وقتی که در را بوسیدم ناگاه صدایی به گوشم خورد: آقا! چوب که بوسیدن ندارد. بر اثر این صدا از خود بی‌خود شدم و گفتم: چرا بوسیدن ندارد؟ کفش زوار حرم هم بوسیدن دارد؛ خاک پای زوار حرم هم بوسیدن دارد!

به گزارش مشرق به نقل از فارس، اولیای الهى افرادى هستند که فعلشان از مرحله و مرتبه نفس گذشته و با حقیقت توحید متحد گشته است. آنها دیگر در مرتبه نفس، خواست‌‏ها، تمنیات و آرزوهایی که دیگر افراد به آن مبتلا هستند نیستند؛ بنابراین عمل آنها عمل حق، و کردارشان نیز فعل حضرت حق است؛ زیرا به واسطه نعمت عظماى الهى وجودشان در وجود او فانى شده است. کلمات و افعال اولیاء الهى و عارفان واصل و علماء بالله چون ستاره‌‏اى درخشان، راه انسان‌های حقیققت‌جو را روشن و در اثر متابعت، آنها را به سر منزل مقصود رهنمون می‌کند.

مرحوم علامه سیدمحمدحسین حسینی طهرانی در کتاب «مهر تابان» می‌نویسد: این حقیر معمولاً قبل از اقامت در شهر مشهد مقدس که تا تاریخ پنجم ماه مبارک رجب سال 1403 هجری قمری، سه سال و چهل روز به طول انجامیده است  معمولاً در تابستان‌ها با تمام فرزندان و اهل بیت، قریب یک ماه به مشهد مقدس مشرف می‌شدیم.

در تابستان سال 1393 قمری که مشرف بودیم و آیت‌الله میلانی و علامه طباطبایی هر دو حیات داشتند، و ما منزلی را در انتهای بازارچه حاج‌آقا‌جان در کوچه حمام برق اجاره کرده بودیم، و معمولاً از صحن بزرگ به حرم مطهر مشرف می‌شدیم. یک روز دو ساعت قبل از ظهر به حرم رفتیم، حال بسیار خوبی داشتم، برای ادای نماز ظهر به مسجد گوهرشاد رفتم و با چند نفر از رفقا به طور فرادی نماز ظهر را خواندم، همین‌که خواستم از در مسجد به طرف بازار که به صحن بزرگ، متصل بود و تنها راه ما بود خارج شوم، درِ مسجد را که متصل به کفشداری بود بوسیدم؛ و چون نماز جماعت ظهر در مسجد گوهرشاد به پایان رسیده و مردم مشغول خارج شدن بودند؛ چنان ازدحام و جمعیتی ازمسجد بیرون می‌‌آمد که راه را تنگ کرده بود.

در آن وقت که در را بوسیدم ناگاه صدایی به گوش من خورد که شخصی به من می‌گفت: آقا! چوب که بوسیدن ندارد. من نفهیدم در اثر این صدا به من چه حالی دست داد، عینًا مانند جرقه‌‌ای که بر دل بزند و انسان را بیهوش کند، از خود بی‌خود شدم، و گفتم: چرا بوسیدن ندارد؟ چوب حرم بوسیدن دارد، چوب کفشداریِ حرم بوسیدن دارد، کفش زوار حرم بوسیدن دارد؛ خاک پای زوار حرم بوسیدن دارد؛ و این گفتار را با فریاد بلند می‌‌گفتم ناگاه خودم را در میان جمعیت به زمین انداختم، و گَرد و غبار کفش‌ها و خاک روی زمین را بر صورت می‌‌مالیدم؛ و می‌گفتم: ببین! این‌طور بوسیدن دارد! و پیوسته این کار را می‌‌کردم و سپس برخاستم و به‌ سوی منزل روان شدم.

آن مرد گفت: آقا! من حرفی که نزده‌‌ام! من جسارتی که نکرده‌‌ام! گفتم: چه می‌خواستی بگویی؟! و چه دیگر می‌خواستی بکنی؟! این چوب نیست؛ این چوب کفشداری حرم است؛ اینجا بارگاه حضرت علی بن موسی الرضاست؛ اینجا مطاف فرشتگان است؛ اینجا محل سجده حوریان و مقربان و پیامبران است؛ اینجا عرش رحمان است؛ اینجا چه! و اینجا چه! و اینجا چه است!

گفت: آقا! من مسلمانم؛ من شیعه‌‌ام؛ من اهل خمس و زکاتم؛ امروز صبح وجوه شرعیه خود را به حضرت آیت‌الله میلانی داده‌‌ام!

گفتم: آنچه دارید برای خودتان مبارک باشد. امام از شما ادب می‌‌خواهد! چرا مؤدب نیستید؟! سوگند به خدا دست بر‌نمی‌‌دارم تا با دست خودم در روز قیامت تو را به رو در آتش افکنم!

در این حال یکی از دامادان ما (شوهر خواهر) به نام سید محمود نوربخش جلو آمد و گفت: من این مرد را می‌‌شناسم؛ از مؤمنان است؛ و از ارادتمندان مرحوم والد شما بوده ‌است!

گفتم: هر که می‌خواهد باشد؛ شیطان به واسطه ترک ادب به دوزخ افتاد!

در این حال من مشغول حرکت به سوی منزل بوده؛ و در بازار روانه بودم؛ و این مرد هم دنبال ما افتاده بود و می‌‌گفت: آقا مرا ببخشید! شما را به خدا مرا ببخشید! تا رسیدیم به داخل صحن بزرگ.

من گفتم: من که هستم که تو را ببخشم؟! من هیچ نیستم؛ شما جسارت به من نکردید؛ شما جسارت به امام رضا نمودید! و این قابل بخشش نیست!

بزرگان از علماء ما، علامه‌‌ها، شیخ طوسی‌ها، خواجه‌ نصیر‌ها، شیخ مفید‌ها، و ملاصدراها، همگی آستان‌بوس این درگاهند؛ و شرفشان در این است که سر بر این آستان نهاده‌‌اند؛ و شما می‌گویید:‌ چوب که بوسیدن ندارد!

گفت: غلط کردم! توبه کردم! دیگر چنین غلطی نمی‌کنم!

گفتم: من هم از تو در دل خودم ذره‌ای کدورت ندارم! اگر توبه واقعی کرده‌ای درهای آسمان به روی تو باز است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 7
  • در انتظار بررسی: 2
  • غیر قابل انتشار: 0
  • صفا ۱۴:۰۲ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۳
    0 2
    ای کاش آقای طهرانی مروج آموزه های غلط صوفیه نمی شد. خدا رحمتش کند.
    • عبدالله IR ۱۲:۳۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۰۵
      0 0
      عرفان علامه طهرانی (ره) دقیقاً مطابق شریعت و قرآن و سنت است و سر سوزنی از شرع تخطّی نمی‌کردند. خواهشمندم از منابع معتبر زندگینامه و کلمات ایشان را بررسی بفرمائید. صحّت راه ایشان در پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب کاملا مشهود است.
  • ناشناس ۱۴:۳۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۳
    0 0
    خدا رحمتت کن علامه
  • ۱۴:۴۴ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۳
    0 0
    سلام و خدا قوت بزرگان هم عالمی دارند؛ نماز فردا در کنار نماز جماعت صحن گوهرشاد....
  • ۱۵:۲۹ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۳
    0 0
    آیا پیامبر (ص) هم به مردم جاهل اینگونه اسلام را معرفی میکرد؟!
  • مسافر ۲۳:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۱
    0 0
    خدا شما رو رحمت کنه و ان شاءالله به راه راست هدایت کنه! شما چه میفهمید علامه طهرانی(اعلی الله مقامه الشریف) که بودند؟!! الحمدلله مشی ایشان در طول زندگی برگرفته از مشی اهل بیت علیهم السلام و اسلام ناب محمدی(صلی الله علیه و آله و سلم) بود و کاملا در جهت مخالف عقائد صوفیه عمل میفرمودند. توصیه میکنیم حداقل یکبار هم شده کتب ارزشمند ایشان را مطالعه کنید، (برای نمونه مجموعه امام شناسی ایشان که یک دوره امام شناسی در حد اعلی هست و بسیار زیبا توضیح میفرمایند) ایشان اتفاقا مروج اسلا ناب محمدی(صلی الله علیه و آله و سلم) بودند و هم مشی عملی و هم مشی علمی ایشان مخالف با عقائد صوفیه بود! *توصیه دیگری که داریم به شما اینه که همیشه سعی کنید هر حرفی یا مطلبی جایی شنیدید یا خواندید رو در جمعی مطرح نکنید! با حرف های بی پایه و اساس چهارتا سایت معلوم الحال که نمیشه درباره اشخاص بالاخص علما قضاوت کرد! و این رو یقین بدونید کسی که خدایی نکرده سوء ظن داشته باشه به علمای بزرگواری همچون ایشان، این فرد عاقبت به خیر نمیشه! چه برسه به توهین و بهتان زدن!! ان شاءالله خداوند متعال عاقبت همه ما را ختم به خیر فرماید.
  • ۲۳:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۱
    0 0
    اعلی الله مقامه الشریف. ایشان هنوز هم از قبر مطهرشون بوی عطر بیرون می آید... هنوز مونده تا عده ای متوجه مقام و مرتبه ایشان بشه! معرفت درّ گرانی ست به هرکس ندهندش...

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس