اميد حسيني در يکي از مطالب اخير وبلاگ "آهستان" با اشاره به حواشي به وجود آمده درباره پخش تصوير حضرت ابوالفضل(ع) در سريال مختارنامه و اعتراض آيت الله وحيد خراساني به اين مساله، به بررسي نوع رويکردهاي اين مرجع تقليد و واکاوي مواضع چندين سايت درباره اظهارات آيت الله وحيد خراساني پرداخت.
نويسنده وبلاگ آهستان در بخشي از مطلب خود نوشت:
در روزهاي گذشته همزمان با انتشار اخباري مبني بر نمايش چهره حضرت عباس (ع) در سريال مختارنامه، شاهد واکنش بسيار شديد آيت الله العظمي وحيد خراساني بوديم. البته از چندي قبل موضوع نمايش چهره حضرت ابوالفضل، به نگراني بسياري از مردم و حتي کاربران اينترنتي تبديل شده بود و اتفاقا علماي بزرگوار ديگري نيز در اين خصوص موضع گرفته بودند، اما نوع موضعگيري و اظهارات آيت الله وحيد، با ديگران فرق هايي داشت.
ايشان به صراحت عوامل سريال را تهديد کردند و حتي آنها را محروم از سعادت دنيا و آخرت خواندند! اين موضعگيري درباره افرادي بود که هيچ سوءنيتي درباره اهل بيت نداشتند و اتفاقا در سالهاي گذشته همه همت و سعي خود را معطوف به تبليغ راه و شيوه اهل بيت کردهاند. حال آيا شدت واکنش آيت الله وحيد، متناسب با اشتباه عوامل سريال مختارنامه بوده است؟
بدون تعارف و البته ضمن احترام به آيت الله وحيد خراساني، انتشار اين اظهارات بازتاب خوبي نداشت. اما با توجه به جايگاه مرجعيت و شخصيت خاص آيت الله وحيد، بسياري ترجيح دادند سکوت کنند و از کنار اين مساله بگذرند، اما سوالاتي در اذهان باقي ماند که اگر عوامل سريال مختارنامه با چنان نيتي، چنين واکنشي را ميبينند، پس چرا هتاکان به اهل بيت که روزگاري در روزنامههاي مملکت به صراحت عصمت و ولايت و شهادت اهل بيت را زير سوال ميبردند، مورد حمله آيت الله وحيد قرار نميگرفتند؟!
اظهار نظر درباره بزرگان و علماي شيعه کار آساني نيست، آنهم با نگاه سياسي و جناحي رايج و مخصوصا در اين اوضاع و احوال که گاهي مخالفين و دشمنان مرجعيت نيز از لج ولايت فقيه، مدافع مرجعيت ميشوند!
البته من با طرح عمومي سوالات هم مخالفم، چون اين سوالات اصلا با مباني عقيدتي آيت الله وحيد سازگار نيست. فکر ميکنم براي پاسخ دادن به اين سوالات، ابتدا بايد شخصيت آيت الله وحيد و دغدغههاي ايشان را تا حدودي بشناسيم. يکي از خصوصيات بارز آيت الله وحيد خراساني اين است که ايشان به شدت از رسانهاي شدن و تيتر شدن پرهيز ميکنند و اساسا با تبليغ و انعکاس عمومي مرجعيت و مخصوصا مرجعيت خودشان مخالف هستند.
البته در ماههاي اخير نام ايشان به کرات در رسانهها و سايتهاي اينترنتي منتشر شد که در آستانه سفر رهبر انقلاب به قم به اوج خود رسيد و بسياري از سايتهاي ضدانقلاب از مخالفت آيت الله وحيد با ملاقات با رهبري خبر دادند! بعد از پايان سفر هم، همان سايتها از عدم چنين ملاقاتي به عنوان برگ برنده خودشان ياد کردند که اين اظهارات ناشي از عدم شناخت دقيق آنها بود.
