اما حزب‌الله با نيروي ايمان و بدون تانک و هواپيما بر رژيم صهيونيستي غالب آمد. حزب‌الله نه تنها بر صهيونيست‌ها بلکه بر آمريکا و نظام سلطه و حتي برخي کشورهاي عربي فائق شد.
برخي کشورهاي عربي که ژنرال اسرائيلي آنان را رسوا کرد، از اين رژيم حمايت کردند. اين ژنرال اسرائيلي تصريح کرد که ما به مدت شش روز نمي‌توانستيم به درون جبهه‌هاي حزب‌الله نفوذ کنيم اما يکي از کشورهاي عربي به ما گفت به جنگ ادامه دهيد و ما تمام هزينه‌هاي آن را مي‌پردازيم. اين رسوايي را ببينيد. اين جنگ باعث کشف حقايق شد، کشف کشورهايي که آمريکا در فرهنگ خود، از آن‌ها به عنوان کشورهاي معتدل! ياد مي‌کند. زيرا آمريکا کشورها را به دو دسته تقسيم کرده است: 1) کشورهاي مقاومت‌کننده در برابر اسرائيل 2) کشورهاي معتدل. کشورهاي معتدل در نگاه آمريکا کشورهايي هستند که موافق جنگ با اسرائيل نيستند و به برگشت فلسطينيان به ديار خود رضايت نمي‌دهند. اين دو جبهه در جهان وجود دارند که نماينده‌ جبهه مقاومت، رهبر معظم انقلاب است.
سيدحسن نصر‌الله جمله بسيار زيبايي دارد. او مي‌گويد: «الحمدالله که آمريکا ما را در ليست سياه خود قرار داده است و ما را تروريست مي‌خواند. اين براي ما شرافت و بزرگي است. اما اگر روزي شنيديد که آمريکا ما را مدح و ستايش مي‌کند بايد در ما شک کنيد.» بنابراين طبيعي است که آمريکايي‌ها به ايران و حزب‌الله اهانت کنند زيرا تنها مانع بر سر راه آنان و استخواني در گلوي آن‌هاست.
آن‌ها براي فتنه‌انگيزي و تسلط بر کشورهاي اسلامي از روش‌هاي اقتصادي نيز بهره مي‌گيرند و در همين راستا پس از انقلاب اسلامي، محاصره اقتصادي عليه ايران را به راه انداختند. به فشارهاي اقتصادي استکبار در کشورهاي ديگر بنگريد. در همين تونس و اردن اين‌گونه بوده است. استکبار مي‌خواهد که مردم گرسنه بمانند و همچون حکومت مصر گردند که هيچ حرکتي در برابر آن‌ها نداشت. مصر از آمريکا اعانه دريافت مي‌کرد و نان‌خور آن‌ها بود.
آمريکايي‌ها از يک‌سو طوري برنامه‌ريزي مي‌کنند که کشورهاي اسلامي عقب‌مانده و محتاج باشند و از سوي ديگر نان‌خور آنها شوند. در قضيه لبنان نيز آمريکا به دنبال ايجاد اين حالت ترس در مردم است. مثلاً در اذهان اين‌گونه القاء مي‌کرد که اگر حريري از حکومت خارج شود شما را گرسنه نگه مي‌داريم و شما را مانند غزه محاصره مي‌کنيم و مي‌خواهند از اين طريق مردم را بترسانند. البته اين روش‌هاي شيطاني استکبار، إن‌شاءالله ناکام خواهد ماند و حقيقت حاکم مي‌گردد و وعده الهي محقق خواهد شد.

 

* نقش جمهوري اسلامي و رهبر انقلاب در تحقق وحدت اسلامي چگونه مي‌بينيد؟
ـ جمهوري اسلامي ايران و رهبر آن آيت‌الله خامنه‌اي همواره بر وحدت اسلامي تأکيد کرده‌اند. ايشان به عنوان رهبر امت اسلامي و مرجعي از مراجع ديني، مورد احترام بسياري از اهل سنت هستند. زيرا ايشان انسان معتدلي هستند و مسلمانان را به توحيد کلمه فرا مي‌خوانند و با حمايت‌هاي ايشان، سالانه کنفرانس وحدت در تهران برگزار مي‌شود. اين امر دليل محکم و نشانه خوبي است که جمهوري اسلامي و رهبر آن، مسلمانان را به وحدت دعوت مي‌کند. اين دعوت راستين، براي از ميان برداشتن فتنه، آشوب و ايستادن در برابر مستکبران، مستعمران و دعوت‌کنندگان به تفرقه و جدايي است.
براي بررسي نقش آيت‌الله خامنه‌اي در جهان اسلام بايد به خاستگاه انديشه‌ ولايت فقيه توجه شود. اگر انديشه ولايت فقيه، به شکل صحيح و بدون خدشه و با مفهوم درست تبيين شود، تمامي شيعيان آن را مي‌پذيرند زيرا اين انديشه، شيعيان را به وحدت کلمه و مرجعيت واحده سوق مي‌دهد و بدين واسطه، ظرفيت‌هاي شيعيان به‌طور پراکنده به هدر نمي‌رود. ولايت واحده يک اصل اسلامي است و ولايت‌هاي متفرقه چيزي جز تشتت و تفرقه به ارمغان نمي‌آورد. رسول خدا(ص) و ائمه‌ معصومين عليهم‌السلام نيز ولايت واحده داشتند و امت اسلامي بايد زير بيرق يگانه‌اي درآيد که نابودي مسلمانان از تفرقه و تشتت است. قرآن کريم مي‌فرمايد: «انّ هذه امتکم أمة واحدة و أنا ربکم فاعبدون4»، پس چرا ما تا اين حد تفرقه داشته باشيم؟
حتي به نظرم اگر ولايت فقيه را به خوبي تبيين کنيم، نه تنها شيعيان، بلکه از اهل تسنن نيز آن را مي‌پذيرند. جالب است بدانيد که برخي از آن‌ها، امام و رهبر خود را آيت‌الله خامنه‌اي مي‌دانند و ايشان را مقتداي خود معرفي مي‌کنند. هنگامي که علت اين امر را مي‌پرسي در جواب مي‌گويند که کسي جز او در برابر اسرائيل نايستاده است؛ حال چه واسطه‌ نبرد، حزب‌الله باشد چه حماس. مي‌گويند که سرطان و مرض ما تنها اسرائيل است و او در برابر اين رژيم غاصب ايستاده است. برخي مسلمانان با اين که شيعه نيستند اما حق و حقيقت را مشاهده و اعتراف مي‌کنند که عاشق و دوستدار آقاي خامنه‌اي هستند و خود را پيرو ايشان مي‌دانند، به‌گونه‌اي که هرچه بگويد عمل مي‌کنند و ايشان را مدافع اسلام مي‌دانند.
ايرانيان مي‌خواهند پرچم اسلام برافراشته باشد نه شيعه و نه سني، بلکه اسلام. اين امر براي تمامي نخبگان سياسي روشن است و به‌خاطر همين است که آمريکا و اسرائيل دشمن سرسخت خود را ايران مي‌دانند.

 

* براي اولين‌بار چگونه با رهبر معظم انقلاب آشنا شديد؟
ـ اولين‌بار در زمان رياست جمهوري ايشان و به واسطه‌ آقاي سيدهادي خامنه‌اي -برادر رهبر انقلاب- در پاريس و به مناسبت برگزاري کنفرانس حج آشنا شدم. پس از اين‌که ايشان جانشين امام خميني(ره) شدند، آشنايي‌ام بيشتر شد. ايشان مرا به خانه خود دعوت کردند و در آن‌جا ملاقاتي با هم داشتيم. من جريان اين ملاقات را در کتاب «فسيروا في الارض» و در بخش «الرحلة الايرانية» آورده‌ام. ايشان در آن ديدار، کتاب «ثم اهتديت» را ستايش نمودند و گفتند اين کتاب، کتاب تو نيست بلکه نسيمي از برکات اهل بيت(ع) است. بعد از آن نيز چهار يا پنج بار با ايشان ملاقات داشتم.
البته ايشان در مواردي نيز از من حمايت کرده‌اند. براي مثال هنگامي که وزير آموزش اردن به من اهانت کرد، رهبر معظم سخنان او را رد کرد و من خدا را ستايش مي‌کنم که رهبري ايران از من دفاع کردند. من کسي نيستم که بخواهم مسلمانان را از هم جدا کنم بلکه به دنبال وحدت اسلام هستم. من فقط مي‌خواهم به برادران اهل تسنن بگويم که شما به برادران شيعه‌ نگاه نادرستي مي‌کنيد؛ پس چشمان خود را به حقيقت باز کنيد. به آن‌ها مي‌گويم که من نيز مانند شما بودم و شما را سرزنش نمي‌کنم. چراکه شما به حقيقت آگاه نيستيد و اگر حقيقت را بشناسيد هم چون من از اهل بيت(ع) تبعيت مي‌کنيد.

---------

پي‌نوشت:
1. سوره آل عمران، آيه 103
2. سوره انفال، آيه 30
3. سوره حج، آيه 40
4. سوره انبياء، آيه 92

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس