
به گزارش مشرق، کمتر از یک ماه به برگزاری جشنواره فجر باقی مانده است و تکاپو برای برگزاری دقیق آن مثل هر سال از همین روزها شروع شده است. مثل هر سال، جشنواره با همه حاشیهها و حرفها و حدیثهای پیرامونش پایان خواهد پذیرفت و برگ تازهای به تاریخچه سینمای ایران اضافه خواهد کرد.
مهمترین همایش سینمایی داخل کشور در همه این سالها بدون تغییراتی اساسی در حال پیمودن مسیر خاص ثابتی است و هر سال امید به تاثیرگذاری در سینما را کمرنگ و کمرنگتر میسازد. خبرگزاری تسنیم بعد از یک فراخوان یک ماهه برای برون رفت از وضعیت فعلی سینما و گفتگو با سینماگران برجسته ایرانی درباره راههای خروج از بحران فعلی سینما، حالا قصد دارد تا با یک مجموعه گفتگو و گزارش در مورد ماهیت و مشخصات جشنواره فجر پیش از شروع جشنواره به استقبال آن برود. تاریخ شناسی و نگاه دقیقتر به جریان جشنواره در همه سالهای بعد از انقلاب شناخت دقیقتر سینما را حتما میسر میکند.
انتخاب اول ما برای گفتگو درباره جشنواره فجر فرجالله سلحشور است. مرد این سالهای انتقاد از سینما که جشنواره فجر را فقط یک آسیب میداند. آسیبی که بهتر است هر چه زودتر بساطش جمع شود:
سلحشور در این گفتگو جشنواره فجر را محفل خصوصی برای نمایش چند فیلم، آن هم برای فیلمسازان، دستاندرکاران و علاقهمندانش میداند و میگوید: جشنواره فیلم فجر به مردم، جمهوری اسلامی و جامعه هیچ ربطی ندارد.
به گفته سلحشور هرسال فیلمسازان تحت پوشش برخی مراکز در جایی جمع میشوند و فیلمهایشان را برای خودشان و هوادارانشان نمایش میدهند، بعد هم جوایزی به هم دیگر اهدا میکنند، برای اینکه وقتی اسم جشنواره بر آن گذاشتند بیمسما نباشد.
سلحشور میگوید:در همه دنیا نمایش فیلم در جشنوارهها برای منتقدین و صاحب نظران سینماست تا نظرات آنها را بگیرند و باعث رشد و پیشرفت سینمایشان شوند. ضمناً از طریق جشنواره به جامعه و جامعهی فیلمسازی خط و جهت بدهند و مسیر برایشان مشخص شود. اما در جشنواره فجر تا امروز چنین اتفاقی نیفتاده است.
سلحشور در رابطه با دورههای اوج و افول جشنواره چنین نظری دارد: در بعضی دورههایی که مذهبیها و اصولگراها مسئول جشنواره بودند طبیعتاً سعی کردند به آثار مفید و مثبت جایزه دهند. در بعضی سالها آدمهای بیخط و ربط و بیهویت مسئول بودهاند که طبیعتاً برای این افراد؛ هویت جشنواره و محتوای فیلمها مهم نبوده است. فرود و فرازهایی داشته اما کلیت جشنواره در جهت انقلاب، اسلام و ایران نبوده است.
او مدیریت سینما را در فراز و فرودهای جشنواره موثر نمیداند و اضافه میکند: نه مدیریت سینما، نه سینما و نه سینماگر هیچکدامشان در ایجاد این وضعیت نقش اساسی و تعیین کننده نداشتهاند. بلکه قصه اینجاست که اساس سینما مال ما نیست. ما این سینمای موجود را از بیرون مرزها آوردهایم. این سینما از صهیونیستها، دشمنان اسلام، ساواکیها، تودهایها و بهاییها آمده و اینها دارند به سینما خط میدهند.
به گفته سلحشور این مسائل فقط هم مختص سینمای ایران نیست و "نه تنها سینمای ما، که سینمای تمام دنیا همین است، مسئولینشان هرچه تلاش کردند نتوانستهاند آن را تغییر دهند."
این کارگردان سینما و تلویزیون تنها شرط تغییر سینما را مذهبی شدن سینما میداند و میگوید: تنها در یک صورت سینما تغییر میکند که آن سینما خودی و مذهبی شود. دانشگاه تا مذهبی نشود مال ما نیست؛ فلسفهای که از غرب آمده تا مذهبی نشود مال ما نیست. اول باید اصول و مبانیای که غرب آن را تعریف کرده است؛ کنار برود اصول و مبانی اسلامی برایش تعریف شود آن موقع هم نقش مسئولین، هم جایگاه سینماگران و نقش مردم و مملکت معلوم میشود.
سلحشور گریزی هم به وضع آشفته امروز سینمای ایران میزند: در حال حاضر هرکس میخواهد قصورات را گردن فرد دیگری بیندازد. در حالی که اصل سینما مثل یک نمد سیاه است که اگر به دست مسئولین شسته شود سیاه است؛ به دست سینماگر هم شسته شود، سیاه خواهد بود؛ به دست مردم هم اگر شسته شود همین است و تغییری نمیکند. این هویت سینماست که خراب است و با این چیزها وضعیت آن فرقی نمیکند. هویت سینمای ما هم با ایمان و مکتب و مملکت ما در تضاد است.
سلحشور حضور جشنواره فجر را در وضعیت سینمای ایران بدون تأثیر دانسته و در این رابطه میگوید: اگر جشنواره فجر نبود به اندازه سر سوزنی به حال سینمای ما تفاوت نمیکرد. خیلیها میگویند اگر سینما نبود اتفاقات زیادی میافتاد اما خیلی از کشورهای دنیا اصلاً سینما ندارند 90درصد از کشورهای دنیا سینما ندارند و هیچ اتفاقی هم برایشان نیفتاده است. سینمای ما هم باعث بالندگی کشور ما نبوده و آبرویی برای کشور ما کسب نکرده است اگر هم چند اثر خوب و مثبت بوده که در بین مردم دنیا نه جشنواره برپاکنهای دنیا، جایی داشته آثار ارزشی بوده است که توسط فیلمسازهای مسلمان ساخته شده است.
او معتقد است: انتهای روند این چنینی جشنواره به هیچ جایی نمیرسد و فقط یک اتفاق میافتد: روز به روز سینما آلودهتر، فاسدتر و بیرونقتر و از مردم دورتر میشود.
سلحشور در پایان این گفتوگو با طرح اینکه چشم انداز مثبتی برای آینده این جشنواره متصور نیست، میگوید: چشم انداز مثبتی در کار نخواهد بود مگر اینکه مبانی و اصولی که سینما روی آن بنیانگذاری شده؛ قرآنی و اسلامی بشود اصولی که الان حاکم است اومانیستی، ماتریالیستی و الحادی است. سینمای الان ما مادیگرایانه است اما ما مادیگرا نیستیم. تفکر حاکم بر سینما اگر اسلامی شود سینما در خدمت ایران و تمام دنیا قرار خواهد گرفت.
مهمترین همایش سینمایی داخل کشور در همه این سالها بدون تغییراتی اساسی در حال پیمودن مسیر خاص ثابتی است و هر سال امید به تاثیرگذاری در سینما را کمرنگ و کمرنگتر میسازد. خبرگزاری تسنیم بعد از یک فراخوان یک ماهه برای برون رفت از وضعیت فعلی سینما و گفتگو با سینماگران برجسته ایرانی درباره راههای خروج از بحران فعلی سینما، حالا قصد دارد تا با یک مجموعه گفتگو و گزارش در مورد ماهیت و مشخصات جشنواره فجر پیش از شروع جشنواره به استقبال آن برود. تاریخ شناسی و نگاه دقیقتر به جریان جشنواره در همه سالهای بعد از انقلاب شناخت دقیقتر سینما را حتما میسر میکند.
انتخاب اول ما برای گفتگو درباره جشنواره فجر فرجالله سلحشور است. مرد این سالهای انتقاد از سینما که جشنواره فجر را فقط یک آسیب میداند. آسیبی که بهتر است هر چه زودتر بساطش جمع شود:
سلحشور در این گفتگو جشنواره فجر را محفل خصوصی برای نمایش چند فیلم، آن هم برای فیلمسازان، دستاندرکاران و علاقهمندانش میداند و میگوید: جشنواره فیلم فجر به مردم، جمهوری اسلامی و جامعه هیچ ربطی ندارد.
به گفته سلحشور هرسال فیلمسازان تحت پوشش برخی مراکز در جایی جمع میشوند و فیلمهایشان را برای خودشان و هوادارانشان نمایش میدهند، بعد هم جوایزی به هم دیگر اهدا میکنند، برای اینکه وقتی اسم جشنواره بر آن گذاشتند بیمسما نباشد.
سلحشور میگوید:در همه دنیا نمایش فیلم در جشنوارهها برای منتقدین و صاحب نظران سینماست تا نظرات آنها را بگیرند و باعث رشد و پیشرفت سینمایشان شوند. ضمناً از طریق جشنواره به جامعه و جامعهی فیلمسازی خط و جهت بدهند و مسیر برایشان مشخص شود. اما در جشنواره فجر تا امروز چنین اتفاقی نیفتاده است.
