بیست و چهارمین برنامه «راز» با موضوع «مردانی برای تمام فصول» با حضور مصطفی رزاق کریمی در بخش اول پیگیری شد. بخش دوم «راز» نیز به موضوع«تاریخ ناگفته آمریکا» با حضور مجازی شان‌علی استون فیلمساز آمریکایی اختصاص داشت.

به گزارش سرویس فرهنگی مشرق به نقل از تسنیم، مصطفی رزاق کریمی که مستندی با موضوع «خاطرات مردانی برای تمام فصول» و درباره جانبازان شیمایی در اتریش و آلمان ساخته بود، در خصوص آن گفت: ما به عنوان اثر توجه نداشتیم و بیشتر نام آن را از درون موضوع گرفته‌ایم. همیشه وین اتریش طوری است که امکان دیدن چند فصل را در یک ماه هم دارید و با حضور جانبازان شیمیایی وین برایم رنگ و بوی دیگری پیدا کرده بود.
 
وی ادامه داد: من در آن زمان تهیه کننده اجرایی فیلم «خاکستر سبز» حاتمی‌کیا بودم. من تنها دوبار مجری طرح بودم و بیشتر کارگردانی انجام می‌دادم و این کار را به دلیل علاقه به حاتمی کیا انجام دادم.



رزاق کریمی اظهار کرد: من با رشته معماری شروع کردم که بعدها با سینما مکمل شدند. من با ایرانی‌ها در تماس نبودم چون موقعیت مالی من سخت بود و می‌خواستم سریع برگردم و از طرفی هم تاریخ اتریش را که به موسیقی و تئاتر معروف است بشناسم. سعی داشتم بیشتر با طیف‌های مختلف انسانی آشنا شوم. من با قضیه جنگ ایران محتاطانه برخورد می‌کردم و بسیار ترسو بودم تا اینکه یکی از دوستان جراحم خبر آمدن جانبازان رزمنده به اتریش داد و خواست که به آنها کمک کنم و قبول کردم.
 
این مستندساز افزود: به عنوان داوطلب قبول کردم که 5 صبح برای کمک به جانبازان بروم و هنوز جانبازان شیمیایی نیامده بودند و البته به خاطر ظاهرم دیدگاه خوبی نسبت به من نداشتند تا اینکه محمد شمس‌الدین که جانباز بود، به من گفت که دستپخت خوبی دارم و من بسیار خوشحال شدم. بعدها به دلیل تسلطم بر زبان آلمانی سعی کردم برای عمل جانبازان حضور داشته باشم.
 
رزاق کریمی ادامه داد: به نظرم باید غرور ایرانی بودن خود را در آنجا کنار بگذاریم و اجازه دهیم دیگران درباره ما نظر بدهند. در اتریش، آلمان و ایتالیا به نظرم ایرانی‌ها موفق هستند اما به لحاظ شخصیتی تضادهای بسیاری با خودشان دارند و نمی‌توانند جایگاه خودشان را در آن مملکت پیدا کنند و فاقد این نیرو هستند که بتوانند درباره کشورشان صحبت کنند. مثلا ممکن است به رسومی در ایران اهمیت ندهند اما به یکباره برایشان این رسوم در آنجا مهم شود.
 
این مستندساز جنگ تصریح کرد: معتقدم ایرانی‌ها باید بتوانند این تعادل را ایجاد کنند اما مشخص بود ایرانیان در فضای آنجا زندگی نمی‌کنند بلکه بیشتر میان خودشان زیست می‌کنند. معتقدم ایرانیان الگو، باید بتوانند با اطلاعات فراوان خود با مردم ارتباط برقرار کنند و این طور می‌تواند از فرهنگ و مذهب خود دفاع کند.
 
طالب زاده گفت: این کار درباره تاریخ جنگ و حمله شیمیایی عراق به ایران و با کمک کشورهای اروپایی است. شما می‌توانستید با تسلطی که به زبان آلمانی دارید با دکترهای آلمانی ارتباط برقرار کنید و چرا این کار را قبول کردید؟
 
رزاق کریمی پاسخ داد: حاتمی‌کیا در سال 1990 برای هفته فیلم به اتریش آمده بود و همان جا به سرعت با هم آشنا شدیم و خاطراتم را از روزهایی که با مجروحان شیمیایی بودم برای ایشان گفتم و حاتمی‌کیا تصمیم به ساخت فیلم «خاکستر سبز» گرفت. بعد از سه ماه از من خواست که برای «از کرخه تا راین» به او کمک کنم.
 
طالب زاده خطاب به رزاق کریمی بیان کرد: اولین هواپیمای جانبازان شیمیایی را به کشوری مثل اتریش فرستادیم که در جنگ جهانی اول سابقه جنگ‌های شیمیایی داشته است و شما آنجا شاهد این مسأله بودید. ظاهرا همان شب اول دکتر فایلینگر به هواپیما می‌رود و شما کنار ایشان می‌روید تا خاطراتش را مرور کند.
 
رزاق کریمی گفت: تا قبل از ورود مجروحان شیمیایی به اتریش این مسأله را شایعه می‌دانستند و می‌خواستم خودم جلو بروم. در این زمان ترس من پاک شده بود و مرید این بچه‌ها بودم. در فرودگاه به سرعت فیلم را شروع کردم و هواپیما جایی فرود آمد که پر از نورپردازی و دور از باند فرودگاه بود.
 
این مستندساز تشریح کرد: هیچ کدام از خبرنگاران و رسانه‌ها در اتوبوس قضیه شیمیایی‌ها را باور نمی‌کرد اما وقتی ماسک برای ما آوردند، این باور به تدریج به وجود آمد. بوی ضد عفونی کننده‌ها، ناله‌ها و ضجه‌ها تکان دهنده بود و مثل یک سالن تئاتر بدون صندلی بود که همه با برانکارد آنجا بودند. تا اینکه آقای اشمیت که برای شبکه orf اتریش بود از پرفسور فایلینگر پرسید که این زخم‌ها چیست؟ پرفسور گفت: مطمئنا این زخم ترکیبی شیمیایی است اما نوع بمب آن را نمی‌دانم.
 
وی افزود: مجروحان شیمیایی با اوضاع خوب و وخیم را جدا کردند و بعد شب دوربین را کنار گذاشتم و به بیمارستان رفتم و از همان جا داستان‌ها شروع شد و هر کدام شرایط وحشتناک و قصه متفاوتی داشتند.
 
رزاق کریمی با گلایه گفت: وقتی فیلم یا سریالی در ایران ساخته می‌شود، از طرف مسئولان از بازیگران تقدیر می‌شود. این فیلم پخش شد و قهرمانان واقعی این رزمنده‌ها بودند که گرما را جلوی دوربین تحمل کردند اما این‌ها امروز مدعی نیستند و منت نمی گذارند. وقتی این فیلم تمام شد، هیچ تقدیری از رزمنده‌ها به عنوان بازیگران و قهرمانان زنده ما تقدیر نشد. حتی امروز هم برنامه زنده‌ای برای جمع کردن و تقدیر از این بچه‌ها صورت نگرفته است. آنها نیاز به تقدیر ندارند بلکه ما نیاز داریم چون زندگی ما را نجات و زندگی مان را تغییر دادند.
 
رزاق کریمی تصریح کرد: به نظرم از لحاظ فرهنگی کار زیادی انجام نداده‌ایم. بعضی‌ها منت این را می‌گذاشتند که ما برای جنگ کار کرده‌ایم اما به نظرم این افتخار است و باید خجالت زده باشیم که چرا این قدر کم کاری کرده‌ایم. هر چقدر کار کنیم، کم است.
 
وی افزود: در سال 1915 حدود 124 هزار تن گاز خردل استفاده شد اما بازرسانی که به کشورمان آمده بودند، گفتند فقط حدود 1800 تن گاز خردل و 140 تن گاز تابن استفاده شده است. بچه 16 ساله‌ای شیمیایی شده بود و دکتر می‌گفت: سن این بچه کم است اما ریه‌هایش 80 ساله است و این در نسل‌های بعد ادامه خواهد داشت.
 
شاهکار آوینی در «شهری در آسمان»

 
رزاق کریمی توضیح داد: من در آموزش و پرورش اتریش بودم و جزو دروس اتریش 7 قسمت فیلم ساختم و می‌خواستم حقیقت را به بچه‌ها نشان دهم. به نظرم فیلمسازی نوعی حدیث نفس است و باید محتوای فیلم با ایدئولوژی صاحب اثر یکی باشد و اگر این طور نباشد، بسیار خطرناک است. ما آقای آوینی را با فیلم«شهری در آسمان» داریم که به نظرم اثری شاهکار درباره خرمشهر است. متأسفانه نتوانستیم این کارها را ارائه دهیم و رایزنی‌های ما هم برای ارتباط با مردم خارج به جایی نرسیده است.
 
وی در پایان گفت: هنوز کارگردانان بزرگی مثل اسپیلبرگ درباره جنگ فیلم می‌سازند اما ما با اینکه فاصله زیادی از آن سال‌ها نداریم و به گفته خارجی‌ها یک زمین لرزه بزرگ بود، کم کاری کرده‌ایم.
 
شان‌استون: تولید «تاریخ ناگفته آمریکا» در 5 سال
 
بخش دوم برنامه «راز» با شان علی استون به عنوان مهمان مجازی برنامه ادامه پیدا کرد.
 
طالب زاده خطاب به شان استون گفت: به چه دلیل پدرتان «تاریخ ناگفته آمریکا» را الان ساخته است؟
 
شان استون پاسخ داد: حدود 5 سال طول کشید تا این فیلم ساخته شود. پروژه عملی این فیلم از سال 2009 شروع شد و پدرم فیلمی درباره جرج بوش و تاریخ آمریکا را ساخت. فکر می‌کنم از شرایط آمریکا و اینکه این کشور به سمت نظامی گری می‌رود، ناراضی بود.
 
طالب‌زاده با طرح سوالی گفت: چه مدت مشغول تدوین این فیلم بودید و عکس العمل‌های پخش این فیلم در خارج از کشور چگونه بوده است؟
 
روشنفکران حامیان «تاریخ ناگفته آمریکا»

استون در پاسخ عنوان کرد: این فیلم مخاطبان خوبی داشت و تأثیر خوبی بر جامعه آمریکا گذاشت اما دولت آمریکا پاسخ خوبی به آن نداد. پدرم کتابی در این خصوص نوشته و یکی از پروفسورهای آمریکا با او همکاری داشته است. این فیلم در محافل روشنفکری آمریکا مورد توجه قرار گرفت اما در سطح دولتی به آن توجه نشد.
 
شان استون درباره «بات سا» که در اینترنت پخش شده بود، گفت: من در یک برنامه تلویزیونی درباره «توهم توطئه» حضور داشتم و یکی از مجریان برنامه بودم و فرماندار یکی از ایالت‌های آمریکا آنجا حضور داشت. پس از سه بار پخش این برنامه، تصمیم به پخش اینترنتی آن هم گرفتیم و پخش آن را ادامه دادیم.
 
«تاریخ ناگفته آمریکا» مردم را آگاه کرد

طالب زاده خطاب به استون گفت: مردم آمریکا چه نیازی به شوی «بات سا» دارند؟
 
شان علی استون گفت: درحال بررسی تأثیرات برنامه هستیم و بسیاری از مردم در حال آگاه شدن نسبت به واقعیت‌ها هستند و ما مخاطبان بسیاری داریم. ساخت این مجموعه نوعی ادامه علاقه‌ام به فضای سیاسی است. من توانستم با مهمانی ارتباط داشته باشم که در رسانه‌های اصلی آمریکا اجازه صحبت ندارند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس