به گزارش مشرق، مهدی گیوهکی مدیر مسئول روزنامه جام جم طی یادداشتی نوشت:
۱- آقای احمد زیدآبادی در متنی که در شبکههای اجتماعی منتشر کرده نوشتهاست: «اگرحماس برای جلوگیری از حمله زمینی ارتش اسرائیل به نوارغزه، نیروهای خود را از این منطقه بیرون بکشد و با واگذاری کنترل باریکه به دولت خودگردان، کادر خود را به نقطهای دیگر از دنیا منتقل کند، آیا مصیبتی رخ میدهد؟» در ادامه این نوشته هم مثال سال ۱۹۸۱ و خروج نیرویهای ساف به رهبری یاسر عرفات از جنوب لبنان به تونس را به عنوان شاهد مثال آورده و در نهایت هم خواستهاست حماس برای نجات مردم نوار غزه به فرمول مشابهی عمل کند!
۲- ابتدا باید متذکر شد که اصل این سخن و ادعا از پایه سست است. همان تجربه سازمان آزادیبخش فلسطین(ساف)که به عنوان تجربه موفق آمده، آیا عقبنشینی آنها، به صلح منتهی شد؟ مگر اسرائیل بعد از آن قضیه دیگر شهرکسازی نکرد؟ اصولا پیروزی با مقاومت حاصل میشود نه تسلیم و سازش. اتفاقا موضوعی که باعث شده اسرائیل حمله زمینی را به انحای مختلف عقب بیندازد، ترس از مقاومت است و اگر به توصیه آقای زیدآبادی گوش میکردند و حماس نیروهای خود را از باریکه غزه خارج میکرد، قطعا جنگ شدیدتر و نسلکشی بزرگتری رخ میداد.
۳- در اینجا اصلا کاری به طرفین ماجرا و حق وباطل بودن آنها نداریم، موضوع مهم موضعگیریهای عجیب جریان غربگراست. سابق بر این و طی سالیان گذشته بارها گفته شدهاست که برخی اصلاحطلبان عملا در نقش پیادهنظام اسرائیل و آمریکا در ایران هستند. حتی رئیس رژیم غاصب در جریان فتنه ۸۸ گفتهبود: «اصلاحطلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند»! شاید یافتن برخی مصداقها در گذشته برای تبیین نسل حاضر کمی ازحوصله این نوشته خارج باشد؛ ولی این موضع آقای زیدآبادی میتواند مورد مطالعاتی خوبی برای تحلیل و تبیین این ادعا باشد که چرا برخی اصلاحطلبان سرمایه اسرائیل در ایران هستند؟!
۴- موضعگیری زیدآبادی که عملا در حال جا انداختن این گزاره است که مقاومت چرا؟ «بده بره»! در گذشته نیز نمونههای مشابه در موضوعات محل مناقشه داشتهاست. برای مثال احمدشیرزاد، از نمایندگان مجلس ششم و امضاکنندگان نامه معروف به جام زهر، یکبار در سال ۹۳ در بحبوحه مذاکرات هستهای تیم روحانی گفته بود، رآکتور آب سنگین اراک بسیار مضر است و طرف غربی در مذاکرات جمهوری اسلامی ایران میگوید که آب سنگین این نیروگاه را با آب سبک عوض کند و این برای ما نیز بهتر است! یعنی مقاومت چرا؛«بده بره»، جریان موصوف از این دست اظهارات همسو با اسرائیل و آمریکا کم ندارد؛ اظهاراتی که بیشتر مصرف داخلی دارد و با هدف شبههسازی در افکارعمومی مطرح میشود. اگر قرار به اجرای سیاستهای این جریان بود تا الان خیلی چیزها را دادهبودیم رفتهبود!
۵- بزرگترین سرمایههای اسرائیل در ایران جریانی است که به گفته خودشان فقط گفتوگو بلدند یا حداقل ادعای آن را دارند و زمانی که گفتوگو به هر دلیلی به نتیجه نمیرسد یا با بنبست مواجه میشود، سعی میکنند فارغ از هر موقعیت و جایگاهی که در آن قرار دارند، فقط در آن لحظه به اوج لذت برسند! درست مصداق آن ضربالمثل که وقتی دیدی مورد تجاوز قرار گرفتهای و کاری نمیتوانی بکنی، دستانت را بالا ببر و کیف کن! همینقدر تباه و فاسد!
۶- جریان طوفانالاقصی و درگیری با صهیونیستها باعث شد بار دیگر این جریان وابسته در داخل ایران ماهیت اصلی خود را نشان دهد و در جایی که مردم ایران تمامقد و فارغ از صفبندیهای مرسوم از حمایت از فلسطین مظلوم تاکید دارند و حتی طیفهای مختلف اصلاحطلبان از ضرورت مقاومت در برابر صهیونیستها و آزادی فلسطین سخن میگویند، این جریان کاملا وابسته که همان سردهندگان شعار «نه غزه نه لبنان» هستند، بار دیگر در مقابل مردم ایستادند و با تئوریزه کردن منویات اسرائیل در ایران قصد دارند مقاومت را زیر سؤال ببرند. مقاومت هزینه دارد ولی هزینه سازش از هزینه مقاومت بیشتر است و این گزاره برای جریان سازش قابل درک نیست. این وعده الهی در قرآن است که طرفداران حق ممکن است قربانی بدهند اما پیروز نهاییاند.
۳- در اینجا اصلا کاری به طرفین ماجرا و حق وباطل بودن آنها نداریم، موضوع مهم موضعگیریهای عجیب جریان غربگراست. سابق بر این و طی سالیان گذشته بارها گفته شدهاست که برخی اصلاحطلبان عملا در نقش پیادهنظام اسرائیل و آمریکا در ایران هستند. حتی رئیس رژیم غاصب در جریان فتنه ۸۸ گفتهبود: «اصلاحطلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند»! شاید یافتن برخی مصداقها در گذشته برای تبیین نسل حاضر کمی ازحوصله این نوشته خارج باشد؛ ولی این موضع آقای زیدآبادی میتواند مورد مطالعاتی خوبی برای تحلیل و تبیین این ادعا باشد که چرا برخی اصلاحطلبان سرمایه اسرائیل در ایران هستند؟!
۴- موضعگیری زیدآبادی که عملا در حال جا انداختن این گزاره است که مقاومت چرا؟ «بده بره»! در گذشته نیز نمونههای مشابه در موضوعات محل مناقشه داشتهاست. برای مثال احمدشیرزاد، از نمایندگان مجلس ششم و امضاکنندگان نامه معروف به جام زهر، یکبار در سال ۹۳ در بحبوحه مذاکرات هستهای تیم روحانی گفته بود، رآکتور آب سنگین اراک بسیار مضر است و طرف غربی در مذاکرات جمهوری اسلامی ایران میگوید که آب سنگین این نیروگاه را با آب سبک عوض کند و این برای ما نیز بهتر است! یعنی مقاومت چرا؛«بده بره»، جریان موصوف از این دست اظهارات همسو با اسرائیل و آمریکا کم ندارد؛ اظهاراتی که بیشتر مصرف داخلی دارد و با هدف شبههسازی در افکارعمومی مطرح میشود. اگر قرار به اجرای سیاستهای این جریان بود تا الان خیلی چیزها را دادهبودیم رفتهبود!
۵- بزرگترین سرمایههای اسرائیل در ایران جریانی است که به گفته خودشان فقط گفتوگو بلدند یا حداقل ادعای آن را دارند و زمانی که گفتوگو به هر دلیلی به نتیجه نمیرسد یا با بنبست مواجه میشود، سعی میکنند فارغ از هر موقعیت و جایگاهی که در آن قرار دارند، فقط در آن لحظه به اوج لذت برسند! درست مصداق آن ضربالمثل که وقتی دیدی مورد تجاوز قرار گرفتهای و کاری نمیتوانی بکنی، دستانت را بالا ببر و کیف کن! همینقدر تباه و فاسد!
۶- جریان طوفانالاقصی و درگیری با صهیونیستها باعث شد بار دیگر این جریان وابسته در داخل ایران ماهیت اصلی خود را نشان دهد و در جایی که مردم ایران تمامقد و فارغ از صفبندیهای مرسوم از حمایت از فلسطین مظلوم تاکید دارند و حتی طیفهای مختلف اصلاحطلبان از ضرورت مقاومت در برابر صهیونیستها و آزادی فلسطین سخن میگویند، این جریان کاملا وابسته که همان سردهندگان شعار «نه غزه نه لبنان» هستند، بار دیگر در مقابل مردم ایستادند و با تئوریزه کردن منویات اسرائیل در ایران قصد دارند مقاومت را زیر سؤال ببرند. مقاومت هزینه دارد ولی هزینه سازش از هزینه مقاومت بیشتر است و این گزاره برای جریان سازش قابل درک نیست. این وعده الهی در قرآن است که طرفداران حق ممکن است قربانی بدهند اما پیروز نهاییاند.