کد خبر 1761048
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۴۰۴ - ۰۳:۰۳
پایان کار زلاتان در میلان

زلاتان ابراهیموویچ در کتاب زندگینامه‌اش - «من زلاتان هستم» - برای نخستین بار از سخت‌ترین نبرد زندگی‌اش گفت.

به گزارش مشرق، زلاتان ابراهیموویچ، نامی مترادف با شکست‌ناپذیری در زمین فوتبال، در کتاب زندگینامه‌اش با عنوان «من زلاتان هستم» سخت‌ترین ساعت‌های زندگی‌اش را بروز داد؛ زمانی که حتی قدرت و شهرت هم کافی نبودند.

این فوتبالیست به یاد می‌آورد: حال مکسی (پسر ایبرا) مساعد نبود. او مدام بالا می‌آورد. وزنش اضافه نمی‌شد هیچ بلکه کم هم می‌شد. ما نمی‌دانستیم چرا. با خانواده و دوستانم صحبت کردم، همه به من اطمینان دادند که این طبیعی است اما من حس می‌کردم اینطور نیست.

در حالی که دنیا انتظار داشت زلاتان را در فرم همیشگی و با اعتماد به نفسش ببیند، او برای اولین بار احساس ناتوانی کرد. وقتی فهمید پسرش به جراحی اورژانسی معده نیاز دارد، هر برنامه‌ای، هر جلسه‌ای، هر آرزویی - همه چیز از هم پاشید. تمام بدنم در اسپاسم بود، در زمین عصبانی و دیوانه می شدم و همه این‌ها به خاطر مکسی بود. هیچ چیز نمی‌توانست او را نجات دهد جز پزشکان.

زلاتان در راهروهای بیمارستان می‌دود و مدام از فرزندش می‌پرسد. او پسرش را می‌بیند - کوچک‌تر از همیشه، با لوله‌ها و مانیتوری که هر نفس را ثبت می‌کند. ایبرا اعتراف می‌کند: «انگار قلبم از سینه‌ام بیرون کشیده شد.»

روایت زلاتان از سخت‌ترین ساعت زندگی‌اش: فرزندم زنده است!

ماکسیمیلیان پسر زلاتان

ماکسی زنده است!

عمل موفقیت‌آمیز بود. ماکسی زنده است. جای زخم کوچک روی بدنش به عنوان نشانه‌ای از اولین مبارزه‌اش با زندگی باقی مانده است.

امروز که او را می‌بینم - سالم، شاد و سرشار از زندگی - می‌فهمم قدرت واقعی یعنی چه. این قدرت در پول و شهرت نیست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ج د ا IR ۰۸:۴۷ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۱
    4 0
    خداوند مالک و سرپرست و صاحب همه ماست... او نگهدانده و زنده کننده و میراننده است... اوست که شفا دهنده است.
  • IR ۰۹:۳۸ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۱
    1 1
    خدایا شکرت. خدایا لطفا صابر کاظمی رو هم به پدر و مادرش برگردون آمین

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس