امشب دو چندان کن زمان گفتگوها را
زیر پر و بالت بگیر این بچه قوها را
از عطر خوش بویت هوای خانه را پر کن
پایان بده این راه سخت و جستوجوها را
چون کودکی کز مادرش چیزی طلب دارد
با گریه می گویم برایت آرزوها را
گفتند "آب رفته دیگر بر نمی گردد"
گفتند ... اما مرحمت کن آبروها را ...
آغوش گرمت را برایم باز کن امشب
امشب سبک کن بغض سنگین گلوهارا
زیر پر و بالت بگیر این بچه قوها را
از عطر خوش بویت هوای خانه را پر کن
پایان بده این راه سخت و جستوجوها را
چون کودکی کز مادرش چیزی طلب دارد
با گریه می گویم برایت آرزوها را
گفتند "آب رفته دیگر بر نمی گردد"
گفتند ... اما مرحمت کن آبروها را ...
آغوش گرمت را برایم باز کن امشب
امشب سبک کن بغض سنگین گلوهارا
شاعر: محمد شیخی