در ادامه به بازخوانی مصاحبه یار دیرین حضرت امام و رهبر انقلاب در بهمنماه 1391 میپردازیم که طی آن، نحوه آشنایی با علامه سید محمد حسین طباطبایی(ره) عنوان شده است:
به ترتیب از چپ به راست آیتالله مسلم ملکوتی، رهبر معظم انقلاب، مرحوم آیتالله روحالله خاتمی، حجتالاسلام سیدعلی قاضیعسکر و مرحوم آیتالله مشکینی
من تبریز بودم و علامه هم تبریز بودند اما ایشان را نمیشناختم. نه تنها من که نوعا طلبهها ایشان را نمیشناختند.
بعد از مدتی به قم مشرف شدم. در آن زمان، آذربایجان دست پیشهوری افتاد و کمونیستها روی کار آمدند، لذا تعطیلات را نتوانستم به آذربایجان برگردم. از این رو به مشهد مشرف شدم.
در مشهد نزد «شیخ سیفالله ایسی» بخشی از اشارات و شفا را میخواندم و آن زمان، موقعی بود که هر کس در مشهد فلسفه میخواند، کافر محسوب میشد. یعنی زمان آمیرزا مهدی اصفهانی بود که البته درس میرزا مهدی هم میرفتم و درسش طول میکشید و از فلاسفه به شدت انتقاد میکرد.
در همان سال حضرت آیتالله سید محمد حجت کوهکمری از مراجع و بزرگان قم نیز برای زیارت به مشهد آمده بود. بنده در خدمت آیتالله حجت بودم که دیدم سیدی پیش ایشان میآید و آقای حجت به ایشان خیلی احترام میگذارد.
بنده علامه طباطبایی را به وسیله آیتالله العظمی حجت و در آن مجلس شناختم.
علامه طباطبایی وقتی به قم آمد، بنده که در مشهد با ایشان آشنا شده بودم، با ایشان درس گذاشتم و علامه در فیضیه به حجرهام تشریف میآورد و برای من به تنهایی درس فلسفه میفرمود.
بعدها علامه در قم معروف شدند و شاگردان دیگری مانند شهید مطهری و ... به درس ایشان آمدند اما من بعد از مدتی به نجف اشرف، مشرف شدم تا از دروس آنجا استفاده کنم.
ایشان از بهترین شاگردان مرحوم میرزا علی آقا قاضی بودند و از ایشان متأثر بودند. با این اوصاف، من چه چیزی میتوانم برای گفتن داشته باشم؟!