به گزارش مشرق روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:
شیطان بزرگ و کوچک محرمند افکار عمومی ایران نامحرم!؟
تأکید هیئت ایرانی بر محرمانه بودن مذاکرات ژنو و قفل کردن اطلاعرسانی رسمی، انحصار فضای تبلیغاتی در این زمینه را به رسانههای غربی واگذار کرده است!این بیتدبیری و کج سلیقگی ناشیانه موجب شده تا رسانههای آمریکایی- صهیونیستی و اروپایی به صورت یکطرفه ادعا کنند طرف ایرانی در زمینه اجرای پروتکل الحاقی (بازدیدهای سر زده و گستردهتر)، تعلیق غنیسازی 20 درصد و کاهش سطح و اندازه غنیسازی زیر 5 درصد، قولهایی به طرف غربی داده است. متأسفانه همین اخبار نیز عیناً و به شکل انحصاری از سوی رسانههای ایرانی - اعم از اصولگرا و اصلاحطلب و... بازنشر داده میشود. دکتر ظریف روز گذشته در فیسبوک خود که تنها راه ارتباطی یکطرفه او با رسانههای ایرانی و افکار عمومی داخلی است! نوشت؛ «مذاکرات ژنو مفید و سازنده بود. توافق هم کردیم که بحثها محرمانه بماند. محرمانه ماندن مذاکرات به معنای واهمه داشتن از افشای محتوای آن نیست.
اطمینان داشته باشید که هیچ نگرانی در مورد اعلام عمومی آنچه در مذاکرات طرح شد نداریم. اما هدف ما از این مذاکرات رسیدن به تفاهم است و نه بهرهبرداریهای زودگذر تبلیغاتی. بنده و همکارانم آمادگی داریم که فشار تبلیغاتی را تحمل کنیم ولی به نتیجه مذاکراتی که با حقوق و منافع مردم ایران ارتباط دارد خدشهای وارد نشود.»ظریف میافزاید: طرحی که از سوی بنده در ابتدا ارائه شد و در طول دو روز مورد بحث قرار گرفت و توافق شد که در هفتههای آتی در سطح کارشناسی مورد بحث بیشتر قرار گیرد، چارچوبی برای گفتگو و رسیدن به فهم مشترک ارائه میداد. این چارچوب که مورد توافق قرار گرفت رسیدن به تفاهم در مورد هدف مشترک، گام نهایی و اقدامات ابتدایی جهت اطمینانسازی متقابل بود.
وزیر امور خارجه گزارشهای منتشره در رسانههای بینالمللی را «جزئیات خیالی و حدس و گمان» خواند و آنگاه این شعر را به نقل از مثنوی معنوی نوشت که «سر غیب آن را سزد آموختن- که ز گفتن لب تواند دوختن». ظریف بلافاصله گفته که صهیونیستها بیشترین واهمه را از موفقیت مذاکرات دارند.وی ادامه میدهد: «مطمئن باشید که بنده و همکارانم آن چنان استوار و منطقی مذاکره کردهایم که هیچ نگرانی از افشای مطالب مذاکرات نداریم.»آنچه در این نوشته بیپاسخ مانده این سؤال است که «چارچوب برای گفتوگو و رسیدن به فهم مشترک» چه ارتباطی با مصادیق عنوان شده در رسانههای غربی دارد؟ آیا برای فهم مشترک لازم است ابتدا درباره پروتکل الحاقی و تعلیق طیفی از غنیسازیها سخن گفت؟! اگر ادعای رسانههای غربی دروغ است که تکذیب نباید هزینهای در پی داشته باشد و اگر در این موارد سخنانی گفته شده چرا فقط تنها مردم ایران، نمایندگان آنها در مجلس و رسانههای ایرانی نامحرمند؟!
به عبارت دیگر سؤال این است که چرا باید خلأ رسانهای ناشیانهای - اگر تعمدی در کار نباشد- درست کرد که سود آن را صرفاً طرف غربی ببرد؟ اما مسئله مهمتر این است که محرمانه برای چه کسی؟ اگر شما؛ پاورپوینت خطوط کلی پیشنهادهای خود را در نشست ژنو ارائه کردهاید و طرفهای آمریکایی (شیطان بزرگ) و انگلیسی و فرانسوی به سنت همیشگی، رژیم اسرائیل(شیطان کوچک) و لابیهای صهیونیستی را ظرف چند ساعت تا چند روز مطلع میکنند، دیگر اطلاق عنوان محرمانه چه اعتباری دارد؟ اگر موضع شما محکم و متقن بوده که لاپوشانی ندارد- چرا که طرف غربی و صهیونیستی از آنها آگاه شده- و اگر قابل دفاع نیست در آن صورت نمیتوان با شعر و شاعری، مسائل ملموس سیاسی را به عرفان و سرغیب الصاق کرد!
