کد خبر 1500615
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۳
تقی دژاکام

خندیدم و گفتم: فکر کردم همه آن چیزهایی را که در کیهان می‌نویسم، می‌توانم در یک روزنامه اصلاح‌طلب هم بنویسم، به‌خصوص درباره شخصیت روشنفکری، چون دکتر شریعتی، اما ظاهراً آنجا دستم بسته‌تر از کیهان است.

به گزارش مشرق، تقی دژاکام طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: خانم فرزانه روستایی همکلاسی ما در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران تماس گرفت و گفت امشب می‌خواهم به خانه شما بیایم. جا خوردم و البته رویم هم نشد که بپرسم چرا و چطور این‌طور بی‌مقدمه و.... در هر صورت ایشان به همراه یکی از خانم‌های همدوره‌ای ما در دانشکده به منزل ما آمدند. آن‌موقع خانم دکتر روستایی در روزنامه اصلاح‌طلب جامعه دبیر بخش بین‌الملل یا معاون سردبیر یا هر دو بود و طبیعتاً بحث و گپ ما از همان سر شب خیلی جدی حول مسائل سیاسی روز دور زد.

اما فارغ از مسائل سیاسی روز، معلوم شد که خانم روستایی آمده است تا با اصرار، مرا راضی کند از کیهان جدا و در روزنامه جامعه مشغول شوم و هر چه توضیح می‌دادم که من در اکثر موارد با مواضع کیهان همراه و با بسیاری از موضع‌گیری‌های جامعه مخالفم و هیچ دلیل عقلی برای این جدایی ندارم، کوتاه نمی‌آمد و اصرارهای خودش را تشدید می‌کرد. اگر اشتباه نکنم بحث حقوق بیشتر را هم مطرح کرد و از آن مهم‌تر اینکه تو به جامعه بیا و همین چیزهایی را بنویس که در کیهان می‌نویسی! تعجب کردم و گفتم: مگر می‌شود من در آنجا هم همین مقالات و یادداشت‌ها را بنویسم؟! و او می‌گفت من تضمین می‌کنم که تو در جامعه هیچ منع و مانعی برای نوشتن نداشته باشی و هر چه نوشتی بدون تغییر منتشر شود.

در هر صورت، من در آن لحظه که دیگر به ساعت یک نیمه‌شب نزدیک می‌شدیم چیزی به ذهنم رسید. راستش فکر کردم که چه چیزی می‌تواند «خط قرمز» روزنامه جامعه و گردانندگانش که بسیار به دکتر سروش نزدیک بودند، باشد. اولین مورد بارز تفاوت شدید آن‌ها با دکتر شریعتی بود. شریعتی یک دینمدار معتقد به ایدئولوژی و تفکیک روحانیت به انقلابی و غیرانقلابی و سیاسی و غیرسیاسی بود. یاد فریادهایش در شب شام غریبان در مسجد جامع نارمک تهران افتادم که گفته بود: «اگر امامت نباشد، اگر رهبری نباشد، اگر هدف نباشد، اگر حسین نباشد و اگر یزید باشد، چرخیدن بر گرد خانه خدا با خانه بت، مساوی است.» به‌خصوص یاد این جمله معروف او افتادم که به دینداران سیاست‌گریز گفته بود: «وقتی در صحنه حق و باطل نیستی، وقتی شاهدِ عصر خودت و شهید حق و باطل جامعه‌ات نیستی، هر کجا که می‌خواهی باش، چه به نماز ایستاده باشی چه به شراب نشسته باشی، هر دو یکی است». یاد این افتادم که شریعتی به تقلید و مرجعیت اعتقاد داشت و مرجع خودش را امام خمینی انتخاب کرده بود؛ نکته‌ای که در گزارش‌های متعدد ساواک هم آمده بود، با این تأکید که «شریعتی از طرفداران خود خواسته است که همه‌جا برای مرجعیت خمینی تبلیغ کنند.» خود شریعتی در چند جا با اشاره و تصریح به این موضوع اشاره می‌کند از جمله در کتاب خودسازی انقلابی: «.. ظهور روح‌های انقلابی و شخصیت‌های پارسا، آگاه و دلیری که به خاطر وفادار ماندن به ارزش‌های انسانی و پاسداری از حرمت و عزت اسلام و مسلمین گاه به گاه در برابر استبداد، فساد و توطئه‌های استعمار قیام می‌کرده‌اند، از این‌گونه است. قیام‌هایی که از زمان میرزای شیرازی تا اکنون، آیت‌الله خمینی، شاهد آن بوده‌ایم.» یا آنجا که در تحلیل قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، از «پایان مماشات روحانیت با سلطنت» یاد و از امام خمینی تجلیل می‌کند. بگذریم از تصریح مکرر او در تفکیک روحانیت قاعد و ساکت و غیرسیاسی با روحانیان انقلابی و خوشفکری، چون مطهری، خامنه‌ای، صدر، طالقانی و بهشتی و اینکه: «اول گفتند با ولایت مخالف است! بعد که دیدند یک میلیون نسخه کتاب و نوار از من درباره ولایت، در دسترس مردم قرار گرفته، گفتند: نه؛ با روحانیت مخالف است! در این باره عرض می‌کنم (و تذکار این مطلب، نه به خاطر مصلحت است – چرا که خدا و خلق می‌دانند که تاکنون دروغی را به خاطر «مصلحت» نگفته بودم و نگفته‌ام و نخواهم گفت و سرنوشتم حاکی از این است که نگفته‌ام و به خاطر اعتقاد و ایمان خود و ضرورت اجتماعی و مسئولیت فکری من است) که من در طول این مدتی که می‌توانستم – در هر سطحی، چه در اروپا و چه در اینجا – کار کنم، حرف بزنم و خدمتی انجام دهم، همیشه قوی‌ترین، مؤمنانه‌ترین و متعصبانه‌ترین دفاع را از "‌روحانیت راستین و مترقی"، از جامعه علمیِ "‌درست و اصیل اسلامی‌" کرده‌ام و در اینجا حتی به خود شما هم گفته‌ام که دفاع، نگاهبانی و جانبداری از این جامعه علمی نه فقط وظیفه هر مسلمان مؤمن است بلکه – از آنجا که آخرین و تنها سنگری است که در برابر هجوم استعمار فرهنگی غرب، ایستادگی می‌کند، وظیفه هر "‌روشنفکر مسئول‌" است ولو معتقد به مذهب هم نباشد.»

این‌ها و خیلی نمونه‌های دیگری را که به نقل از دکتر اینجا و آنجا به‌خصوص در سالگرد درگذشت شریعتی در کیهان نوشته بودم، در مغزم مرور کردم و گفتم: «خانوم روستایی! موافقید برای اولین مطلب، یک یادداشت جانانه برای دکتر شریعتی بنویسم؟!» خانم روستایی که نه انتظار موافقت من را داشت و نه انتظار چنین پیشنهاد بی‌شرمانه‌ای! را، خیلی صریح گفت: «نه آقای دژاکام! ما در جامعه قرار نداریم در دفاع از شریعتی چیزی بنویسیم. شریعتی یک متفکر ایدئولوژی‌زده بود و ما باید برای نسل جوان و دانشجوی‌مان از شخصیت‌های مناسب و معاصر استفاده کنیم.» خندیدم و گفتم: «فکر کردم همه آن چیزهایی را که در کیهان می‌نویسم، می‌توانم در یک روزنامه اصلاح‌طلب هم بنویسم، به‌خصوص درباره شخصیت روشنفکری، چون دکتر شریعتی، اما ظاهراً آنجا دستم بسته‌تر از کیهان است. من همین‌جا می‌‎مانم و بدون خط قرمزهایی اینچنینی به وظیفه خودم عمل می‌کنم!»

خیلی از نیمه‌شب گذشته بود که دو خانم همکلاسی ما در دانشکده حقوق، منزل ما را در خیابان هانری کربن ترک کردند، در حالی که از شکار یک صید ناامید شده بودند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 12
  • در انتظار بررسی: 2
  • غیر قابل انتشار: 5
  • IR ۱۰:۰۶ - ۱۴۰۲/۰۳/۲۹
    5 0
    عالی و هوشمندانه بود این پیشنهاد بی شرمانه
    • IR ۱۸:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۳/۲۹
      1 0
      تیترت بی شرمانه بود
  • IR ۱۰:۲۰ - ۱۴۰۲/۰۳/۲۹
    1 1
    دو لبه قیچی تندروی
  • FR ۱۰:۲۵ - ۱۴۰۲/۰۳/۲۹
    4 0
    عجب ! فقط اوایل دوران دولت یازدهم مدتی بی بی سی فارسی را با کراهت نگاه میکردم برای اینکه رسانه ای وجود نداشت که غیر تکریم ریش بنفش و دکمه سردست ظریف حرفی بزند امثال این فرزانه روستایی و دهها فعال باصطلاح سیاسی دست پرورده خاتمی و دوران سیاه دوم خرداد را آنجا شناختیم … لعنت به همه شان
  • IR ۱۱:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۳/۲۹
    0 5
    علی شریعتی مزینانی تارک الصلاة بود به شهادت اطرافیان و نزدیکانش.
    • IR ۱۷:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۳/۲۹
      0 0
      راجع به شما چی میگن؟؟؟؟
    • IR ۱۰:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۱
      0 0
      نمیشه سیاه سفید به این شخصیت نگاه کرد. اقلا تکنیکی برای جمهوری اسلامی میشود استفاده بشود... دکترشریعتی، مشکلات داشته، ولی نمیشه ایشون را با بعضی روحانیت قاعد، یکی دانست. بوالله ظلمه به اسلام که فردی چون شریعتی برای اسلام گلو پاره میکرد، مشکلاتی هم داشته، ولی آدمی مثل حسن روحانی رو بگیم مسلمانه! و چون مسلمانه و روحانیه، از شریعتی بهتره...به نظرتون میشه همچین حرفی زد؟ در مورد تارک الصلاة بودن ایشون اطلاعی ندارم. مستند بیارید برادر... در همان صورت هم میتوان گفت ایشون اوایل راه انقلاب بودند. ان شاالله که امید به ایشون بوده.
  • 43 IR ۱۲:۱۸ - ۱۴۰۲/۰۳/۲۹
    2 5
    خجالت نمی کشید برای بازدید گرفتن از همچین تکنیک های وقیحانه ای استفاده می کنید؟
    • ۴۲ IR ۱۶:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۳/۲۹
      3 0
      نه
  • IR ۱۲:۳۹ - ۱۴۰۲/۰۳/۲۹
    4 0
    کلا اصلاح طلبان هر ژستی هم که بگیرند از دل رادیکالیسم شدید متولد شده اند و جامعه را به سمت رفتار های افراطی هل میدهند. این رفتار افراطی آن قدر شدید است که حتی به سانسور شخصیتی مثل شریعتی هم می رسد. اگر قدرت را به صورت کامل دست بگیرند به هیچ کس رحم نمیکنند. کلا این رویه چپ ها و رادیکال ها ست.
  • عبدالله مومن IR ۱۵:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۳/۲۹
    4 0
    پست ترین موجود جهان. افساداتی غربگداست
  • حسین IR ۰۰:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    0 0
    از شریعتی در اوایل دهه ۱۳۵۰ ایراد می گیرند، که تو چرا مقلد یک آدم سیاسی هستی ؟! شریعتی با افتخار گفت : من افتخار می کنم که مقلد خمینی ام. متاسفانه بسیاری از مدعیان اصلاح طلبی و هم مدعیان اصول گرایی در حق شریعتی ظلم و بی انصافی بزرگی مرتکب شدند.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس