
به گزارش مشرق به نقل از پايگاه 598، حجت الاسلام و المسلمين عليرضا پناهيان طي سخناني که در دهه اول محرم الحرام و در هيئت محبين اهل بيت قم با موضوع "آئين ولايت مداري" برگزار گرديد به تشريح مباني ولايتمداري و الزامان و موانع در اين موضوع پرداختند. متن زير چکيده اي از سخنان روز سوم ماه محرم الحرام، ايشان مي باشد .
مقدمه
مسئله ولايت قبل از اينکه يک مسئل? شرعي باشد يک مسئل? عقلي است و ما نبايد با مسئله ولايت صرفاً به عنوان يک مفهوم معنوي برخورد کنيم.
به اين معنا که خداوند متعال بر انسانها حق دارد و هم? حقوق عالم مربوط مي شود به حق خدا بر بندگان. طبيعي است اگر خداوند فرماني بدهد همه بايد اجرا کنند.
از جمله فرامين مهم خدا امر ولايت است. ولايت مداري يک امر عقلاني است و براى جامع? الهى، عقل، ولايتمدارى را واجب مى کند.
اگر جامعه ولائى باشد آداب ولايت مداري چيست؟
ولايت مداري يک نوع زندگي اجتماعي است. تدبيرى است عاقلانه براي سامان دادن به حيات اجتماعى. حتي بدون وحي و نبوت هم شما مي توانيد تصور معقولي از ولايت داشته باشيد.
شيوه هاى حکومت بر مردم بدون ولايت
اولين نکتهاى که بايد به آن توجه کرد اين است که آيا راهي براي زندگي اجتماعي غير از ولايت وجود دارد؟
در طى قرون و اعصار شيوههايى که بر اساس آن مردم بتوانند زندگى اجتماعى خودشان را سامان بدهند بسيار محدود بوده است. و شايد بيشتر از سه يا چهار شيوه نتوان ذکر کرد.
دو نوع اساسى وجود دارد براى ادار? امور بشر.
1. ديکتاتورى
در جامعه انسانهايى ديکتاتور مآبانه بر ديگران حکومت کنند.
اين نظامها مشهور هستند به"نظام هاى ديکتاتورى" که يک نفر يا يک گروه خاص بر مردم حکومت مى کنند. و در طول تاريخ از اين مدل بسيار استفاده شده است. امير المؤمنين (ع) اين مدل حکومت را بر هرج و مرج، ترجيح مى دهد، در آنجا که مى فرمايد "جامعه بايد اميرى بايد داشته باشد؛ بارّ يا فاجر" يعنى با بى نظمى نمى توان زندگى کرد و بايد حکومتى در جامعه باشد و اصلا امکان ندارد جامعه با هرج و مرج اداره شود.
2. دموکراسى
مردم خودشان بر سرنوشت خودشان حاکم باشند و تعيين کنند که چه کسانى بر آنها حکومت کنند. اين نظام، به نظام دموکراسى مشهور است.
مليونها کشته وغارتها و چپاولها تجارب حکومتهاى دموکراسى است.
اين امکان وجود ندارد که مردم بر سرنوشت خودشان حاکم باشند. در جريان حکومت مردم بر خودشان لايههاي نفوذ پديد مي آيد؛ باندهاي مافيايي قدرت شکل مي گيرد و سرمايه داران و پول داران و زورمندان به صورت هاي گوناگون از اين ناحيه به بهانه و به اسم رأي مردم بر مردم حکومت خواهند کرد و يا به صورت لايههاي نفوذ سياسي بر هر جامعه مسلط خواهند شد.
علامه طباطبايي رضوان الله تعالي عليه در تفسير آيه 200 سوره آل عمران نوشتند که دموکراسي بدتر از ديکتاتوري است. در ديکتاتوري معلوم است چه کسي ظلم مي کند اما در دموکراسي معلوم نيست. در دموکراسي خيلي آبرومندانهتر از ديکتاتوري ظلم مي شود. ديکتاتورها بي آسيب تر و بي ضررتر در دموکراسي ظلم مي کنند. در دموکراسى شخصى را به نام رئيس جمهور قرار مى دهند او همانند عروسک روى صحنه است و آن ديگران هستند که پشت صحنه او را اداره مى کنند. حکومتى مثل صدام بهتر از حکومت آل سعود است. تجرب? بشري اثبات مى کند که حکومتهاي دموکراتيک بعد از يک مدتي نصيب لابيها و نفوذيها مي شود.
به عنوان نمونه، آمريکا مهد دموکراسى است، هيچ کشورى نمى تواند بگويد که در آزادى به معناى دموکراسى و حقوق بشر از آمريکا جلوتر هستم. دموکراسى که نتيجه اش يک ميليون کشت? بى گناه در عراق است.
و اين جنايتها از دل دموکراسى در مي آيد. دموکراسى يعنى پنج ميليون صهيونيسم بر مردم آمريکا حاکم باشند؛ دموکراسى يعنى حکومت مطلق? ديکتاتورى باندها و نفوذهاى پشت پرده.
چه فرقي در ديکتاتوري يک فرد با ديکتاتوري يک گروه خاص است؟
وقتي يک گروه خاص به بقيه زور بگويند مي شود ديکتاتوري چه به صورت دموکراسي پنهان چه به صورت ديکتاتوري آشکار. وقتى ما مي گوييم مرگ بر آمريکا يعنى مرگ بر همين دموکراسى آمريکا. در آمريکا مى گويند ما بسوى دولت آزاد حرکت مى کنيم، مقام معظم رهبري فرمود ما به سوي دولت اسلامي حرکت مي کنيم هر مشکلي هم در کشورمان داريم بخاطر نامسلماني خودمان است هر چه نظامات و ساختارها اسلامي تر بشود، وضع بهتر مي شود.
ما تا اين مسئله را در جهان جا نيندازيم امام زمانمان نمي آيند ، امام زمان عليه السلام فرجشان بعد از يأس است يأس يعني چه؟ يعني هيچ راهي وجود ندارد براي زندگي کردن جز ولايت.
اصطلاح غلط "دموکراسى اسلامى"
مقام معظم رهبري فرمودند نگوييد دموکراسي اسلامي اصلاً اينجا دموکراسي نيست؛ بگوييد مردم سالاري اسلامي؛ بگوييد مردم سالاري ديني. مردم سالاري با دموکراسي فرق مي کند اگر فکر مي کني که راهي جز ولايت وجود دارد اين تصور تو مانع ظهور آقا امام زمان مي شود چون تصور غلطي است. مي خواهيم نگاه بکنيم به بعد عقلاني نظام ولايي بدون کتاب، بدون وحي و نبوت، بدون روايت و حديث، بدون بحث حق ائم? هدي عليهم السلام بر ما، بدون "فارجعوا فيها الي رواة حديثنا". اگر شما عقلاني بودن ولايت را بتوانيد براي خودتان اثبات کنيد اتفاق مبارکي که خواهد افتاد اين است که آداب ولايت مداري فراگير مي شود.