به گزارش وبلاگستان مشرق، روح الله احمدزاده کرماني استاندار 32 ساله فارس، وبلاگي به نام "نسل سوم" راه اندازي کرده که قرار است در آن دلنوشته ها، اشعار، خاطرات و سوابقش را منتشر کند. وي در اولين مطلب وبلاگ خود با عنوان "جمهوريت ، اسلاميت ، ايرانيت" نوشت:
1. چنديست با خود کلنجار مي رفتم که اين چند سطر را به رشته تحرير در آورم يا خير؟ مطالبي که دغدغه اصلي من است اما مي دانيد آدم وقتي در جايگاه و منصبي قرار مي گيرد؛ بايد خيلي جوانب را در نظر داشته باشد. البته در اين وبلاگ حقير نه از جايگاه حقوقي که در آن قرار گرفته ام بلکه از خاستگاه يک «جوان مسلمان ايراني» قلم خواهم زد. جواني که بيش از سه دهه از بهترين دوران شکل گيري فکري و شخصيتي خود را در ادوار پس از انقلاب اسلامي ايران سپري کرده است و اکنون در دهه چهارم انقلاب اسلامي يعني دوره گفتمان پيشرفت و عدالت ( به تعبير مقام عظماي ولايت ) مشغول تلاش و تکاپو هستم. به عبارتي متعلق به تمام ادوار بعد از انقلاب اسلامي ام . من را شايد بتوان به تعبيري نمونه اي از رويش هاي انقلاب اسلامي دانست. نسلي که ميراث دار نسل اول و دوم انقلاب اسلامي است. نسل اول و دوم بانيان انقلاب و نسل ما وارثان و حافظان انقلاب اسلامي اند؛ منظورم همين جوانهاي امروزي است که بهتر است آنها را «نسل سوم» بناميم.
2. نسل سوم، مومنانه و مجاهدانه بر آرمانهاي با عظمت ملت تاريخ ساز ايران تاکيد دارد. آرمانهايي که در انقلاب بزرگ اسلامي در سال 1357 به تجلي رسيد. انقلاب اسلامي ايران، يک انقلاب عظيم تاريخي ، انساني و جهاني بود. انقلابي که در سال 1979 يعني در دهه هاي پاياني قرن بيستم به وقوع پيوست و مسير تحولات منطقه اي و جهاني را تغيير داد. در واقع انقلاب اسلامي ايران يک «نه» بزرگ به مناسبات هژمونيک بين المللي و نفي دو قطبي کاپيتاليسم- سوسياليسم بود که طرح نويي در مناسبات جهاني برآمده از انديشه اسلام ناب محمدي (ص) را ارائه نمود. انقلاب اسلامي ايران با آرمانهاي توحيد و يکتاپرستي، عدالت خواهي، جمهوريت خواهي، استقلال طلبي، استکبار ستيزي، قيام براي رهايي مستضعفين عالم، آزادي واقعي و حفظ شأن و کرامت انساني ، منجر به شکل گيري "جمهوري اسلامي ايران" شد.
3. در سه ضلعي «جمهوريت، اسلاميت و ايرانيت» قرار شد که جمهور مردم در کليه مناسبات داخلي به معني واقعي نقش آفريني کنند و تجلي جمهور که در دوره سلاطين و جباران گذشته به «افسانه جمهوريت» تبديل شده بود، اين بار پس از انقلاب اسلامي، از افسانه به حقيقت پيوست.
4. اسلاميت که بايد ترجمان آن را در کلام گوهرين حضرت امام (ره) يافت که همان اسلام ناب محمدي (ص) بود ، متفاوت از اسلام آمريکايي، اسلام کمونيسم خون آشام، اسلام تحجر، اسلام تجدد ، اسلام مرفهين بي درد، اسلام سازش و فرومايگي و بسياري اسلام هاي التقاطي و انحرافي ديگر بود.
5. ضلع سوم اما ايرانيت بود. همان ايراني که بيش از هزاران سال، امپراطوري فرهنگي بوده است. ايراني که اسلامي حقيقي و ناب و مبتني بر انديشه زلال ولايت به جهان عرضه داشت. ايراني که در طول تاريخ همواره انديشه توحيدي در آن جريان داشته و حتي قبل از ورود اسلام به عنوان جامع ترين دين نزد پروردگار به سرزمين ايران، کانون توحيد و يکتاپرستي بوده است و هميشه انديشه هاي توحيدي زرتشتيسم، مانع از بروز انحرافات غير توحيدي چون مانويسم، مزدکيسم و ميتراييسم به ساحت انديشه توحيدي ايرانيان قبل از اسلام بوده است. ايراني که آنقدر عمق و غناي فکري، معرفتي ، علمي ، فرهنگي و تمدني داشت که حمله اسکندر، اعراب، افغان ها، عثمان ها، مغول ها و غيره نتوانست منجر به زوال فرهنگي و گسل اجتماعي- فکري گردد و ساخت اجتماعي و ساحت معرفتي را مضمحل سازد. ايراني که جهان اسلام را به قله تمدن اسلامي رساند. ايراني که در طول تاريخ انديشه بشري، ملجا و پناهگاه بسياري از فلاسفه و انديشه ورزان رانده شده از امپراطوري هاي جهان از جمله روم باستان بوده است.
6. نسل من هر سه را، آن هم به نحو تمام و کمال آن مي خواهد. نسل سوم جمهوريت، اسلاميت و ايرانيت را به عنوان سه آگزيوم و اصل موضوعه انقلاب اسلامي با کليه لوازم اش مي خواهد. آنسان که منطقيون مي گويند که «التزام به شي التزام به لوازم آنست».
7. شايد در مطلب اول خسته تان کرده باشم. برخي از دوستانم به من ميگويند که قلمت کمي ثقيل است. البته اقتضاي وبلاگ نويسي سليس نگاري و راحت صحبت کردن است که اميدوارم در مطالب بعدي اين اصل را رعايت کنم. در ضمن سعي خواهم کرد برخي نوشته هايم مثل شعرهايي که سروده ام يا بعضي از مقالات علمي و يا برخي خاطرات و حرفهايي را که نميتوانم خيلي رسمي بيانشان کنم به زبان خودماني تر در اين وبلاگ به نگارش اش همت گمارم.
8. ميخواستم مطلب را به پايان برسانم که به دلم افتاد تفالي به قرآن رب الارباب عالم بزنم که اين آيه آمد :
واجعل لي لسان صدق في الاخرين (شعرا/84 )