مسعود شفيعي کيا در جديدترين مطلب وبلاگ خود منطق سخنان اخير مشايي درباره مکتب ايران را متفاوت از منطق رئيس جمهور دانست و نوشت:
رئيس جمهور محترم « دکتر احمدي نژاد » در همايش بخش برون مرزي سازمان صداو سيماي جمهوري اسلامي ايران به خوبي با درک فلسفه انقلاب اسلامي هدف متعالي رسانه جمهوري اسلامي را دولت حقه حضرت صاحب عليه السلام برشمردند که با دقت در مکتب امام خميني و سخنان ايشان وسخنان رهبر معظم انقلاب اسلامي ، خواهيم يافت که اين همان خط مشي اساسي جمهوري اسلامي مي باشد که بدون نگاه به آن افق روشن ، ما يا در بيراهه اسلامهاي متحجر ومنحرف قرار مي گيريم ويا در مکاتب دين گريز جهاني محو خواهيم شد که در يک آسيب شناسي خواهيم يافت که علّت ريزش هاي محدود ويا گسترده افراد از مسير انقلاب اسلامي نيز همين بي اعتقادي به مهدويت و آرمان قرار نگرفتن آن در برنامه ريزي ها و رويکردها بوده است .
ولي همزمان با اين سخنان مکتبي که از شخصيتي ارزشمند صادر شد ما سخنان کاملاً متضاد و در مقابلي را از رئيس دفتر رئيس جمهور در همايش ايرانيان خارج از کشور شاهد بوديم که تأمل انگيز بود.
از آنجا که رئيس جمهور درباره اين شخص فرموده اند وي را نقد مستدل کنيد موارد انحرافي عميقي در سخنان وي مطرح شد که مرا براي اولين بار بر آن داشت بر خلاف ميلم که اولويت ها را در جاي ديگر مي دانم ولي به نقد وي بپردازم .
وي در سخنان مزبور با اين استدلال غلط که ؛ « چون از مکتب اسلام برداشت هاي مختلفي وجود دارد پس من ترجيح مي دهم به جاي آن مکتب ايران بگويم .» از مکتب مبهمي به نام مکتب ايران نام برد و سعي کرد با بزرگ نمايي غلو آميز که بيشتر به تعصب ملّي گرايانه شبيه بود نوعي نگرش را ارائه کند که گويا اين ايران و ايراني است که بر اسلام شرف و منت دارد و حداقل از نوع سخنانش چنين برداشتي مي شد.
اگرچه اينگونه سخنان منحصر به ايشان نيست و ما متأسفانه در برخي از نخبگان طيف هاي مختلف سياسي اجتماعي کشور نيز چنين برداشت هاي غلط از ايران واسلام را مشاهده مي کنيم که منبعث از نظام غلط آموزشي دانشگاههاي ما است ، ولي مهم اين است که وقتي رئيس جمهور محترم در سطح مجامع بين المللي و در مقابل رسانه هاي آنان جانانه از جامعه جهاني اي سخن مي گويد که برترين انسان ها و برگزيده آنان حکومت خواهد کرد ، تنيدن پيله مندرس ونخ نماي ملي گرايي به دور خود و القاي تعصبات بي جايي که ما را در مرزهاي غرور گرفتار خواهد کرد از شخصي که خود را نزديک رئيس جمهور نيز مي داند آيا توهين به رئيس جمهور دور انديشمان نيست ؟
آنچه که از مکتب به ذهن تبادر مي کند عبارت است از؛ روش و شيوه اي مدون که اسلوبي را براي زندگي مطرح مي کند واشخاص با قرار گرفتن در آن قالب ، منتسب به آن روش و مکتب مي شوند. حال که سخنران از مکتبي به نام مکتب ايران نام برده است بايد مشخص کند که ايران به خودي خود چه روش وشيوه اي ارائه کرده است که ما از آن بايد به عنوان مکتب ايران نام ببريم .
ايران بدون اسلام ومستقل يعني همان ايراني که چند هزار سال نيروهاي انساني و مولدان آن طبقه اي ناشايست آموزش بشمار مي رفتند و بر خلاف آموزه هاي پيامبران ازدواج با محرمان شيوه و روش کثيف فرهيختگان اين مرزو بوم بود. ايران بدون اسلام يعني دين مجهول الهويّه زرتشت که با دين مجوسي که در آيات و روايات آمده است اختلاف هاي زيادي دارد. ايران بدون اسلام يعني تاريکي و دوران مفقودي شناسنامه ما ايرانيان .
بذر مستعد ايراني پاک سيرت هنگامي که در کشتزار اسلام ناب قرار گرفت شاخ وبرگ داد و سر به فلک کشيد و در مقاطعي منبر نشر اسلام در ساير گيتي شده است ، که اين براي ايران و ايراني مايه شرف و افتخار است نه باعث تبختر ومنت .
ايران و اسلام آنقدر در هم تنيده شدند که برخي مثل سخنران به اشتباه رفته و بستر اسلام را که ايران در آن نقش بسته است را نديده اند و سخن به گزاف گفته اند.
امّا اين استدلال که ؛ چون دريافت هاي مختلفي از اسلام مي شود پس ما هم نبايد از مکتب اسلام دم بزنيم هم خواسته هماناني است که با ايجاد خط هاي موازي و اسلام هاي التقاطي بر آنند که با مشوش کردن اذهان خط ناب را مخفي کنند و با مناقشه ايجاد کردن مردم را به سکولاريسم و فرار از اسلام مجبور کنند . ما در مقطعي قرار گرفته ايم که به برکت انقلاب اسلامي و مکتب امام خميني و رهبري ولي فقيه آگاهي چون حضرت امام خامنه اي ديگردر تشخيص اسلام ناب تحيري باقي نمي ماند ، پس سخن از اينکه مکتب ناب اسلامي نامعلوم است اهانت به صدها هزار شهيدي است که در هنگامه اي که اسلام هاي التقاطي متحجر و منحرف مدعياني داشت و با رنگ ولعاب هاي عوام فريبانه دعوت به خود مي کردند ولي زير پرچم ناب محمّدي در پرتو ولايت قرار گرفتند و با پاسداشت اسلام فقه پوياي شيعه ستاره اي هميشه فروزان در راه شب زدگان شدند و حال در نظامي که همه در هواي اين رشادت ها اشتنشاق مي کنيم بايد شاهد آروق هاي روشنفکراني باشيم که مدعيند مکتب ناب اسلامي ناپيدا است ؟
و اين منطق کاملاً با روش رئيس جمهور محترم که به حقّ در اين چند سالِ دولتش مکتب امام خميني و اسلام ناب محمّدي را از غربت تحميلي مدعيان خط امام رها کرد ، به دور است بلکه اين سخنان ناپخته که بدون عقبه فکري صورت گرفته، بهانه اي است براي منحرفان ديروز و خائنان امروز که با تاختن به رئيس جمهور مکتبي، سخنان منتسبان وي را بهانه تخريب و دشمني هاي بيشتر قرار دهند که ديگر بايد براي عدم تکرار اينگونه ناشي گري ها انديشه اي شود.
منطق سخنان اخير مشايي کاملاً با روش رئيس جمهور محترم که به حقّ در اين چند سالِ دولتش مکتب امام خميني و اسلام ناب محمّدي را از غربت تحميلي مدعيان خط امام رها کرد، به دور است.