بعيد مي‎دانم تحولي جدي‎ از سوي دولت در عرصه ‎اقتصادي صورت گيرد چه اينکه، دولت به‎طور کلي منتظر شوکي است که از سوي رفع تحريم‎‎ها به‎سوي اقتصاد ملي روانه شود و داراي طرح خاصي براي اصلاح اقتصادي نيست و اگر هم طرحي باشد عزم جدي در آن مشاهده نمي‎شود

گروه اقتصادی مشرق -دکتر حسین صمصامی که در دولت نهم به مدت چند ماه سرپرستی وزارت اقتصاد را بر عهده داشت، در گفتگو با نشریه پنجره انتقادات مهمی از نگرش و عملکرد دولت‌ روحانی مطرح کرده است که متن کامل این مصاحبه در ادامه می‌آید:

 * شوربختانه مدينه ‎فاضله تیم اقتصادی دولت یازدهم، ديگر مدينه فاضله نيست و بحران‎‎هاي اساسي که دامن کشور‎هاي غربي را گرفته اساسا مورد توجه واقع نشده است .
 
* با انتصاب رئيس يک بانک خصوصي به رياست بانک مرکزي اساسا امکان تصور هرگونه نيتي براي اصلاح وضع فعلي منتفي مي‎شود .

* اعضاي کابينه‎ يازدهم به‎طور عمده متمول هستند و بعيد است بتوانند پايه‎گذار رويکرد‎هاي اصلاحي در عرصه اقتصادي باشند .

* اعطاي نشان ملي از سوي فعالان اقتصادي به دکتر ظريف، نمادي از اوج انحراف فکري در کشور در مقطع فعلي است .


 
 آيا اساسا قائل هستيد که تيم اقتصادي دولت از جريان‎‎هاي فکري مختلفي ارتزاق مي‎کند؟ اگر پاسختان مثبت است اين جريان‎‎هاي فکري چه هستند و اگر پاسخ منفي است در اين صورت آن جريان اصلي  فکري که سياست‎‎ها و تصميمات اقتصادي دولت را ساماندهي کرده و مي‎کنند، چيست؟ 

- منظور شما از تيم اقتصادي، افرادي است که در حال حاضر بر مناصب اقتصادي تکيه زده‎اند؟ 

  *به‎طور کلي، بله! 

- من به اين معنا قائل نيستم که تيم اقتصادي دولت از جريان‎‎هاي فکري متفاوتي ارتزاق مي‎شود. از حيث فکري، دولت يازدهم به‎طور کلي از فکر و منطق واحدي تبعيت مي‎کند و سعي دارد در عرصه‎ عمل اين منطق و فکر را به منصه‎ ظهور برساند.

البته بديهي است دولت در اين ميان اقتضائات امور را هم مورد توجه قرار مي‎دهد. آزادي اقتصادي، توجه به بخش خصوصي، هماهنگي با اقتصاد جهاني و در يک کلام رسيدن به مدينه‎ فاضله ‎کشور‎هاي غربي، غايت اين منطق فکري است. البته بايد متذکر شد که شوربختانه اين مدينه ‎فاضله ديگر مدينه فاضله نيست و بحران‎‎هاي اساسي که دامن کشور‎هاي غربي را گرفته اساسا مورد توجه واقع نشده است. 

  *اگر بيان شما صحيح باشد، تکليف ما با اظهار نظر‎هايي که برخلاف اقتصاد بازار آزاد، دال بر تبعيت بعضي اعضاي اين تيم از نهادگرايي است چه مي‎شود؟ 

- البته من در اينجا قصد نقد افراد را ندارم ولي مطرح کردن اين موضوعات از سوي اعضاي کابينه‎ يازدهم، وقتي مي‎تواند صادق باشد که حداقل در عرصه‎ آسيب‎شناسي‎‎هايي که از سوي ايشان انجام مي‎شود شاهد دگرگوني باشيم. در حال حاضر متاسفانه شاهد ارائه ‎مباحثي هستيم که سال‎هاست گوش نخبگان از آنها پر شده. در اين ميان اينکه فردي را نهادگرا و فرد ديگري را غير نهادگرا بينگاريم چه سودي در بردارد؟! 

  * اگر چنين است چرا دوباره شاهد اقبال مردم به اين مباحث بوديم؟ 


- از قضا به نکته ‎خوبي اشاره کرديد. يکي از آسيب‎‎هايي که دولت قبلي به کليت مباحثي که مدنظر انقلاب و اسلام بود وارد ساخت از اين زاويه قابل بررسي است. چه بخواهيم و چه نخواهيم وقتي دولتي از عدالت، اقتصاد اسلامي، بانکداري بدون ربا و نظاير آن سخن به ميان مي‎آورد در ميان مردم انتظار ايجاد مي‎کند.

نتيجه ‎تبعي اين فرايند آن است که اگر دولت نتواند به موفقيت در زمينه‎ شعار‎هاي داده‎ شده برسد فضاي عمومي را نسبت به ابعاد موضوع بدبين مي‎کند. بدين ترتيب تا مدتي امکان بحث دوباره درباره‎ اين مباحث از ميان مي‎رود.
 
  * از اين بحث بگذريم. داشتيـــد آسيب‎شناسي دولت يازدهم را آسيب‎شناسي مي‎کرديد؟
 

- بحث من اين است که اگر اراده‎اي براي اصلاح امور وجود مي‎داشت، بايد شاهد آسيب‎شناسي متمايزي نسبت به گفتار فعلي تيم اقتصادي دولت يازدهم مي‎بوديم.
 
*   مي‎توانيد کمي مصداقي‎تر بيان کنيد؟ 

- بله! براي مثال شما را به مباحثي که درباره ‎مسکن مهر از سوي اين تيم ارائه مي‎شود ارجاع مي‎دهم. وزير اقتصاد، وزير مسکن، رئيس بانک مرکزي  يا مشاوران اقتصادي، در مباحثي که در اين زمينه ارائه کرده‎اند بر رشد نقدينگي ناشي از اين سياست تاخته‎اند. بحثي که من دارم اين است که اين عزيزان به‎جاي اينکه معضل اصلي را در اين زمينه تشخيص داده و در راستاي اصلاح آن برآيند، به خود اين اقدام مي‎تازند.

البته من با طرح مسکن مهر و ساير کار‎هاي اصلي دولت قبلي و از جمله هدفمندسازي يارانه‎‎ها مشکل داشته‎ و دارم. اما بحث اصلي اين است که ما در کشورمان اساسا با مشکل ناتواني در مديريت نقدينگي روبه‎رو هستيم. به‎عبارت ديگر بانک مرکزي ما اساسا از کارکرد‎هاي ويژه ‎خود عدول کرده و کاملا ناکارا عمل مي‎کند. در اين شرايط، جايگزيني طرح مسکن مهر با مسکن اجتماعي يا کليد زدن هر طرح بزرگ ملي و صنعتي در نهايت به وضع فعلي منجر مي‎گردد.
 
 * کمي بيشتر توضيح دهيد. گويا وضع نهاد پول در کشورمان از منظر شما مشکلي اساسي است که بدون پرداختن به آن نمي‎توان اقدام درماني درخوري انجام داد؟ 

- مهم‎ترين چالش کشورمان در حال حاضر وضع نهاد پول است. به جرأت مي‎توانم وضعيت فعلي نهاد پول کشور را فاجعه‎بار عنوان کنم. تقريبا در هيچ جاي دنيا وضعيت بانکداري به شيوه‎اي که در کشورمان رواج پيدا کرده وجود ندارد. نتيجه ‎اين شيوه، شيوع چندين هزار شعبه ‎بانکي در سرتاسر نقاط کشور است که چيزي جز ناکارايي را به ذهن متبادر نمي‎سازد.

