کد خبر 1736314
تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۹
درخواست طلاق زن جوان به خاطر نقشه شوم همسرش

زن جوان وقتی به طور اتفاقی صحبت‌های تلفنی همسرش را شنید که با دوستش صحبت می‌کرد، پس از یک درگیری شدید برای طلاق به دادگاه خانواده رفت.

به گزارش مشرق، چند روز قبل زن جوان و شیک‌پوشی با مراجعه به یکی از شعب دادگاه خانواده به قاضی پرونده‌اش گفت: «من در طلافروشی پدرم با سروش آشنا شدم. او همراه یکی از تاجران ثروتمند که از دوستان پدرم است به طلافروشی آمده بود تا سکه بخرند. در همان چند دقیقه‌ای که در مغازه پدرم بودند، حس خوبی از او گرفتم. او بسیار پسر خوش‌قیافه، شوخ‌طبع و مؤدبی بود.

یکی دو روز بعد سروش به من پیام داد و گفت شماره‌ام را از طریق دوست پدرم به دست آورده است. بعد از کمی صحبت کردن گفت اهل طبیعت‌گردی است و چند روز دیگر هم می‌خواهد به کویر برود. از من هم دعوت کرد همراهشان بروم که بعد از کلی اصرار قبول کردم. همین موضوع باعث شد کم‌کم آشنایی‌مان بیشتر شود تا اینکه بعد از چند ماه ازدواج کردیم.

پدرم ـ علاوه بر طلافروشی ـ در ساخت و ساز هم فعالیت دارد و پدر سروش هم فروشنده مصالح ساختمانی است. آنها هر چند وضع مالی بدی نداشتند اما خب در مقایسه با وضع مالی ما پایین‌تر بودند. خودش هم در کار رمزارز بود، اما چون برای من اصلا پول مهم نبود و به خاطر اخلاق و رفتارش او را دوست داشتم، راضی به ازدواج شدم.

چند ماه که گذشت، سروش از من خواست مقداری پول از پدرم بگیرم و به او بدهم تا سرمایه‌گذاری کند. می‌گفت به سود که برسم نه‌تنها پول پدرت را برمی‌گردانم، بلکه برای تو هم خانه و ماشین می‌خرم. من هم قبول کردم و پدرم هم کمکش کرد، ولی کم‌کم احساس کردم قصد سوءاستفاده دارد چراکه از پول‌هایی که به او می‌دادم نه‌تنها سودی حاصل نمی‌شد، بلکه روز به روز هم درخواست‌هایش بیشتر می‌شد و انگار پدرم موظف بود به او پول بدهد. وقتی من و پدرم مخالفت کردیم و دیگر به او پول ندادیم، کاملا رفتارش با من تغییر کرد. اما تیر خلاص به زندگی ما زمانی خورد که ناخواسته صحبت‌هایش را با یک نفر شنیدم و دنیا روی سرم خراب شد.

آقای قاضی، شوهرم تلفنی با کسی حرف می‌زد و داشت نقشه سرقت از خانه پدرم را طراحی می‌کرد. خودم شنیدم که می‌گفت خانواده سیما می‌خواهند به خارج از کشور بروند، من کلید خانه را به شما می‌دهم، بروید از خانه سرقت کنید. فکر کنم کار خدا بود که این مکالمه را شنیدم و همان لحظه به او گفتم تو چه آدم پستی هستی، می‌خواهی از خانه پدر من سرقت کنی؟ اما ناگهان دستپاچه شد و سریع زد زیرش و گفت نه من کاری نکردم، تو اشتباه شنیدی. بعد هم وقتی دعوایمان بالا گرفت، مرا کتک زد و از خانه بیرون رفت. من هم قهر کردم و رفتم خانه پدرم و همه چیز را به او گفتم. الان هم شکایت کرده‌ام و درخواست طلاق دارم.»

در همین لحظه سروش با ناراحتی بلند شد و گفت: جناب قاضی چه سرقتی؟! من که دزد نیستم. چرا باید دزدی کنم، آن‌ هم از خانه پدرزنم که این همه به من کمک کرده است. من عاشق همسرم هستم. آن شب یکی از دوستانم داشت پیشنهاد سرقت می‌داد، می‌گفت وضع پدرزنت خوب است، کلی عتیقه و طلا و جواهر در خانه‌شان دارند، سرقت کنیم که وضع ما هم خوب شود اما من قبول نکردم.

