او در چند رباعی مستقیماً عزاداری و گریه بر امام حسین را «غفلت» و «خرافه» ذکر کرده که امیدواریم همین الان از این معصیت بزرگ استغفار کرده و از پروردگار طلب بخشایش کند چراکه ما در مواجهه با مصیبت عظیم عاشورا، اجازه اجتهاد و خودرأیی نداریم، بلکه باید به سیره اهل بیت مراجعه کنیم.

حسينيه مشرق - در دهه اول ماه محرم‌الحرام که علاوه بر تمام شیعیان جهان، پیروان دیگر ادیان و مذاهب مانند هندوها و مسیحیان و... نیز به اقامه عزای اشرف اولاد آدم، سید الشهداء، حضرت امام حسین علیه‌السلام دل سپردهاند، در ماه محرم که عرشیان و فرشتگان قدسی و ملائک مقرب نیز مرثیهخوان و سوگوار حضرت اباعبداللهاند، بسیار اسفبار و دردناک است که شاعری مسلمان، چند قطعه رباعی در هجو و تمسخر عزاداری سیدالشهداء و ذاکران و مادحان آن حضرت بسراید و از آن دردناکتر، اینکه يک خبرگزاری که از پرمخاطبترین خبرگزاریهای فارسیزبان است، به نشر این مطلب موهن بپردازد.

متأسفانه اين خبرگزاری در روز جمعه، 4 محرم الحرام 1435 هجری قمری، مطلبی با عنوان «با خنجر جهل، سر بُریدیم از عشق» که به نقل خود مطلب، شامل «18 رباعی خطاب به مداحان و نوحهگران اباعبدالله» است را به قلم « ر . ا » منتشر کرد. مطلبی که فارغ از ارزش ادبی بسیار اندک و اشکالات بارز شعری، سراسر وهن و هجو عزاداری و مرثیهخوانی حضرت امام حسین عليه‌السلام است. مطلبی که هر کس از محبان و شیعیان اهل بیت عصمت و طهارت که آن را مطالعه کرد، از فرط بغض و شکسته‌دلی به مویه و رعشه افتاد؛ لذا حقیر وظیفه خود دیدم که به این شاعر که ان‌شاالله از سر ناآگاهی و کمدانشی دست به چنین خبط و خطایی زده و بقیه کوته‌نظرانی که احتمالاً چنین سوژههایی را در ذهن میپرورانند، چند مورد را گوشزد کنم:

ای شمایان! اگر شیعه نیستید، که نمیشود چندان خردهای بر شما گرفت، فقط از نفاق به درآیید تا هم ما و هم شما حساب کار خویش را بدانیم و پیکار آشکار کنیم! اما اگر ادعای مسلمانی (خاصه تشیع) دارید، وای بر شما که چنین به هجو و وهن عاشورا و عزای سیدالشهداء کمر بستهاید.

وای بر شما که همصدا با شبکههای تلويزیونی مبلغ وهابیت، به ستیز با شعائر حسینی برخاستهاید! وای بر شما! که میخواهید فقدان جایگاه ادبی خویش را با تاختن به عزای امام حسین عليه‌السلام، جبران کنید و با توهین به رمز ماندگاری تشیع، به دنبال اسم و رسمی برای خویش هستید.

و وای بر ما! در مملکتی که چند قرن است علم تشیع را به دوش میکشد، آن‌قدر در برابر کژرویها و بیحرمتیها به ساحت اهل بیت(ع) تساهل و تسامح به خرج دادهایم که فردی به همین راحتی به خود اجازه دهد عزای سیدالشهداء را سخره کند


اما پاسخ به اهانتهای جناب «ا».