یادآور میشود در همین سکوت و کتمان یکطرفه، نشریه آمریکایی فارین پالیسی ضمن گزارشی نوشت«در حال حاضر روشن نیست امتیازهایی که ایران در ژنو داده، برای آن که دولت آمریکا کاهش یا لغو تحریمها را به طور جدی مورد نظر قرار دهد، کافی است یا خیر»!
سایت صهیونیستی دبکا فایل و سایت آمریکایی المانیتور نیز مدعی شدند ایران موضوعاتی نظیر کاهش یا تعطیل غنیسازی 20 درصد، تصویب اجازه بازرسیهای سرزده (پروتکل الحاقی)، کاهش سطح غنیسازی 5 درصد و تعداد سانتریفیوژهای نطنز و تبدیل سایت فردو به مرکز تحقیقاتی را پذیرفته است!
در همین زمینه لیبراسیون ادعا میکند: با اینکه محتوای پیشنهادات ایران باید همچنان محرمانه بماند، یک چیز تازگی دارد و آن اینکه ایران اصل بازرسیهای سرزده از تاسیسات اتمی ایران را پذیرفته است.لیبراسیون مینویسد: در پایان مذاکرات ژنو یک مقام نزدیک به مدیرکل آژانس گفته است آژانس با خوشبینی محتاطانهای مذاکرات را دنبال میکند.این مقام آژانس میافزاید «اجرای پروتکل الحاقی یک گذشت بزرگ از سوی ایران محسوب نمیشود، این کمترین کاری است که یک عضو آژانس میتواند و باید انجام دهد و این اقدام به خودی خود، موجب سبکتر شدن تحریمها نخواهد شد»!لوموند دیگر روزنامه چاپ فرانسه نیز در گزارشی مینویسد: هیئت ایرانی با ارائه یک برنامه در دو بخش شش ماهه امیدوار است شش ماه اول اعتمادسازی و شش ماه دوم اجرای توافقها و پروتکل الحاقی به بحران یک دهه ایران پایان دهد، ولی یک دیپلمات اروپایی نزدیک به پرونده به لوموند گفته است «چیزی در حال حاضر حل نشده و اختلافات همچنان باقی است. این طرف ایرانی است که بسیار عجله دارد و برنامه شش ماهه برای پایان معضل پرونده اتمی پیشنهاد میکند، ولی برای دیپلماتهای اتحادیه اروپا تعجیل در گفتوگو موضوع ثانوی است».
نکته جالب موضعگیری وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکاست. با وجود اقدام نابجای عباس عراقچی رئیس هیئت مذاکرهکننده ایرانی در مذاکره با این مقام آمریکایی که تخطی و دور زدن تذکر رهبر معظم انقلاب بود، شرمن بر موضع سابق دولت آمریکا در نادیده گرفتن حق غنیسازی ایران تأکید کرد و مجددا در مصاحبه با سیانان- پس از مذاکرات ژنو- همان جمله معروف را تکرار کرد که «ما به حق مردم ایران در دسترسی به انرژی صلحآمیز هستهای البته به شرط عمل ایران به همه تعهدات احترام میگذاریم». او پیش از این گفته که جمله مشابه اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل به معنای این است که ایران حق داشتن غنیسازی مستقل را ندارد! شرمن در این مصاحبه یک جمله کلیدی نیز گفته و آن اینکه «ما نمیخواهیم ایران همچنان به پیشرفت هستهای خود ادامه دهد».
موضوع جالب توجه دیگر اینکه رسانهها و مقامات غربی در گزارشهای خود هیچ اشارهای به اینکه در ازای اقدامات اعتمادساز ایران، چگونه تحریمها لغو میشود یا کاهش مییابد نمیکنند و شاید به همین دلیل است که گری سیمور- کسی که تا ماه ژانویه گذشته هماهنگکننده کاخ سفید در مذاکرات هستهای بود- به تایم گفته است «ما باید بدانیم که ممکن است در نهایت توافق موقتی باشد. آخرین توافق با اروپا، که ایران پذیرفته بود بین سالهای 2003 تا 2005 غنیسازی اورانیوم را معلق کند، چنین بود. بنابراین افکار عمومی نباید هیچگونه معاهدهای را به عنوان توافقی جامع بدانند که همین الان و برای همیشه به این مشکل خاتمه دهد». او در عین حال دیدار عراقچی با شرمن را بسیار مهم ارزیابی کرده است.
اما نکته پایانی اقدام حساب شده معاون وزیر خارجه آمریکا در گفتوگوی جداگانه با عراقچی است. کریستین ساینس مانیتور در تحلیلی، این کار را تابوشکنی و عادیسازی مذاکره ایران و آمریکا توصیف کرده و از قول یک مقام ارشد آمریکا نوشته است: نمیگویم که برای تماس با ایران دیگر اشتیاق خاصی ندارم اما دیگر آن مسئله ممنوعه سابق نیست.این روزنامه در عین حال نوشت: با وجود این ملاقاتها آمریکا هنوز «شیطان بزرگ» است و نشانههای بیاعتمادی به آمریکا همچنان در بخشهای مختلف جامعه و سیاست ایران به چشم میخورد. به اعتقاد ایران، آمریکاییها هنوز نتوانستهاند حسننیت خود را به ایران نشان دهند و باید ابتدا در این مسیر گام بردارند.
تغییر 70 مقام دولتی در هر هفته!
براساس آخرین گزارش و اطلاعات جمعآوری شده هر هفته 70 نفر در دولت جدید تغییر میکنند و دولت جدید رکورددار ایجاد بیثباتی وسیع در بدنه دستگاه اجرایی است.به گزارش مشرق، اولین انتصاب دولت یازدهم که ساعاتی پس از مراسم تحلیف رئیسجمهور صورت گرفت، انتصاب محمد نهاوندیان به ریاست دفتر روحانی و سرپرست نهاد ریاستجمهوری بود. از آن روز 75 روز میگذرد و طی این مدت بیش از 680 تغییر در مجموعه دستگاههای اجرایی کشور در سطوح مختلف مدیریتی رخ داده است.در میان وزارتخانهها، نفت با 74، بهداشت و درمان با 69، کشور با 62 تغییر، بیشترین انتصابها را به خود اختصاص دادهاند و نهاد ریاستجمهوری با 93 تغییر همچنان رکورددار است.از نکات مهم تغییرات در این هفته، تغییر اعضای هیاتمدیره و مدیران عامل مناطق آزاد است که اکثریت آنها تغییر کردهاند، که اسامی برخی اعضای فعال ستادهای انتخاباتی دولت اعتدال، در میان هیاتمدیرهها دیده میشود.
دوویلپن: آمریکا در افغانستان عراق و حتی لیبی شکست خورد (خبر ویژه)
نخستوزیر و وزیر اسبق فرانسه ضمن بیان اینکه بلوف زدن بخشی از مذاکره است، گفت غرب با ناکامیهای بزرگی در خاورمیانه مواجه شد.دومینیک دوویلپن بی آن که توضیح دهد چرا غرب 10 سال پیش به تعهدات خود در مقابل اقدامات اعتمادساز ایران عمل نکرد و با بد عهدی موجب بنبست مذاکرات شد، ادعا کرده است: نباید در مذاکرات جدید به امید مردم ایران خیانت کنیم(!)وی درباره این اظهارات بلوفآمیز جک استراو در مذاکرات 10 سال پیش در سعدآباد که گفته بود «مثل اینکه به جایی نمیرسیم. هواپیماهایمان حاضر است؛ بهتر است برویم فرودگاه و تهران را ترک کنیم - که منجر به امضای بیانیهتهران شد - به بیبیسی گفت: آن هم بخشی از فن مذاکره بود. چون در جاهایی باید قاطع باشید و بگویید «یا اهل مذاکره هستید یا نیستید. اگر نیستید ما میرویم» اما آن هم جزئی از مذاکرات بود. و چه بسا بخش مفیدتر و قویتر آن(!)
او درباره سخنان نتانیاهو مبنی بر اینکه ایران قابل اعتماد نیست و روحانی دروغ میگوید، اظهار داشت: آقای نتانیاهو هم نقش خودش را بازی میکند (!)دوویلپن در بخش دیگری از این مصاحبه به شکستهای غرب در منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) اشاره کرد و گفت: ما در افغانستان دیدیم که توسل به زور هیچ چیز را حل نمیکند.ناکامیهای افغانستان و عراق را دیدیم، منظورم مداخله آمریکاییها در آنجاست. حتی ناکامی دخالت در لیبی را هم دیدهایم. همه سیاستها و رویاهایی که درباره برقراری صلح با صرفا تغییر حکومتها وجود داشت، از بین رفته است.نخستوزیر سابق فرانسه در این مصاحبه میگوید: همه درک میکنند که ایران ظرفیت [بازیگر منطقهای] را دارد. مثلا روابط ویژهاش با عراق را در نظر بگیرید؛ ما باید از نمونه بحران عراق درس بگیریم. تنها پیامد عمده حمله نظامی آمریکا به عراق تقویت ایران بوده. ایران با عراق روابط ویژهای دارد. همینطور با حماس و حزبالله. ایران امروز بازیگریست که کارتهایی در اختیار دارد.
بیشتر این کارتها جنبه منفی دارند. مسئله این است که آیا رهبران ایران بخاطر منافع کشورشان سعی خواهند کرد نقش مثبتی ایفا کنند. و بخشی از بازی بزرگتر منطقه باشند، من فکر میکنم این کار شدنی است، ولی مسلما باید اول گامهای مشخصی برداریم.او در واقع با زبان بیزبانی میگوید که پروژههای عمده غرب در منطقه به بنبست خورده و برنامه هستهای بهانه و گروگانی است تا ایران کارتهای برنده خود را در اختیار غرب بگذارد و حیثیت و اقتدار غرب را بدون پرداخت هزینه از باتلاق بیرون بکشد و طبیعتا به دنبال این کار موضوع و دستور تهدیدها و فشارهای جدید باشد!
روایت سایت اصلاحطلب از مشکل کرم خوردگی دولت
یک سایت اصلاحطلب حامی دولت معتقد است یک حلقه متنفذ در داخل دولت مشغول ارتباطگیریهای ناسالم است که در صورت ادامه دولت را تبدیل به درختی کرمخورده و پوک خواهد کرد.سایت آینده در خبری به قلم علی غزالی (مدیر سایت توقیف شده بازتاب امروز) نوشت: برخلاف دوستان که معتقدند دولت روحانی از برخی جریانات قدرت خارج از قوه مجریه ضربه میخورد و با تبر آنها زمینگیر میشود معتقدم که دولت یازدهم مانند درختی است که کرمهای کوچک به مرور و بدون این که دیده شوند از درون آنقدر میخورندش که پوک شده و با تلنگری بر زمین افتد. از فامیلگرایی و خانوادهسالاریهایی که قبلا هم به آن اشاره کوچکی داشتیم و البته هر روز بر مصادیقش افزوده میشود که بگذریم مسئله دیگری که در میان حلقه یک دولت رویه شده است و هر روز بر وقاحت عمل آن افزوده میشود جبران رفاقتهای قدیمی از کیسه دولت و مردم است. برخی از اعضای کابینه و حتی برخی افراد دیگر در لایههای مدیریتی پایینتر از کابینه که سالها در حسرت تکیه بر پستهای اجرایی بودهاند و اکنون به یکی از این صندلیها رسیدهاند درصدد برآمدهاند تا محبت دوستان قدیمی را اکنون جبران کنند!!
آینده میافزاید: آقای «ن» که پیشتر وی را در ردای وکالت مجلس دیده بودیم و خاطره مناظره تاریخی این مرد خوشسخن! در جریان انتخابات سال 84 به علت تاثیری که در روی کار آمدن احمدینژاد داشت در ذهنهایمان مانده، اکنون که پس از سالها به قدرت اجرایی رسیده به جای جبران خرابیهایی که خود نیز در به وجود آمدن آن بیتقصیر نیست بیشتر در پی درآمدن از شرمندگی دوستانی است که تاکنون به وی محبتهایی کردهاند! به عنوان مثال ولیالله سیف (رئیس کل بانک مرکزی) در دورانی که مدیرعامل بانک سپه بود نوبخت را در هیئتمدیره چند شرکت از شرکتهای سرمایهگذاری بانک سپه (امید) منصب داده بود و با آنکه اکنون سیف در کارنامهاش مدیرعاملی بانک صادرات در زمان اختلاس مشهور آن بانک (ماجرای فاضل خداداد و رفیقدوست) را داشت و پس از آن در بانک سپه نیز بزرگترین اختلاس تاریخ این بانک در دوران مدیریت او رخ داد و در منصب بعدی یعنی مدیر عاملی بانک ملی نیز در کارنامهاش چندین اختلاس کلان در زیرمجموعه را برای خود ثبت کرد، به علت همان لطفی که به جناب «ن» کردند به صندلی ساختمان میرداماد تکیه زدند که آقای «ن» از خجالت دوست قدیمی دربیایند!!!
آینده همچنین خاطر نشان کرد: شهریورماه امسال حمید پورمحمدی، متهم پرونده 3 هزار میلیارد تومانی به نمایندگی از آقای «ن» در جلسه شورای گفتوگو حضور یافت و در همان ابتدا این رفاقت جناب «ن» مایه سرشکستگی دولت شد، اما ماجرا به اینجا ختم نشد. بعد از تلاش آقای «ن» برای انتصاب سیف به مدیریت بانک مرکزی، اکنون در پی مسئولیت دادن به «ط» چهره حامی مشایی است که باید او را مردی برای تمام فصول خواند.
او در جریان خانهنشینی 11 روزه درصدد جمعآوری طومار استانداران به حمایت از مشایی بود و اخبار واصله حکایت از رفت و آمدهای «ط» به دفتر آقای «ن» و جلسات طولانی این دو دارد که در جریان این جلسات، «ن» به وی استانداری همدان را پیشنهاد میکند که «ط» ابراز میدارد که با توجه به مدت طولانی که از تهران دور بوده و البته به صورت پروازی استاندار ]...[ و ]...[ بوده، بیشتر میل دارد در تهران منصب بگیرد که آقای «ن» نیز چند پست از جمله معاونت خودش را به او پیشنهاد میدهد و قرار بر این میشود که در میان گزینههای پیشنهادی بررسی کرده و یکی را انتخاب کند.یادآور میشود برخی گردانندگان سایت آینده، خود عناصر آلودهای هستند و لذا ابراز نگرانی آنها برای برخی روابط ناسالم، حائز نکات قابل تأمل خاصی است!
شیطان بزرگ و کوچک محرمند افکار عمومی ایران نامحرم!؟
تأکید هیئت ایرانی بر محرمانه بودن مذاکرات ژنو و قفل کردن اطلاعرسانی رسمی، انحصار فضای تبلیغاتی در این زمینه را به رسانههای غربی واگذار کرده است!این بیتدبیری و کج سلیقگی ناشیانه موجب شده تا رسانههای آمریکایی- صهیونیستی و اروپایی به صورت یکطرفه ادعا کنند طرف ایرانی در زمینه اجرای پروتکل الحاقی (بازدیدهای سر زده و گستردهتر)، تعلیق غنیسازی 20 درصد و کاهش سطح و اندازه غنیسازی زیر 5 درصد، قولهایی به طرف غربی داده است. متأسفانه همین اخبار نیز عیناً و به شکل انحصاری از سوی رسانههای ایرانی - اعم از اصولگرا و اصلاحطلب و... بازنشر داده میشود. دکتر ظریف روز گذشته در فیسبوک خود که تنها راه ارتباطی یکطرفه او با رسانههای ایرانی و افکار عمومی داخلی است! نوشت؛ «مذاکرات ژنو مفید و سازنده بود. توافق هم کردیم که بحثها محرمانه بماند. محرمانه ماندن مذاکرات به معنای واهمه داشتن از افشای محتوای آن نیست.
اطمینان داشته باشید که هیچ نگرانی در مورد اعلام عمومی آنچه در مذاکرات طرح شد نداریم. اما هدف ما از این مذاکرات رسیدن به تفاهم است و نه بهرهبرداریهای زودگذر تبلیغاتی. بنده و همکارانم آمادگی داریم که فشار تبلیغاتی را تحمل کنیم ولی به نتیجه مذاکراتی که با حقوق و منافع مردم ایران ارتباط دارد خدشهای وارد نشود.»ظریف میافزاید: طرحی که از سوی بنده در ابتدا ارائه شد و در طول دو روز مورد بحث قرار گرفت و توافق شد که در هفتههای آتی در سطح کارشناسی مورد بحث بیشتر قرار گیرد، چارچوبی برای گفتگو و رسیدن به فهم مشترک ارائه میداد. این چارچوب که مورد توافق قرار گرفت رسیدن به تفاهم در مورد هدف مشترک، گام نهایی و اقدامات ابتدایی جهت اطمینانسازی متقابل بود.
وزیر امور خارجه گزارشهای منتشره در رسانههای بینالمللی را «جزئیات خیالی و حدس و گمان» خواند و آنگاه این شعر را به نقل از مثنوی معنوی نوشت که «سر غیب آن را سزد آموختن- که ز گفتن لب تواند دوختن». ظریف بلافاصله گفته که صهیونیستها بیشترین واهمه را از موفقیت مذاکرات دارند.وی ادامه میدهد: «مطمئن باشید که بنده و همکارانم آن چنان استوار و منطقی مذاکره کردهایم که هیچ نگرانی از افشای مطالب مذاکرات نداریم.»آنچه در این نوشته بیپاسخ مانده این سؤال است که «چارچوب برای گفتوگو و رسیدن به فهم مشترک» چه ارتباطی با مصادیق عنوان شده در رسانههای غربی دارد؟ آیا برای فهم مشترک لازم است ابتدا درباره پروتکل الحاقی و تعلیق طیفی از غنیسازیها سخن گفت؟! اگر ادعای رسانههای غربی دروغ است که تکذیب نباید هزینهای در پی داشته باشد و اگر در این موارد سخنانی گفته شده چرا فقط تنها مردم ایران، نمایندگان آنها در مجلس و رسانههای ایرانی نامحرمند؟!
به عبارت دیگر سؤال این است که چرا باید خلأ رسانهای ناشیانهای - اگر تعمدی در کار نباشد- درست کرد که سود آن را صرفاً طرف غربی ببرد؟ اما مسئله مهمتر این است که محرمانه برای چه کسی؟ اگر شما؛ پاورپوینت خطوط کلی پیشنهادهای خود را در نشست ژنو ارائه کردهاید و طرفهای آمریکایی (شیطان بزرگ) و انگلیسی و فرانسوی به سنت همیشگی، رژیم اسرائیل(شیطان کوچک) و لابیهای صهیونیستی را ظرف چند ساعت تا چند روز مطلع میکنند، دیگر اطلاق عنوان محرمانه چه اعتباری دارد؟ اگر موضع شما محکم و متقن بوده که لاپوشانی ندارد- چرا که طرف غربی و صهیونیستی از آنها آگاه شده- و اگر قابل دفاع نیست در آن صورت نمیتوان با شعر و شاعری، مسائل ملموس سیاسی را به عرفان و سرغیب الصاق کرد!
یادآور میشود در همین سکوت و کتمان یکطرفه، نشریه آمریکایی فارین پالیسی ضمن گزارشی نوشت«در حال حاضر روشن نیست امتیازهایی که ایران در ژنو داده، برای آن که دولت آمریکا کاهش یا لغو تحریمها را به طور جدی مورد نظر قرار دهد، کافی است یا خیر»!
سایت صهیونیستی دبکا فایل و سایت آمریکایی المانیتور نیز مدعی شدند ایران موضوعاتی نظیر کاهش یا تعطیل غنیسازی 20 درصد، تصویب اجازه بازرسیهای سرزده (پروتکل الحاقی)، کاهش سطح غنیسازی 5 درصد و تعداد سانتریفیوژهای نطنز و تبدیل سایت فردو به مرکز تحقیقاتی را پذیرفته است!
در همین زمینه لیبراسیون ادعا میکند: با اینکه محتوای پیشنهادات ایران باید همچنان محرمانه بماند، یک چیز تازگی دارد و آن اینکه ایران اصل بازرسیهای سرزده از تاسیسات اتمی ایران را پذیرفته است.لیبراسیون مینویسد: در پایان مذاکرات ژنو یک مقام نزدیک به مدیرکل آژانس گفته است آژانس با خوشبینی محتاطانهای مذاکرات را دنبال میکند.این مقام آژانس میافزاید «اجرای پروتکل الحاقی یک گذشت بزرگ از سوی ایران محسوب نمیشود، این کمترین کاری است که یک عضو آژانس میتواند و باید انجام دهد و این اقدام به خودی خود، موجب سبکتر شدن تحریمها نخواهد شد»!لوموند دیگر روزنامه چاپ فرانسه نیز در گزارشی مینویسد: هیئت ایرانی با ارائه یک برنامه در دو بخش شش ماهه امیدوار است شش ماه اول اعتمادسازی و شش ماه دوم اجرای توافقها و پروتکل الحاقی به بحران یک دهه ایران پایان دهد، ولی یک دیپلمات اروپایی نزدیک به پرونده به لوموند گفته است «چیزی در حال حاضر حل نشده و اختلافات همچنان باقی است. این طرف ایرانی است که بسیار عجله دارد و برنامه شش ماهه برای پایان معضل پرونده اتمی پیشنهاد میکند، ولی برای دیپلماتهای اتحادیه اروپا تعجیل در گفتوگو موضوع ثانوی است».
نکته جالب موضعگیری وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکاست. با وجود اقدام نابجای عباس عراقچی رئیس هیئت مذاکرهکننده ایرانی در مذاکره با این مقام آمریکایی که تخطی و دور زدن تذکر رهبر معظم انقلاب بود، شرمن بر موضع سابق دولت آمریکا در نادیده گرفتن حق غنیسازی ایران تأکید کرد و مجددا در مصاحبه با سیانان- پس از مذاکرات ژنو- همان جمله معروف را تکرار کرد که «ما به حق مردم ایران در دسترسی به انرژی صلحآمیز هستهای البته به شرط عمل ایران به همه تعهدات احترام میگذاریم». او پیش از این گفته که جمله مشابه اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل به معنای این است که ایران حق داشتن غنیسازی مستقل را ندارد! شرمن در این مصاحبه یک جمله کلیدی نیز گفته و آن اینکه «ما نمیخواهیم ایران همچنان به پیشرفت هستهای خود ادامه دهد».
موضوع جالب توجه دیگر اینکه رسانهها و مقامات غربی در گزارشهای خود هیچ اشارهای به اینکه در ازای اقدامات اعتمادساز ایران، چگونه تحریمها لغو میشود یا کاهش مییابد نمیکنند و شاید به همین دلیل است که گری سیمور- کسی که تا ماه ژانویه گذشته هماهنگکننده کاخ سفید در مذاکرات هستهای بود- به تایم گفته است «ما باید بدانیم که ممکن است در نهایت توافق موقتی باشد. آخرین توافق با اروپا، که ایران پذیرفته بود بین سالهای 2003 تا 2005 غنیسازی اورانیوم را معلق کند، چنین بود. بنابراین افکار عمومی نباید هیچگونه معاهدهای را به عنوان توافقی جامع بدانند که همین الان و برای همیشه به این مشکل خاتمه دهد». او در عین حال دیدار عراقچی با شرمن را بسیار مهم ارزیابی کرده است.
اما نکته پایانی اقدام حساب شده معاون وزیر خارجه آمریکا در گفتوگوی جداگانه با عراقچی است. کریستین ساینس مانیتور در تحلیلی، این کار را تابوشکنی و عادیسازی مذاکره ایران و آمریکا توصیف کرده و از قول یک مقام ارشد آمریکا نوشته است: نمیگویم که برای تماس با ایران دیگر اشتیاق خاصی ندارم اما دیگر آن مسئله ممنوعه سابق نیست.این روزنامه در عین حال نوشت: با وجود این ملاقاتها آمریکا هنوز «شیطان بزرگ» است و نشانههای بیاعتمادی به آمریکا همچنان در بخشهای مختلف جامعه و سیاست ایران به چشم میخورد. به اعتقاد ایران، آمریکاییها هنوز نتوانستهاند حسننیت خود را به ایران نشان دهند و باید ابتدا در این مسیر گام بردارند.
تغییر 70 مقام دولتی در هر هفته!
براساس آخرین گزارش و اطلاعات جمعآوری شده هر هفته 70 نفر در دولت جدید تغییر میکنند و دولت جدید رکورددار ایجاد بیثباتی وسیع در بدنه دستگاه اجرایی است.به گزارش مشرق، اولین انتصاب دولت یازدهم که ساعاتی پس از مراسم تحلیف رئیسجمهور صورت گرفت، انتصاب محمد نهاوندیان به ریاست دفتر روحانی و سرپرست نهاد ریاستجمهوری بود. از آن روز 75 روز میگذرد و طی این مدت بیش از 680 تغییر در مجموعه دستگاههای اجرایی کشور در سطوح مختلف مدیریتی رخ داده است.در میان وزارتخانهها، نفت با 74، بهداشت و درمان با 69، کشور با 62 تغییر، بیشترین انتصابها را به خود اختصاص دادهاند و نهاد ریاستجمهوری با 93 تغییر همچنان رکورددار است.از نکات مهم تغییرات در این هفته، تغییر اعضای هیاتمدیره و مدیران عامل مناطق آزاد است که اکثریت آنها تغییر کردهاند، که اسامی برخی اعضای فعال ستادهای انتخاباتی دولت اعتدال، در میان هیاتمدیرهها دیده میشود.
دوویلپن: آمریکا در افغانستان عراق و حتی لیبی شکست خورد (خبر ویژه)
نخستوزیر و وزیر اسبق فرانسه ضمن بیان اینکه بلوف زدن بخشی از مذاکره است، گفت غرب با ناکامیهای بزرگی در خاورمیانه مواجه شد.دومینیک دوویلپن بی آن که توضیح دهد چرا غرب 10 سال پیش به تعهدات خود در مقابل اقدامات اعتمادساز ایران عمل نکرد و با بد عهدی موجب بنبست مذاکرات شد، ادعا کرده است: نباید در مذاکرات جدید به امید مردم ایران خیانت کنیم(!)وی درباره این اظهارات بلوفآمیز جک استراو در مذاکرات 10 سال پیش در سعدآباد که گفته بود «مثل اینکه به جایی نمیرسیم. هواپیماهایمان حاضر است؛ بهتر است برویم فرودگاه و تهران را ترک کنیم - که منجر به امضای بیانیهتهران شد - به بیبیسی گفت: آن هم بخشی از فن مذاکره بود. چون در جاهایی باید قاطع باشید و بگویید «یا اهل مذاکره هستید یا نیستید. اگر نیستید ما میرویم» اما آن هم جزئی از مذاکرات بود. و چه بسا بخش مفیدتر و قویتر آن(!)
او درباره سخنان نتانیاهو مبنی بر اینکه ایران قابل اعتماد نیست و روحانی دروغ میگوید، اظهار داشت: آقای نتانیاهو هم نقش خودش را بازی میکند (!)دوویلپن در بخش دیگری از این مصاحبه به شکستهای غرب در منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) اشاره کرد و گفت: ما در افغانستان دیدیم که توسل به زور هیچ چیز را حل نمیکند.ناکامیهای افغانستان و عراق را دیدیم، منظورم مداخله آمریکاییها در آنجاست. حتی ناکامی دخالت در لیبی را هم دیدهایم. همه سیاستها و رویاهایی که درباره برقراری صلح با صرفا تغییر حکومتها وجود داشت، از بین رفته است.نخستوزیر سابق فرانسه در این مصاحبه میگوید: همه درک میکنند که ایران ظرفیت [بازیگر منطقهای] را دارد. مثلا روابط ویژهاش با عراق را در نظر بگیرید؛ ما باید از نمونه بحران عراق درس بگیریم. تنها پیامد عمده حمله نظامی آمریکا به عراق تقویت ایران بوده. ایران با عراق روابط ویژهای دارد. همینطور با حماس و حزبالله. ایران امروز بازیگریست که کارتهایی در اختیار دارد.
بیشتر این کارتها جنبه منفی دارند. مسئله این است که آیا رهبران ایران بخاطر منافع کشورشان سعی خواهند کرد نقش مثبتی ایفا کنند. و بخشی از بازی بزرگتر منطقه باشند، من فکر میکنم این کار شدنی است، ولی مسلما باید اول گامهای مشخصی برداریم.او در واقع با زبان بیزبانی میگوید که پروژههای عمده غرب در منطقه به بنبست خورده و برنامه هستهای بهانه و گروگانی است تا ایران کارتهای برنده خود را در اختیار غرب بگذارد و حیثیت و اقتدار غرب را بدون پرداخت هزینه از باتلاق بیرون بکشد و طبیعتا به دنبال این کار موضوع و دستور تهدیدها و فشارهای جدید باشد!
روایت سایت اصلاحطلب از مشکل کرم خوردگی دولت
یک سایت اصلاحطلب حامی دولت معتقد است یک حلقه متنفذ در داخل دولت مشغول ارتباطگیریهای ناسالم است که در صورت ادامه دولت را تبدیل به درختی کرمخورده و پوک خواهد کرد.سایت آینده در خبری به قلم علی غزالی (مدیر سایت توقیف شده بازتاب امروز) نوشت: برخلاف دوستان که معتقدند دولت روحانی از برخی جریانات قدرت خارج از قوه مجریه ضربه میخورد و با تبر آنها زمینگیر میشود معتقدم که دولت یازدهم مانند درختی است که کرمهای کوچک به مرور و بدون این که دیده شوند از درون آنقدر میخورندش که پوک شده و با تلنگری بر زمین افتد. از فامیلگرایی و خانوادهسالاریهایی که قبلا هم به آن اشاره کوچکی داشتیم و البته هر روز بر مصادیقش افزوده میشود که بگذریم مسئله دیگری که در میان حلقه یک دولت رویه شده است و هر روز بر وقاحت عمل آن افزوده میشود جبران رفاقتهای قدیمی از کیسه دولت و مردم است. برخی از اعضای کابینه و حتی برخی افراد دیگر در لایههای مدیریتی پایینتر از کابینه که سالها در حسرت تکیه بر پستهای اجرایی بودهاند و اکنون به یکی از این صندلیها رسیدهاند درصدد برآمدهاند تا محبت دوستان قدیمی را اکنون جبران کنند!!
آینده میافزاید: آقای «ن» که پیشتر وی را در ردای وکالت مجلس دیده بودیم و خاطره مناظره تاریخی این مرد خوشسخن! در جریان انتخابات سال 84 به علت تاثیری که در روی کار آمدن احمدینژاد داشت در ذهنهایمان مانده، اکنون که پس از سالها به قدرت اجرایی رسیده به جای جبران خرابیهایی که خود نیز در به وجود آمدن آن بیتقصیر نیست بیشتر در پی درآمدن از شرمندگی دوستانی است که تاکنون به وی محبتهایی کردهاند! به عنوان مثال ولیالله سیف (رئیس کل بانک مرکزی) در دورانی که مدیرعامل بانک سپه بود نوبخت را در هیئتمدیره چند شرکت از شرکتهای سرمایهگذاری بانک سپه (امید) منصب داده بود و با آنکه اکنون سیف در کارنامهاش مدیرعاملی بانک صادرات در زمان اختلاس مشهور آن بانک (ماجرای فاضل خداداد و رفیقدوست) را داشت و پس از آن در بانک سپه نیز بزرگترین اختلاس تاریخ این بانک در دوران مدیریت او رخ داد و در منصب بعدی یعنی مدیر عاملی بانک ملی نیز در کارنامهاش چندین اختلاس کلان در زیرمجموعه را برای خود ثبت کرد، به علت همان لطفی که به جناب «ن» کردند به صندلی ساختمان میرداماد تکیه زدند که آقای «ن» از خجالت دوست قدیمی دربیایند!!!
آینده همچنین خاطر نشان کرد: شهریورماه امسال حمید پورمحمدی، متهم پرونده 3 هزار میلیارد تومانی به نمایندگی از آقای «ن» در جلسه شورای گفتوگو حضور یافت و در همان ابتدا این رفاقت جناب «ن» مایه سرشکستگی دولت شد، اما ماجرا به اینجا ختم نشد. بعد از تلاش آقای «ن» برای انتصاب سیف به مدیریت بانک مرکزی، اکنون در پی مسئولیت دادن به «ط» چهره حامی مشایی است که باید او را مردی برای تمام فصول خواند.
او در جریان خانهنشینی 11 روزه درصدد جمعآوری طومار استانداران به حمایت از مشایی بود و اخبار واصله حکایت از رفت و آمدهای «ط» به دفتر آقای «ن» و جلسات طولانی این دو دارد که در جریان این جلسات، «ن» به وی استانداری همدان را پیشنهاد میکند که «ط» ابراز میدارد که با توجه به مدت طولانی که از تهران دور بوده و البته به صورت پروازی استاندار ]...[ و ]...[ بوده، بیشتر میل دارد در تهران منصب بگیرد که آقای «ن» نیز چند پست از جمله معاونت خودش را به او پیشنهاد میدهد و قرار بر این میشود که در میان گزینههای پیشنهادی بررسی کرده و یکی را انتخاب کند.یادآور میشود برخی گردانندگان سایت آینده، خود عناصر آلودهای هستند و لذا ابراز نگرانی آنها برای برخی روابط ناسالم، حائز نکات قابل تأمل خاصی است!