به گزارش مشرق، کانال تلگرامی خیابان انقلاب نوشت:
۱۵ ماه از جنگ ویرانگر غزه گذشت و فارغ از چند و چون و درستی یا نادرستی محاسبات حمله هفتم اکتبر حماس اما جنگی که متعاقب آن شروع شد، به تمام معنا از هر لحاظ در تاریخ معاصر جهان بیسابقه است.
اگرچه طبیعی این بود که حماس حداکثر ظرف دو سه ماه اول جنگ نابود شود؛ اما نشد و این جنگ ۱۵ ماه است که تداوم دارد و این در منطق نظامی متعارف پدیدهای غیر طبیعی است!
دلیل آن هم واضح است؛ اولا جنگ غزه نابرابرترین جنگ معاصر است؛ یک طرف جنگ قدرتی منطقهای و برخوردار از تکنولوژی نظامی فراپیشرفته و حمایت همه جانبه نظامی، امنیتی، اطلاعاتی و سیاسی ابرقدرت جهان (آمریکا) با ۲۳ میلیارد دلار فقط کمک نظامی و بیشتر قدرتهای غربی و طرف دیگر نه یک کشور بلکه سازمانی کوچک در یک جغرافیای ذرهبینی و کاملا محصور است که از هیچ نوع حمایت لجستیکی در طول جنگ برخوردار نبوده و نیست.
جنگ غزه هیچ شباهتی با جنگهای نامتقارنی چون ویتنام، الجزایر و افغانستان ندارد؛ از این جهت که دستکم هیچ کدام از آنها مساحتی به کوچکی غزه نداشته و تحت محاصره همه جانبه از هوا، دریا و خشکی نبودند و به طریقی عقبه بازی برای دریافت کمک از خارج داشتند.
از دیگر سو، طرف نامتعارف هیچ کدام از جنگهای معاصر مانند غزه در این فضای ناچیز شاهد چنین هزینههای بیسابقهای نبوده؛ کاربرد ۱۰۰هزار تن بمب، نابودی همه زیرساختهای آموزشی، بیمارستانی، عمرانی و اقتصادی و غیره، تخریب ۸۰ درصد منازل، محاصره همه جانبه غذایی و دارویی، کشتار گسترده کودکان و زنان، کاربست گرسنگی به عنوان سلاح و آوارگی همه ساکنان ....
برخی در تحلیل جنگ غزه به این حجم تخریب و کشتار به عنوان پیروزی اسرائیل نگاه میکنند، در حالی که این ویرانی نظر به قدرت و تکنولوژی پیشرفته تخریب اسرائیل و برقراری پل هوایی پایدار آمریکا طبیعی است و فراتر از غزه چه بسا این قدرت تخریب بتواند مصر و کشورهای پیرامونی را نیز به این وضعیت برساند.
اما آنچه غیر طبیعی است اعمال افسارگسیخته این توان تخریب و نسلکشی در دنیای امروز و نقض همه قوانین بشردوستانه جنگ است.
اما با این حال چرا جنگ هنوز ادامه دارد؟ علت این است که طرف ضعیف جنگ یعنی حماس هنوز وجود دارد و میجنگد. بعد غیرطبیعی جنگ غزه دقیقا همین است. در حالی که اسرائیل در غزه تنها از بمب اتم استفاده نکرده، اما هنوز نتوانسته است که با نابودی حماس به هدف اصلی جنگ برسد، بلکه این سازمان بنا به گزارش نهادهای امنیتی اسرائیل در ماههای اخیر توان رزمی آسیب دیده خود را بازسازی کرده و دیروز هم مجله اسرائیلی ایبوک به نقل از منابع امنیتی نوشت که حماس تولید موشک را از سرگرفته و دوباره نیروی جدید جذب کرده است.
وضعیت میدانی غزه در ماههای اخیر موید این مدعای اسرائیلیهاست؛ به نحوی که هم کشتههای نظامی اسرائیلی بیشتر از اوایل جنگ و در دو هفته اخیر روزانه شده و هم حملات موشکی حماس آن هم در شمال غزه که با خاک یکسان شده، از سر گرفته شده است. البته اساسا سازمان رزم حماس متکی به قدرت چریکی و زمینی آن است نه موشکی.
چه بسا برای خیلیها جای تعجب باشد که گفته شود غزه با وجود سیطره کامل آتش اسرائیل و این حجم لجامگسیخته از تخریب و کشتار هنوز در منطق نظامی و به معنای واقعی کلمه سقوط نکرده است.
مفروض منطقی سقوط در یک جنگ نامتقارن شکست کامل طرف مقابل و اشغال کامل جغرافیای آن است. اما اسرائیل اکنون تنها در ۳۶ درصد مساحت باریکه غزه حضور نظامی فیزیکی دارد! بخشهایی از شمال نوار غزه، محور نتساریم در مرکز و محور فیلادلفیا و بخشهایی از رفح در جنوب!عملیاتهای فلسطینی در این مناطق هم به استثنای دو محور فیلادلفیا و نتساریم بیشتر از قبل ادامه دارد.
البته ارتش اسرائیل در ۱۵ ماه گذشته به طور پراکنده وارد بیش از ۹۰ درصد مساحت غزه شده؛ اما با حمله به هر منطقه با ضد حمله شدید و مستمر طرف مقابل بعد از مدتی دوباره عقبنشینی کرده است. همین شمال نوار غزه از اول جنگ بیش از ۱۰ بار رفت و برگشتی هدف حمله زمینی بوده که طولانیترین آن علیه اردوگاه جبالیا از سه ماه پیش آغاز شده است؛ اما همین منطقه یک و نیم کیلومتری با وجود نابودی کامل ساختمانهایش به پرتلفاتترین نقطه غزه برای نظامیان اسرائیل تبدیل شده است.
جدا از تداوم و شدت یافتن عملیاتهای حماس سه نشانه دیگر موید عدم سقوط نوار غزه است؛ نخست این که اشغال کامل آن رخ نداده است و نیروهای اسرائیلی در ۶۴ درصد این منطقه حضور ندارند. دوم این که نتیجه طبیعی هر سقوطی این بود که اسرائیل یا خودش نوار غزه را اداره کند یا جایگزینی برای حماس ایجاد کند؛ اما هیچ کدام اتفاق نیفتاده است. سوم هم تلاش برای پایان جنگ از طریق مذاکرات و توافق است که اگر سقوطی بود مذاکره و توافق معنایی نداشت.در یادداشت بعدی به چرایی عدم نابودی حماس خواهم پرداخت.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.