کد خبر 29493
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۳:۱۷

پس از گذشت تقريبا دو سال از جريانات فتنه ?? بايستي به ارزشگذاري مواضع و عملکرد افراد پرداخت. افرادي که دير يا زود، صريح يا مبهم مبادرت به اخذ مواضعي کردند که با روشن تر شدن بسياري از مطالب و پشت پرده ها در اين مدت، راحتر مي توان حکم به حق يا ناحق بودن آنا

پس از گذشت تقريبا دو سال از جريانات فتنه ?? بايستي به ارزشگذاري مواضع و عملکرد افراد پرداخت. افرادي که دير يا زود، کم يا زياد، صريح يا مبهم مبادرت به اخذ مواضعي کردند. مواضعي که با روشن تر شدن بسياري از مطالب و پشت پرده ها در اين مدت، راحتر مي توان حکم به حق يا ناحق بودن آنان داد.
موسوي - کروبي
بيشترين امتياز منفي متعلق به دو کانديدايي است که با هرچه بيشتر دست و پا زدن در گرداب فتنه بيشتر غرق شدند. فتنه اي که (حداقل) ندانسته خود را بازيگران اصلي آن ديدند بدون اينکه بازيگردان را ديده باشند. بارها رهبر انقلاب و امت حزب الله از ايشان خواستند که از طراحان فتنه اعلام برائت کنند تا حداکثر به لجبازي متهم شوند اما (حيف) ايشان حتي يک بار هم نخواستند قبول کنند که بازيچه هستند و برچسب طراحان فتنه را به جان خريدند.
موسوس و کروبي با فراخوان مردم در 25 بهمن با وجود آنکه مجوزي از طرف وزارت کشور صادر نشده بود بار ديگر بر اين شائبه صحه گذاشتند که تنها بازوي عملياتي مغزي هستند که در خارج از کشور به طراحي راهکارهاي سخت و نرم براي براندازي نظام مشغول هستند. با عدم اعلام برائت موسوي و کروبي از اغتشاشات 25 بهمن بر همگان مسجل شد که ايشان حق هيچگونه اظهار نظري در روند اعتراضات ندارند و تنها بايستي برنامه هاي مافوق خود را تمکين کنند.
شايد اگر موسوي انتخابات رياست جمهوري را معتبر اعلام مي کرد و به رئيس جمهور منتخب تبريک مي گفت، مي توانست در انتخابات مجلس نهم که در بهمن ?? برگزار مي شود علاوه بر تمام ليست تهران، ??? کانديداي ديگر در سراسر کشور را با تاييد خود به انتخاب مرم برساند و در مجلس به اهداف خود ادامه دهد و فرصت را براي دور بعدي رياست جمهوري از خود سلب نکند.
خاتمي - هاشمي
خاتمي که با کناره گيري از کانديداتوري خود به همگان فهماند به دليل نداشتن اميد براي انتخاب شدن کنار کشيده است با حمايت از موسوي سعي کرد اين تصور را تغيير دهد. اما بعد از انتخاب نشدن موسوي، در افواه عمومي خاتمي متهم به تفرقه افکني در ميان اصلاحطلبان شد که اگر مانده بود موسوي و کروبي(و رضايي) کانديدا نمي شدند و چنين مي شد و چنان مي شد. و خاتمي هم براي هميشه به تاريخ پيوست و حداکثر بنياد تبليغاتي باران و گفتگو با عده اي بر سر تمدن!
و اما هاشمي که ستون انقلاب بود. همين بس که خداوند در قرآن مي فرمايد"و بدانيد که اموال و اولاد شما وسيله آزمايش هستند"(انفال ??). پس واي بر کساني که از اين امتحان سرافکنده برون بيايند و تا آخرين نفس از اولاد فتنه گر خود حمايت کنند. اولادي گاه بر دوش نامحرمان فتنه اي را در راستاي برندازي نظامي مقدس رهبري مي کند و گاه با تطميع کردن آشوبگران. البته هاشمي تا به امروز در کمال ناباوري دوستان خود در خبرگان و انتظار مردم، عليه مسببين حوادث 25 بهمن که منجر به خفتن دو جوان بيدار شد، موضعي اخذ نکرده است.
محسن رضايي
سردار دکتر پاسدار رضايي. نامي که اگر بر طبل تقلب نمي کوبيد ظرفيت داشت اتوبان که نه شهري را به نام او زد. هرچند بعدها بهانه اين ادعا را در مسير قانوني انداختن خواسته هاي موسوي و کروبي اعلام کرد. هرچند آقاي رضايي در 26 بهمن رسما از سران فتنه اعلان برائت کرد اما ناگهان چقدر زود دير مي شود. ديگر سربازان قديمي، رضايي را "آقا محسن" نمي خوانند. شايد از اولين فرمانده سپاه انتظاراتي بيش از اين بود که دستاوردهاي دولت مردم مدار را (با همه کاستي هايش) ناديده بگيرد. شايد انتظار نمي رفت که ادعا کند "کشور را در زمان جنگ من مي چرخاندم".
علي لاريجاني
سياستمداري با کفش هاي کتاني. تا به اين مرحله را با سياست خاص خود که "نداشتن خط قرمز" است خوب پيموده است اما بعيد است از اين بالاتر برود. لاريجاني که در دولت نهم به طرز ناجوري از کار کنار گذاشته شده بود و ترحم همگان را برانگيخت، در انتخابات مجلس هشتم توانست با رأيي بالا وارد مجلس و سپس بر کرسي رياست بنشيند. برادر کوچک جواد که مي رفت جاي خود را براي رياست جمهوري يازدهم باز کند، با موضعگيري هاي خود در دوران فتنه بر آينده روشن خود پشت کرد. البته او هم مانند رضايي در 26 بهمن خواستار برخورد قاطع با سران فتنه شد اما 26 بهمن و اي کاش اين موضع را 24 بهمن اعلام مي کرد. به هرحال بايستي از موضع شفاف ديرهنگام مجلس که بازتاب نظر مردم بود تشکر کرد.
شايد علي از برادر بزرگتر خود (جواد) چنين آموخته بود که در حاشيه اجلاس شرم الشيخ در يک مصاحبه گفته بود :"اگر مصلحت حکم کرد مي توان در قعر جهنم با شيطان مذاکره کرد". علي لاريجاني نيز در ايام نحس فتنه درس خود را پس داد و هرگز در مصاحبه هاي خود خط قرمزي مشخص نکرد که اگر فردي از آن رد بشود غيرت وي را برانگيزد. وي با اين دست موضع گيري ها شانس هميشه خود را براي حضور در انتخابات رياست جمهوري و جذب آراء امت حزب الله از دست داد.
محمدباقر قاليباف
آقاي قاليباف در يک ويژه نامه و 9 ماه پس از انتخابات نه تنها موضع روشني در برابر سران فتنه نمي گيرد بلکه با مساوي دانستن سهم سران فتنه و مقابله کنندگان با ديکتاتوري مدرن، موزيانه به ترميم چهره ي فتنه گران مي پردازد. وي در اين مصاحبه علي رغم سخنان مکرر آقا در خصوص فتنه و حوادث پس از انتخابات حتي بعد از روز قدس ، 9دي و 22 بهمن هيچ نامي از فتنه و فتنه گران نمي برد. حتي شهادت دو تن از بسيجيان در 25 بهمن نيز نتوانست قاليباف را بر آن دارد که موضع رسمي بر عليه سران فتنه بگيرد.
به نظر مي رسد وي تا به حال اميد داشت، اين عده بتوانند دولت را ساقط کنند و به همين دليل موضع گيري صريحي در قبال سران فتنه نکرده. قاليباف هنوز هم يک دو رگه ي سياسي است و بيش تر از آنکه يک اصولگراي منتقد باشد نقش يک ماهيگير را بازي مي کند.
دکتر محمد باقر قاليباف نيز از چهره هايي بشمار مي رود که با پاگذاشتن روي نردبان اصولگرايي عملکردي غيراصولي از وي انتظاري بعيد به نظرمي رسيد تا آنجا که برخي براين باورند که احتياط هاي بي اندازه وي موجب شده تا وي از زمره اصولگرايي در نگاه مردم خارج گردد و او نيز شانس رياست جمهوري يازدهم را از دست بدهد.
پس به گفته مقام معظم رهبري بايستي به واسطه بصيرت، از حوادث عبرت گرفت که مردم بيدار هميشه در صحنه هرگز اغواي سياستمداران سياست باز نمي شوند. وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ
 

 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس