در خود جنگ تحميلي به خاطر ملزومات زماني اخبار جنگ در صفحات رويي كار مي‌شد. البته همان دوران هم در صفحات مياني مطالبي از نوع گزارش و مصاحبه و در كل نرم‌نويسي در خصوص دفاع مقدس نگاشته مي‌شد.

گروه جهاد و مقاومت مشرق- اميرحسين انبارداران را بايد از پيشكسوتان عرصه دفاع مقدس در مطبوعات دانست. البته آنطور كه خودش پرداخت رسانه‌اي به مقوله دفاع مقدس را به سه بخش حين جنگ تحميلي، پايان جنگ تا اواخر دهه هفتاد و دوره سوم از اواخر دهه هفتاد تا زمان كنوني تقسيم‌بندي مي‌كند، ‌انبارداران را بايد از فعالان رسانه‌اي‌ دوره دوم دانست. او كه خود مقاطعي از دفاع مقدس به عنوان رزمنده در جبهه‌هاي جنگ حضور داشته، از اوايل دهه هفتاد به شكل حرفه‌اي به مطبوعات روي مي‌آورد و در اين رهگذر انتشار و مسئوليت صفحات جبهه و جنگ (دفاع مقدسي) هفته‌نامه فرهنگ آفرينش، روزنامه كيهان، مجله خانه و خانواده، روزنامه اطلاعات و. . . را در پرونده كاري خود به ثبت رسانده است. با انبارداران ساعتي به گفت‌وگو پرداختيم تا نگاهي بر نحوه پوشش رسانه‌اي حوزه دفاع مقدس در اولين سال‌هاي پس از اتمام جنگ تحميلي داشته باشيم.

فعاليت در مطبوعات را از چه زماني آغاز كرديد؟ اين آغاز مقارن با پرداختن به دفاع مقدس بود؟

فعاليت رسانه‌اي‌ام را از سال 71 و با موسسه اطلاعات شروع كردم. آن زمان در اطلاعات علمي قلم مي‌زدم و هنوز به دفاع مقدس ورود نيافته بودم. اما علاقه‌اي كه به اين حوزه داشتم باعث شد تا وقتي كه در سال 74 براي اولين بار در مطبوعات صاحب عنوان رسمي شوم، صفحات دفاع مقدسي را در نشرياتي كه در آنها فعاليت مي‌كردم راه‌اندازي كنم. به عنوان نمونه در همان سال 74 كه معاون سردبير مجله خانه و خانواده شدم يا سال بعد كه سردبيري مجله دختران و پسران بر عهده‌ام گذاشته شد در همين نشريات صفحه پايداري راه‌اندازي كردم. همزمان و از همان سال 74 اداره صفحه «از معراج برگشتگان» هفته‌نامه فرهنگ آفرينش را برعهده گرفتم و در همين سال‌ها مسئوليت صفحه دفاع مقدس روزنامه كيهان نيز به بنده واگذار شد تا سال84 كه رئيس اداره ارشاد جزيره قشم شدم. به طور كلي از سال 74 تا سال 84 به مدت 10 سال بنده هر هفته يك صفحه دفاع مقدسي را در نشريات مختلف منتشر مي‌كردم.

‌ اگر بخواهيم نگاهي كلي به سير تحولي دفاع مقدس در مطبوعات داشته باشيم، اين بررسي چه خطي را دنبال مي‌كند؟

در خود جنگ تحميلي به خاطر ملزومات زماني اخبار جنگ در صفحات رويي كار مي‌شد. البته همان دوران هم در صفحات مياني مطالبي از نوع گزارش و مصاحبه و در كل نرم‌نويسي در خصوص دفاع مقدس نگاشته مي‌شد. اما پس از جنگ تحميلي كه جامعه تغيير شكل داد، خواهي‌نخواهي اين روند بر مطبوعات هم اثر گذاشت. اما همچنان حضور دفاع مقدس در مطبوعات پررنگ بود تا اواخر دهه 70 كه رسانه‌ها از اين حيث دچار يك رخوتي شدند و اين روند تا امروز ادامه داشت. برهمين اساس مي‌توان براي مقوله دفاع مقدس در رسانه‌ها سه دوره كلي ترسيم كرد؛ زمان جنگ، پس از آن تا اواخر دهه هفتاد و دوره بعد از آن تا كنون.

‌مگر در اواخر دهه 70 چه اتفاقي افتاد كه دفاع مقدس را در مطبوعات كمرنگ كرد؟

رسانه‌ها آينه جامعه خودشان هستند. بعد از جنگ تحميلي مسير جامعه به سمت و سويي رفت كه در اواسط دهه هفتاد ما شاهد روي كار آمدن دولت اصلاحات بوديم. يعني اگر كمي تيزهوشي به خرج بدهيم متوجه مي‌شويم شرايط و نگاه جامعه طوري بود كه آمادگي پذيرش تفكر اصلاح‌طلبي را در خود داشت. بالطبع شرايط حاكم بر جامعه آن دوران در رسانه‌ها هم تأثيرگذار بود. همين شرايط يكي از دلايلي بود كه باعث شد قديمي‌هاي اين عرصه كم‌كم ميدان را خالي كنند و از طرف ديگر آن كسي هم كه در فضاي رسانه‌اي مسئوليتي را عهده‌دار شده بود، بر اساس قواعد روز آمده بود و ظاهر دفاع مقدس هم جزو ملزومات و قواعد روز نبود و نيست. لذا از اين دوره به بعد شاهديم كه كم‌كم افول دفاع مقدس در فضاي رسانه‌اي آغاز شد.

‌براي دوره‌اي كه گفتيد هنوز دفاع مقدس در مطبوعات درخشش داشت، چه چهره‌هاي شاخصي را مي‌توان برشمرد؟

در رسانه‌هاي مختلف افراد مختلفي بودند. در روزنامه جمهوري اسلامي اشخاصي چون آقايان مرتضي سرهنگي و بهبودي فعاليت مي‌كردند. آقاي علاميان هم در همين روزنامه فعاليت داشتند كه همگي اينها بعدها در حوزه دفاع مقدس چه در بخش كتاب يا ساير فعاليت‌ها در زمره افراد شناخته شده قرار گرفتند. آقاي داوود آبادي پيش از بنده صفحه از معراج برگشتگان نشريه فرهنگ آفرينش را منتشر مي‌ساخت. ايشان بعدها نشريه فكه را هم اداره مي‌كردند و در نشريات شلمچه و جبهه هم حضور داشتند. نشرياتي كه با مدير مسئولي آقاي ده‌نمكي در دهه هفتاد اسم و رسمي براي خودش ايجاد كرده بود. يا آقاي محمود جوانبخت كه اكنون از نويسنده‌هاي مطرح هستند صفحه زخم روزنامه سلام را منتشر مي‌كردند. اين روزنامه در همان دهه هفتاد تعطيل شد و صرف‌نظر از ماهيتش، صفحه دفاع مقدسي آن واقعاً قوي بود. آقاي اسفندياري در روزنامه رسالت هم صفحه دفاع مقدسي خوبي را اداره مي‌كرد.

‌خيلي از اين افراد كه نام برديد الان از جمله شناخته‌شده‌ترين افراد عرصه فرهنگ و هنر هستند. مثل ده‌نمكي يا آقاي سرهنگي و. . . چرا اين افراد با اين همه هنر و توانايي كارشان را در مطبوعات ادامه ندادند. درست كه مثلاً آقاي ده‌نمكي فيلم‌هاي دفاع مقدسي هم مي‌سازد ولي چرا نبايد در رسانه‌ها همين حوزه را دنبال مي‌كردند؟

مطبوعات براي دفاع مقدس خانه اجاره‌اي هستند. خيلي نمي‌توان روي آنها ساخت و ساز كرد. قبلا عرض كردم كه با تغيير شرايط جامعه فضاي رسانه‌اي براي پرداختن به دفاع مقدس هم دستخوش نوساناتي شد. پس افراد يا هنرمندان اين عرصه سعي كردند براي بيان ديدگاه‌ها‌يشان در خصوص دفاع مقدس راه و مسير ديگري را پيدا كنند. از طرف ديگر شنيده‌ايد كه مي‌گويند مطبوعات و در شكل كلي رسانه‌ها اقيانوس‌هاي نيم سانتي هستند؟ اگر شما بخواهيد به مطلب يا موضوعي عمق بيشتري بدهيد بايد فضاي كارتان را تغيير بدهيد.

‌اما به هرحال رسانه مقوله‌اي به روز است و از حيث اينكه موضوعي مثل دفاع مقدس را نو به نو و هر روز جلوي چشم افراد جامعه مي‌آورد، ‌اهميت خودش را دارد؟ اين رفتن‌ها ضربه به دفاع مقدس در رسانه نمي‌زند؟

بله قبول دارم كه رسانه‌ها ابزارهاي ارتباط‌گيري خاص خودشان را دارند. اما به هرحال ملزوماتي كه عرض كردم وجود دارد و باعث آمد و شدهاي بسياري در عرصه رسانه‌اي مي‌شود. شايد همين مسائل باعث شوند يك روز خود شما هم از مطبوعات برويد. اما در مورد بخش دوم سؤالتان بايد بگويم كه اين قدر رويش در عرصه رسانه‌اي و در مقوله دفاع مقدس وجود دارد كه جاي خالي افراد صاحبنام پر مي‌شود. البته بايد روي اين قضيه كار شود و نبايد اين عرصه را به حال خودش رها كنيم.

‌ به عنوان آخرين سؤال بفرماييد در دوران درخشاني كه به دفاع مقدس در مطبوعات ترسيم شد،‌ شيوه كلي كار پيشكسوتان اين عرصه چگونه بود؟

به نظرم در آن دوره هر روز خشتي روي خشت دفاع مقدس گذاشته مي‌شد. سياه‌نمايي كمتر بود و چه بنده يا خيلي از دوستان ديگر بيشتر سعي مي‌كرديم رويش‌هاي بچه‌هاي جنگ را نشان دهيم. در زمان جنگ تحميلي اغلب گزارش‌ها از دل صحنه‌هاي نبرد بود، حالا آدم‌هايي كه از اين جنگ بيرون آمده بودند مد نظر ما قرار داشتند، اما كساني بودند كه ادامه مسير جهاد را در عرصه‌هاي ديگر دنبال مي‌كردند. مثلاً بنده در اوايل دهه هشتاد از يك فرمانده سابق جنگ گزارش تهيه كردم كه كشاورز نمونه شده بود. اين گزارش بسيار مورد توجه قرار گرفت و عناويني را نيز كسب كرد. پس به نظرم مي‌رسد اكنون نيز بايد ببينيم بچه‌هاي جنگ در كجاي جامعه قرار گرفته‌اند. بايد ببينيم فرهنگ ايستادگي و مقاومتي كه در جبهه‌ها وجود داشت تا چه ميزان به جامعه منتقل شده و در كل با يك ديد روشن به اين قضيه نگاه كنيم.
منبع: روزنامه جوان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس