به گزارش مشرق ، کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت :
اصلا كي به تو گفت بيا كه حالا داري ميري؟!
مشاور خارج نشين و مستعفي كروبي متهم شد كه مدحي دوم و نفوذي جمهوري اسلامي در ميان اپوزيسيون خارج كشور است.
شبكه ضد انقلابي بالاترين با اشاره به نوشته اخير مجتبي واحدي مبني بر جدا شدن راهش از كروبي نوشت: متن خداحافظي واحدي از آقاي كروبي را خواندم و بسيار خوشحال شدم. از اين بابت كه ديگر زخم زبان اطرافيان و مخالفان جنبش سبز را نمي شنوم. راستش را بخواهيد واحدي بايد زودتر از اينها خداحافظي مي كرد.
نويسنده تصريح مي كند: من از ابتدا به همراهي واحدي به جنبش سبز مشكوك بوده و هنوز هم به نقش او مشكوك هستم و از وي مي ترسم كه مانند مدحي در تلويزيون حكومت كودتا ظاهر شود و سعي در لجن مال كردن جنبش سبز نمايد. واحدي وقتي در ايران بود هيچگاه هزينه اي در راه جنبش نپرداخت. روزنامه آفتاب يزد كه تحت مديريت او بود، پيش از شروع جنبش و يا حتي در روزهاي خونين پس از كودتاي خرداد 88 نه تنها زير تيغ تيز سانسورچيان قرار نگرفت كه هيچگاه تذكري نيز دريافت نكرد. خود واحدي نيز تا پيش از خروج قانوني از ايران، هيچگاه در ميان طرفداران جنبش مطرح نبود. اما ناگهان از كشور خارج شد و ادعاي مشاورت يكي از سران جنبش را نمود. اصولا از اينجور آدمها كه هر چه شلوار مي پوشند، خيلي زود زيپش خراب مي شود، متنفرم. واحدي هم مانند مهاجراني است.
همكار اين شبكه صهيونيستي خاطر نشان كرد: امثال اين آدم ها تا در ايرانند انقلابي هستند اما وقتي با گوشه چشمي راهي خارج شدند، خود را ضد حاكميت مي خوانند. واحدي خوب فهميده بود كه كانديداي زرشك بدقيافه ترين سياسيون سال است و چه راهي بهتر از اين كه خود را مشاور يكي از سران دربند جنبش معرفي كند. او حالا فكر مي كند پس از دو سال توانسته براي خود موقعيتي دست و پا كند اما واقعيت اين است كه او جز فضولات بر درخت جنبش سبز ننشاند(!) و چه بهتر كه با سران آن نباشد.
گويانيوز هم در تحليلي به قلم يكي از اعضاي حاشيه اي حزب مشاركت، به واحدي حمله كرد و راه او را ختم به تركستان خواند. در اين نوشته آمده است: مدت هاست به تماشا نشسته ام تا ببينم از گفتار و نوشتار آقاي واحدي چه زايد اما چه جاي حيرت كه بسياري از اينان سالها در توهمات خويش زيسته و با واقعيت فرسنگ ها دورند. او الحق در تخريب محمد خاتمي و عبدالله نوري و... سنگ تمام گذاشته و گاه دست برخي از گروه هاي خوشنام! را از پشت بسته است. آقاي واحدي در آشفته بازار امروز، روش هجو اصلاح طلبان را پلكاني براي ترقي خويش ساخته و با حمله به محمدرضا خاتمي اداي كاتوليك تر از پاپ را درآورد. وقتي محمدرضا خاتمي در مجلس ششم نقش آفريني مي كرد، آقاي واحدي مشاور كروبي رئيس مجلس بود كه لايحه اصلاح قانون مطبوعات را از دستور خارج كرد.
اين عضو حزب مشاركت در سايت گويانيوز مي نويسد: آقاي واحدي روش آهسته برو و آهسته بيا را خوب رعايت مي كرد و لذا در ايران كمتر نامي از او بود اما ناگهان در خارج از ايران چشمان ما به جمال ايشان منور شد. امثال او در خارج زيادند كه پس از صرف غذا نسخه هايي براي ايران مي پيچند و به سلامتي روزهاي تعطيل را سر مي كنند و شگفتا كه تن هر كس به هواي مطبوع روشنفكرپرور خارج از ايران آشنا شد متهورانه از ساحل براي كشتي شكستگان داخل و درگير طوفان راه نجات ترسيم مي كند.
220 شبكه مجازي رژيم صهيونيستي هك شد
منابع رسانه اي از هك و نفوذ كاربران ايراني به 220 شبكه اينترنتي و مجازي رژيم صهيونيستي از جمله برخي مراكز امنيتي خبر مي دهند.
روزنامه القدس العربي نوشت: گروهي از جوانان ايراني توانسته اند به 220 پايگاه اينترنتي اسرائيل نفوذ كرده و برخي از آنها را نابود كنند. اين گروه توانستند در پايگاههاي مهم و حساس مجازي اسرائيل همچون پايگاه آموزش نيروهاي امنيتي اسرائيل و پايگاه باشگاه اصلي اسرائيل و پايگاه تجاري بانكي مسئول محافظت از كارت هاي بانكي اسرائيلي ها نفوذ كنند.
همزمان پايگاه اينترنتي «آف-سيكيور» از حمله ويروسي مجدد عليه برنامه هسته اي ايران توسط يك ويروس جديد خبر داده است.
حملات ويروسي نظير استاكس نت و دوكو با وجود پيچيدگي برنامه هاي آن نتوانستند راه توسعه كمي و كيفي سانتريفيوژهاي ايران را سد كنند و هم اكنون قريب 11 هزار سانتريفيوژ در تاسيسات غني سازي مشغول كار هستند.
بي بي سي: ناتو ريسك نمي كند سوريه متحدان قدرتمندي دارد
سوريه، ليبي نيست و ناتو نمي تواند به آساني وارد درگيري شود.
شبكه دولتي انگليس(بي بي سي) در تحليلي تحولات سوريه و امكان نقش آفريني ناتو در آن تصريح كرد كه: با وجود اين كه بركناري دولت در سوريه منافع استراتژيك بيشتري نسبت به ليبي براي كشورهاي عضو ناتو دارد، برخورد اين سازمان با منازعه سوريه محتاطانه تر بوده است. نزديك به يك ماه پيش و پس از آن كه نيروهاي سوري يك جنگنده تركيه را، كه عضو ناتوست، ساقط كردند، ناتو به رغم حمايت لفظي از تركيه به مقابله سوريه نرفت. اين در حالي است كه اساسنامه ناتو آن را ملزم مي كند حمله نظامي به يكي از اعضا را حمله به همگي اعضا تلقي كرده و به طور جمعي به مقابله آن برود. اما پيچيدگي هاي مسئله سوريه بيشتر از آن است كه ناتو به راحتي چنين تصميمي بگيرد.
بي بي سي مي افزايد: پيش از هر چيز روشن نيست كه كشورهاي عضو چه قدر حاضر به تحمل هزينه هاي جنگي ديگر باشند. در مورد ليبي هزينه هاي جنگ به بروز اختلاف ميان كشورهاي عضو ناتو انجاميد. علاوه بر اين سوريه حاميان جدي تري نسبت به ليبي دارد. روسيه عملا مخالفت چشمگيري با روند وقايع در ليبي نكرد، اما از آغاز منازعه سوريه اعلام كرده است كه مانع اجراي سناريوي مشابه ليبي در اين كشور خواهد شد. سوريه علاوه بر روسيه، متحدان منطقه اي قدرتمندي چون ايران و حزب الله لبنان نيز دارد.
در همين حال دويچه وله در گزارشي امكان براندازي حاكميت سوريه توسط معارضان را منتفي دانست.
اين رسانه دولتي آلمان از قول مناف طلاس نظامي اخراجي و پيوسته به معارضين نوشت: مخالفان در داخل سوريه شانس زيادي براي سقوط رژيم ندارند زيرا ساختار طوري است كه كودتا به راحتي امكان پذير نيست.
دويچه وله اضافه كرد: ظاهرا ايران تمام قد پشت سر سوريه ايستاده و هرچه اوضاع وخيم تر مي شود، ايران هم در دفاع از سوريه بي محاباتر مي شود.
