کد خبر 20043
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۸۹ - ۱۱:۰۴

اين همه که گفتم مهم بود اما اهم اين است؛ 9 دي نزديک است. خواهرم، برادرم، 9 دي را، 9 دي را، 9 دي را...

يکم:

 روزگاري 2 تن از همين چند نفر سران فتنه (در اينجا منظور از «نفر» واحد شمارش شتر نيست!) يکي سکاندار قوه مجريه بود و ديگري، روي صندلي جگري آن روزهاي مجلس تکيه داده بود و هنوز انديشمند فارين پاليسي نشده بود؛ به اين دليل که از 4 نفر، پنجم شده!

القصه! آنها با راي مردم تکيه بر اين پست‌ها زده بودند اما همين که پست شدند و فتنه کردند، مردم دست رد بر سينه‌شان زدند. از روز 22 خرداد 88 بگير تا روز 22 بهمن سال 80 و اشک و در اين 8 ماه تاريخي، بي‌شک يوم‌الله، «9 دي» بود که مردم لعن و نفرين فرستادند بانيان فتنه را. آنچه در اين ميان ستودني است، بصيرت ملت است که با کسي عهد دائم نبسته و به کسي چک سفيد نداده است. ملتي که از قوم حجاز بهتر است، روزي در بازي‌دراز و دگر روز در 8 ماه دفاع مقدس، جز با «علي» عهد اخوت نبست. پس تا حاکم، «علي» است و تا رهبر «حضرت سيدعلي» است، بصيرت ما هم حکومتي است.

دوم:
ديروز در راه بهشت‌زهرا گذرم به «پل جواديه» افتاد. آنقدر زيبا بود که ستودم همت شهرداري تهران را. از همين جا بوسه مي‌زنم همت مديران شهري را بابت احداث پل جواديه که از ترافيک اين بخش جنوب شهر تا حد بالايي گره‌گشايي مي‌کند. حاشيه پل اما پرچم‌هاي سياه ماه محرم به نشانه عزا چشم‌نواز بود. فقط اينکه اگر آرم شهرداري را مقداري کوچک‌تر هم روي اين بيرق‌هاي مشکي نصب مي‌کردند، باورم هست، باز هم مردم ملتفت مي‌شدند که اين نشانه‌هاي عزا، کار شهرداري است و نه هيچ ارگان و نهاد ديگري.

سوم:
هنوز روي پل جواديه بودم که روشن کردم راديوي ابوقراضه کارواش نرفته‌ام را. صداي گزارشگر مي‌آمد و مردمي که راضي بودند از نخستين روز طرح هدفمندي يارانه‌ها. تک و توکي هم اگر گله بود، به راحتي قابل حل مي‌نمود. نکته اصلي اينجا بود که مردم، عزم جزم دولت را براي اصلاح ساختار اقتصادي کشور مي‌ستودند. من نيز از همين جا بوسه مي‌زنم دست دولتمردان خدوم دولت عدالت‌محور را. فقط کاش اين عزل‌و‌نصب‌هاي بي‌هنگام، بي‌هنگام نمي‌بود تا شيريني کام ملت را از اين هم بيشتر مي‌کرد.

 چهارم:
اندکي بعد از پل جواديه به قصد خريد روزنامه‌اي توقفي کوتاه کردم جلوي دکه‌اي و فهميدم که علي لاريجاني، رياست محترم مجلس شوراي اسلامي، تماس تلفني خود با مهندس موسوي را تکذيب کرده‌اند. تا همين حد هم جاي شکر و تشکر از ايشان هست اما کاش اين تکذيبيه در همان روزهاي فتنه اعلام مي‌شد. کاش!

پنجم:

 شبا هنگام از طريق رسانه‌ ملي فهميدم که رياست محترم دستگاه قضا، با ارعاب‌کنندگان با سلاح سرد قصد برخورد جدي دارند، آن هم در حد اعدام! سپاس گفتم خدا را و بيش از پيش مطمئن شدم و دلم گرم شد، حالا که دستگاه قضا با سلاح‌ سردي‌ها مي‌خواهد به عدالت، حق ايشان را کف دستشان‌ بگذارد، لابد با عاملان و آمران فتنه 88 هم برخوردي سخت و خشن خواهد داشت.

همان پنجم:

 منازعه و اختلافي ميان اصولگرايان اگر هست، اي خوشا «رقابت براي خدمت» باشد که اغلب چنين است. ما خوشحاليم که سران اصولگرا دعوايشان سر خدمت به ملت است، نه مثل کارگزاران و مشارکت براي چاپيدن ملت. ما خوشحاليم که سران اصولگرا مي‌خواهند روي همديگر را کم کنند که کجاي کاري، من بيشتر از تو خدمت مي‌کنم. ما در اينجا کاري با نيت اين برادران نداريم، سود اين خدمت به جيب ملت مي‌رود يعني در حساب جمهوري اسلامي واريز مي‌شود.

ششم:
همان شب قبل از خواب و در خلوتي با خودم ديدم لازم است عذري بخواهم از رياست محترم قوه قضائيه. معذرتخواهي از آن رو که 2 باري از طريق جرايد و نيز رسانه ملي باخبر شدم، خود و وبلاگم «قطعه 26» وقت شريف و البته ضيق جناب آملي‌لاريجاني را در 2 سخنراني مجزا گرفته‌ايم. اين حقير کوچک از حضرت قاضي‌القضات بابت اين تصديع اوقات، پوزش مي‌طلبم.

 هفتم:

 مدتي است که «روزخند» ننوشته‌ام و دستي به طنز نبرده‌ام.
 هشتم:
هم الان 10 روزي است که وبلاگم «قطعه 26» فيلتر شده و چند روزي است که از فيلتر شدن وبلاگ تعدادي ديگر از همسنگرانم مي‌گذرد. خاک، عمرا سرد باشد که ما هنوز داغداريم!
 نهم:
اين همه که گفتم مهم بود اما اهم اين است؛ 9 دي نزديک است. خواهرم، برادرم، 9 دي را، 9 دي را، 9 دي را... .

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس