به گزارش مشرق، کانال تلگرامی افق ایران نوشت:
اظهارات اخیر مقامات و چهرههای جمهوریخواهِ ضدایرانی و حامی اسرائیل ـ چه درون دولت ترامپ و چه خارج از آن ـ از جمله مارکو روبیو، مایک پمپئو، لیندسی گراهام و مایک هاکابی را نباید مجموعهای از مواضع پراکنده تلقی کرد. این سخنان در واقع اجزای یک روایت واحد و هماهنگ هستند؛ روایتی که هدف اصلی آن اثرگذاری مستقیم بر تصمیم دونالد ترامپ برای حرکت بهسوی اقدام نظامی مجدد علیه ایران در آستانه سفر بنیامین نتانیاهو به واشنگتن است.
در این چارچوب، موضع مایک پمپئو برجستهتر از دیگران است. او پیشنهادهایی را مطرح کرده که از منظر سیاسی و امنیتی کمسابقه و خطرناک است. پمپئو، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا، مدعی است با وجود فرسایشهای گسترده اقتصادی، اجتماعی و ساختاری در جمهوری اسلامی، همچنان بخشی از نخبگان سیاسی و رسانهای غرب بر یک تصور نادرست پافشاری میکنند؛ اینکه برای حکومت کنونی ایران هیچ جایگزینی وجود ندارد. به ادعای او، این نگاه عملاً همان روایت رسمی تهران را بازتولید میکند که فروپاشی نظام را مترادف با هرجومرج میداند.
پمپئو با رد این دیدگاه، جمهوری اسلامی را «در مسیر فروپاشی» توصیف میکند و معتقد است مسئولیت آمریکا در چنین شرایطی، نه جلوگیری از این روند، بلکه مدیریت آن است؛ بهگونهای که فروپاشی احتمالی به بیثباتی و آشوب منجر نشود.
او فراتر رفته و تأکید میکند دونالد ترامپ این فرصت را دارد که با تسریع روند فروپاشی جمهوری اسلامی، دستاوردهای پیشین خود در خاورمیانه را تکمیل کند. از نگاه پمپئو، پیامدهای این تحول میتواند بسیار گسترده باشد؛ از ارتقای امنیت منطقهای گرفته تا ایجاد فرصتهای اقتصادی قابلتوجه، بهویژه در حوزه انرژی و حملونقل دریایی. او حتی جمعیت تحصیلکرده ایران را بهعنوان شریکی بالقوه و طبیعی برای آینده روابط اقتصادی و سیاسی با آمریکا معرفی میکند.
همزمان، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، در یک نشست خبری در وزارت خارجه این کشور، بر اختلافات عمیق و ساختاری واشنگتن با تهران تأکید کرده و مدعی شده است که مشکل آمریکا با ایران صرفاً به برنامه هستهای یا حمایت از گروههای مسلح محدود نمیشود، بلکه «نحوه برخورد حکومت ایران با مردم خود نیز بخشی از این چالش اساسی است».
در سطح کنگره، لیندسی گراهام، سناتور جمهوریخواه و از حامیان سرسخت اسرائیل، در مصاحبهای با روزنامه راستگرای «جروزالم پست» هشدار داده که تلاش ایران برای بازسازی و توسعه زرادخانه موشکهای بالستیک، اکنون بهاندازه برنامه هستهای این کشور تهدیدآمیز است.
او با اشاره به نگرانی مقامات اسرائیلی مبنی بر تمرکز بیش از حد ترامپ بر پرونده هستهای، مدعی شد که این وضعیت در حال تغییر است و آمریکا نمیتواند اجازه دهد ایران به تولید موشکهای بالستیک ادامه دهد؛ موشکهایی که بهزعم او قادرند سامانههای دفاعی اسرائیل از جمله گنبد آهنین را بیاثر کنند.
گراهام هدف از تحرکات و سفرهای خود را افزایش تمرکز آمریکا بر برنامه موشکی ایران دانسته و آن را موضوعی میداند که باید به بالاترین سطح اولویتهای راهبردی واشنگتن و تلآویو ارتقا یابد.
در این میان، مایک هاکابی، سفیر آمریکا در اسرائیل، نیز با ادبیاتی تند خطاب اروپا به میدان آمده و ایران را نهتنها تهدیدی برای خاورمیانه، بلکه خطری برای کل اروپا توصیف کرده است؛ اظهاراتی که حتی از چارچوبهای دیپلماتیک متعارف نیز عبور کرد.
در مجموع، به نظر میرسد موج اظهارات تند و هماهنگ چند روز اخیر علیه ایران، با هدف اثرگذاری پیشدستانه بر تصمیم ترامپ پیش از سفر نتانیاهو طراحی شده است؛ بهگونهای که نخست تصمیم در ذهن رئیسجمهور آمریکا شکل بگیرد و سپس نخستوزیر اسرائیل نه بهعنوان تنها عامل اقناع، بلکه بهمثابه مُهر نهایی تصمیم وارد صحنه شود. پیام ضمنی این جریان این است که ایران در شرایط آسیبپذیر قرار دارد و از نگاه این طیف، اقدام نظامی هم از منظر امنیتی و هم سیاسی، کمهزینهتر از تعلل و انتظار است.
بهطور کلی، این مجموعه مواضع که احتمالاً در روزهای آینده نیز تشدید خواهد شد را باید بخشی از یک عملیات فشار روانی و درونجناحی دانست؛ عملیاتی که هدف آن کشاندن ترامپ به لحظه تصمیم و آمادهسازی ذهن او برای پذیرش گزینه جنگ، در همافزایی کامل با دستور کار اسرائیل است.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.
۱۳:۲۷ - ۱۴۰۴/۱۰/۰۳