جدیترین خردهای که وي بر عزاداری امام حسین(ع) وارد کرده است، نامطلوب‌بودن ارجحیت مرثیه و گریه در مجالس سوگ سالار شهیدان است. او در چند رباعی مستقیماً عزاداری و گریه بر امام حسین را «غفلت» و «خرافه» ذکر کرده که امیدواریم همین الان از این معصیت بزرگ استغفار کرده و از پروردگار طلب بخشایش کند چراکه ما در مواجهه با مصیبت عظیم عاشورا، اجازه اجتهاد و خودرأیی نداریم، بلکه باید به سیره اهل بیت مراجعه کنیم و همانگونه که حضرات معصومین (سلام الله علیهم اجمعین) به تعظیم شعائر حسینی پرداختهاند، ما نیز همانگونه به اقامه عزای حسینی بپردازیم. حقیر هرچه در میان احادیث و روایات مربوط به معصومین جستوجو کردم و هرچه از علما و فضلا پرسیدم، در تمام روایات مروی از اهل بیت عصمت و طهارت، ما تنها مأمور به عزاداری، گریستن و احیای شعایر حسینی هستیم. بنده چند روایت معتبر را به عنوان مشت نمونه خروار ذکر میکنم تا اين شاعر بداند که به مقابله و مخالفت با چه کسانی برخاسته است.

قالَ الرّضا عليه السّلام:

يَا بْنَ شَبيبٍ! اِنْ بَكَيْتَ عَلَى الحُسَينِ عليه السّلام حَتّى تَصيرَ دُمُوعُكَ عَلى خَدَّيْكَ غَفَرَ اللّهُ لَكَ كُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتَهُ صَغيرا كانَ اَوْ كَبيراً قَليلا كانَ اَوْ كثيراً.

«امام رضا عليه السّلام فرمود:

اى پسر شبيب! اگر بر حسين عليه السّلام آنقدر گريه كنى كه اشکهايت بر چهرهات جارى شود، خداوند همه گناهانی كه مرتكب شدهاى را مىآمرزد؛ چه كوچك باشد، چه بزرگ؛ چه كم باشد چه بسیار.»

(امالى صدوق، ص 112)

×××

قالَ الرّضا عليه السّلام:

يَا ابنَ شَبيبٍ! اِنْ كُنْتَ باكِياً لِشَئٍ فَاْبكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلىّ بْنِ اَبى طالبٍ عليه السّلام فَاِنَّهُ ذُبِحَ كَما يُذْبَحُ الْكَبْشُ.

«امام رضا عليه السّلام به (ريّان بن شبيب) فرمود:

اى پسر شبيب! اگر بر چيزى گريه مى‌كنى، بر حسين بن على بن ابى‌طالب عليه‌السّلام گريه كن، چرا كه او را مانند گوسفند سر بريدند.»

(وسائل‏الشيعة ج : 13 ص: 503)

×××

قالَ الصّادقُ عليه السّلام:

اَرْبَعَةُ الا فِ مَلَكٍ عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام شُعْثٌ غُبْرٌ يَبْكُونَهُ اِلى يَوْمِ القِيامَةِ.

«امام صادق عليه السّلام فرمود:

چهار هزار فرشته نزد قبر سيدالشهدا عليه‌السّلام ژوليده و غبارآلود، تا روز قيامت بر آن حضرت مىگريند.»

(كامل الزيارات، ص 119)

×××

قالَ الصّادقُ عليه السّلام:

نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنا تَسْبيحٌ

وَ هَمُّهُ لَنا عِبادَةٌ وَ كِتْمانُ سِرّنا جِهادٌ فى سَبيلِ اللّهِ. ثَمَّ قالَ اَبُو عَبدِاللّهِ عليه السّلام:

يَجِبُ اَنْ يُكْتَبَ هذا الْحَديثُ بِالذَّهَبِ.

«امام صادق عليه السّلام فرمود:

نَفَس كسى كه بخاطر مظلوميّت ما اندوهگين شود، تسبيح است و اندوهش براى ما عبادت است و پوشاندن راز ما جهاد در راه خداست.

شیخ کلینی فرموده: محمد بن سعید یکی از راویان این حدیث به من گفت: این را با آب طلا بنویس که چیزی بهتر از این ننوشتهام.»

(امالى شيخ مفيد، ص 338 و اصول کافی 2/ صفحه 226)

×××

عَنِ الصّادقُ عليه السّلام :

يا زُرارَةُ! اِنَّ السَّماءَ بَكَتْ عَلَى الْحُسَيْنِ اَرْبَعينَ صَباحاً.

«امام صادق عليه السّلام فرمود:

اى زراره! آسمان چهل روز، در سوگ حسين بن على عليه السّلام گريه كرد.»

(جامع احاديث الشيعه، ج ۱۲، ص ۵۵۲)

×××

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

ما مِنْ عَيْنٍ بَكَتْ لَنا اِلاّ نُعِّمَتْ بَالنَّظَرِ اِلَى الْكَوْثَرِ وَ سُقِيَتْ مِنْهُ.

«امام صادق عليه السّلام فرمود:

هيچ چشمى نيست كه براى ما بگريد، مگر اينكه برخوردار از نعمتِ نگاه به (كوثر) مى شود و از آن سيرابش مىكنند.»

(کامل الزیارات، ص 125)

×××

قالَ الصّادقُ عليه السّلام:

لِكُلّ شَيْئٍ ثَوابٌ اِلا الدَمْعَةٌ فينا.

«امام صادق عليه السّلام فرمود:

هر چيزى پاداش و مزدى دارد، مگر اشكى كه براى ما ريخته شود (كه چيزى با آن برابرى نمىكند)»

(جامع احاديث الشيعه، ج 12، ص 548)

×××

قال الصّادق عليه السّلام :

... رَحِمَ اللّهُ دَمْعَتَكَ، اَما اِنَّكَ مِنَ الَّذينَ يُعَدُّوَنَ مِنْ اَهْلِ الْجَزَعِ لَنا وَالَّذينَ يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا و يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا، اَما اِنّكَ سَتَرى عِنْدَ مَوْتِكَ حُضُورَ آبائى لَكَ... .

«امام صادق عليه السّلام به مسمع كه از سوگواران و گريه‌كنندگان بر عزاى حسينى بود، فرمود:

خداى اشك تو را مورد رحمت قرار دهد. آگاه باش، تو از آنانى كه از دلسوختگان ما به شمار مىآيند، و از آنانى كه با شادى ما شاد مى شوند و با اندوه ما غمگين مىگردند.

آگاه باش! تو هنگام مرگ شاهد حضور پدرانم بر بالين خويش خواهى بود.»

(وسائل الشيعه ، ج 10، ص 397)

×××

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

بَكى عَلىُّ بْنُ الحُسَينِ عليه السّلام عِشْرينَ سَنَةً وَ ما وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعامٌ اِلاّبَكى.

«امام صادق عليه السّلام فرمود:

امام زين‌العابدين عليه‌السّلام بيست سال به ياد عاشورا گريست و هرگز طعامى پيش روى او نمىگذاشتند مگر اينكه گريه مى‌كرد.

(بحارالانوار، ج 46)

×××

قال الباقر عليه السّلام:

ما مِنْ رَجُلٍ ذكَرَنا اَوْ ذُكِرْنا عِنْدَهُ يَخْرُجُ مِنْ عَيْنَيْهِ ماءٌ ولَوْ مِثْلَ جَناحِ الْبَعوضَةِ اِلاّ بَنَى اللّهُ لَهُ بَيْتاً فى الْجَنَّةِ وَ جَعَلَ ذلِكَ الدَّمْعَ حِجاباً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النّارِ.

«امام باقر عليه السّلام پس از شنيدن سرودههای کمیت درباره اهل بيت، گريست و سپس فرمود:

هيچكس نيست كه ما را ياد كند، يا نزد او از ما ياد شود و از چشمانش هرچند به اندازه بال پشهاى اشك آيد، مگر آنكه خداوند برايش در بهشت، خانهاى بنا كند و آن اشك را حجاب ميان او و آتش دوزخ قرار دهد.»

(الغدير، ج 2، ص 202)

×××

قال على بن الحسين السجّاد عليه السّلام:

اَيُّما مُؤمِنٍ دَمِعَتْ عَيْناهُ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ وَ مَنْ مَعَه حَتّى يَسيلَ عَلى خَدَّيْهِ بَوّأَهُ اللّهُ فىِ الْجَنَّةِ غُرَفاً.

امام سجّاد عليه السّلام فرمود:

«هر مؤمنى كه چشمانش براى كشته‌شدن حسين بن على عليه السّلام و همراهانش اشكبار شود و اشك بر صورتش جارى گردد، خداوند او را در غرفه‌هاى بهشتى جاى مىدهد.»

(ينابيع الموده، ص 429)

×××

قال الحسينُ عليه السّلام:

اَنا قَتيلُ الْعَبْرَةِ لا يَذْكُرُنى مؤ مِنٌ اِلاّ بَكى.

«حسين بن على عليه السّلام فرمود:

من كُشته اشكم. هيچ مؤمنى مرا ياد نمىكند مگر آنكه گريه كند.»

(بحارالانوار، ج 44، ص 279)

×××

قال الصّادق عليه السّلام:

ما مِنْ اَحَدٍ قالَ فى الحُسَينِ شِعْراً فَبَكى وَ اَبكْى بِهِ اِلاّ اَوْجَبَ اللّهُ لَهُ الْجَنّةً وَ غَفَرَ لَهُ.

«امام صادق عليه السّلام به جعفر بن عفان فرمود:

هيچكس نيست كه درباره حسين عليه السّلام شعرى بسرايد و بگريد و با آن بگرياند، مگر آنكه خداوند، بهشت را بر او واجب مىكند و او را مىآمرزد.»

(رجال شيخ طوسى ، ص 289)

×××

عَن اَبى هارونَ المكفوفِ قال:

دَخَلْتُ عَلى ابى عَبْدِاللّه عليه السّلام فَقالَ لى : اَنْشِدْنى ، فَاءَنْشَدْتُهُ فَقالَ: لا، كَما تُنْشِدوُنَ وَ كَما تَرْثيهِ عِنْدَ قَبْرِه ...

«ابو هارون مكفوف مىگويد:

خدمت حضرت صادق عليه السّلام رسيدم. امام به من فرمود برايم شعر بخوان. پس برايش اشعارى خواندم. فرمود: اينگونه نخوان، همان طور كه در شهر خودتان نوحهخوانی میكنيد و همانگونه كه نزد قبر حضرت سيدالشهداء مرثيه میخوانید، بخوان.»

(بحارالانوار، ج 44، ص 287)

×××

قال الباقرُ عليه السّلام :

ْكيهِ وَ يَاءْمُرُ مَنْ فى دارِهِ بِالْبُكاءِ عَلَيْهِ وَ يُقيمُ فى دارِهِ مُصيبَتَهُ بِاِظْهارِ الْجَزَعِ عَلَيْهِ وَ يَتَلاقُونَ بِالبُكاءِ بَعضُهُمْ بَعْضاً فِى البُيُوتِ وَ لِيُعَزِّ بَعْضُهُمْ بَعْضاً بِمُصابِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام .

«امام باقر عليه السّلام نسبت به كسانى كه در روز عاشورا نمىتوانند به زيارت امام حسین عليه‌السلام بروند، اينگونه دستور عزادارى دادند:

در روز عاشورا برای امام حسین، ندبه و عزادارى و گريه كنید و به اهل خانه خود دستور دهید كه بر او بگريند و در خانه با اظهار گريه و ناله بر حسين عليه السّلام، مراسم عزادارى برپا كنید و يكديگر را با گريه و تعزيت و تسليت گويى در سوگ حسين عليه السّلام در خانههایتان ملاقات كنید.»

(كامل الزيارات ، ص 175)

×××

قال الرّضا عليه السّلام:

انَ اَبى اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا يُرى ضاحِكاً وَ كانَتِ الْكِاَّبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتّى يَمْضِىَ مِنْهُ عَشْرَةُ اَيّامٍ، فَاِذا كانَ الْيَوْمُ العْاشِرُ كانَ ذلِكَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكائِهِ ... .

«امام رضا عليه السّلام فرمود:

هرگاه ماه محرّم فرا مى‌رسيد، پدرم (موسى بن جعفرعليه السّلام) ديگر خندان ديده نمى‌شد و غم و افسردگى بر او غلبه مى‌يافت تا آنكه ده روز از محرّم مى گذشت ، روز دهم محرّم كه مى‌شد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود.»

(امالى صدوق ، ص۱۱۱)

حال با مطالعه این چند حدیث و روایت صحیح السند که در کتب معتبره شیعه، چند صد نمونه مشابه آنها موجود است، باز هم تردیدی در اولویت عزاداری و گریه بر شهدای کربلا نسبت به کارهای دیگر در ماه محرم باقی میماند؟

اهل بیت عصمت و طهارت هرجا که از امام عاشورا سخن گفتهاند، تنها بر عزاداری و گریستن بر اباعبدالله تأکید کردهاند، نه هیچ کار دیگر. در هیچ کتابی، هیچ کلامی از معصوم وجود ندارد که امام در آن به عزاداری خرده گرفته باشند و یا در حین اقامۀ عزا، لزوم پرداختن به حماسه یا نکته‌ای دیگر را یادآوری کرده باشند. وقتی امام صادق به شاعری میفرماید آنگونه که در دیار خویش عزاداری میکنید، برای من نوحه بخوان، یعنی همان‌طور که اغلب مراجع و علما فرمودهاند، هر کاری که در هر منطقهای به شعایر حسینی بدل میشود، قطع یا جلوگیری از آن صحیح نیست. حال برخی پا را از امام خویش فراتر نهاده و به بازتعریف فرهنگ عزاداری سیدالشهداء برخاستهاند و معتقدند که عاشورا نیاز به عزاداری ندارد و به ذکر حماسه نیاز دارد!

آیا امام زمان ما بیشتر از عاشورا آگاهی دارند یا ما؟ ما بیشتر به نوع صحیح عزاداری واقفیم یا حضرت حجت بن الحسن روحی له الفدا؟

چنان که حضرت صاحب الزمان در زیارت ناحیۀ مقدسه، از ابتدا تا انتها تنها مصیبتهای حضرت امام حسین را ذکر کردهاند و کلمهای به موضوعات مورد نظر آقایان نپرداختهاند. در حقیقت، امام عصر در این دعای شریف، گونۀ صحیح پرداختن به عاشورا و عزاداری بر امام حسین را به ما میآموزند. دعایی که کلمه به کلمهاش ذکر مصیبت است نه چیز دیگر. به فرازهای زیر که تنها بخشی اندک از مصیبتهای ذکر شده در زیارت ناحیه مقدسه است، دقت کنید:

أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْتُوكِ الْخِبآءِ، أَلسَّلامُ عَلى خامِسِ أَصْحابِ الْكِسْآءِ، أَلسَّلامُ عَلى غَريبِ الْغُرَبآءِ، أَلسَّلامُ عَلى شَهيدِ الشُّهَدآءِ، أَلسَّلامُ عَلى قَتيلِ الاَْدْعِيآءِ، أَلسَّلامُ عَلى ساكِنِ كَرْبَلآءَ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَكَتْهُ مَلائِكَةُ السَّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ذُرِّيَّتُهُ الاَْزْكِيآءُ، أَلسَّلامُ عَلى يَعْسُوبِ الدّينِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنازِلِ الْبَراهينِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْئِمَّةِ السّاداتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْجُيُوبِ الْمُضَرَّجاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى النُّفُوسِ الْمُصْطَلَماتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْرْواحِ الْمُخْتَلَساتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسادِ الْعارِياتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْجُسُومِ الشّاحِباتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الدِّمآءِ السّآئِلاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى النِّسْوَةِ الْبارِزاتِ...

أَلسَّلامُ عَلى مَنْ نُكِثَتْ ذِمَّـتُهُ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ هُتِكَتْ حُرْمَتُهُ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ اُريقَ بِالظُّـلْمِ دَمُهُ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَـرَّعِ بِكَأْساتِ الرِّماحِ أَلسَّلامُ عَلَى الْمُضامِ الْمُسْتَباحِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِى الْوَرى، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتينِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامي بِلا مُعين، أَلسَّلامُ عَلَى الشَّيْبِ الْخَضيبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّريبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّليبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضيبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسامِ الْعارِيَةِ فِى الْفَلَواتِ، تَنْـهَِشُهَا الذِّئابُ الْعادِياتُ، وَ تَخْتَلِفُ إِلَيْهَا السِّباعُ الضّـارِياتُ، أَلسَّلامُ عَلَيْك َ يا مَوْلاىَ وَ عَلَى الْمَلآئِكَةِ الْمُرَفْرِفينَ حَوْلَ قُبَّتِكَ...

و از این نیز واضحتر روایاتی است که در باب ظهور قائم آل محمد (عج)، و اولین جملاتی که حضرت پس از ظهور به زبان میآورند. از جمله آنها، روايتي است كه محدث بزرگوار، شيخ علي حائري یزدی (ره) نقل كرده است. ایشان میفرماید: «زماني كه قائم آل محمد ظهور كند، ما بين ركن و مقام ميايستد و پنج ندا را سرميدهد:

الا يا اهل العالم انا الامام القائم

الا يا اهل العالم انا الصمصام المنتقم

الا يا اهل العالم ان جدي الحسين قتلوه عطشانا

الا يا اهل العالم ان جدي الحسين طرحوه عريانا

الا يا اهل العالم ان جدي الحسين سحقوه عدوانا»

ترجمه:

«آگاه باشيد اي جهانيان كه منم امام قائم

آگاه باشيد اي اهل عالم كه منم شمشير انتقام گيرنده

بيدار باشيد اي اهل عالم كه جد من حسين را تشنه كام كشتند

بيدار باشيد اي اهل عالم كه جد من حسين را عريان روي خاك افكندند

آگاه باشيد اي جهانيان كه جد من حسين را از روي كينه توزي پايمال كردند.»

آری اولین کلامی که امام زمان ما پس از ظهور به لب مبارک میآورند نیز یادآوری و ذکر مصیبت سیدالشهداء است که در آن حقایق بسیاری نهفته است برای کسانی که پیرو امام زمان خویشند. آری امام زمان ما از همۀ ما بیشتر و پیشتر به گریستن بر جد شهیدش تأکید دارد؛ چراکه ذکر مصیبت امام حسین، حس انتقامجویی از دشمنان اهل بیت را در دل شیعیان حفظ میکند تا پس از قیام قائم آل محمد (عج) شرایط این انتقام عظیم فراهم شود. پس وای برما!

ای امام زمان! ما را ببخش که پیروان خوبی برای شما نبوده ایم و نیستيم. ای امام زمان! ما را ببخش که کمبودهای خود را با تاختن به عزای امام حسین جبران میکنیم. ای امام زمان! ما را ببخش که داغی بر داغهای بیشمار دل شما افزودیم. یا امام زمان! ما را ببخش.

علاوه بر این، جناب شاعر در چند رباعی نیز خطاب «ارباب» به سیدالشهداء را شرک تلقی کرده و خود را جای حضرت اباعبدالله قرار داده، از زبان امام اظهار شرمندگی میکنند که در مجلس عزاداری ایشان چنین شرکی اتفاق افتاده است!

امان از بیسوادی! جناب شاعري (که در تیتر این مطلب به عنوان «شاعر پیشکسوت» معرفی شدهاند) کلمۀ «ارباب» را مترادف با کلمۀ «رب» گرفتهاند و کلمۀ «رب» را نیز مترادف با اسم متبرکۀ «الله»! و چنین نتیجه گرفتهاند که خطاب ارباب به سیدالشهدا شرک است. کسانی که به قدر بسیار اندک با ادبیات عرب آشنایی دارند، میدانند که بین «ارباب» تا «الله» از زمین تا آسمان فرق است و حقیر به جهت جلوگیری از اطالۀ کلام، توضیحات بیشتر پیرامون معنی و کاربرد این دو کلمه را به فرهنگ «المنجد» حواله میدهم.

در مجموع، در این 18 رباعی، علاوه بر ضعفهای شدید ادبی که به آن حدی است که به هیچ وجه نمیتوان نام شعر بر این نوشتهها گذاشت، ضعفهای اعتقادی بسیاری وجود دارد که طی آن، به اعتقاد اساسی مکتب حقۀ تشیع حمله شده است اما این افراد تنها عرض خود میبرند و زحمت ما میدارند. چراکه به شکر حق، مجالس عزای حضرت سیدالشهدا، هر سال پرشورتر و پررونقتر از سنوات گذشته در حال برگزاری است.

در پایان از آن خبرگزاری که پس از پیگیریهای این کلب آستان حسین(ع) و دیگر دلباختگان حضرتش، اقدام به حذف مطلب موهن فوق کردند، سپاسگزاریم. امید است دیگر در کشوری که به تنهایی علم تشیع را در عالم به دوش میکشد، شاهد چنین بی حرمتیهایی به ساحت قدس معصومین و شعایر مذهبی نباشیم. ان‌شاالله.


محمود حبیبی کسبي*

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس