به گزارش مشرق، حسن رشوند طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: هدف عالی پیامبر (ص) در رسالت خویش فراخوانی همه انسانها به سوی پرستش خداوند و هدایت آنها بوده است. بدین جهت اصول حاکم به سیاست نبوی همواره خصلتی حقجویانه، دعوتگرایانه و فضیلت محور بوده است؛ بنابراین فهم سیاست نبوی مستلزم فهم نظام معنایی حاکم بر چنین رسالتی است، زیرا رسالت پیامبر در جهت گسترش توحید و هدایتپیشگی و ایجاد جامعه اخلاقی بوده است.
سیره پیامبر اسلام (ص) بیانگر این حقیقت است که ایشان اساس رسالت و بنیاد حکومت خود را براساس قوانین الهی و عدالت استوار ساخته بودند و در رفتار و سلوک سیاسی خود هیچ گاه به روش جباران و پادشاهان با مردم برخورد نکرده بودند.
رسول اکرم (ص) با پایبندی کامل به اخلاق قرآنی و دوراندیشی در طول دوران زندگی مبارکشان از رحمت و رافت، کرامت و عزت انسان، اهتمام به امور مردم، مشورت و مشاوره، وفای به عهد و پیمان و... در جهت نیل و گسترش هدف والای خود که همانا هدایت بشریت بوده، کمک میگرفتهاند و در تصمیمگیریهای سیاسی جمیع جهات را در نظر گرفته و سپس بر اساس مصالح اسلام و مسلمین تصمیمی را اتخاذ میکردند. ایشان در کارهای سیاسی قاطع عمل میکردند و هیچگاه مصالح اسلام و مردم را مورد مسامحه قرار نمیدادند.
رسول اکرم (ص) از نیروی تعقل و مشورت با مردم نیز به بهترین نحو استفاده میکردند و هدفشان از این سیاست به بلوغ رساندن جامعه آن روز برای امور سیاسی و اجتماعی و بالابردن فهم اجتماعی و سیاسی مردم بوده است که این امر خود عامل مهمی در جهت پیشبرد اهداف دین بوده است.
پیامبر اسلام (ص) با هدف تکمیل و تکریم مکارم اخلاقی، اجرای عدالت را سرلوحه رسالت خویش قرار داده و مساوات و برابری و برادری را محقق ساختند و با این سیاست خویش موجبات بسیاری از کینهها و دشمنیها و حسدها را از بین بردند و باعث بهوجود آمدن جامعهای متوازن و تا حدود زیادی یکپارچه شدند. پیامبر اکرم (ص) وفای به عهد و خوش پیمانی را از ارکان سیاست خود میدانستند و حتی در برابر مخالفان سر سخت خود از این سیاست وفای به عهد و پیمان پیروی میکردند و حتی خوش پیمانی را از ایمان میدانستند و اگر شخصی فاقد این سیاست بود رفتار او را از ایمان به دور میدانستند.
بهطور کلی پیامبر اسلام در راه رسیدن به هدف والای مبعوث شدنشان که همانا سعادت و هدایت بشریت بوده است، در هیچ زمانی اصول اخلاقی و انسانی را زیر پا نگذاشتند و در میدان سیاست همواره اخلاق را مقدم میدانستند و اصولا برای سیاست به تنهایی اصالت قائل نبودند و سیاست را در کنار اخلاق مورد توجه قرار میدادند و در تدابیر و تصمیمگیریهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی شخصی و خانوادگی خویش اخلاق را از سیاست ارجح میدانستند و به تبع آن، هرگز مصلحت اخلاقی را فدای منافع سیاسی و فردی نمیکردند. همه اینها از خصوصیات بارز آخرین فرستاده خدا بود و از آنجاکه دین اسلام کاملترین دینها در میان ادیان الهی بود، خصوصیات فردی، اجتماعی و سیاسی پیامبر باید تجلی صفات الهی و دینی باشد که ایشان برای تبلیغ آن آمده بودند و مشقّات زیادی را متحمل شده بودند.
دیروز رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از مسئولان نظام، نمایندگان و سفیران کشورهای اسلامی، بعثت پیامبر اسلام (ص) را یک گنجینهای معرفی کردند که میتواند سعادت بشر را در زندگی تأمین کند و فرمودند: اگر کشورهای اسلامی به تعالیم بعثت عمل میکردند، رژیم خبیث و شرور صهیونیستی نمیتوانست در مقابل چشمان امت اسلامی اینگونه به مظلومان فلسطینی ظلم و جنایت کند. رهبر انقلاب «استقامت» کردن در مقابل دشمن را مهمترین رمز و راه رسیدن به مقصود معرفی کرده و «اشداءُ علی الکفّارِ رحماءُ بینَهم» را بزرگترین درس بعثت دانستند. به این مفهوم که در مقابل دشمنان باید محکم ایستاد. این همان چیزی است که اکنون با رفتارهای خارج از مبانی دینی توسط غالب دولتمردان عرب درباره سرنوشت ملت فلسطین متأسفانه مورد غفلت قرار گرفته است. استقامت کردن در مقابل دشمن عنود، بزرگترین درس بعثت بود. پیامبر اسلام (ص) زمانی که از غار حرا پایین میآمدند و هنوز رسالت خویش را آشکار نکرده بودند میدانستند از همان ساعتی که ماموریت رسالت به حضرتش ابلاغ شد، کفار مکه لحظهای او را آرام نخواهند گذاشت. اما از آنجاکه ایشان تجلی اراده الهی بود و دو عنصر مهم «صبر» و «توکل» کلید حرکت او در این مسیر سخت بود، واژه تسلیم در برابر دشمن برای او بیگانه بود.
آن چیزی که ملت ایران را تا به امروز در همین مسیر قرار داده، استقامت در برابر زیاده خواهی دشمنان بوده است. یعنی همان فرهنگی که با پیروزی انقلاب اسلامی به دیگر ملتهای مسلمان انتقال پیدا کرد. بزرگترین درس استقامت را این روزها ملت مظلوم فلسطین و یمن در برابر دشمنان تا بن دندان مسلح تجربه کردند. در حالی که مردم فلسطین و یمن با دستان خالی، ولی ایمان راسخ، دشمنان خود را عاجز کرده اند، کشورهای اسلامی که از ثروت، ظرفیت و امکانات خوبی برخوردارند و میتوانند از این ظرفیت برای پایان بخشیدن به ظلم هر روزه رژیم وحشی صهیونیستی استفاده کنند، نه تنها حاکمان این کشورها نسبت به مظلومان فلسطین و یمن بی تفاوت هستند، بلکه شاهد همراهی ننگین آنها با مقامات صهیونیست هستیم. کجای این رفتارها با سلوک و آموزههای پیامبر ختمی مرتبت و مفهوم بعثت همخوانی دارد؟ اما هرچه این روزها شاهد خیانت برخی شیوخ عرب به آرمان ملت فلسطین در قالب توافق نامه «ابراهیم» و عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی هستیم، در نقطه مقابل، شاهد خیزش جوانان فلسطینی علیه صهیونیستها هستیم و همه اینها محصول فهم راهبرد «استقامتی» است که این جوانان از درس «بعثت»پیامبر مکرم اسلام (ص) آموخته اند.