
به گزارش وبلاگستان مشرق، فائزه مقدم در مطلب اخير وبلاگ "افلاکيان" نوشت:
تا حالا شده احساس کني کاش وجود نداشتي؟ کاش نبودي و اون کارو نمي کردي، کاش اون اتفاقات قبلش نمي افتاد که تو اون خطا رو مرتکب بشي، و حالا با خودت ميگي کاش اون خاطره از ذهن خودم و تموم کائنات پاک بشه.
ميخوام ذهنتو متوجه کنم به اشتباهاتي که خودت کردي و تاوانشو دادي يا عذاب وجدانش برات مونده، نه مقدرات و قضا و قدر الهي.
بعضي اوقات فکر ميکنم اين هايي که اعدام ميشن، اگه فقط يه لحظه مثل من و تو غفلت بزرگ کردند، دارند چه تاوان سنگيني رو ميدن، بدون هيچ بازگشتي! اونها تا بخوان پاک کن زندگيشونو بردارن زندگي از صحنه پاکشون ميکنه!
خدا نکنه يه روزي پشيمون بشيم که ديگه برامون سودي نداره، يا يه روزي پشيمون بشيم که روسياهي کارهامون تا آخر عمر گريبان گيرمون بشه.
يه زماني وقتي بعد از دعا براي مريض ها، دعا براي مستمندان و... ميگفتن براي رفع گرفتاري گرفتارها دعا کنيد؛ با خودم مي گفتم مگه گرفتار کيه؟ يا مريضه يا فقيره يا ... ولي بعدها فهميدم گرفتاري يعني نه راه پس نه راه پيش، گرفتاري يعني آبرو نداشتن( به نظر من مهمترين نعمت آبروست، حتي قبل از سلامتي، قبل از پول)، گرفتاري يعني نفس...
بعضي از اين غفلت ها که دوس دارم از زندگيم پاک بشه، بهم فهموند که هر کس فقط يک بار زندگي ميکنه و اين لحظه از زندگي ام که بيست و چهار سال و شش ماه و بيست و نه روز وهجده ساعتمه همين لحظه است که دارم اين جملات رو مينويسم و ديگه تکرار نميشه، امکان نداره من توي اين لحظه در آينده! کار ديگه اي انجام بدم.اين لحظه از دست رفت.....
بهم ياد داد "زندگي تمرين نيست!"