سلحشور در رابطه با دورههای اوج و افول جشنواره چنین نظری دارد: در بعضی دورههایی که مذهبیها و اصولگراها مسئول جشنواره بودند طبیعتاً سعی کردند به آثار مفید و مثبت جایزه دهند. در بعضی سالها آدمهای بیخط و ربط و بیهویت مسئول بودهاند که طبیعتاً برای این افراد؛ هویت جشنواره و محتوای فیلمها مهم نبوده است. فرود و فرازهایی داشته اما کلیت جشنواره در جهت انقلاب، اسلام و ایران نبوده است.
او مدیریت سینما را در فراز و فرودهای جشنواره موثر نمیداند و اضافه میکند: نه مدیریت سینما، نه سینما و نه سینماگر هیچکدامشان در ایجاد این وضعیت نقش اساسی و تعیین کننده نداشتهاند. بلکه قصه اینجاست که اساس سینما مال ما نیست. ما این سینمای موجود را از بیرون مرزها آوردهایم. این سینما از صهیونیستها، دشمنان اسلام، ساواکیها، تودهایها و بهاییها آمده و اینها دارند به سینما خط میدهند.
به گفته سلحشور این مسائل فقط هم مختص سینمای ایران نیست و "نه تنها سینمای ما، که سینمای تمام دنیا همین است، مسئولینشان هرچه تلاش کردند نتوانستهاند آن را تغییر دهند."
این کارگردان سینما و تلویزیون تنها شرط تغییر سینما را مذهبی شدن سینما میداند و میگوید: تنها در یک صورت سینما تغییر میکند که آن سینما خودی و مذهبی شود. دانشگاه تا مذهبی نشود مال ما نیست؛ فلسفهای که از غرب آمده تا مذهبی نشود مال ما نیست. اول باید اصول و مبانیای که غرب آن را تعریف کرده است؛ کنار برود اصول و مبانی اسلامی برایش تعریف شود آن موقع هم نقش مسئولین، هم جایگاه سینماگران و نقش مردم و مملکت معلوم میشود.
سلحشور گریزی هم به وضع آشفته امروز سینمای ایران میزند: در حال حاضر هرکس میخواهد قصورات را گردن فرد دیگری بیندازد. در حالی که اصل سینما مثل یک نمد سیاه است که اگر به دست مسئولین شسته شود سیاه است؛ به دست سینماگر هم شسته شود، سیاه خواهد بود؛ به دست مردم هم اگر شسته شود همین است و تغییری نمیکند. این هویت سینماست که خراب است و با این چیزها وضعیت آن فرقی نمیکند. هویت سینمای ما هم با ایمان و مکتب و مملکت ما در تضاد است.
سلحشور حضور جشنواره فجر را در وضعیت سینمای ایران بدون تأثیر دانسته و در این رابطه میگوید: اگر جشنواره فجر نبود به اندازه سر سوزنی به حال سینمای ما تفاوت نمیکرد. خیلیها میگویند اگر سینما نبود اتفاقات زیادی میافتاد اما خیلی از کشورهای دنیا اصلاً سینما ندارند 90درصد از کشورهای دنیا سینما ندارند و هیچ اتفاقی هم برایشان نیفتاده است. سینمای ما هم باعث بالندگی کشور ما نبوده و آبرویی برای کشور ما کسب نکرده است اگر هم چند اثر خوب و مثبت بوده که در بین مردم دنیا نه جشنواره برپاکنهای دنیا، جایی داشته آثار ارزشی بوده است که توسط فیلمسازهای مسلمان ساخته شده است.
او معتقد است: انتهای روند این چنینی جشنواره به هیچ جایی نمیرسد و فقط یک اتفاق میافتد: روز به روز سینما آلودهتر، فاسدتر و بیرونقتر و از مردم دورتر میشود.
سلحشور در پایان این گفتوگو با طرح اینکه چشم انداز مثبتی برای آینده این جشنواره متصور نیست، میگوید: چشم انداز مثبتی در کار نخواهد بود مگر اینکه مبانی و اصولی که سینما روی آن بنیانگذاری شده؛ قرآنی و اسلامی بشود اصولی که الان حاکم است اومانیستی، ماتریالیستی و الحادی است. سینمای الان ما مادیگرایانه است اما ما مادیگرا نیستیم. تفکر حاکم بر سینما اگر اسلامی شود سینما در خدمت ایران و تمام دنیا قرار خواهد گرفت.