به گزارش مشرق، کانال تلگرامی نواصولگرا نوشت:
انتشار فکتشیتی که ترامپ آن را امضا کرده، بخش بزرگی از خوشبینیهای اولیه را از بین برد. گرچه این یک فرمان اجرایی نیست اما از یک یادداشت بدون الزامات اجرایی هم بیشتر است و از تمامی ساختارهای دولتی میخواهد تا «به اقتضا» دستورات ذکر شده در این متن را اجرایی کنند تا به اهداف تعیین شده در آن دست یابند. اما اهداف تعریف شده در این متن که منبع عمل کل دولت ترامپ در چهار سال آینده است، چه مواردی را مشخص کرده؟
ایران باید از داشتن سلاح هستهای محروم شود. فشار حداکثری بر دولت جمهوری اسلامی ایران بازگردانده میشود، تا همهی مسیرهای دستیابی به سلاح هستهای مسدود و با نفوذ بدخیم ایران در خارج از مرزهای آن مقابله شود.
ایران باید از داشتن موشک های بالستیک قارهپیما محروم شود.
شبکهی تروریستی [منطقهای و بینالمللی] ایران باید خنثی شود.
باید با توسعهی تهاجمی موشکی ایران و همچنین سایر قابلیتهای تسلیحاتی نامتقارن و متعارف ایران مقابله کرد.
دیگر مفاد این متن، همان چیزی را به ما نشان میدهد که پمپئو در آن شرایط دوازدهگانه معروف خود در دولت اول ترامپ از ایران خواسته بود. یعنی آنچه تغییر کرده صرفا لحن وحشیانهی سابق به سمت لحن مهربانانه است. هدف هم فاصله انداختن میان ادراک و واقعیت است. ترامپ فهمیده که نمیتواند با زبان زور مردم ایران را شکست دهد پس اینبار زبان خود را به ادبیاتی فریبنده و دوستانه تغییر داده اما در عمل، همان مسیر سابق را ادامه میدهد و همان خواستههای استعماری را مطرح میکند.
ترامپ حتی همان معافیتهای دولت اول خود برای چابهار و خرید گاز و برق از ایران برای عراق را هم لغو کرده تا نشان دهد در عمل خشونت بیشتری را علیه ایران به کار خواهد بست. در این میان فهم عجیب برخی مسئولین دولتی هم انصافا مایهی تحیر است. خلاصه ماجرا این است که ترامپ سعی دارد یک بازی دوسرباخت را برای ما طراحی کند. از یک طرف اگر به جامعه توضیح داده شود که عمل و رفتارهای ترامپ و خواستههای او چه خواهد بود، خود موجب ایجاد انتظارات تورمی بیشتر خواهد شد. از طرف دیگر اگر اجازه بدهیم بازی رسانهای تیم ترامپ پیش رود و ادراک جامعه از رفتار واقعی آنها فاصله بگیرد، عملا هرگونه عدم توافقی در آینده به گردن نظام و دولت خواهد افتاد. توافقی که اهداف اعلامیاش در متن مذکور عملا به معنای نابود کردن ایران و تخلیه کشور از هرگونه ابزار دفاعی حتی متعارف است.
از طرف دیگر پذیرش فرایند چنین مذاکرهای، منجر به پیشروی طرف مقابل خواهد شد. معنای پذیرش مذاکره، این خواهد بود که ایران واقعا ضعیف است و حاضر شده زیر فشار چنین فکتشتی تن به مذاکره دهد. امری که خود موجب افزایش فشار خواهد شد. چراکه طرف مقابل اینطور برداشت میکند که فشار بیشتر به ایران، موجب گرفتن امتیاز بیشتر و عقب رفتن ایران خواهد شد. درواقع فرایند ایجاد تهدید از طرف مقابل، پاسخ گرفته و در آینده هم ادامه خواهد یافت. از طرف دیگر، این فرایند حتما به یک معامله یا توافق مفید برای ایران منجر نخواهد شد. چراکه طرف مقابل دست خود را به شدت برتر دانسته و در مذاکرات حاضر به امتیاز چندانی نخواهد بود.
از همین جهت است که رهبر انقلاب، فارغ از سخنان فریبدهنده ترامپ، به واقعیت ماجرا و فرایندهای طراحی شده او توجه کرده و هرگونه مذاکره را منتفی دانستند. این یک حرکت ضدبازی دشمن برای فاصله انداختن بین ادراک و واقعیت در میان ایرانیان است. رهبری با پاسخ نه به جملات ترامپ که به متن تهدیدآمیز او و همچنین عملههای او در وزارت خارجه آمریکا، عملا نزاع را در سطح دشمن پاسخ دادند تا اجازه پیشروی به دشمن داده نشود. اینجا، جایی است که دولت آقای پزشکیان باید به سرعت با رهبری همراه شود و در بازی ترامپ درگیر نگردد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.