آرش فهيم در جديدترين مطلب وبلاگ "کارگري در روزنامه" نوشت: فيلم «بعد از ظهر سگي سگي» يکي ديگر از محصولات طنزآميز سينماي ايران است که با وجود رويکرد آسيب شناختي، نتوانسته جايگاه يک کمدي تأمل برانگيز را بيابد. چه اين که هر اثر هنري به صرف داشتن موضوعي درباره معضلات فرهنگي يا اجتماعي، موفق به تأثيرگذاري مثبت نمي شود. به جز انتخاب و اتخاذ يک موضوع، نوع نگاه به آن و روش مطرح کردن موضوع نيز حائز اهميت است. اين فيلم مصداق بارز اثري است که در طرح و ترسيم موضوع خود ناموفق است. «بعد از ظهر سگي سگي» به کارگرداني مصطفي کيايي يک کمدي هجو با تم گروگانگيري محسوب مي شود که به ظاهر قصد نمايش برخي از مشکلات جوانان را دارد. اين فيلم ماجراي يک مهندس متانيت است ته طرح هايي جديد براي ارائه در تارخانه خودروسازي دارد، اما وقتي با مخالفت رئيس کارخانه مواجه مي شود تصميم مي گيرد به خودش بمب ببندد و رئيسش را گروگان بگيرد. در هنگام اجراي اين تصميم با پليس هايي مواجه مي شود که در تعقيبش هستند و او به يک عکاسي مي رود و آدم هاي آنجا را به گروگان مي گيرد... .
اين فيلم فاقد يک ايده بکر و تازه است؛ گروگانگيري براي نيل به مقاصد نيک، پيش از اين در بسياري از فيلم ها به تصوير کشيده شده بود. از جمله يکي از فيلم هاي معروف هاليوود به نام «بعد از ظهر نحس» که منبع اصلي تقليد فيلم مورد بحث است، ما بقي اجزا و عناصر آن نيز مثل ساير فيلم هاي کمدي روز سينماي ايران است. به خصوص بازيگران فيلم که همه از چهره هاي ثابت کمدي ايراني هستند. همچنين اتفاقات درون فيلم اکثراً تصادفي و غير منطقي هستند.
اما مشکل اصلي «بعد از ظهر سگي سگي» حاکم بودن لحني نامتجانس با طنز انتقادي و هدفمند است. به گونه اي که اين اثر را به سمت لودگي مايل کرده است. وجود نوعي ابتذال پنهان در فيلم، جاي تفکر و تعمق را در آن تنگ کرده است. در اين فيلم هم از روش نخ نماي به کاربردن عبارات دو پهلو استفاده شده است. يک روش سطحي براي ايجاد طنز که در عمل موجب غير اخلاقي شدن فضاي فيلم شده است. ضمن اين که فيلم به شدت شعارزده است و ربطي به واقعيات و آدم هاي جامعه ما پيدا نمي کند.
يکي از بزرگترين مشکلات فيلم هايي چون «بعد از ظهر سگي سگي» نوع نگاهشان به مخاطب است. اين گونه آثار با اين پيش فرض ساخته مي شوند که تماشاگرشان انساني سبک سر و سطحي نگر است که از ديدن يا شنيدن حرف ها و حرکات مسموم لذت مي برد. اگر سازندگان اين فيلم ها تصور اشتباه خود از مخاطبشان را اصلاح کنند و به بيننده کار خود احترام بگذارند، بسياري از مشکلات سينماي ما حل خواهد شد.
بعد از تحرير: خوشبختانه ذائقه مخاطب امروز سينماي ايران ديگر نسبت به فيلم هايي چون «بعد از ظهر سگي سگي» اشباع شده است. اين فيلم از اغلب ستاره هاي کمدي سينماي کشورمان استفاده کرده، تعداد زيادي از سالن هاي نمايش فيلم را در اختيار دارد و تبليغات گسترده اي را نيز ترتيب داده است، اما باز هم نتوانسته به فروش قابل توجهي دست پيدا کند. اين اتفاق نشان دهنده عدم توجه مردم به اين فيلم - و فيلم هايي از اين دست- و ناتواني در برقراري ارتباط اين فيلم با مخاطب است. اميدواريم با استقبال سرد مردم از فيلم هاي کمدي نازل باعث تغيير در وضعيت توليد و اکران فيلم ها باشيم.
