به گزارش سرویس فرهنگی مشرق به نقل از فارس، این بازیگر 59 ساله سینما متولد سال 1954 شهری نیویورک و دانش آموخته رشته روزنامه نگاری و تئاتر است.
او بازیگری را با حضور در مجموعههای تلویزیونی شروع کرد و اولین بار در فیلم سینمایی «کپی کاربون»(1981) نقش کوتاهی به عهده گرفت. در دهه هشتاد میلادی همزمان در سینما و تلویزیون کار کرد.در سال 1989 نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر مرد نقش مکمل در درام ضد جنگ «گلور»ی شد و به واسطه آن، نام وی در سطح وسیعی مطرح شد و فیلمسازان طراز اول با نقشهای خوب و درجه یک به سراغ او رفتند.
واشنگتن در دهه نود میلادی به صورت یکی از موفقترین بازیگران سینما در آمد و در تعدادی فیلم مهم همچون «پرونده حقوقی پلیکان»، «فیلادلفیا» و «جزیره جزر و مد» بازی کرد. این فیلمها هم فروش خوبی در جدول گیشه نمایش سینماها کردند و هم با تحسین منتقدان روبرو شدند. منتقدان بازی واشنگتن را با کارهای سیدنی پواتیه بازیگر کلاسیک سینما مقایسه کرده و گفتند او باعث کسب آبرو و اعتبار برای هنرمندان سیاه پوست شده است. بازی در درامهای اجتماعی و سیاسی «مالکوم ایکس» و «هاریکین» نشان داد واشنگتن نسبت به مسائل و مشکلات قشر سیاهپوست جامعه آمریکا بی تفاوت نیست و میخواهد به عنوان سخنگوی دردها و مشکلات آنها مطرح شود. او برای «هاریکین» نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد سال شد، اما این جایزه را در سال 2002 برای درام پلیسی «روز تعلیم» گرفت. او در مقام کارگردان هم در سال 2002 اولین ساخته سینماییاش« آنتون فیشر» را ساخت.
واشنگن در کنار بازی در فیلمهای سرگرم کننده در آثار غیر متعارف و هنری هم بازی دارد. سال قبل «پرواز» او را دوباره نامزد دریافت جایزه اسکار کرد.« 2 اسلحه» کمدی اکشن تازه این بازیگر است که هفته قبل به روی پرده سینماهای آمریکای شمالی رفت. دنزل واشنگتن در گفتوگوی اینترنتی زیر درباره بازیگری، هنرمندان سیاه پوست و خانواده صحبت میکند.
یک بار بازیگری را به نگارش یک کتاب تشبیه کردید .هنوز هم همین عقیده را دارید؟
بله . کار ما بازیگران کمتر از کار نویسندگان نیست، ما هم مثل آنها دست به خلق موجودات مختلف میزنیم. تنها تفاوت ما در این است که آنها این کاراکترها را روی کاغذ ترسیم میکنند و ما آنها را جلوی دوربین زنده میکنیم. بازیگری چیزی شبیه این است که از شما میخواهند به کاراکتری جان بدهید. شما هم آن را مثل یک کتاب قطور در معرض دید و قضاوت تماشاچی میگذارید.
شما یک بازیگر سیاه پوست هستید. این مسئله مشکلی برایتان به وجود نیاورده است؟
همیشه به سیاه پوست بودنم افتخار کردهام. اما مسئله فقط این نیست که من یک رنگین پوستم. این به پس زمینه فرهنگی و تاریخیام بر میگردد. هر آدمی یک رنگی دارد و آدمها را نباید بر اساس رنگ و پوستشان قضاوت کرد. ما رنگین پوستان برای این که ثابت کنیم توانایی انجامکاری را داریم، باید دو برابر سفید پوستان تلاش کنیم و این ناعادلانه است. اما ما خودمان را در بسیاری از رشتهها ثابت کردهایم و دیگران را وادار به پذیرش واقعیت حضورمان کردهایم. با این حال، انجام این کار خیلی سخت بوده است.
کدام نقش را هنوز جلوی دوربین بازی نکردهاید و دوست دارید که بازی کنید؟
کاراکترهای داستانهای ویلیام شکسپیر. البته در دبیرستان که بودم یک بار نقش اوتللو و ریچارد سوم را بازی کردم. خیلی دوست دارم همین نقشها را جلوی دوربین بازی کنم. البته نقشهای دیگری هم هست که دوست دارم در آنها ظاهر شوم. ولی دلیلی نمیبینم تک تک آنها را اسم ببرم.
زندگی در شهر لسآنجلس را دوست دارید؟
اصلاً ! شهر شلوغ و بی در و پیکری است. زندگی در یک محیط آرام را ترجیح میدهم. به همین دلیل در لس آنجلس خانه نخریدم. تنها زمانی به این شهر میروم که کار داشته باشم.اگر مواردی مثل بازی در فیلم، امضای قرارداد کاری و یا شرکت در مراسمهای سینمایی و افتتاحیه فیلمها نباشد، پایم را هم به این شهر نمیگذارم.
بازیگری زندگی شماست؟
خیر. نمیدانم چه کسی اولین بار این جمله را گفت و بزودی شعار بسیاری از بازیگران شد. البته بازیگری برایم اهمیت خیلی زیادی دارد و وقتی جلوی دوربین هستم حس میکنم زندهام و دارم کار خلاقی انجام میدهم . یک سری از فیلمها را به این دلیل قبول میکنم که فیلمنامه و شخصیتهایی قوی دارند. یک سری دیگر را فقط برای گذران زندگی و کسب درآمد بازی میکنم. البته برای هر دوی این نوع فیلمها وقت میگذارم و آنها را جدی میگیرم. اما برای من بازیگری زندگی نیست. زندگی من خانوادهام است که آن را با هیچ چیز عوض نمیکنم. بازیام در فیلم های معمولی و کسب درآمد هم برای این است که وضعیت بهتر و راحتتری برای خانوادهام فراهم کنم.
کار بازیگری سخت است؟
اگر آن را سخت بگیرید بله. اما اگر با آن برخورد راحتی داشته باشید، بازی در فیلمها هم راحت میشود. کار سختی نیست . نقشی به شما پیشنهاد میشود. بر روی آن تمرکز می کنید و درباره شخصیت خود در آن تحقیق میکنید. جلوی دوربین میروید و حس و درک خود از نقش و کاراکتر را به نمایش میگذارید. احتمالاً کارگردان یکی دو تذکر به شما میدهد و صحنه فیلمبرداری میشود. شما لباس عوض میکنید و به خانه میروید! میدانید نکته شگفتانگیز در ارتباط با بازیگری و فیلمها چیست؟ زمانی که کارتان تمام شد و فیلم به نمایش عمومی درآمد، آن فیلم دیگر متعلق به مردم است و شما مالک آن نیستید.
*با وجود یک زندگی خانوادگی پر مسئولیت و چهار فرزند، هنوز هم از بازیگران پرکار هستید.
خب، با داشتن این تعداد فرزند مجبورم کار بیشتری کنم تا نیاز مالی نداشته باشم و بتوانم خانوادهام را از نظر اقتصادی بچرخانم! البته همه تلاشم را میکنم تا یک وقفه چند ماهه بین زمان فیلمبرداری فیلمهایم بیندازم تا بتوانم وقت بیشتری را به خانواده اختصاص دهم.
*در هالیوود به عنوان یک مرد خانواده معروف شدهاید و بسیاری از زندگی خانوادگی با دوام شما ابراز تعجب کردهاند.
همسر وفادار و مهربانی دارم که همیشه در کنارم است. او شرایط مرا خیلی خوب درک کرده و سعی می کند در کارهایم کمکم کند. در عین حال، به جادوی سفر اعتقاد دارم و باورم این است که مسافرتهای خانوادگی کمک خیلی زیادی به تداوم ارتباطات خانوادگی میکند. این سفرها باعث میشود جمع اعضای خانواده به یکدیگر نزدیکتر شده و با مسائل و مشکلات هم آشنا شویم. الان بیش از بیست سال است که زیر یک سقف زندگی میکنیم.صحبتهایی که با هم میکنیم. بازخوردهای خود را به نمایش میگذارد و باعث صمیمیت و مهربانی بیشتری میشود.
*چه چیز بازیگری است که هنوز هم شما را مجذوب خود میکند؟
جادوی آن. خلق این جادو بسیار لذت بخش و مفرح است. شما در جلوی دوربین به یک موجود خیالی جان میدهید و آن را به نمایش میگذارید. تک تک اجزاء این کاراکتر را خلق میکنید و درکنار هم میچینید. چرخشهایی را در معرض دید مردم قرار میدهید که انتظارش را ندارند و پیشبینیشان نمیکنند. به همین دلیل است که قبل از اکران عمومی فیلمهایم، دوست ندارم درباره کاراکتری که در آنها بازی کردهام صحبت کنم. احساس میکنم برای تماشاگران بسیار خسته کننده است که درباره کسی چیزی بشنوند که هنوز او را ندیدهاند و نمیدانم چهجور آدمی است.
احساس میکنم رمز و راز خاصی در کار ما بازیگران وجود دارد. ما تمام تلاشمان را میکنیم تا همه چیز را درباره کاراکتری که بازی می کنیم بدانیم. ولی در جلوی دوربین تمام آنها را به نمایش نمیگذاریم. در عین حال، تماشاچی نباید از کارهایی که ما برای نزدیک شدن به نقش انجام میدهیم، چیز زیادی بداند. دانستن همه چیز درباره کار ما باعث خراب شدن اوضاع میشود و آن جادو و رمز و راز را باطل می کند. اگر تماشاچی متوجه شود ما چگونه کارمان را انجام داده و جلوی دوربین ظاهر می شویم، دیگر تماشای بازی ما برایش جذابیتی نخواهد داشت. هرچه آن ها کمتر بدانند، قدرت کار و تاثیرگذاری ما بیشتر می شود و میتوانیم آنها را غافلگیر کنیم. برای کسی که اطلاعات زیادی درباره فیلم و بازیگری دارد، تماشای فیلمها جذابیت خیلی زیادی ندارد و او را ذوقزده نمیکند.
الهام بخش شما در بازیگری چیست؟
همه چیز. هر چیزی که مرا به وجد بیاورد، میتواند الهام بخش من هم باشد. دوست دارم وارد مکانها و موقعیتهای تازه شوم و چیزهای تازهای را تجربه کنم که تا دیروز آشنایی با آنها نداشتهام. دنبال چیزهای خاص هستم که خیلی شبیه چیزهای دیگر نیستند. من در تئاتر کار کردهام و آموخته این رشته هستم. به همین خاطر، وقتی جوانتر بودم همیشه به دنبال امکانات و فرصتهای تازه بودم و از برخورد با ناشناختهها واهمهای نداشتم. نگران این نبودم که حالا چه خواهد شد و چه وضعیتی پدید خواهد آمد. از روز اول کارم بر این باور بودم که شکست بخشی از رشد و تکامل است. اگر شکستهای کوچک و بزرگ را تحمل نکنی، فرصتی هم برای ادامه یک کار بهتر پیدا نخواهی کرد.
*کارنامه کاریتان را چگونه ارزیابی میکنید؟
چه می توانم بگویم؟ شما در هر حرفه و رشته کاری که باشید، میخواهید چیزهای متفاوت را تجربه کنید و به سراغ چیزهای ناشناخته بروید. در عین حال، میخواهید کارتان را هم به شیوههای تازه و متفاوت انجام دهید، این روحیه تازه گرایی را دوست دارم. تلاش کردهام در کارنامه هنریام به آن وفادار باشم. این مسئله چالشهای تازهای را پیش رویتان قرار میدهد. نمیخواهم یک نقش را چند بار جلوی دوربین تکرار کنم و مجبور به این کار هم نیستم.
*دریافت جایزه اسکار توسط شما، جان تازهای به هنرمندان سیاه پوست داد.
هالیوود نمیتواند ما را نادیده بگیرد و بالاخره مجبور شد هنر سیاه پوستان را به رسمیت بشناسد. همه ما تلاش زیادی کردیم تا ثابت کنیم با هنرمندان سفید پوست برابر هستیم. سالهای سال هالیوود سعی داشت ما را نادیده بگیرد و نقشهای کم اهمیت و فرعی به ما بسپارد. اما همانطور که ما در جامعه حضور پر رنگ و تعیین کنندهای داریم، در سینما هم این موضوع باید به نمایش در میآمد. موفقیت من نتیجه و حاصل کار جمعی و بی وقفه هنرمندان نامدار و ناشناس سیاه پوستی است که طی دهههای گذشته خون دل خوردند و با وجود تمام بیمهریها به کارشان ادامه دادند و عقبنشینی نکردند.