به گزارش مشرق، چرا همانجایی که فریاد عصبانیت اینترنشنال و بی بی سی فارسی و مقامات آمریکایی بلند می شود، دقیقا داد و فریاد برخی از اصلاحطلبان نیز بلند می شود؟
*******
بیقراری حزب اتحاد ملت برای عوض کردن جای قاتل و مقتول
برخورد قاطع قوه قضاییه با آشوبگران مسلح و اغتشاشگرانی که امنیت و آرامش مردم را در ماههای گذشته سلب کردند، پروژه اتاق فکر آشوب در خارج از کشور را مختل کرد و محاسبات آنها را به هم ریخت.
در همین رابطه روز شنبه گذشته، حکم اعدام ۲ تن از عوامل شهادت مظلومانه سید روح الله عجمیان اجرا شد. یکی از این افراد،محمدمهدی کرمی، متهم ردیف اول پرونده بود. وی در رابطه با اقدامات خود گفته بود:«دستم را انداختم سمت شانه راستش و چرخاندمش و بعد با یک سنگ به سرش ضربه زدم. بعد از اینکه این سنگ را زدم با مشت سه ضربه به سرش وارد کردم. بعد شهید را دیدم که زمین افتاده و در همین حالت یک نفر روی پهلو و دنده سمت راستش میپرید. بعد از اینکه اطراف شهید خلوت شد به سمتش رفتم و با پا یک ضربه به وسط پاهایش و دو ضربه به زانوهایش زدم.»
وی در ادامه در تشریح اقدام جنایتکارانه خود گفت:«در همین حین یک فرد آمد و ۳ الی ۴ ضربه چاقو به سمت ناحیه شکم و پهلو شهید وارد کرد و بعد از اینکه چاقو را زد و از روی شکمش بلند شد من پاهای او را گرفتم و به سمت جلوی خاور روی زمین کشیدم که در همین لحظه کفش هایش از پاهایش در آمدند و با آنها ۲ تا ضربه به سمت صورتش زدم و بعد یک ضربه با پای چپ به سر و گردن و ۲ الی ۳ ضربه هم با کفش به صورتش وارد کردم.»
محمد حسینی، ردیف دوم این پرونده است، فردی که با چاقو ضرباتی به شهید وارد کرده است. وی صراحتا در دادگاه اعلام کرد:«چاقوی خود را دو مرتبه و به عمق دو بند انگشت به بدن شهید عجمیان فشار دادم و در مرتبه سوم کمی به داخل بدن وی وارد کردم.»
در رابطه با اقدام جنایتکارانه محکوم حسینی در روز حادثه، دیگر متهمان پرونده نیز صراحتا وی را به عنوان فردی معرفی کردند که به شهید چاقو زد و با توجه به اینکه سیدمحمد حسینی در آن روز پیراهن قرمز به تن داشته حتی قبل از شناسایی و بازداشت ایشان، سایر متهمانی که قبل از وی بازداشت شدند همگی اظهار داشتند کسی که لباس قرمز داشته چندین ضربه چاقو به شهید زده است.
و اما اعدام این دو فرد جنایتکار، عصبانیت رسانه های معاند را در پی داشت. بی بی سی فارسی، اینترنشنال، صدای آمریکا، رادیو فردا و رسانه های ضدایرانی با هیاهو و جنحال، جای قاتل و مقتول و ظالم و مظلوم را عوض کرده و بر جنایت این افراد سرپوش گذاشتند. مقامات دولت آمریکا و برخی مقامات اروپایی نیز به حمایت از این جنایتکاران پرداخته و اقدامات وحشیانه آنان را تظهیر کردند.
نکته قابل اینجاست که برخی فعالین اصلاح طلب در داخل نیز با این پروژه ضدایرانی همصدا و همراه شدند. برای نمونه، «علی شکوری راد» سخنگوی جبهه اصلاحات و عضو حزب اتحاد ملت در توئیتی نوشت: «اجرای حکم اعدام محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی موجب تأسف و انزجار عمیق است. روایت رسمی در مورد کشته شدن روح الله عجمیان که موجب این حکم قضایی شد، هرگز قابل باور نبوده است. گمان دارم اصل ماجرا توطئه بوده و همه گرفتار آن شده اند. غرض ترساندن است، اما بنزین روی آتش است.»
همچنین «آذر منصوری» عضو حزب اتحاد ملت در توئیتی نوشت:«با اصرار بر اجرای احکام اعدام نه تنها چرخه خشونت متوقف نخواهد شد بلکه در مسیری تصاعدی و خطرناک قرار خواهد گرفت و اندک روزنه های موجود برای ترمیم دیوار بی اعتمادی بسته خواهد شد. مهسا و همه آنها که پس از فاجعه مرگ او جان باختند را فرزندان خود بدانید و این چرخه را متوقف کنید.»
چرا همانجایی که فریاد عصبانیت اینترنشنال و بی بی سی فارسی و مقامات آمریکایی بلند می شود، دقیقا داد و فریاد برخی از اصلاح طلبان نیز بلند می شود؟! سوالی که مطرح می شود این است که طیف هایی از جمله حزب اتحاد ملت، چه منفعتی در آشوب و اغتشاش دارند؟!
بازی اصلاح طلبان در پازل «جنگ ترکیبی» با اسم رمز «معیشت»
انتقاد از عملکرد دولت و سایر قوا و ارائه راهکارهای مناسب برای عبور از مشکلات، اقدام بسیار پسندیده ای است. اما سیاه نمایی و بن بست نمایی وضع کشور و ارائه نسخه های پرخسارت با عنوان برون رفت از وضع موجود، نه تنها به بهبود اوضاع کمکی نمی کند، بلکه پاژل دشمن در جنگ ترکیبی علیه مردم ایران را تکمیل می کند.
در حال حاضر با توجه به شکست پروژه آشوب، دسمن در پی آن خرید زمان برای اجرای نقشه های ضدایرانی است. در این میان، مسئله معیشت مهم ترین سوژه برای موج سواری و مانور است. رسانه های دشمن بدون وقفه در حال سانسور اقدامات مثبت دولت در حوزه معیشت بوده و آینده ای سیاه و تاریک را ترسیم می کنند.
نکته تأسف برانگیز اینجاست که برخی رسانه ها در داخل، دقیقا همین دست فرمان را پیاده کرده و ضمن سانسور اقدامات مثبت و همچنین سانسور میراث نامطلوب دولت قبل، نسخه هایی را می پیچند که همگی در دولت روحانی اجرا شد و نتایج خسارت باری به دنبال آورد.
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «چرا ۳۰ درصد از مردم زیر خط فقر هستند؟» نوشت: «خانوارهای فقیر اولین گروههایی هستند که در زمان رکود و تورم از آن آسیب جدی میبینند. برای کاهش فقر باید تولید ثروت در ایران به انجام برسد و موانع آنکه ساختار ناکارآمد اقتصاد سیاسی و سیاست خارجی نامرتبط با منافع توسعه اقتصادی است، اصلاح شود و با رفع موانع ساختاری حکمرانی اقتصادی سیاسی و سازگاری سیاست خارجی با توسعه اقتصادی میتوان به روان شدن جریان اقتصاد کشور و سرمایهگذاری برای تولید ثروت، ایجاد شغل و درآمد برای خانوارهای ایرانی تا حدودی امیدوار بود. در شرایطی که نرخ سرمایهگذاری ثابت کشور از نرخ استهلاک سرمایه کمتر است، نمیتوان به تولید ثروت امیدوار بود. یعنی ما ظرفیت سرمایهگذاری جدیدی در اقتصاد برای کار جدید ایجاد نمیکنیم و سرمایهگذاری در همه سطوح کلان و متوسط و کوچک با اختلال شدیدی مواجه است.»
در ادامه این مطلب آمده است:«کژکارکردی حکمرانی اقتصاد سیاسی و سیاست خارجی نامرتبط با توسعه اقتصادی دو ابرچالش در ناکارآمدی اقتصاد ایران محسوب میشوند. امروزه هیچ کشوری نمیتواند بدون مرتبط بودن با اقتصاد بینالملل و نداشتن سیاست خارجی سازگار با جهان و مصالحه با کشورها، زیست اقتصادی و اجتماعی متعارفی داشته باشد.در شرایطی که در ایران تولید ثروت جدی انجام نمیشود و رشد اقتصادی مناسبی ایجاد نمیشود، نمیتوان به سیاست اصلی کاهش فقر که توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی جامعه زیر خط فقر است، دل بست، زیرا توزیع عادلانه منابع اندک جامعه عملا همان توزیع فقر در جامعه است.»