این پیش بینی صحیح بود و سید حسن نصرالله، پنج شنبه شب در یک برنامه زنده تلویزیونی در مورد این پهپاد و ریشه های آن سخنانی مهم را مطرح کرد. دبیر کل حزب الله لبنان در صحبتهای خود صراحتا اعلام کرد که پهپاد مورد نظر که در عمق سرزمین های اشغالی شناسایی شده متعلق به آنها بوده و نام آن به یاد شهید مشهور و متخصص حزب الله، «ایوب» نهاده شده است.
سیدحسن نصرالله اعلام کرد: "پرنده مورد نظر ساخت ایران بوده است و توسط جوانان لبنانی مونتاژ شده است." وی اعلام کرد این پهپاد گونه پیشرفته تر از پهپاد «مرصاد» است.
گنبد آهنین چگونه به وجود آمد
از ابتدای ایجاد رژیم صهیونیستی با اشغال سرزمینهای فلسطین و سپس اجرای برنامه های توسعه مناطق اشغالی و انتقال یهودیان از کشورهای مختلف به این سرزمین های با وعده های گوناگون، همواره فراهم کردن امنیت برای این افراد از دغدغه های سران این رژیم بوده است. بخصوص با بروز جنگ های متعدد در 6 دهه گذشته حساسیت ساکنان اشغالگر نسبت به وجود آرامش بسیار بیشتر شده است.
اما جدی ترین تهدیدات و اثبات ناامنی در این مناطق با شروع حملات راکتی ممکن شد. اوج این پدیده در جنگ سال 2006 صهیونیستها با لبنان و در واقع جنبش حزب الله اتفاق افتاد. در این نبرد که به «جنگ 33 روزه» معروف شد نیروهای حزب الله بیش از 4000 فروند راکت به مناطق داخلی رژیم صهیونیستی شلیک کردند که بردهای مختلفی را پوشش داد.
بنا به اعلام منابع، حداقل 44 صهیونیست در این حملات کشته شدند و شهر بسیار مهم و بندری حیفا نیز بارها به حالت تعطیل در آمد. در شهرها و شهرک های مختلف، صدها هزار نفر از ساکنان اشغالگر مجبور شدند به پناهگاه ها رفته و خانه ها را رها کنند. حتی تأثیر اقتصادی همین احساس ترس و تعطیلی ها واکنش مقامات صهیونیست را به دنبال داشت. اما شاید نتیجه مهمتر این اتفاقات، تحمیل موضع تدافعی به رژیم صهیونیستی پس از سالها استقرار در موضع تهاجمی بوده است.
در چنین شرایطی پروژه «گنبد آهنین(Iron Dome)» شکل گرفت که هدف آن ایجاد سامانه موشکی برای انهدام راکت های کوتاه برد و تسلیحات توپخانه ای بود. این برنامه در شرایطی اعلام شد که سامانه ای با مأموریت مشابه به نام «ناتیلوس» بطور مشترک توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی ساخته شده و تا مراحل قابل توجهی از طرح توسعه و آماده سازی پیش رفته بود.
با بهره گیری از فناوری های توسعه داده شده در سامانه پدافند هوایی «اسپایدر»، کار بر روی گنبد آهنین با اختصاص 210 میلیون دلار آغاز شد و در سال 2008 اولین آزمایش های موشک این سامانه با نام «تمیر(Tamir)» که وزن 90 کیلوگرم و طول حدود 3 متر دارد انجام شد. پس از آن سایر اجزای سامانه آزمایش شده و سرانجام با انتشار تصاویری که جزئیات آن قابل تأیید نبود اعلام شد که این سامانه موفق به رهگیری و انهدام پرتابه هایی مشابه راکت های قسام و کاتیوشا شده است.
این سامانه از سه بخش تشکیل شده: رادار کشف و تعقیب هدف، واحد مدیریت نبرد و کنترل موشک و بخش سوم، پرتابگرهای موشک که در هر سامانه، سه پرتابگر هر یک مجهز به 20 موشک در نظر گرفته شده است. گفته شده این سامانه توان مقابله با پرتابه هایی با برد 4 تا 70 کیلومتر را داشته ولی بنا بر اذعان مقامات صهیونیست تنها می تواند 80 درصد از آنها را شناسایی کند.
از ابتدای ایجاد رژیم صهیونیستی با اشغال سرزمینهای فلسطین و سپس اجرای برنامه های توسعه مناطق اشغالی و انتقال یهودیان از کشورهای مختلف به این سرزمین های با وعده های گوناگون، همواره فراهم کردن امنیت برای این افراد از دغدغه های سران این رژیم بوده است. بخصوص با بروز جنگ های متعدد در 6 دهه گذشته حساسیت ساکنان اشغالگر نسبت به وجود آرامش بسیار بیشتر شده است.
اما جدی ترین تهدیدات و اثبات ناامنی در این مناطق با شروع حملات راکتی ممکن شد. اوج این پدیده در جنگ سال 2006 صهیونیستها با لبنان و در واقع جنبش حزب الله اتفاق افتاد. در این نبرد که به «جنگ 33 روزه» معروف شد نیروهای حزب الله بیش از 4000 فروند راکت به مناطق داخلی رژیم صهیونیستی شلیک کردند که بردهای مختلفی را پوشش داد.
بنا به اعلام منابع، حداقل 44 صهیونیست در این حملات کشته شدند و شهر بسیار مهم و بندری حیفا نیز بارها به حالت تعطیل در آمد. در شهرها و شهرک های مختلف، صدها هزار نفر از ساکنان اشغالگر مجبور شدند به پناهگاه ها رفته و خانه ها را رها کنند. حتی تأثیر اقتصادی همین احساس ترس و تعطیلی ها واکنش مقامات صهیونیست را به دنبال داشت. اما شاید نتیجه مهمتر این اتفاقات، تحمیل موضع تدافعی به رژیم صهیونیستی پس از سالها استقرار در موضع تهاجمی بوده است.
در چنین شرایطی پروژه «گنبد آهنین(Iron Dome)» شکل گرفت که هدف آن ایجاد سامانه موشکی برای انهدام راکت های کوتاه برد و تسلیحات توپخانه ای بود. این برنامه در شرایطی اعلام شد که سامانه ای با مأموریت مشابه به نام «ناتیلوس» بطور مشترک توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی ساخته شده و تا مراحل قابل توجهی از طرح توسعه و آماده سازی پیش رفته بود.
با بهره گیری از فناوری های توسعه داده شده در سامانه پدافند هوایی «اسپایدر»، کار بر روی گنبد آهنین با اختصاص 210 میلیون دلار آغاز شد و در سال 2008 اولین آزمایش های موشک این سامانه با نام «تمیر(Tamir)» که وزن 90 کیلوگرم و طول حدود 3 متر دارد انجام شد. پس از آن سایر اجزای سامانه آزمایش شده و سرانجام با انتشار تصاویری که جزئیات آن قابل تأیید نبود اعلام شد که این سامانه موفق به رهگیری و انهدام پرتابه هایی مشابه راکت های قسام و کاتیوشا شده است.
این سامانه از سه بخش تشکیل شده: رادار کشف و تعقیب هدف، واحد مدیریت نبرد و کنترل موشک و بخش سوم، پرتابگرهای موشک که در هر سامانه، سه پرتابگر هر یک مجهز به 20 موشک در نظر گرفته شده است. گفته شده این سامانه توان مقابله با پرتابه هایی با برد 4 تا 70 کیلومتر را داشته ولی بنا بر اذعان مقامات صهیونیست تنها می تواند 80 درصد از آنها را شناسایی کند.
رادار کشف و تعقیب هدف
تا پیش از وقوع جنگ 22 روزه که در اواخر سال 2008 میلادی با تهاجم اسرائیل به نوار غزه رخ داد مسئولان رژیم صهیونیستی عموماً با تعریف از این سامانه آن را راه حلی برای خنثی سازی تهدیدات سایه افکنده بر مردم خود معرفی می نمودند اما طی این جنگ موج گسترده حملات راکتی موفق نیروهای مقاومت به عمق های مختلف سرزمین های اشغالی، صهیونیست ها را در برابر این سؤال جدی قرار داد که گنبد آهنین کی وارد خدمت خواهد شد؟
حدود 4 ماه بعد بود که اعلام شد این سامانه موفق به رهگیری راکت های قسام و کاتیوشا شده است. با ادامه مراحل توسعه و جذب بودجه بیش از 200 میلیون دلاری از آمریکا کار بر روی این سامانه ادامه داشت و اعلام شد در وهله اول در نزدیکی نواز غزه و مرز لبنان بکارگیری خواهد شد و حتی گفته شد چند مشتری خارجی به دریافت این سامانه تمایل دارند.
مشکلات گنبد آهنین
بررسی عملکرد گنبد آهنین در چند درگیری دو سال اخیر بین رژیم صهیونیستی و مقاومت اسلامی در غزه خالی از لطف نیست. در سال فروردین 1390(آوریل 2011) نیروهای مقاومت در پاسخ به تجاوزات این رژیم بیش از 120 فروند راکت و خمپاره به سرزمین های اشغالی شلیک کردند که بنا بر گزارش های موجود تنها 8 مورد از آنها توسط گنبد آهنین منهدم شده است. این نشان دهنده درصد موفقیت 6.67 درصد است.
در آبان 1390(اکتبر 2011) دست کم 30 شلیک از نواز غزه به سمت دشمن گزارش شده که تنها یک مورد آن توسط سامانه گنبد آهنین منهدم شده. بنابراین تنها 3.33 درصد موفقیت حاصل شده است که نصف موفقیت آن در درگیری قبلی بوده است. سخنگوی گردانهای قدس وابسته به جهاد اسلامی فلسطین اعلام کرده بود در سال 2011 این گردان ها در مجموع 226 شلیک به سمت شهرک های صهیونیستی داشته اند که شامل 59 موشک گراد، 39 موشک قدس، 98 گلوله خمپاره و 30 موشک 107 بوده است.
کمی بعد و در اسفند 1390(مارس 2012) نیروهای مقاومت اسلامی در پاسخ به ترور زهیر القیسی بیش از 300 فروند راکت و خمپاره شلیک کردند که رسانه های غربی اعلام کردند 56 مورد از آنها توسط سامانه گنبد آهنین رهگیری(intercept) شده است. هر چند می دانیم که واژه "رهگیری" معنای متفاوتی با "انهدام" داشته و تنها به معنی شناسایی و قفل کردن سامانه روی هدف است اما حتی اگر فرض کنیم هر 56 مورد منهدم شده باشد درصد موفقیتی برابر 18.67 درصد را نشان می دهد که نسبت به قبل بهبود داشته است. برخی منابع تعداد اهداف منهدم شده در این درگیری را 27 مورد عنوان کرده اند که 9 درصد موفقیت را بیان می کند.
در آخرین درگیری بین رژیم اشغالگر قدس و نیروهای مقاومت که در اواخر خرداد و اوائل تیرماه 1391 به وقوع پیوست از 150 پرتابه شلیک شده به سمت دشمن، تنها 5 مورد منهدم شده که بیانگر حاصل شدن تنها 3.33 درصد موقفیت است. این در حالی بود که پوشش دهی این سامانه در ناحیه درگیری با توجه به تجربیات قبلی اصلاح شده بود.
یکی از راکت های شلیک شده به پایگاه مرزی رژیم صهیونیستی اصابت کرده و موجب زخمی شدن 5 نظامی شد. این امر نشانه هدفگیری دقیق تر راکت ها و یا دست کم بیانگر تلاش نیروهای مقاومت برای مورد اصابت قرار دادن اماکن نظامی که مساحت محدود تری نسبت به شهرک های صهیونیست نشین دارند است. در اینصورت باید ذخیره موشک های مقاومت به حد بالایی رسیده باشد.
به گزارش مشرق، یکی از مهمترین مشکلات اعلام شده برای این سامانه در حال حاضر، تعداد بسیار کم آن بوده که تا حد زیادی متأثر از بار مالی بالای بکارگیری آن است. با توجه به وجود سه پرتابگر 20 تایی از این موشک در هر سامانه و با در نظر داشتن اینکه قیمت موشک های آن که در منابع مختلف رقم هایی از 35 تا 100 هزار دلار برای هر فروند آن اعلام شده، تجهیز هر سامانه تنها از بابت این موشک ها بین دو میلیون و صدهزار تا 6 میلیون دلار هزینه در بر خواهد داشت. در حالی که این سامانه توان قطعی انهدام هر پرتابه مهاجم با یک موشک را نداشته و ممکن است در برخی موارد به شلیک بیش از دو موشک برای انهدام یک هدف نیاز داشته باشد. از طرفی هر راکت دستساز فلسطینی ها تنها حدود 500 تا 800 دلار هزینه در بر دارد! از اینرو مخالفان گنبد آهنین در درون رژیم صهیونیستی استدلال بسیار محکمی برای از دور خارج کردن این سامانه دارند.
با این حساب به نظر می رسد گنبد آهنین در حال حاضر حتی نقش یک داروی آرامش بخش را نیز ندارد و به تنهایی اهرمی در جهت کمک به صهیونیست ها در برپایی نبرد بزرگ دیگری با نیروهای مقاومت نخواهد بود.
کدام پهپادهای ایرانی کاندیدای پرنده سال است؟
اگرچه اطلاعات دقیقی از سوی هیچ کدام از طرفین این اتفاق مهم اطلاعاتی- عملیاتی در مورد مشخصات این پهپاد منتشر نشده است، اما شواهد و برخی جزئیات اعلام شده، گمانه زنی هایی را در مورد پهپاد مورد استفاده حزب الله مطرح می کند.
بر اساس صحبتهای منتشر شده از دبیرکل حزب الله لبنان و همچنین نظرات تحلیلگران رسانه های نزدیک به حزب الله، پهپاد مورد نظر به مدت 3 ساعت مسیری در حدود 300 کیلومتر را طی کرده است که بر این اساس می توان سرعت معمول این پهپاد را در حدود 100 کیلومتر بر ساعت تخمین زد.
ابابیل؛ نماد مرگ بر سر ناوهای هواپیمابر آمریکا
پهپاد ابابیل از جمله پرنده های سبک و چابک ایران است که نمونه های جدید ان مجهز به سامانه 123(پایدار کننده خودکار) و GPS است. سامانه 123 که از طرح های نوین بخش مهندسی الکترواویونیک هسا است. این سامانه دارای قابلیت های متنوعی است از جمله پرواز آسان با ایمنی بیشتر توسط خلبان غیرحرفه ای(در برد بلند و کوتاه)، برخاست خوکار و فرود نیمه خودکار، برنامه ریزی و هدایت روی یک مسیر دلخواه به کمک سامانه ناوبری جهانی، امکان قطع نمودن ارتباط پایگاه با پهپاد، ارسال اطلاعات از پهپاد به پایگاه به صورت 17 کانال مجزا شامل کانال های دیجیتال مربوط به دور موتور، اندازه زوایای اوجگیری و غلت، مقدار سوخت، ولتاژ باتری ها، ارتفاع، سرعت پیمایش و چند کانال آزاد.
همچنین نصب دوربین فیلمبرداری و ارسال تصویر، پرواز تا ارتفاع 14000 پا(حدود 4200 متر)، امکان عملیاتی نمودن فلیر در 32 مرحله به طور جداگانه و پرتاب از روی پرتابگر نیوماتیک و راکتی از ویژگی های این نمونه است.
در سامانه های ابابیل نوع اس، وجود ارتباط داده ای از پهپاد به پایگاه و مشاهده آنها روی رایانه های ایستگاه زمینی، کمک فراوانی به خلبان می کند تا از وضعیت پرنده در هر لحظه آگاهی یابد. در صورت بروز هرگونه ایرادی در سامانه می توان ابابیل را از حالت GPS خارج نموده و توسط قطب نمای دیجیتال به هدایت هواپیما ادامه داد و در صورتی که برای قطب نما هم مسأله ای پیش آید خلبان کنترل هواپیما را به عهده گرفته و آن را به پایگاه بازمیگرداند.
داده های ارسالی از پهپاد به پایگاه عبارتند از زاویه غلت(roll)، زوایه اوجگیری(pitch)، ارتفاع از سطح، دور موتور، وضعیت باتری، نمودار مسیر پرواز(trajectory)، طول و عرض جغرافیایی، فاصله از پایگاه، جهت، سرعت و موقعیت لحظه ای پرنده و سایر اطلاعات. با توجه به این داده ها می توان ابابیل را به مسافت های دور و خارج از دید فرستاد و سپس به پایگاه اولیه بازگرداند. به علاوه سامانه می تواند بدون دریافت هیچگونه اطلاعات هدایتی از ایستگاه زمینی تا مسافتی که سوخت موجود اجازه می دهد توسط GPS روی مسیر از پیش تعیین شده حرکت نماید و پس از بازگشت در محدوده قابل تعریف قبلی برای مثال 150 کیلومتر، دوباره شروع به گرفتن اطلاعات از ایستگاه نماید و همچنین قادر است تا جایی که سوخت موجود است حرکت نموده و در انتهای مسیر با چتر فرود آید و یا به هدف از پیش تعیین شده برخورد کند.
در عملیات پرواز بر فراز ناوهواپیمابر امریکا توسط ابابیل که بنابر اعلام فرماندهان نظامی حدود 30 دقیقه به طول انجامیده است، ابابیل با عبور از اطراف ناو اقدام به تصویر برداری نموده و پس از چند دقیقه پرواز از حضور آن مطلع شدند که با پرواز چند فروند جنگنده F/A-18 هورنت و بالگردهای اس-اچ-60 برای یافتن این پرنده اقدام شد که در نهایت این هواپیما به سلامت در پایگاه خود بازیابی شد.
مهاجر؛ جدیترین گزینه شناخته شده
با نگاهی به گزارشات کشورهای غربی در مورد توان رزمی حزب الله به نکاتی جالب برمی خوریم. آمریکایی ها معتقد هستند که قبل از سال 2004 میلادی، ایران پهپادهای سری مهاجر 4 را در اختیار حزب الله قرار داده است و به ادعای آنها، این پهپادها توانسته اند تا پروازهای موفقی را در سالهای 2004 و 2005 میلادی و همچنین در جریان جنگ 33 روزه در سال 2006 میلادی بر فراز سرزمین های اشغالی انجام دهد.
باید گفت که پهپاد " مهاجر 4 " یک پرنده بی سرنشین با توان عملیاتی در مسافتی در حدود 150 کیلومتر است که با در اختیار داشتن اطلاعات فوق، می توان منطقا این گونه تصور کرد که رزمندگان حزب الله لبنان موفق شدند با ارتقاء پهپاد ایرانی گونه ای تکامل یافته تر از آن را با برد بیشتر به خدمت بگیرند.
هواپیمای مهاجر4 با حداکثر سرعت گشت زنی 180 کیلومتر بر ساعت دارای مداومت پروازی 5 تا 7 ساعت بوده(در برخی موارد 3-5 ساعت اعلام شده) و می تواند در شرایط جوی گوناگون مأموریت خود را به بهترین صورت اجرا کند. بازیافت این هواپیما متناسب با سفارش مشتری به وسیله چتر و یا ارابه فرود صورت می گیرد.
بیشینه سرعت مهاجر4 به حدود 200 کیلومتر بر ساعت رسیده سقف پرواز آن 15000 پا(حدود 4500 متر) عنوان شده است که نسبت به مهاجر 2 و 3 که تا 11هزار پا توان صعود داشتند حدود 36 درصد بهبود را بیان می کند بنابر این مهاجر4 محدوده وسیع تری را می تواند پوشش دهد.
جنس بدنه این پهپاد از مواد مرکب است که علاوه بر کاهش وزن پرنده موجب کاستن از سطح مقطع راداری آن نیز می شود. ارابه فرود این پرنده فاقد چرخ بوده و در واقع چیزی بین اسکید و ارابه فرود معمولی است که ضمن داشتن برخی مزایای نمونه چرخ دار، از وزن کمتری برخوردار است.
آنطور که به نظر می رسد از طرح موفق مهاجر4، نمونه های دیگری نیز ساخته شده که هدهد A/100 و شاهین از آن جمله اند. این نمونه ها تفاوتهایی نیز با نمونه پایه دارند. مثلاً هدهد A/100 حدود 10 سانتیمتر کشیده تر بوده و دهانه بال آن 5.33 متر است و بیشینه وزن پرتاب آن نیز 210 کیلوگرم اعلام شده که طبعاً تفاوت هایی در کارایی پرنده متناسب با نیازهای جدید به دنبال خواهد داشت.
هرچند برخی منابع، نام دیگر مهاجر را مرصاد اعلام کرده اند اما با توجه به نبود اطلاعات دقیق و مستند در این خصوص، نمی توان آنرا قطعی و صحیح تلقی کرد.
سر پیتون اسرائیلی هم به سنگ خورد
جالب اینجاست که اسراییلی ها خود نیز اعلام کرده اند که موشکهای پیتون شلیک شده از جنگنده های اف 16 اسراییلی در اولین تلاش ناموفق بوده اند و این دومین موشک بوده است که موفق به سرنگونی پهپاد مورد نظر شده است. این موشک هوا به هوا نیز از جمله سلاح های اسراییلی است که سازندگان آن تبلیغات بسیار سنگینی را برای آن در سطح جهان به راه انداخته اند و آن را یکی از چابکترین موشکهای های حال حاضر در جهان می دانند.
موشک پیتون 4 بر روی هواپیمای اف 16
موشک هوا به هوای پیتون ساخت صنایع دفاعی رژیم صهونیستی در حال حاضر به عنوان یکی از مانور پذیرترین موشکهای هوا به هوا در دنیا معرفی می شود. گونه 4 این موشک در اواخر جنگ سرد در پاسخ به موشک چابک روسی R-73 طراحی شده است.
حال چگونه است که این موشک پر ادعا نمی تواند در اولین شلیک، یک پهپاد کم سرعت با قابلیت مانور بسیار پایین را ساقط کند احتمالا از دیگر سوالاتی است که هیچ گاه برای آن پاسخی از طرف سازندگان دریافت نمی شود.
برادران بزرگتر ایرانی در راهند؟
با توجه به اینکه فعلا حزب الله لبنان، دست به انجام پروازهای شناسایی و اطلاعاتی زده است، گزینه هایی همچون ابابیل و مهاجر، برای این هدف کفایت می کند اما می توان گمانه زنی هایی را نیز برای مجهز شدن حزب الله لبنان به پهپادهای ایرانی دیگر مثل سری "رعد" مطرح کرد. این "پهپاد" به عنوان عضوی از خانواده صاعقه توانایی حمل یک سرجنگی 10 کیلوگرمی در مسافتی در حدود 100 کیلومتر را دارد.
مسلما اشخاصی که توانسته اند پهپاد پیشرفته تر مهاجر را ارتقاء داده و برد عملیاتی آن را افزایش دهند می توانند این پرنده بی سرنشین کوچک را نیز ارتقاء داده و از آن سفیری مرگبار در فواصل دورتر برای اشغالگران صهیونیست بسازند.
البته نکته قابل توجه دیگر این است که پهپادهای مورد اشاره در این بخش عمدتا در حدود یک دهه قبل ساخته شده اند و مسلما پهپادهای نوین ایرانی گونه هایی بسیار پیشرفته تر، سریعتر و با قابلیت حمل محموله های سنگین تر هستند و در صورتی که جمهوری اسلامی ایران این نیاز را احساس کند، می تواند به راحتی حزب الله لبنان را با پهپادهای جت سری شاهد و یا کرار و همچنین پهپاد پیشرفته "شاهد 129" مجهز کند که سرعت حرکت انها بسیار زیاد و قدرت مانور فوق العاده ای دارند.
شنیدن نام ایران به عنوان سازنده این پهپاد تاریخی که ابهت و هیبت نظامی و رسانه ای سامانه دفاعی صهیونیست ها را در هم شکست، اگرچه از زبان سیدحسن نصرالله شیرین و غرورآفرین بود، اما به نظر می رسد جای خالی توضیحات رسمی و تکمیلی مسئولان دفاعی کشورمان به عنوان سازندگان این هواگردها هنوز خالی است.