اين شايعات سرانجام باعث شد که عدهاي از حوزويان نيز به عدم ملاقات ايشان با رهبر انقلاب اشاره کنند و توضيحات و حتي گلايههايي را مطرح کنند. به عنوان مثال آقاي خسروپناه علت اصلي عدم ديدار آقاي وحيد با رهبري را ناشي از حساسيت خاص ايشان به امور اهل سنت دانست و آيت الله انصاري شيرازي نيز ضمن گلايه از آيت الله وحيد اظهار داشتند:«فتنه عجيبي بود. يدالله فوق ايديهم و هو القاهر فوق عباده. خداوند متعال، قاهر است و نقش آيتالله خامنهاي، بدون تعصب، انصافاً نقش بسيار خوبي بود. من – من گفتم، غلط کردم – بنده خيلي در اين روزها در تشويش هستم که چرا آقاي وحيد به ديدن آقاي خامنهاي نيامده؟ و اين واقعاً يک نقيصهاي شده است براي بيت ايشان!»
البته روزآنلاين با تقسيم بندي علما به مکاتب نجف و قم، مدعي مخالفت آيتالله وحيد با نظام اسلامي و ولايت فقيه شده است، اما بعد از انقلاب ما علما و مراجع زيادي داشتيم که چندان به سياست علاقهاي نداشتند و شايد نوع نگاهشان به ولايت فقيه با تفسير امام خميني تفاوتهايي داشت، ولي نه تنها با نظام اسلامي و ولايت فقيه مخالفت نکردند بلکه معمولا به مناسبتهاي مختلف اطلاعيه و بيانيه هم صادر ميکردند. اما به هرحال آيتالله وحيد علاقهاي به مسائل سياسي و اجتماعي نداشته و ندارند و به شدت از صدور بيانيه و اطلاعيه هم پرهيز ميکنند که اين مساله ربطي به مخالفت با حکومت و ولايت فقيه ندارد، چرا که دغدغه اصلي ايشان دفاع از کيان مذهب حقه شيعه و اعتقادات شيعي و مقابله و رد مذاهب چهارگانه اهل سنت است.
البته مراجع ديگري همچون حضرات آيات مکارم و سبحاني نيز به مسائل اهل سنت ميپردازند اما نکته اينجاست که حساسيت آن مراجع بيشتر مربوط است به فعاليت وهابيت اما آيتالله وحيد در سخنان خود به صراحت بزرگان اهل سنت را به چالش ميکشند و حتي بارها تاکيد کردهاند که طرف حساب او شيخ الازهر نيست، طرف حساب ايشان خود شافعي و ابوحنيفه و احمد بن حنبل هستند و آنها بايد سر از خاک بردارند و پاسخ او را بدهند!
ايشان حساسيت خاصي به مسائلي چون وحدت شيعه و سني دارند و اصولا منتقد طرح چنين مسائلي در جمهوري اسلامي هستند هرچند علنا با مساله وحدت مخالفت نميکنند و فتاوايي نيز مبني بر معاشرت و عيادت از بيماران اهل سنت از سوي ايشان صادر شده است.
البته متاسفانه با ورود و نفوذ عناصري مشکوک و فرصتطلب، گاهي فيلم و متن سخنان ايشان منتشر و واکنشهايي را در ميان اهل سنت کشور ايجاد ميکند. يکي دو سال پيش بود که انتشار سخنان ايشان در روز شهادت امام جعفر صادق، حساسيتهاي زيادي را در ميان اهل سنت به وجود آورد که دفتر ايشان مجبور شد با طرح پرسش و پاسخي، آن را جبران کند!
چند ماه قبل نيز بسياري از روحانيون و طلاب فعال در عرصههاي مختلف استان سيستان و بلوچستان براي بررسي مسائل و مشکلات آن استان به قم آمده بودند. يکي از گلايههاي مطرح شده توسط آنها، شکايت از نوع فعاليت برخي مبلغان اعزامي آيت الله وحيد به استان سيستان بود!
يکي ديگر از دغدغههاي ايشان اهميت برگزاري باشکوه عزاداريهاي محرم، صفر، ايام فاطميه و نيز شهادت امام جعفر صادق هست. ايشان در خصوص نوع عزاداري هم نظرات خاص خودشان را دارند، به همين منظور در سال 86 و در واکنش به نظر برخي علما و مراجع (؟!) سخنان تندي را ايراد کردند!
البته من در صدد قضاوت درباره اين مسائل نيستم، اما حرفم اين است که حساسيتهاي آيتالله وحيد در اين چارچوب هست و ربطي به مسائل سياسي و اجتماعي ندارد. حال دست و پا زدن سايتهايي چون جرس و روزآنلاين و … را درباره عدم ديدار آيت الله وحيد با رهبري به ياد آوريد و ببينيد آيا آنها حقيقتا شناختي از آيت الله وحيد دارند يا نه؟ و آيا اصلا نسبتي و رابطهاي بين اعتقادات سياسي، اجتماعي و ديني آنها با آيت الله وحيد وجود دارد؟ جالب اينکه آقاي مهاجراني به عنوان مسئول سايت جرس، اخيرا يادداشتي را در مدح و منقبت مولوي عبدالحميد نوشته و او را اسلام شناس بزرگ و چهره درخشان دنياي اسلام خوانده است، در حالي که آيت الله وحيد اصلا و ابدا به چنين اشخاصي اعتقاد ندارد!
اينکه ميگويم اظهار نظر سايتهاي ضدانقلاب و حامي جريان فتنه درخصوص آيت الله وحيد ناشي از عدم شناخت آنهاست، به همين خاطر است. وقتي آيت الله وحيد تا اين اندازه نسبت به مسائل اهل سنت در کشور شيعه حساس هستند، چگونه حامي جرياني ميشوند که در ايام تبليغات انتخاباتي قول وزارت و وکالت را به سنيها ميدهند؟!
پس آيتالله العظمي وحيد خراساني را بايد با در نظر گرفتن چنين ويژگيهايي شناخت و از عدم موضعگيري ايشان در فلان مساله سياسي نبايد شکايت کرد. چون اصلا سابقه نداشته که ايشان در اين قبيل مسائل موضعگيري کرده باشند! (به جز يکي دو مورد که آن هم دلائل خاصي دارد!)
ختم کلام اينکه من در اين مطلب اصلا و ابدا در مقام قضاوت درباره آيت الله وحيد خراساني نبودم چون خودم را در حد و اندازهاي نميبينم که درباره ايشان اظهار نظر کنم. به هر حال آيت الله وحيد خراساني از جمله مراجع بزرگواري هستند که دين بزرگي بر گردن حوزههاي علميه و دفاع از کيان مذهب تشيع دارند. اينهايي هم که نوشتم قضاوت من نبود، حرفهايي بود که شاگردان ايشان هم آنرا تاييد ميکنند و من نيز از برخي مرتبطين و شاگردان ايشان شنيدهام.
به هر حال حوزههاي شيعي به همه مراجع و علماي شيعه با همه ديدگاهها نياز دارد و ما نيز بايد به همه آنها احترام بگذاريم، اما بزرگاني چون امام خميني استثنائاتي بودند که بايد سالهاي سال بگذرد تا شخصيتي چون او دوباره بيايد. امام از جمله مراجع و علمايي بود که در روزگار تحريم و تکذيب ابزار مدرن، اهل روزنامه و راديو بود و خودش را در ميان جامعه و مردم و نيازهاي روز مردم ميديد. به همين علت از ميان همه مراجع عظام تقليد، تنها امام توانست نگاهي جامع و فراگير به همه مسائل داخلي و خارجي و دنياي اسلام و کفر و مقتضيات زمان داشته باشد. او بود که با نگاه بلند خود و با طرح مسائلي چون وحدت که از مدتها پيش خواسته مراجعي چون آيت الله العظمي بروجردي بود، اسلام و شيعه را در دنيا عزتمند کرد و باعث بيداري اسلامي در دنيا شد.