دکترینهای نظامی بالاترین و کلانترین قواعدی هستند که در ساختار نظامی یک کشور تعریف میشوند و بر اساس آنها راهبردها و قواعد سطوح عملیاتی و نیز شگردها شکل گرفته و با تغییر آنها دستخوش تغییر میشوند.
در جمهوری اسلامی ایران نیز بر برپایه امالقری بودن ایران با مدنظر قرار دادن اندیشه انقلاب اسلامی برای جهان اسلام، قواعد و دکترینهای نظامی و امنیتی مبتنی بر چند مولفه تنظیم میشوند که یکی از آنها میتواند تعالیم دینی باشد، اما شاید اصلیترین مولفهای که میتواند دکترینهای نظامی را در جمهوری اسلامی و یا در هر کشوری تغییر دهد، مولفه تهدیدات بهعنوان مباحث بیرونی است.
انقلاب اسلامی از همان روز اول استقرار خود و یا حتی سالهای پیش از آن در جریان مبارزات، اندیشه خود را دفاع از مظلومان و مبارزه با استکبار اعلام کرده و در رأس این استکبار در حال حاضر آمریکا، جهان غرب و رژیم غاصب صهیونیستی است.
ورود به دفاع مقدس و درگیریهای امنیتی در کشور بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این فرصت را به نیروهای انقلاب نداد تا بتوانند یک دکترین منسجم و فکر شده را بهعنوان دکترین نظامی طراحی و پیگیری کنند، اما پس از ماجرای جام زهر و فارغ شدن نیروهای مسلح از مسئله دفاع در برابر تجاوزات عراق با دستور حضرت امام خمینی(ره)، دکترین دفاع همهجانبه در دستور کار نیروهای مسلح قرار گرفت و با بالا رفتن تجربه نیروها و فرماندهان و با تجربه منحصربهفردِ دو نیروی نظامی غیر موازی، بهطور حتم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و فراتر از آنها، نیروهای مسلح انقلاب اسلامی نیاز به دکترینها و قواعدی برای آمادگی در برابر تهدیدات داشتند.
با گسترش تهدیدات از حوزه سخت به نیمهسخت و نرم، گستره دکترینها افزایش پیدا کرد، اما نکتهای که در این زمینه اهمیت داشت این بود که تمام این دکترینها بر اساس مطالعه و بررسی روی دشمن طراحی شد، چرا که اساساْ نیروهای مسلح و نیروهای مدافع وظیفه مقابله با دشمن را دارند و باید خود را متناسب با برخورد دشمن تجهیز و آماده کنند.
در تداوم تجربیات دفاع مقدس بهویژه تجربیاتی که سردار شهید غلامحسین افشردی (حسن باقری) در تغییر راهبرد دفاع مقدس در سال اول آن داشت، فرماندهان نظامی با مطالعه دقیق روی دشمن تحت عنوان مطالعه بر روی آیین متجاوز در طی جنگهای دو، سه دهه اخیر آمریکا به بررسی تمام ابعاد دشمن پرداختند و بر اساس اصولی همچون دفاع ناهمتراز و نامتقارن مبانیای را تدوین کردند و با تقسیم کار بین نیروهای مسلح در کشور برای عدم انجام موازی کاری، هر واحد نظامی به دنبال توانمندسازی خود برای مقابله با تهدیدات مطالعه شده رفت.
رهآورد این مسئله وجود هشت رده نیرویی در مجموعههای ارتش و سپاه و ساماندهی نیروهای مردمی در قالب سازمان بسیج مستضعفین در قالب سپاههای استانی بود.
امروز با توجه به دیدهها و شنیدهها، جمهوری اسلامی طی سالهای پس از پایان جنگ تحمیلی، خود را بر اساس تهدیدات دشمن بهطور صد در صد آماده کرده و امروز بالاترین سطح آمادگیها در نیروهای نظامی و مردمی ایران اسلامی برای مقابله با هرگونه تجاوز دشمنان وجود دارد.