طلاس 6 سال پيش از گارد جمهوري سوريه اخراج شده است.
اعلام ناتواني ناتو و معارضان مسلح در مقابل حكومت سوريه در حالي است كه روزنامه واشنگتن پست اخيرا در گزارشي از شكست امنيتي و اطلاعاتي سازمان سيا در سوريه خبر داده است. اين روزنامه آمريكايي مي نويسد: سازمان سيا پس از 16 ماه نتوانسته گروه هاي اپوزيسيون در سوريه را به تفاهم برساند. سيا از آنچه در سوريه در جريان است، بي خبر مانده است. شوك هاي امنيتي آن گونه كه مقامات آمريكايي مي گويند موجب شده تلاش براي براندازي حاكميت سوريه با شكست توام شود. سيا با سازمان امنيت اردن و تركيه مرتبط است. آنها همچنين با كشورهاي هم پيمان آمريكا در منطقه نيز ارتباطات نزديكي دارند ولي هيچ كدام از اين ارتباطات به اندازه اي نيست كه بتوانند در امور داخلي و روند انتقال قدرت در سوريه اثر بگذارند.
واشنگتن پست از قول اين مقامات نوشت: تعطيلي سفارت آمريكا در دمشق در فوريه گذشته توانايي هاي امنيتي آمريكا براي آگاهي از امور داخلي سوريه را به شدت كاهش داده است. وضعيت سوريه با ليبي كه انقلابيون به سرعت توانستند بخش شرقي كشور را بگيرند و فرايند تغيير حكومت را به سرعت پيش ببرند، بسيار فرق مي كند. در اين جا مخالفان هيچ كنترلي بر هيچ نقطه اي از كشور ندارند و سازمان امنيت مركزي آمريكا نيز نمي تواند با همكاري آنها به اطلاعات خاصي درباره اوضاع داخلي سوريه دست يابد.
مسئولان آمريكايي مي گويند كه سازمان امنيت مركزي آمريكا در حال حاضر دستگاه هاي ويژه اي را در اختيار مخالفان قرار داده است كه آنها مي توانند به واسطه آن دستگاه ها با سي آي اي به طور مستقيم در تماس باشند. همچنين شش افسر وابسته به سازمان امنيت آمريكا در مرز تركيه- سوريه مستقر شده اند و ضمن بررسي توانايي هاي مخالفان تلاش دارند با آنها هماهنگي هاي لازم براي تامين نيازهاي مدني و پزشكي را به عمل بياورند.
اگر شركت در انتخابات فرصت طلبي است كه شما فرصت طلب تر از همه هستيد
دبير يكي از گروه هاي عضو جبهه اصلاحات مي گويد: فرصت طلبان نمي توانند جايگزين اصلاح طلبان شوند.
علي محمد حاضري دبير گروه موسوم به انجمن اسلامي مدرسين دانشگاه ها گفته است: حضور جريانات نوظهور و بدوي [!؟] افكار عمومي را قانع نمي كند و فرصت طلبان انتخاباتي نمي توانند خود را جايگزين اصلاح طلبان اصيل كنند.
وي همچنين در مورد تغيير قانون انتخابات به ايلنا گفت: اگر تاكنون انتقادي نسبت به برگزاري انتخابات در كشور بوده بحث جدي روي مجري گري آن نيست. چرا كه اگر به مجري انتقادي وارد شود از طريق دستگاه هاي نظارتي قابل رسيدگي است.
حاضري ادامه داد: بحث اساسي در مورد انتخابات نظارت است. اينكه انتقادات راجع به انتخابات را بايد به كجا منتقل كرد از اشكالات اصلي است كه به نظر من بايد روي راهكارهايي براي اعتمادآفريني بيشتر بر عملكرد دستگاه نظارت كار شود.
يادآور مي شود شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات در انتخابات مجلس عملاً اين انتخابات را تحريم كرد و اغلب اعضا و سران آن نيز حتي در حد رأي دادن در اين انتخابات شركت نكردند اما به دنبال رأي دادن خاتمي در روستايي از توابع دماوند، اعضاي همين جبهه شروع به ساختن استدلال هايي در توجيه اقدام خاتمي و لزوم بازگشت به عرصه انتخابات كردند. با اين وصف عنوان اصلاح طلبان بدلي و فرصت طلب، بي تناسب با رفتار زيگزاگ همين گروه ها نيست. به عبارت ديگر اگر ديگران اعلام كردند در انتخابات آتي شركت مي كنند و انگ اصلاح طلب بدلي و فرصت طلبي به آنها زده شد، چرا خود همين انگ زنندگان وقتي براي حضور در انتخابات مسابقه مي گذارند، با همان وصف و برچسب متهم نشوند؟!
از سوي ديگر درباره ادعاي مسئله داشتن با نظارت بر انتخابات بايد خاطرنشان كرد كه اين مسئله صرفاً بهانه اي براي 8 ماه فتنه گري در سال 1388 بود چرا كه اولاً مدعيان تقلب زيربار بازشماري آرا نرفتند (گرچه ادعا مي كردند براساس آراء ريخته شده به صندوق ها، آنها پيروز شده اند و ثانياً جسارت به تصوير حضرت امام(ره) و سپس خط كشيدن روي نام اسلام و شعارهاي علني عليه جمهوري اسلامي و نهايتاً شكستن حرمت روز عاشوراي حسيني(ع) نشان داد كه اين ماجرا، ماجراي تقابل جبهه انقلاب با ضدانقلاب خارجي و داخلي است و مدعيان اصلاح طلبي، صرفاً فرصت اين آشوبگري را براي بيگانگان فراهم آورده اند.
آمريكايي ها شركت پژو را بدبخت كردند
همسويي با سياست هاي نومحافظه كاران آمريكايي موجب انتشار خبرهاي بد براي شركت فرانسوي پژو شد.
پايگاه خبري مديا ليبر نوشت: خبرهاي بد براي شركت پژو پشت هم رديف مي شوند. شرايط بد باعث شده تا اين شركت 2500 پست شغلي را در آزمايشگاه ها و 8000 مورد را در كارخانه هاي مختلف خود ملغي اعلام كند. اينها همه به دليل همسويي فرانسه با سياست هاي ضدايراني ايالات متحده است. شركت پژو هر ساله در حدود 700 هزار اتومبيل را در بخش صادرات به فروش مي رساند. از اين ميزان تعداد 458 هزار خودرو در سال 2011 در ايران فروخته شده است. صادرات اين شركت تنها در شش ماه اول سال 2012 تعداد 200 هزار خودرو كاهش داشته و چشم پوشي شركت پژو از بازار پرسود ايران صرفا به دليل همسويي با سياست هاي نومحافظه كاران آمريكايي در واشنگتن بوده است. باز هم نومحافظه كاران آمريكايي!
مديا ليبر افزود: پژو كه در سال 2010 سود فراواني برد و در سال 2011 در حدود 200 ميليون يورو را ميان سهامداران خود توزيع كرد، امروز به دليل افول بازار اروپا، به ويژه اسپانيا و ايتاليا، با وضعيت خطرناكي مواجه شده. اين شركت در ماه فوريه تصميم گرفت از ماه مارس به بعد ارسال محموله هاي خود به مقصد ايران را به حال تعليق درآورد. اين تصميم خطرناك مي تواند منجر به از ميان رفتن 8000 پست شغلي در اين شركت صنعتي بزرگ شود.
گفتني است شركت آمريكايي جنرال موتورز زمستان سال گذشته 7 درصد از سهام شركت پژو را خريداري كرد. جنرال موتورز در سال 2008 تا مرز ورشكستگي پيش رفت و مجبور شد از ده ها ميليارد دلار يارانه دولت استفاده كند. هم اكنون 32 درصد سهام جنرال موتورز متعلق به دولت آمريكاست.
در همين حال نشريه لوپوئن با مقايسه اقدام پژو و شركت رنو نوشت: برخلاف پژو، شركت رنو حاضر نيست بازار پرسود ايران را از دست بدهد. بازار ايران براي اين شركت بسيار جذاب است. به گفته مقامات رنو آنها توانسته اند مشكلات را دور زده و معاملات خود را به انجام برسانند.
اصلا كي به تو گفت بيا كه حالا داري ميري؟!
مشاور خارج نشين و مستعفي كروبي متهم شد كه مدحي دوم و نفوذي جمهوري اسلامي در ميان اپوزيسيون خارج كشور است.
شبكه ضد انقلابي بالاترين با اشاره به نوشته اخير مجتبي واحدي مبني بر جدا شدن راهش از كروبي نوشت: متن خداحافظي واحدي از آقاي كروبي را خواندم و بسيار خوشحال شدم. از اين بابت كه ديگر زخم زبان اطرافيان و مخالفان جنبش سبز را نمي شنوم. راستش را بخواهيد واحدي بايد زودتر از اينها خداحافظي مي كرد.
نويسنده تصريح مي كند: من از ابتدا به همراهي واحدي به جنبش سبز مشكوك بوده و هنوز هم به نقش او مشكوك هستم و از وي مي ترسم كه مانند مدحي در تلويزيون حكومت كودتا ظاهر شود و سعي در لجن مال كردن جنبش سبز نمايد. واحدي وقتي در ايران بود هيچگاه هزينه اي در راه جنبش نپرداخت. روزنامه آفتاب يزد كه تحت مديريت او بود، پيش از شروع جنبش و يا حتي در روزهاي خونين پس از كودتاي خرداد 88 نه تنها زير تيغ تيز سانسورچيان قرار نگرفت كه هيچگاه تذكري نيز دريافت نكرد. خود واحدي نيز تا پيش از خروج قانوني از ايران، هيچگاه در ميان طرفداران جنبش مطرح نبود. اما ناگهان از كشور خارج شد و ادعاي مشاورت يكي از سران جنبش را نمود. اصولا از اينجور آدمها كه هر چه شلوار مي پوشند، خيلي زود زيپش خراب مي شود، متنفرم. واحدي هم مانند مهاجراني است.
همكار اين شبكه صهيونيستي خاطر نشان كرد: امثال اين آدم ها تا در ايرانند انقلابي هستند اما وقتي با گوشه چشمي راهي خارج شدند، خود را ضد حاكميت مي خوانند. واحدي خوب فهميده بود كه كانديداي زرشك بدقيافه ترين سياسيون سال است و چه راهي بهتر از اين كه خود را مشاور يكي از سران دربند جنبش معرفي كند. او حالا فكر مي كند پس از دو سال توانسته براي خود موقعيتي دست و پا كند اما واقعيت اين است كه او جز فضولات بر درخت جنبش سبز ننشاند(!) و چه بهتر كه با سران آن نباشد.
گويانيوز هم در تحليلي به قلم يكي از اعضاي حاشيه اي حزب مشاركت، به واحدي حمله كرد و راه او را ختم به تركستان خواند. در اين نوشته آمده است: مدت هاست به تماشا نشسته ام تا ببينم از گفتار و نوشتار آقاي واحدي چه زايد اما چه جاي حيرت كه بسياري از اينان سالها در توهمات خويش زيسته و با واقعيت فرسنگ ها دورند. او الحق در تخريب محمد خاتمي و عبدالله نوري و... سنگ تمام گذاشته و گاه دست برخي از گروه هاي خوشنام! را از پشت بسته است. آقاي واحدي در آشفته بازار امروز، روش هجو اصلاح طلبان را پلكاني براي ترقي خويش ساخته و با حمله به محمدرضا خاتمي اداي كاتوليك تر از پاپ را درآورد. وقتي محمدرضا خاتمي در مجلس ششم نقش آفريني مي كرد، آقاي واحدي مشاور كروبي رئيس مجلس بود كه لايحه اصلاح قانون مطبوعات را از دستور خارج كرد.
اين عضو حزب مشاركت در سايت گويانيوز مي نويسد: آقاي واحدي روش آهسته برو و آهسته بيا را خوب رعايت مي كرد و لذا در ايران كمتر نامي از او بود اما ناگهان در خارج از ايران چشمان ما به جمال ايشان منور شد. امثال او در خارج زيادند كه پس از صرف غذا نسخه هايي براي ايران مي پيچند و به سلامتي روزهاي تعطيل را سر مي كنند و شگفتا كه تن هر كس به هواي مطبوع روشنفكرپرور خارج از ايران آشنا شد متهورانه از ساحل براي كشتي شكستگان داخل و درگير طوفان راه نجات ترسيم مي كند.
220 شبكه مجازي رژيم صهيونيستي هك شد
منابع رسانه اي از هك و نفوذ كاربران ايراني به 220 شبكه اينترنتي و مجازي رژيم صهيونيستي از جمله برخي مراكز امنيتي خبر مي دهند.
روزنامه القدس العربي نوشت: گروهي از جوانان ايراني توانسته اند به 220 پايگاه اينترنتي اسرائيل نفوذ كرده و برخي از آنها را نابود كنند. اين گروه توانستند در پايگاههاي مهم و حساس مجازي اسرائيل همچون پايگاه آموزش نيروهاي امنيتي اسرائيل و پايگاه باشگاه اصلي اسرائيل و پايگاه تجاري بانكي مسئول محافظت از كارت هاي بانكي اسرائيلي ها نفوذ كنند.
همزمان پايگاه اينترنتي «آف-سيكيور» از حمله ويروسي مجدد عليه برنامه هسته اي ايران توسط يك ويروس جديد خبر داده است.
حملات ويروسي نظير استاكس نت و دوكو با وجود پيچيدگي برنامه هاي آن نتوانستند راه توسعه كمي و كيفي سانتريفيوژهاي ايران را سد كنند و هم اكنون قريب 11 هزار سانتريفيوژ در تاسيسات غني سازي مشغول كار هستند.
بي بي سي: ناتو ريسك نمي كند سوريه متحدان قدرتمندي دارد
سوريه، ليبي نيست و ناتو نمي تواند به آساني وارد درگيري شود.
شبكه دولتي انگليس(بي بي سي) در تحليلي تحولات سوريه و امكان نقش آفريني ناتو در آن تصريح كرد كه: با وجود اين كه بركناري دولت در سوريه منافع استراتژيك بيشتري نسبت به ليبي براي كشورهاي عضو ناتو دارد، برخورد اين سازمان با منازعه سوريه محتاطانه تر بوده است. نزديك به يك ماه پيش و پس از آن كه نيروهاي سوري يك جنگنده تركيه را، كه عضو ناتوست، ساقط كردند، ناتو به رغم حمايت لفظي از تركيه به مقابله سوريه نرفت. اين در حالي است كه اساسنامه ناتو آن را ملزم مي كند حمله نظامي به يكي از اعضا را حمله به همگي اعضا تلقي كرده و به طور جمعي به مقابله آن برود. اما پيچيدگي هاي مسئله سوريه بيشتر از آن است كه ناتو به راحتي چنين تصميمي بگيرد.
بي بي سي مي افزايد: پيش از هر چيز روشن نيست كه كشورهاي عضو چه قدر حاضر به تحمل هزينه هاي جنگي ديگر باشند. در مورد ليبي هزينه هاي جنگ به بروز اختلاف ميان كشورهاي عضو ناتو انجاميد. علاوه بر اين سوريه حاميان جدي تري نسبت به ليبي دارد. روسيه عملا مخالفت چشمگيري با روند وقايع در ليبي نكرد، اما از آغاز منازعه سوريه اعلام كرده است كه مانع اجراي سناريوي مشابه ليبي در اين كشور خواهد شد. سوريه علاوه بر روسيه، متحدان منطقه اي قدرتمندي چون ايران و حزب الله لبنان نيز دارد.
در همين حال دويچه وله در گزارشي امكان براندازي حاكميت سوريه توسط معارضان را منتفي دانست.
اين رسانه دولتي آلمان از قول مناف طلاس نظامي اخراجي و پيوسته به معارضين نوشت: مخالفان در داخل سوريه شانس زيادي براي سقوط رژيم ندارند زيرا ساختار طوري است كه كودتا به راحتي امكان پذير نيست.
دويچه وله اضافه كرد: ظاهرا ايران تمام قد پشت سر سوريه ايستاده و هرچه اوضاع وخيم تر مي شود، ايران هم در دفاع از سوريه بي محاباتر مي شود.
طلاس 6 سال پيش از گارد جمهوري سوريه اخراج شده است.
اعلام ناتواني ناتو و معارضان مسلح در مقابل حكومت سوريه در حالي است كه روزنامه واشنگتن پست اخيرا در گزارشي از شكست امنيتي و اطلاعاتي سازمان سيا در سوريه خبر داده است. اين روزنامه آمريكايي مي نويسد: سازمان سيا پس از 16 ماه نتوانسته گروه هاي اپوزيسيون در سوريه را به تفاهم برساند. سيا از آنچه در سوريه در جريان است، بي خبر مانده است. شوك هاي امنيتي آن گونه كه مقامات آمريكايي مي گويند موجب شده تلاش براي براندازي حاكميت سوريه با شكست توام شود. سيا با سازمان امنيت اردن و تركيه مرتبط است. آنها همچنين با كشورهاي هم پيمان آمريكا در منطقه نيز ارتباطات نزديكي دارند ولي هيچ كدام از اين ارتباطات به اندازه اي نيست كه بتوانند در امور داخلي و روند انتقال قدرت در سوريه اثر بگذارند.
واشنگتن پست از قول اين مقامات نوشت: تعطيلي سفارت آمريكا در دمشق در فوريه گذشته توانايي هاي امنيتي آمريكا براي آگاهي از امور داخلي سوريه را به شدت كاهش داده است. وضعيت سوريه با ليبي كه انقلابيون به سرعت توانستند بخش شرقي كشور را بگيرند و فرايند تغيير حكومت را به سرعت پيش ببرند، بسيار فرق مي كند. در اين جا مخالفان هيچ كنترلي بر هيچ نقطه اي از كشور ندارند و سازمان امنيت مركزي آمريكا نيز نمي تواند با همكاري آنها به اطلاعات خاصي درباره اوضاع داخلي سوريه دست يابد.
مسئولان آمريكايي مي گويند كه سازمان امنيت مركزي آمريكا در حال حاضر دستگاه هاي ويژه اي را در اختيار مخالفان قرار داده است كه آنها مي توانند به واسطه آن دستگاه ها با سي آي اي به طور مستقيم در تماس باشند. همچنين شش افسر وابسته به سازمان امنيت آمريكا در مرز تركيه- سوريه مستقر شده اند و ضمن بررسي توانايي هاي مخالفان تلاش دارند با آنها هماهنگي هاي لازم براي تامين نيازهاي مدني و پزشكي را به عمل بياورند.
اگر شركت در انتخابات فرصت طلبي است كه شما فرصت طلب تر از همه هستيد
دبير يكي از گروه هاي عضو جبهه اصلاحات مي گويد: فرصت طلبان نمي توانند جايگزين اصلاح طلبان شوند.
علي محمد حاضري دبير گروه موسوم به انجمن اسلامي مدرسين دانشگاه ها گفته است: حضور جريانات نوظهور و بدوي [!؟] افكار عمومي را قانع نمي كند و فرصت طلبان انتخاباتي نمي توانند خود را جايگزين اصلاح طلبان اصيل كنند.
وي همچنين در مورد تغيير قانون انتخابات به ايلنا گفت: اگر تاكنون انتقادي نسبت به برگزاري انتخابات در كشور بوده بحث جدي روي مجري گري آن نيست. چرا كه اگر به مجري انتقادي وارد شود از طريق دستگاه هاي نظارتي قابل رسيدگي است.
حاضري ادامه داد: بحث اساسي در مورد انتخابات نظارت است. اينكه انتقادات راجع به انتخابات را بايد به كجا منتقل كرد از اشكالات اصلي است كه به نظر من بايد روي راهكارهايي براي اعتمادآفريني بيشتر بر عملكرد دستگاه نظارت كار شود.
يادآور مي شود شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات در انتخابات مجلس عملاً اين انتخابات را تحريم كرد و اغلب اعضا و سران آن نيز حتي در حد رأي دادن در اين انتخابات شركت نكردند اما به دنبال رأي دادن خاتمي در روستايي از توابع دماوند، اعضاي همين جبهه شروع به ساختن استدلال هايي در توجيه اقدام خاتمي و لزوم بازگشت به عرصه انتخابات كردند. با اين وصف عنوان اصلاح طلبان بدلي و فرصت طلب، بي تناسب با رفتار زيگزاگ همين گروه ها نيست. به عبارت ديگر اگر ديگران اعلام كردند در انتخابات آتي شركت مي كنند و انگ اصلاح طلب بدلي و فرصت طلبي به آنها زده شد، چرا خود همين انگ زنندگان وقتي براي حضور در انتخابات مسابقه مي گذارند، با همان وصف و برچسب متهم نشوند؟!
از سوي ديگر درباره ادعاي مسئله داشتن با نظارت بر انتخابات بايد خاطرنشان كرد كه اين مسئله صرفاً بهانه اي براي 8 ماه فتنه گري در سال 1388 بود چرا كه اولاً مدعيان تقلب زيربار بازشماري آرا نرفتند (گرچه ادعا مي كردند براساس آراء ريخته شده به صندوق ها، آنها پيروز شده اند و ثانياً جسارت به تصوير حضرت امام(ره) و سپس خط كشيدن روي نام اسلام و شعارهاي علني عليه جمهوري اسلامي و نهايتاً شكستن حرمت روز عاشوراي حسيني(ع) نشان داد كه اين ماجرا، ماجراي تقابل جبهه انقلاب با ضدانقلاب خارجي و داخلي است و مدعيان اصلاح طلبي، صرفاً فرصت اين آشوبگري را براي بيگانگان فراهم آورده اند.
آمريكايي ها شركت پژو را بدبخت كردند
همسويي با سياست هاي نومحافظه كاران آمريكايي موجب انتشار خبرهاي بد براي شركت فرانسوي پژو شد.
پايگاه خبري مديا ليبر نوشت: خبرهاي بد براي شركت پژو پشت هم رديف مي شوند. شرايط بد باعث شده تا اين شركت 2500 پست شغلي را در آزمايشگاه ها و 8000 مورد را در كارخانه هاي مختلف خود ملغي اعلام كند. اينها همه به دليل همسويي فرانسه با سياست هاي ضدايراني ايالات متحده است. شركت پژو هر ساله در حدود 700 هزار اتومبيل را در بخش صادرات به فروش مي رساند. از اين ميزان تعداد 458 هزار خودرو در سال 2011 در ايران فروخته شده است. صادرات اين شركت تنها در شش ماه اول سال 2012 تعداد 200 هزار خودرو كاهش داشته و چشم پوشي شركت پژو از بازار پرسود ايران صرفا به دليل همسويي با سياست هاي نومحافظه كاران آمريكايي در واشنگتن بوده است. باز هم نومحافظه كاران آمريكايي!
مديا ليبر افزود: پژو كه در سال 2010 سود فراواني برد و در سال 2011 در حدود 200 ميليون يورو را ميان سهامداران خود توزيع كرد، امروز به دليل افول بازار اروپا، به ويژه اسپانيا و ايتاليا، با وضعيت خطرناكي مواجه شده. اين شركت در ماه فوريه تصميم گرفت از ماه مارس به بعد ارسال محموله هاي خود به مقصد ايران را به حال تعليق درآورد. اين تصميم خطرناك مي تواند منجر به از ميان رفتن 8000 پست شغلي در اين شركت صنعتي بزرگ شود.
گفتني است شركت آمريكايي جنرال موتورز زمستان سال گذشته 7 درصد از سهام شركت پژو را خريداري كرد. جنرال موتورز در سال 2008 تا مرز ورشكستگي پيش رفت و مجبور شد از ده ها ميليارد دلار يارانه دولت استفاده كند. هم اكنون 32 درصد سهام جنرال موتورز متعلق به دولت آمريكاست.
در همين حال نشريه لوپوئن با مقايسه اقدام پژو و شركت رنو نوشت: برخلاف پژو، شركت رنو حاضر نيست بازار پرسود ايران را از دست بدهد. بازار ايران براي اين شركت بسيار جذاب است. به گفته مقامات رنو آنها توانسته اند مشكلات را دور زده و معاملات خود را به انجام برسانند.