سیما گفت: دیدید جناب قاضی من دروغ نگفتم، خودش اعتراف کرد که چه نقشه‌ای کشیده بودند. من چرا باید با چنین آدمی که به‌ خاطر پول و ثروت پدرم با من ازدواج کرده و از همه مهم‌تر درگیر دزدی و نقشه برای اموال پدرم بوده زندگی ‌کنم؟ من با گوش‌های خودم شنیدم که می‌گفت اگر چند میلیارد سرقت کنیم ضررمان جبران می‌شود.

سروش که بغض گلویش را گرفته بود به سمت قاضی رفت و با خواهش خواست به او یک فرصت بدهد و حکم طلاق را صادر نکند.

قاضی با شنیدن التماس‌های پسر جوان رو به سیما کرد و گفت دخترم فرصت برای طلاق هست، بهتر است یک مدت کوتاه پیش مشاوره بروید و با آگاهی کامل تصمیم بگیرید. اگر مشکلتان حل نشد و اعتماد از دست رفته‌تان برنگشت، آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

منبع: روزنامه ایران

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 11
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 1
  • IR ۰۹:۵۱ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۶
    5 0
    وقتی معیار خانوما قد قیافه شوخ طبی میشه اخر شاین دون برات پاشید بود وقتی سریع میرید تور کویر میشه این
    • IR ۱۲:۲۶ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۶
      3 1
      احتمال ازدواج مجدد زن مطلقه بسیار کم است مگر شارلاتان دیگری به خاطر پول خواستگارش شود . دختری که بدون ازدواج برود طبیعت گردی و ... نشان میدهد خودش بیشتر از بقیه مقصر است. پرینت مکالمه و شماره تلفن دوست همسرش را بگیرید تا معلوم شود اصل ماجرا چه بوده . اختمالا با باند سارقان سابقه دار طرفید . داماد آدم سالمی بود دوستان سارق نداشت. قاضی را باید عزل و محاکمه کرد که چنین حکمی داده .
  • زندگی نرمال با انسان نرمال IR ۱۰:۲۳ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۶
    3 0
    سلام.از این مَرد زندگی در نمیاد،گاهی اوقات بهترین تصمیم سخت ترین تصمیم هستش،جدایی و در نهایت به آرامش رسیدن.البته پسر ترمال توی جامعه تعدادشون هر روز داره کمتر میشه.گزینه بعدی دو مرتبه باید فکر کرد.تجربه یه مرد دهه شصتی عشق ندیده اما عاشق دیده.
  • تجربه IR ۱۰:۴۱ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۶
    2 2
    بله مشکلتان حل نشد بعد سروش خان با یک گلوله مشکل عروس خانم را حل خواهد کرد .رحمه الله یقرا مع الصلوات.
  • IR ۱۰:۴۳ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۶
    2 1
    هیچ با این فرصت به داماد دزد ، باید منتظر اتفاقات ناخوشایند بعدی باشیم
  • هاشم IR ۱۰:۴۸ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۶
    1 0
    وقتی ازدواج مدل خیابانی و بدون معیار اصیل باشه نتیجه اش میشه این . دیگه ادامه دادن این زندگی فایده ای نداره بلکه ضرر هم داره
  • هاشم IR ۱۰:۴۸ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۶
    1 0
    وقتی ازدواج مدل خیابانی و بدون معیار اصیل باشه نتیجه اش میشه این . دیگه ادامه دادن این زندگی فایده ای نداره بلکه ضرر هم داره
  • IR ۱۰:۵۸ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۶
    3 0
    ... به این قاضی . اگر داماد خودت می خواست بیاد خانۀ خودت و دار و ندارت را بدزدد ، بازم به دخترت می گفتی تعلل کن فرصت بده شاید اعتماد رفته ات برگشت ؟! یا اگر خودت تازه زن گرفته باشی و اتفاقی بفهمی زنت داره نقشه می کشه با همدستاش دار و ندار خانواده ات را به سرقت ببره بازم همین را می گفتی ؟! بمیری بهتره که قاضی باشی . بمیر
  • شمانا IR ۱۱:۲۵ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۶
    3 0
    نمک نشناس کثیف
  • IR ۱۳:۰۳ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۶
    2 0
    توبه ی گرگ مرگه ،تا بچه ای به میان نیامده باید قال قضیه کنده بشه
  • IR ۱۷:۲۰ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۶
    0 0
    معیار خانم رو توجه کنین . قیاففه خوب و شوخ طبعی و تور کویر! به به

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس