به گزارش مشرق، در گفت و گوی مهر با هنگامه قاضیانی بازیگر سینما و تئاتر در ارتباط
با داوری جشنواره های بین المللی، فعالیت های اخیر وی در حوزه سینما،
همکاری با کمال تبریزی در " سرزمین کهن" و... صحبت های جالب مطرح شد:
شما نقدی به برخی از فعالین عرصه سینما وارد می کنید. از طرف دیگر یک جریان نقد دیگر وجود دارد در سینما که نمونه های آن در مطالبی که سلحشور عنوان می کند دیده می شود و از طرف دیگر جریان رسانه ای هم کم و بیش راه افتاده است. وضعیت سینمای امروز ما آنقدر تلخ است که اگر هر شخصی بخواهد نقد کند باید بترسد که نکند حرفی که می زند حیات سینما را در این شرایط از او بگیرد.
از طرفی حرف زدن این آقا درباره سینما با صدای بلند قطعا کار زشتی است اما باید توجه کنیم از سوی دیگر برخی حرف هایی درباره یکدیگر و سینما در گوش هم می گویند که از اتفاق، این بدتر است.
من الان در موقعیتی هستم که دیگر برایم فرق نمی کند. آقای سلحشور به یک شکل به من بازیگر توهین می کند . خانم دیگری در گوشی از من حرف می زند. آقای سلحشور به مادران ما بازیگران به خود ما که بعضی ها چه مادر هستیم و یا نیستیم، زنان این سرزمین هستیم اهانت کردند.
اول هر سوره قرآن بنام خداوند بخشنده و مهربان است. سوره یونس تلنگر خوبی است برای قضاوت آدمیان. یونس پیغمبر میگوید خدایا مردم این شهر کافرند. به کشتی سوار میشود که از آنجا دور شود. کشتی در حال غرق شدن است افرادی را باید خارج کنند. قرعه به نام یونس میافتد. یونس در شکم ماهی اسیر میشود و در تاریکی – در تاریکی قضاوتی که کرده بود و خداوند او را اینگونه تنبیه کرد. چه برسد به ما انسانها که با قضاوت خود اسیر چه تاریکیهایی می شویم.
بله متاسفانه شرایط به شکلی شده که آدم ها در سینما به جای اینکه با هم باشند بیشتر تلاش می کنند پشت هم را خالی کنند.
- یک مثال برای شما میزنم. زمان گرفتن جایزه "روزهای زندگی" همانطور که
شما اشاره کردید و من هم تایید کردم عدهای از این سیمرغ در دستان من نارحت
شدند. آیا می شود نظر آقایان مجید انتظامی و یا داوود میرباقری که در هیات
داوری حضور داشتند را ندیده گرفت. کسانی که بزرگان این سینما هستند. در
زمان من آیا تمام داوران به نادانان مطلق تبدیل میشوند.) این اهانت
است.این است که من میگویم حرف آقای سلحشور یک شکل من را ناراحت می کند و
توهین است. و این چنین مسائل یک شکل دیگر توهین با توهین فرق نمیکند.
البته باید این موضوع را هم عنوان کنم کسانی هم هستند از هنرمندان ما که
صادقانه احساس خود را بیان میکنند. از طرف دیگر گلاب آدینه در مراسم اکو
نمایشنامه نویسی وقتی من را می بیند بلند می شود و با خوشرویی به من جایزه
"روزهای زندگی" را تبریک می گوید. من را همین بس. چون گلاب آدینه نمونه و
مصداق یک بانوی باعزت در سینمای ایران است. یا وقتی آقای انتظامی و یا
مهری شیرازی از جایزه من خوشحال می شوند. اینها سرمایه های ذهن و روان و
راه من هستند.
من همیشه از زمان "به همین سادگی" مصاحبه های شما را دنبال می
کردم. همیشه برایم جذاب بود که شما بازیگر بی حاشیه ای هستید و بیشتر
درباره حرفه خود صحبت می کنید. از بعد جشنواره فجر شرایط به گونه ای شده که
آن بازیگر آرام نیز تصمیم گرفته جنجالی صحبت کند.
- به هر حال هر فردی یک اندازه ای تحمل دارد. اینکه من چیزی در این مدت
نگفتم به این دلیل نبوده که متوجه نشدم. بلکه فرصت دادم تا این مسائل حل
شود. اما حالا می بینم هر روز بدتر می شود. در این سرزمین تواضع با بلاهت و
سادگی با ساده لوحی اشتباه گرفته می شود.
خانواده سینما، خانواده کوچکی است که وقتی ما نمی توانیم آن در میان
خودمان اداره کنیم باید انتظار داشته باشیم از بیرون هم به آن هجمه وارد
شود. بهتر است یاد بگیریم از پیشرفت همدیگر لذت ببریم و خوشحال شویم. چقدر
خوب است که اول کارهای یکدیگر را ببینیم و بعد در باره نوع بازی و یا گرفتن
به حق یا ناحق یک جایزه صحبت کنیم.
ما هنوز متوجه این نشدیم که رقابت های ناسالم سینما و تئاتر ما را به قهقرا خواهد کشاند. رقابت سالم به اوج می رساند. اما برعکس آن هم صادق است.
البته من بازیگرانی را میشناسم که در طول جشنواره تلاش میکنند آثار همکاران خود را ببینند و به نوعی یکدیگر را بعد از دیدن هر فیلم قضاوت کنند.
- بله تعداد محدودی از بازیگران این گونه هستند. به طور نمونه شنیده بودم در "به همین سادگی" بعد از نمایش فیلم با اینکه برخی از دوستان من را به خوبی نمیشناختند اما از نقش طاهره و بازی من تعریف کرده بودند.
اما سال گذشته در جشنواره فجر فیلم "روزهای زندگی" تقریباً در روزهای پایانی اکران شد. خیلیها هم فیلم را ندیدند. پیرو همان مسالهای که درباره مجله فیلم عنوان کردم. اما خدا را شکر خیلی از آنهایی که فیلم را ندیده بودند و یا گارد داشتن فیلم را در زمان اکران عمومی دیدند و نقدهای خوبی نوشتند.
شما امسال همراه مسئولین سینمایی به جشنواره کن رفتید. چه بازتابهایی از اکران خارجی فیلم "روزهای زندگی" بازار فیلم کن داشتید.
- این فیلم در بازار کن به نمایش در نیامد. البته پوستر فیلم عرضه شده بود اما نمایشی نداشتیم و علت آن را هم نمیدانم. شاید اصلاً برنامهای در این زمینه نداشتند. برای فروش یا عرضه هم هیچ اقدامی نشد.
پیگیری نکردید؟
- جوابی نشنیدم. من امسال از طریق موسسه رسانه های تصویری به عنوان بازیگرانی که سیمرغ گرفتهام به همراه فرهاد اصلانی و یکتا ناصر از دیگر برگزیدگان جشنواره به کن رفتیم. حضور بازیگران و برگزیدگان جشنواره فجر در کن براساس تصمیمی است که مسئولین سینمایی از سال گذشته گرفتهاند و قرار است ادامه پیدا کند.
ما در طیف بازیگران خیلی محدود افرادی را داشتیم که در جشنوارههای خارجی به عنوان داور بینالمللی حضور پیدا کنند و بیشتر زنان فیلمساز در این رویدادها کار داوری را انجام میدهند. اما برای شما چندین بار این اتفاق افتاده است.
- من خودم به یک دفعه با یک حجم داوری در جشنوارههای مختلف روبرو شدم. از ایران هم شروع نشد. آغاز این موضوع با حضور در بخش داوری جشنواره بینالمللی وارنا بود. البته در این جشنواره افرادی داور میشوند که بیش از این در این رویداد جایزه گرفته باشند. بعد از داوری بخشهای بینالملل، حضور در جشنوارههای داخلی پیشنهاد شد. آخرین بار هم در بخش بینالملل جشنواره فیلمهای ویدئویی حضور داشتم که فستیوال بسیار محترمی بود.
این بخش به گونهای خیلی تقدیری وارد زندگی من شد. جشنواره پروین اعتصامی
را به دلایلی دوست دارم. شاید به دلیل حضور محمدرضا اصلانی سینماگر فاضل و
بزرگ سینمای ایران است و نیز برای زنده نگه داشتن تام بانوی شعر ایران.
فکر میکنم دیگر تا دو سال آینده خیلی داوری قبول نکنم چون احساس میکنم در
روند بازیگریام تاثیر میگذارد. البته همه تصمیمات نسبی است.
با توجه به اینکه سال گذشته سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کردید، فکر نمی کنم با توجه به شرایط بد تولید سینمای ایران هنوز کار جدیدی را امسال شروع کرده باشید.
- در این سینما من یک سال است نتوانستم یک فیلمنامه خوب انتخاب کنم. 12 ماه بیکاری مطلق داشتم تا تورج اصلانی اولین فیلم خود را کلید زد.ما می خواستیم با وی که تا کنون بیش از 30 فیلم سینمای ایران را فیلمبرداری کردهاست همکاری کنیم. ما همه ایستادیم کنار وی که ا گر بودجه ندارد فیلم اول خود را بسازد. هنوز در کنار تمام تلخیهای سینما همدلی ها و همیاریهایی وجود دارد. فکر میکنم این اثر شریف و دوست داشتنی خواهد بود.
با توجه به این که خودتان هم اشاره کردید در این یک سال با فیلمنامه خوب روبرو نشدید. فکر میکنم در کنار این موضوع حتی در شرایط فعلی فیلمی هم تولید نمیشود.
- بله. سرمایه گذران ما در سینما حق دارند. چون فکر میکنند یا فیلمها از روی پرده سینما برداشته میشود و یا آنقدر زمان تولید میگذرد و شرایط اکران مناسب پیدا نمیشود. به هر حال آنها هم باید به فکر سرمایه خود باشند.
از طرف دیگر دستمزد بالای برخی از بازیگران هم شاید به نوعی باعث میشود کمتر سرمایه گذاری به سراغ تولید فیلم برود. چون فیلمها در گیشه جواب نمیدهند.
- خود تهیهکنندهها در این موضوع دخیل هستند. من خودم به عنوان بازیگر تا کنون چنین دستمزدهای نجومی نگرفتم. سر "روزهای زندگی" که برخیها عنوان میکنند سفارشی است. فروردین فیلمبرداری تمام شد. شهریور چک دستمزد من نقد شد. اما من آنقدر برای آقای سعدی که فیلمهای باارزشی در سینما تولید میکند احترام قائل هستم که هیچ اعتراضی نکردم.
برخی از بازیگران روی پرده سینما جادویی را به وجود میآورند و یا قهرمان سازی میکنند اما تعدادی دیگر از بازیگران فقط برای چند سکانس کوتاه رقمهای بالایی میگیرند حتی بیان خوب که ابتدایی ترین شروط بازیگری است، را ندارند.
برخی از بازیگران زن عنوان میکنند چون تا کنون مادر نشدند نتوانستند در نقش یک مادر به خوبی بازی کنند. مگر من در جنگ بودم که توانستم نقش لیلا در فیلم "روزهای زندگی" را بازی کنم. یا نقشهای دیگری چون تهمینه در "سعادت آباد"، رخشانه در "بیداری رویاها" و ...دیگر بازیگر در گیشه جواب نمیدهد و نتیجه آن را دیدهایم.
البته باید این موضوع را هم مدنظر قراردهیم که در این شرایط سینما مخاطب خود را هم از دست داده است و این می تواند ضربه بزرگی به بدنه این هنر وارد کند.
- من اصلا مردم را در این موضوع مقصر نمیدانم. فارسیوان به فرهنگ مردم ما حاکم شدهاست. یک بخشی که روزی 5 ساعت جلوی این شبکه هستند و مدام سریال نگاه می کند بعد از آن دو ساعت پای تلفن درباره شخصیتهای این سریالها صحبت میکنند. فکر میکنید چند ساعت باقی میماند؟ فارسیوان وجدانهای بیداری را به خواب می برد با این عنوان که هیچ اهمیتی ندارد بیاییم گناه کنیم.
من شخصا ماهواره نمی بینم نه به این دلیل که بخواهم متفاوت جلوه کنم و بگویم ماهواره بد است. اما من ذهنم را با این گونه مسائل پوچ پر نمیکنم. اصولا دیدن شبکههای مختلف خلاقیت ذهنی انسان را میگیرد.
شما عنوان کردید که حدود 12 ماه است که در سینما کار نکردید. در تئاتر هم که عنوان کردید منتظر یک پیشنهاد خوب هستید آیا در این شرایط به حضور در تلویزیون فکر کردید؟
- تنها تجربه خوبی که منتظر دیدن آن هستم سریال "سرزمین کهن" کمال تبریزی است. که سه سال است در مرحله ساخت قرار دارد. من در فاز یک حضور داشتم. عمدتاً حضور در مجموعه تلویزیونی را قبول نمیکنم. وقتی فیلمنامه را خواندم احساس کردم متن بسیار خوبی است. بعد از آن پیشنهاد داشتم ولی احساس کردم کاری نبوده که بالاتر از "سرزمین کهن" باشد خیلی برای من مهم است با چه تیمی کار کنم. به طور نمونه حضور مدیر فیلمبرداری برای من اهمیت زیادی دارد و در طول کار به نوعی در من تاثیر روانی میگذارد. اگر هم دقت کنید تا کنون در تمام فیلمهایی که بودم فیلمبرداران مهمی در پشت دوربین بودند.
وقتی میدانم قرار است در یک کار تلویزیونی مدیر تصویربرداری خوبی نباشد و یا گریم نیز همینطور، حضور پیدا نمیکنم. حالا هم در سینما منتظر یک پیشنهاد خوب هستم. اما این قول را نمیدهم که همیشه باید از من منتظر یک نقش ویژه باشید. اما من منتظرم فیلم "من مادر هستم" و "میگرن" اکران شود. البته فیلم تورج اصلانی هم باید کار خوبی شود. دو فیلمنامه قرار است به دستم برسد. دیگر این بیکاریها کمی اذیتم میکند.
شما با فیلمسازان خوبی در سینمای ایران کار کردید. افرادی هستند که دوست داشته باشید با آنها کار کنید؟
- دوست دارم با کارگردانانی کار کنم.
به طور مثال دوست دارید در یک پروژه تاریخی حضور یابید؟
- قطعا. همکاری با دو نفر آرزویش بر دل من مانده است. یکی مرحوم خسرو شکیبایی است و دوم مرحوم علی حاتمی بود. دوست دارم با فیلمسازان با شعور و فهمیده و اینکه به جامعه و شرایط اجتماعی اشراف داشت باشند، کار کنم. ممکن است یک فیلم اولی باشند که یک زمان جرقهای در سینما ایجاد کنند . قطعاً با بزرگان سینما هم امیدواریم بتوانم کارکنم.
اما به دنبال متفاوت بودن هستید.
- در این شرایط عجیب سینما فقط ممکن است 40 درصد در یک سال سینمایی با متن خوب و یک کار حرفهای روبرو شویم که این امکان را برای ما به وجود آورد تا متفاوت حضور یابیم.