يکي از نقاط طنزآميز ماجراي بانکداري در کشور اين است که از يک‎سو انباشت‎ نقدينگي بيداد مي‎کند و از سوي ديگر بزرگ‎ترين مشکل عرصه ‎توليد کشور کمبود نقدينگي عنوان مي‎شود. سوال من اين است که در وضع فعلي، فعالان اقتصادي چگونه قادر خواهند بود نرخ 40 درصدي بازپرداخت وام بانکي را بپردازند؟ آيا اين نرخ بازگشت در عرصه‎ توليد در کشورمان معقول است؟ مگر نه اين است که نظام بانکي با اين اقدام خودبه‎خود نقدينگي را از حوزه‎توليد به حوزه‎‎هاي سوداگري هدايت مي‎کند؟ 

  *آيا مسئله به همين جا ختم مي‎شود؟ 

- خير! مسئله وقتي حادتر مي‎شود که ما شوربختانه شاهد اين هستيم که دولت اراده‎اي براي اصلاح نگرش‎‎هاي خود ندارد. به‎عبارت ديگر با انتصاب رئيس يک بانک خصوصي به رياست بانک مرکزي اساسا امکان تصور هرگونه نيتي براي اصلاح وضع فعلي منتفي مي‎شود. ما چرا بايد تا اين حد خوشبين باشيم که تصور کنيم رئيس يک بانک خصوصي بعد از رسيدن به پست رياست بانک مرکزي مي‎تواند در راستاي محدودسازي منافع غيرمعقول بانک‎‎هاي خصوصي گام بردارد؟

  * از منظر بحث استقلال بانک مرکزي هم مي‎توان انتصاب آقاي سيف را نقد کرد؟ بدين معنا که در موضوع استقلال بانک مرکزي همان‎قدر که موظف به قطع يد دولت از اهم سياستگذاري پولي هستيم، بايد از دست‎اندازي بخش خصوصي به حريم اين نهاد مهم نيز جلوگيري نماييم. 

- گرچه مي‎توان اين‎گونه نيز سخن گفت، اما به جهت نظر خاصي که در بحث استقلال بانک مرکزي دارم به اين بحث اشاره نمي‎کنم. معتقدم استقلال بانک مرکزي از سوي کلاسيک‎‎هاي جديد طرح شده و مبتني بر فلسفه‎ سياسي خاصي است که در اين مصاحبه امکان پرداختن به آن وجود ندارد. در واقع اين بحث به‎طور اساسي ريشه در بدبيني ليبرال‎مسلکانه‎ کلاسيک‎‎هاي جديد نسبت به دولت دارد. از اين جهت نمي‎توانم مباحث خود را با تکيه بر اين مباني ارائه کنم. 

  *آيا آسيب‎شناسي شما در مورد تيم اقتصادي دولت به ديدگاه غيرموجه ايشان به نهاد پول منحصر است؟ چرا معتقديد رياست‎جمهوري شايسته‎سالاري را در انتصاب‎‎هاي خود لحاظ نکرده است؟
 
بحث اصلي من اين است که دولت نمي‎تواند اقدام موثري در عرصه‎ اقتصادي انجام دهد و مهم‎ترين علت آن هم اين است که اساسا اراده‎اي براي اصلاح وجود ندارد. شما به من بگوييد چه اقدام موثري تا به حال صورت گرفته که مي‎توان از آن بوي اصلاحات ساختاري را استشمام کرد؟

غير از مواردي که به‎طور روزمره از سوي ايشان پيگيري مي‎شود، نظير مباحثي که در زمينه بهبود محيط کسب‎وکار طرح شده چه اقدام موثر ديگري رخ داده است؟

از نظر من دکتر روحاني اگر مي‎خواست شايسته‎سالاري را لحاظ کند، لااقل در انتصاب‎‎هاي خود اعتدال بيشتري را رعايت مي‎کرد. آيا واقعا در عرصه‎ صنعت، فردي با صلاحيت‎‎هاي بيشتر نسبت به وزير فعلي وجود نداشته است؟

البته از نظر من ايشان حق دارند، چه اينکه وقتي رئيس دولت سازندگي را پدر معنوي خود خطاب کردند و به ارتباط وسيع خود با رئيس دولت اصلاحات اشاره کردند، بايد در انتصاب مديران سراغ امثال وزراي فعلي مي‎رفتند. البته دولت قبلي نيز به همين منوال عمل مي‎کرد ولي حداقل در چهار سال اول دنبال افرادي رفت که از حيث اقتصادي در زمره‎ طبقات متوسط جامعه بودند، درحالي‎که اعضاي کابينه‎ يازدهم به‎طور عمده متمول هستند و بعيد است بتوانند پايه‎گذار رويکرد‎هاي اصلاحي در عرصه اقتصادي باشند.

متاسفانه برخي از اعضاي تيم اقتصادي دولت نيز گرچه موجه هستند، اساسا محافظه‎کارند و توانايي قد علم کردن در برابر جريان‎‎هاي اصلي اداره‎کننده‎ دولت را ندارند. 

  * اظهارنظر‎هايي در باب اقتصاد مقاومتي از سوي برخي از اعضاي تيم اقتصادي دولت صورت گرفته است. در اين موارد نظرتان چيست؟ چقدر مي‎توان اين مباحث را جدي گرفت؟ 

- به‎نظر من ارائه‎ اين بحث‎ها بيشتر حيثيتي تزئيني دارد و لاغير. مهم‎ترين نکته‎اي که به‎مثابه ناقض اين دعاوي بايد بدان توجه کرد، اين است که در گفتار مختار دولت يازدهم، سرنوشت دولت و اقتصاد کشور به‎طور بي‎شائبه‎اي به رفع تحريم‎‎هاي جهاني گره خورده. در صورتي که دولت و اقتصادداناني که در نقش همکار دولت يازدهم هستند مي‎دانند که رفع تحريم‎‎ها به جز شوک کوتاه‎مدت اساسا نمي‎تواند کار خاصي انجام دهد.

در حال حاضر و با چشم‎انداز ثبات‎نگري که دولت در زمينه‎ نرخ ارز ارائه کرده، رفع تحريم‎‎ها معنايي جز افزايش برخي اقلام وارداتي ندارد. به‎عبارت ديگر چه ‎کسي مي‎تواند ادعا کند که مشکل اساسي توليد در شرايط فعلي کشور مقوله‎ تحريم است؟ اين در حالي است که چشم‎انداز دولت در زمينه‎ رفع تحريم‎‎ها اساسا فوق خوشبينانه است. رکود سراسري که وزارتخانه‎‎هاي کشور را در حال حاضر فرا گرفته، بيش از همه ناشي از اين انتظار مسخره براي پايان يافتن تحريم‎هاست. اعطاي نشان ملي از سوي فعالان اقتصادي به دکتر ظريف، نمادي از اوج انحراف فکري در کشور در مقطع فعلي است که البته از جهت انبساط خاطري که براي ملت فراهم مي‎کند، خوب است.

به‎عبارت ديگر نبايد صنعت‎گران و توليدکنندگان را نسبت به ناکجاآباد رفع تحريم‎‎ها بيش از حد خوشبين ساخت و دامن زدن به اين اقدامات در وضع فعلي علاوه‎ بر اينکه انحراف‎آميز است، شبهه‎ناک نيز هست. 

  * به چه معنا؟ 


- وابسته ساختن مضاعف سرنوشت اقتصاد به رفع يا عدم رفع تحريم‎‎هاي بين‎المللي مي‎تواند به‎مثابه اهرم فشاري براي عقب راندن بيش از پيش حاکميت اسلامي از منافع خود در قضيه هسته‎اي قلمداد شود. همچنين ممکن است اين خط فکري در کشور به جريان بيفتد که چون مقوله‎ تحريم‎‎ها هنوز حل نشده است، پس فعلا کاري با نظارت بر بخش خصوصي و بانک‎‎هاي خصوصي نداشته باشيم تا ببينيم در آينده چه اتفاقي خواهد افتاد! روشن است که اين موارد بسيار خطرناک هستند و حتما بايد از سوي نهاد‎هاي ذي‎ربط رصد شوند.

دولت نيازمند اين است که متوجه شود دوران تبليغات انتخاباتي به سر آمده و نمي‎تواند با تکرار مدام اين گزاره که «چرخش سانتريفيوژ به شرط چرخش اقتصاد ملي» زمان و رأي بخرد. 

  * آيا به غير از اين مورد موارد ديگري مدنظرتان هست که دال بر نقض دعوي دولت در طرفداري از اقتصاد مقاومتي باشد؟

 
- شما را به لايحه‎ بودجه ارجاع مي‎دهم. اين لايحه چه رگه‎‎هايي از اقتصاد مقاومتي در خود دارد؟ همان‎طور که مي‎دانيد يکي از عناصر اقتصاد مقاومتي اين است که دولت تلاش کند در يک برنامه‎ زمان‎بندي‎شده، وابستگي بودجه جاري را به نفت کاهش دهد و در عوض منابع خود را از طريق ماليات تامين کند. مشکل اصلي ما اين است که بودجه را به‎شدت به نفت وابسته کرده‎ايم. اما آيا دولت در لايحه‎ تقديمي به مجلس به اين امر مبادرت ورزيده يا علائمي دال بر اين جهت‎گيري نشان داده است؟ 

  * در پايان اگر نکته‎ ناگفته اي وجود دارد به آن اشاره کنيد. 

- بعيد مي‎دانم تحولي جدي‎ از سوي دولت در عرصه ‎اقتصادي صورت گيرد چه اينکه، دولت به‎طور کلي منتظر شوکي است که از سوي رفع تحريم‎‎ها به‎سوي اقتصاد ملي روانه شود و داراي طرح خاصي براي اصلاح اقتصادي نيست و اگر هم طرحي باشد عزم جدي در آن مشاهده نمي‎شود

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 16
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 2
  • ۱۹:۴۹ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۴
    0 0
    ما ارادتی به اقای صمصامی داریم ونظر ایشان در خصوص دولت فعلی را قبول داریم ولی ایشان یک توضیح به ما بدهکار هستند و ان اینکه در سال اول اقای احمدی نژاد ایشان به دلار 500 تومانی اعتقاد داشتند چطور با این تفکر میتوان اقتصاد مقاومتی داشت -دلار ارزان مساوی هست با وابستگی بیشر به واردات وکاهش صادرات و ویران شدن تولید داخلی اگر شما دسترسی به ایشان دارید نظر فعلی ایشان را در رابطه دلار جویا شوید ودر سایت به ما منعکس کنید با تشکر
  • مصطفی ۲۰:۰۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۴
    0 0
    جناب پروفسور نظرتون راجع به نظریه جنبه تزئینی کلا علم حالا چه اقتصاد ، چه فرهنگ و... در دولت دهم محبوبتان چیست؟
  • ۲۰:۲۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۴
    0 0
    اونوقت اقتصاد مقاومتی در دولت نهم و دهم چه نوع جنبه ای داشت؟!
  • حسین ۲۱:۵۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۴
    0 0
    شما سرپرست وزارت بودی چه گلی به سر این مملکت زدی که حالا منتقد همه چی تمام و پیشگو شدی؟تو اگر طبیب بودی.....!!!!
  • ۲۲:۵۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۴
    0 0
    بنظرم آتیش زدن چند بانک خصوصی و دولتی همه این مشکلات را برطرف می کند
  • مهدي ۲۳:۰۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۴
    0 0
    و اقتصاد مقاومتی در دولت دهم جنبه پولشويي داشت.
  • کمک کن ۲۳:۵۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۴
    0 0
    شکوائیه‌ی کارکنان ایرانگردی به وزير كار جناب آقای ربیعی به داد ما برسید. .... ....
  • ۰۱:۴۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    0 0
    بابک زنجانی!!!
  • ایرانی ۰۱:۴۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    0 0
    مردم اگر موافق اقتصاد مقامتی حضرات بودند به جلیلی رای می دادند!!!!!
  • دهکردی ۰۲:۵۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    0 0
    نظر ایشان بجای خود محفوظ. ولی بهتر است شما دوست عزیز توجه بفرمائید که شوک ناش از سفته بازی روی ارز های خارجی دلار را چنان گران کرده است که هیچ گونه دسترسی به تکنولوزی و نهاده های سرمایه ای برای تولید پیشرفته و صنعتی مقدور نیست. و خواه نا خواه در چنین شرایطی اقتصاد کشور بطرف خام فروشی و صادرات کار ارزان غیر ماهر سوق داده میشود . نخبگان و متخصصان را به خارج میراند و این یعنی عقب ماندگی صنعتی وبه فقر کشیده شدن هر چه بیشتر اقتصاد!
  • ۰۷:۴۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    0 0
    دولت روحانی فقط با این هدف اومد که ارتباط با کشور آمریکارو دنبال کنه تا مثلا اونا هم تحریمهارو بردارند، که این عقیده هم از ریشه باطل است!
  • ۰۹:۱۹ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    0 0
    عزیز من آنانی به جنبه تزپینی علم معتقدند که همه چیز را در امتیاز دهی به غرب به نام برد - برد می بینند اگر منطقی باشید جهش علمی و پیشرفت های علمی در رشته های مختلف در دو دولت نهم و دهم از همه دولت ها بیشتر بود و هست
  • ۰۹:۲۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    0 0
    اقتصاد مقاومتی توصیه مردم به مقاومت بود نه اینکه مردم را به بازی برد - برد دلگرم که نه سرگرم کنیم و امتیاز دهی برای چند دلار را سرلوحه کار خود بدانیم باشید تا تحقیر را به عینه ببینید بروید تاریخ را بخوانید تا ببینید چهار سال حکومت حضرت امیر (ع)‌سراسر جنگ بود و معاویه بیست سال حکومت کرد و به قول امروزی ها اقتصاد را رونق داد ولی واقعا کدام دولت و حکومت حق بودحکومتی که در آن امثال مختار کشاورزی و دنیاجویی را سرلوحه کار خود قرار داده بودند یا حکومتی که در پی احقاق حق بود؟؟
  • شفق ۱۰:۰۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    0 0
    تا وقتی دولت به جای تمرکز روی استعدادهای داخلی و قدرت جوانانش، چشم امید به خارج از کشور داره، کاری از پیش نمیبره. امیدوارم زودتر بهوش بیان.
  • ۱۰:۱۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    0 0
    شکوائیه‌ی کارکنان ایرانگردی به وزير كار جمعی از کارکنان شرکت سرمایه گذاری ایرانگردی جهانگردی (بزرگترین هلدینگ هتلداری خاورمیانه) به وزیر تعاون ، كار و رفاه اجتماعي و معاون رئیس‌جمهور و رئیس محترم سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شكوائيه اي نوشتند. به گزارش عصر خبر به نقل از ملت آنلاين، متن اين نامه به شرح ذيل است: جناب آقای ربیعی، وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی جناب آقای نجفی رئیس محترم سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با سلام و تحیت پس از انتخابات ۲۴ خرداد و شروع وزیدن نسیم دولت تدبیر و امید علی رغم فشارهای سالهای گذشته و خون دلهای خورده شده طی این سالها امید به آینده، التیام بخش ترین مرهمی بود که دردهایمان را تسکین می داد. هر چند نیک می دانیم که بخاطر سابقه کاری و اشراف کاملتان بر عملکرد شرکت سرمایه گذاری ایرانگردی و جهانگردی؛ نیازی به تکرار نیست ولی با توجه به اقدامات ماههای اخیر مدیرعامل و هیأت مدیره منتصب از جانب آقای مشایی و ملک زاده؛ شرکت سرمایه گذاری ایرانگردی و جهانگردی رو به ورشکستگی کشیده شده و در ماههای اخیر تیم مدیریتی فعلی که هیچ تخصصی در عرصه گردشگری نداشته و صرفا رابطه خوبی با حلقه موسوم به انحرافی دولت قبل داشتند دست به اقدامات و خرابکاریهایی زدند که ابعادش مدتها بعد از رفتن این بزرگواران! برتن خسته خدمتگزاران گردشگری کشور باقی خواهد ماند. مروری کوتاه بر کارنامه سراسر نا امید کننده مدیران فعلی شرکت سرمایه گذاری ایرانگردی و جهانگردی؛ طی 8 ماه گذشته این سئوال را ایجاد می کند که چرا دولت جدید که از وزارتخانه ها برنامه ۱۰۰ روزه مطالبه نموده، یکی از دستگاههای مهم توریستی کشور را که نزدیک به 70 موقعیت تفریحی در دست دارد را به حال خود واگذاشته است و سکان آن را به فردی سپرده اند که هیچ سابقه ای در عرصه گردشگری و توریستی کشور ندارد و صرفا با تنی چند از نمایندگان خدوم مجلس شورای اسلامی رابطه دوستی دارند و هرجا و مکانی که می نشینند می گویند که آقای ربیعی بوسیله ایشان از مجلس رأی اعتماد گرفته و جناب دکتر ربیعی از اینکه در این شرکت تغییر و تحولی انجام دهند ابادارند. اگر مروری کوتاه بر چندماه اخیر این شرکت داشته باشیم در می یابید که اینجا نیز به حیاط خلوت دولت قبل تبدیل شد و بسیاری از نورچشمی ها که علاقه وافر به خدمت به مردم در زیباترین نقاط تفریحی کشور!! را داشتند به این سازمان کشانده شدند و چه ها که بر سر این سازمان نیاوردند. و بسیاری از متخصصان دلسوز را که قصد خدمت داشتند را به نوعی از این شرکت دور کرده و خویشان خود را در اکثر هتلها منصوب نمودند. (هتل میگون، هتل لاهیجان، هتل چلندر، هتل اصفهان، هتل سمنان، هتل دیزین و...) شرکت ایرانگردی جهانگردی از ابتدای سال 91 تا اردیبهشت ماه 92 رکورددار بیشترین سود طی 10 سال اخیر شد. و توانست تا اخر اردیبهشت ماه 92 هشت 8میلیارد سود بدهد. و این در حالی است که مدیران فعلی که از خردادماه 92 سکاندار این شرکت شده اند؛ شرکت را به ورشکستگی رسانده و حتی بسیاری از هتلها از پرداخت حقوق ماههای اخیر کارکنان خود نیز درمانده شده اند. لازم به توضیح است که در 2ماه آخر دولت قبل؛ سرپرست فعلی شرکت و مدیرعامل سابق هلدینگ آتیه صبا؛ طی یک اقدام غیرقانونی به شرکت هجوم آورده و هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت را عزل و جناب آقای ا. م. را سرپرست شرکت تعیین نمودند و هرآن کس را که با تفکرات آنان مخالف بودند را همان روز درب اتاقهایشان را بسته و از شرکت اخراج کردند. جناب آقای دکتر از شما تقاضا داریم به رای مردم احترام گذاشته و هر چه سریعتر وضعیت مدیریت جدید شرکت ایرانگردی را مشخص نمایید. در این روزهای آخر مسئولیت مدیران شرکت اقدامات مغرضانه و نابخردانه ای در حال انجام است که تبعات آن دامنگیر دولت تدبیر و امید خواهد شد. لازم است تا قبل از استقرار ریاست جدید شرکت نماینده ویژه خود را در شرکت مستقر ساخته تا جلوی ورود غیر قانونی و اخراج های پی در پی مدیران دلسوز را که در این روزها در حال انجام است گرفته شود. همچنین بسیاری از هتلها و مجتمعهای تفریحی با وضعیتی بسیار ناراحت کننده اداره می شوند که آنهم احتیاج به بررسی جدی دارد. والسلام
  • ۱۱:۵۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    0 0
    اگه پولشویی نمیکردن که شما باید سنگ به شکم میبستی. البته اگه از طبقه ما بودی و به تیر و طایفه رانت جو های محترم تعلق خاطر نداشتی

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس