کد خبر 1531195
تاریخ انتشار: ۸ مهر ۱۴۰۲ - ۰۷:۴۷
جسد

مرد جوانی ۲۴ ساعت پس از قتل همسرش؛ با کرایه خودرو دربستی در حالی که جسد همسرش داخل یک ساک همراهش بود از مشهد به تهران آمد و خود را به پلیس معرفی کرد.

به گزارش مشرق، ساعت ۲:۳۰ بعد از ظهر پنجشنبه ۶ مهر، مرد جوانی در حالی که ساکی بزرگ در دست داشت، از تاکسی اینترنتی در میدان عطار تهران پیاده شد و به سمت مأمور جوانی رفت که مقابل ستاد فرماندهی فراجا ایستاده بود. او به مأمور پلیس گفت: دو روز قبل همسرم را کشته‌ام و الان جسدش داخل این ساک است.

مرد جوان با گفتن این جمله ساک را روی زمین گذاشت و با خونسردی در آن را باز کرد. مأمور پلیس با چشمانی وحشت زده تکه‌های جسد زن را که درون نایلون پیچیده شده بود داخل ساک مشاهده کرد. او که با دیدن این صحنه شوکه شده بود، موضوع را به مأموران کلانتری ۱۴۵ ونک اعلام کرد. با گزارش این خبر، ماجرا به بازپرس وحید ناصری اعلام شد و به دستور بازپرس کشیک قتل پایتخت، مرد جوان به کلانتری منتقل شد.

لحظاتی بعد بازپرس جنایی نیز راهی کلانتری شد. مرد ۳۱ ساله زمانی که خود را مقابل بازپرس جنایی دید بار دیگر به قتل همسرش در مشهد اعتراف کرد و مدعی شد پس از جنایت جسد را داخل ساک قرار داده و به تهران منتقل کرده است.

وی درباره علت سفرش به تهران گفت که چون خانواده‌اش در کرج زندگی می‌کنند خود را در تهران تسلیم پلیس کرده تا خانواده‌اش راحت‌تر بتوانند به ملاقات او بیایند. بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران با توجه به اینکه جنایت در محل دیگری رخ داده است، با قرار عدم صلاحیت، دستور انتقال متهم به دادسرای مشهد را صادر کرد.

گفت‌وگو با متهم

مسعود، کارمند آژانس هواپیمایی و متهم به قتل همسرش است. او که با ساکی حاوی جسد همسرش، ۹۰۰ کیلومتر راه را طی کرد و خود را به ستاد فرماندهی فراجا رساند تا راز جنایت را برملا کند، از انگیزه‌اش برای قتل گفت.

چرا همسرت را کشتی؟

با هم فامیل بودیم حدود ۸ سال قبل با او ازدواج کردم و حاصل این ازدواج فرزندی ۵ ساله است. من عاشق همسرم بودم و دلم نمی‌خواست چنین اتفاقی بیفتد. اما از مدتی قبل به او مشکوک شده بودم. تصور می‌کردم که به من علاقه‌ای ندارد و با شخص دیگری در رابطه است. می‌دانید چه شد این افکار به ذهنم خطور کرد، از زمانی که مدام سرش داخل گوشی‌اش بود و من و بچه‌ام را نمی‌دید. هر وقت هم اعتراض می‌کردم با تلخی جوابم را می‌داد. این رفتارها، باعث شد به او مشکوک شوم و فکر کنم مهسا دیگر مرا دوست ندارد و دلش با شخص دیگری است. این شک و تردید مثل خوره به جانم افتاده بود و نمی‌دانستم چکار باید کنم.

از کی تصمیم به قتل گرفتی؟

همان روز جنایت. آن روز هراس و توهم خیانت خیلی بیشتر به جانم افتاده بود و ناگهان دستم را روی گلویش فشار دادم و او خفه شد.

البته قبل از آن فرزندم را به خانه خواهرم بردم و به خانه برگشتم تا با مهسا صحبت کنم. جر وبحث بالا گرفت و از روی عصبانیت دستم را روی صورتش گذاشتم، اما در یک لحظه متوجه شدم او نفس نمی‌کشد. همسرم سرد و بی‌جان روی زمین افتاد و من که تازه فهمیده بودم دست به چه کاری زده‌ام شوکه شده بودم و برای چند ساعتی مات و مبهوت فقط جسد را نگاه می‌کردم. ۲۴ ساعتی طول کشید تا به خودم بیایم و تصمیم بگیرم با جسد چکار کنم. جنازه را مثله کردم و مقداری از آن را داخل سطل زباله در مشهد انداختم. اما باقی جسد را در ۱۱ کیسه قرار دادم و کیسه‌ها را بعد از بسته‌بندی داخل ساک گذاشتم.

چرا به تهران آمدی؟

مهسا تهران را خیلی دوست داشت. من از جنایتی که مرتکب شده بودم پشیمان بودم و دیر یا زود راز این قتل برملا می‌شد. به همین دلیل تصمیم گرفتم به تهران بیایم. قتل سه‌شنبه عصر رخ داد و حدود ۲۴ ساعتی با جنازه بودم و گریه کردم. شامگاه چهارشنبه تصمیم گرفتم به تهران بیایم. به ترمینال رفتم و در حالی که ساک حاوی جسد همسرم را حمل می‌کردم، سوار بر پژو پارسی در ترمینال شدم و دربستی به تهران آمدم. راننده مرا در مشیریه پیاده کرد و از آنجا خودروی اینترنتی گرفتم و دربست به ستاد فرماندهی فراجا آمدم و خودم را معرفی کردم.

خانواده‌ام در کرج زندگی می‌کنند و با خودم گفتم اگر به پلیس تهران بروم و خودم را آنجا معرفی کنم مرا به زندان تهران می‌فرستند. زندان‌های تهران هم در کرج است و خانواده‌ام برای ملاقاتم دیگر نباید تا مشهد بیایند و می‌توانم آنها را زود به زود ببینم. اما تصورم اشتباه بود چرا که محل جنایت مشهد است و مرا به آنجا برمی‌گردانند.

منبع: روزنامه ایران

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 19
  • در انتظار بررسی: 6
  • غیر قابل انتشار: 0
  • IR ۰۸:۲۵ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
    0 0
    اعدام تا درس عبرتی شود برای دیگران و با یک شک و تردید هر کسی دست به جنایت و قتل نزند. وقتی که کشتی پشیمانی سود ندارد. اگر واقعا مشکل پیدا شد می توانستن از هم جدا شوند.
  • IR ۰۸:۳۳ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
    0 0
    مردم دیوانه شدن
  • عبدالله IR ۰۸:۴۱ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
    0 0
    زن ، هرزگی ، مازادی ، آخرش به این چیزها ختم می شود!!! در عجبم از حال زنان نادان و غافلی که با دیدن و شنیدن این واقعیات ، هنوز بر جهل خود پای فشاری کرده و همچنان راه شیطان را می روند!!!
  • IR ۰۸:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
    0 0
    چقدر داستان زیبایی بود.... لذت بردیم از این همه عاطفه جناب قاتل
  • IR ۰۸:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
    0 0
    شخصی که توانسته باخونسردی دست به جنایت بزند وجسد رابه امید دیدار با خانواده درزندان باکیلومترهافاصله مسافت حمل کند این فرد باید دیوانه باشدوبه جای زندان می بایستی به تیمارستان سپرده شود
  • IR ۰۹:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
    0 0
    لا حول و لا قوه الا بالله
  • محمد IR ۱۰:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
    24 14
    بازهم مهسا
    • IR ۱۳:۳۸ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
      0 0
      لعنت بر هرزه کموله کثیف
    • IR ۱۵:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
      0 7
      الان نوبتی هم باشه نوبته متدینین است که شروع به اعتراض و اغتشاش کنند و به بهانه این قتل فجیع تمام بیحجابها را کتک بزنند فضای مجازی را کامل ببندند
  • IR ۱۰:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
    0 0
    ایشون دیوانه تشریف دارند. به فرض که زنی خیانت هم بکنه که نباید کشتش. الان با فضای مجازی خیانت زیاده ولی راه حلش که قتل نیست.طلاق بهترین راه چاره. کلا آدم از شر زنش راحت میشه دیگه.
  • IR ۱۱:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
    0 0
    امان از دست فضای مجازی!!!!!!!!!!
  • مریم IR ۱۱:۲۸ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
    0 0
    عجب!!!!!!!!!!
  • IR ۱۱:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
    0 0
    باز هم مشهد
  • صالح IR ۱۲:۴۵ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
    0 0
    پناه بر خدا، چقدر وحشطناک
  • یسبس IR ۱۳:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
    0 0
    فکر کنم ایشون مشکل هاد روانی داشته
  • IR ۱۳:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
    0 0
    خب کتکش میزدی و موبایلش را برای همیشه میگرفتی چرا میکشی نامرد. بچه چه گناهی کرده. پدر قاتل و مادر مقتول
  • پوریا IR ۱۵:۱۹ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
    0 0
    کسی که به راحتی می‌تونه جنازه عزیزش رو مثله کنه واقعا انسان نیست. امیدوارم قانونی تصویب کنن تو این گونه قتل ها که اولیا دم مردم ایران هستن که قلبشون شکسته. امثال این بیشرف رو باید در عرض یک هفته اعدام کنن
  • IR ۱۵:۲۱ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
    0 0
    این آدمیزاد بدبین، چیزی هم ندیده، فقط فکر کرده بهش خیانت شده !!
  • دیده بان IR ۱۵:۲۷ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
    0 0
    از ته دل این دعا را بخوانیم: خدایا لحظه ای و تنها لحظه ای ما را به خودمان وا مگذار..... آمین یا رب العالمین

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس