به گزارش مشرق، سینمای ایران در سال ۱۴۰۰، فرآیند نسبتا عجیبی را پشتسر گذاشت. در سالی که خیلیها انتظار داشتند با فروکش کردن تب کرونا و عادیانگاریهایی که بین مردم در مقابله با این بیماری به وجود آمده بود، استارت سینما خیلی زود بخورد، اما در کمال ناباوری، این استارت در نیمهدوم سال بهشکلی ناقص خورد و برخلاف آنچه تصور میشد، سینماها نیز گاهی برای هفتهها در تعطیلی بهسر بردند.
این فرآیند که عمده آنها در دولت قبل رقم خورد سبب شد وضعیت ناکامی بهجامانده از سال گذشته، برای امسال نیز تداوم یابد. در چنین وضعیتی، تیم سینمایی دولت قبل نیز تلاش چندانی برای کمک به سینماها در ماههای پایانی عمر خود نکرد تا کارنامهای ضعیف در حوزه عملکرد دولت قبل به یادگار بماند.
این وضعیت بهاندازهای ناامیدکننده بود که تهیهکنندگان، سرمایهگذاران و حتی دفاتر پخش، علاقه چندانی به نمایش فیلمشان نداشتند و به همین سادگی، برخلاف آنچه انتظار میرفت، دو اکران طلایی نوروز و عیدفطر طی سهماهه ابتدایی امسال سوخت شد و چیزی از این دو زمان، نصیب سینمای ایران نشد.
در اوایل تیرماه، بحث اکران یک فیلم پرفروش حسابی داغ شد. این، نخستین تلاش سینمای ایران برای خروج از بنبست ۱۵ ماههای بود که کرونا برایش رقم زده بود. شورای صنفی نمایش موفق شد برای فیلمهای پرفروشی که بتوانند گیشه خود را به ۲/۵ میلیارد در پله اول و ۵ میلیارد در پله دوم برسانند، مشوقهای بلاعوضی از سازمان سینمایی بگیرد و به این ترتیب، «دینامیت» طلیعهدار جریان عادی شدن سینما، از دهم تیرماه روی پرده رفت. هرچند با قرمز شدن بسیاری از استانهای کشور، تنها چندروز پس از نمایش، با تعطیلی گسترده مواجه شد.
اما روند عادیشدن جدی سینما، با رویکار آمدن دولت مردمی تحقق پیدا کرد؛ زمانی که سینما بهعنوان محلی امن برای مردم شناخته شد که طی آن، پروتکلهای بهداشتی با آمار قابلقبولی از جانب مردم و سینماداران رعایت میشد.
در ادامه تلاش شد تا فیلمهای جدیدی روی پرده بروند؛ فیلمهایی که صاحبان آنها حالا و با تماشای فروش خوب «دینامیت» کمی نرمتر شده بودند و میدانستند که سینما از آن روزهای سیاه فاصله گرفته است. این جریان، در نیمه دوم امسال با شدت بیشتری دنبال شد و نتیجه آن، نمایش چند فیلم پرفروش شد.
انتهای این حرکت خزنده دیرهنگام اما مغتنم، به اکران نوروزی ختم شد؛ جاییکه برای نخستینبار پس از ۳سال، برای آن رقابت شکل گرفت و ۲۱ فیلم متقاضی نمایش در این بازه طلایی شدند. تمام این مولفهها نشان داد سینما با آمادگی و چابکی قابلاعتنایی در مسیر عادیشدن قرار گرفته است. مجموعه شرایطی که بر سینمای ایران در سال۱۴۰۰ رفت نشان داد که این سینما، گامهای نخست خود را برای عادیشدن فضا برداشته است و حال، اکران نوروزی، نخستین محک جدی برای این مقوله است که ببینیم سینمای ایران تا چه اندازه در فضای نرمال قرار گرفته است. اکران نوروزی که برای آن ترکیب ویژهای درنظر گرفته شده و قرار است تداوم این روند در اکران عیدفطر نیز به تقویت گیشه بهاری کمک کند.
حال باید دید سینمایی که یک تجربه بسیار موفق در جذب مخاطب طی جشنواره چهلم فجر داشته است، حالا در اکران نوروزی چه میکند؟ اکرانی که با افزایش ۵۰درصدی قیمت بلیت میتواند گیشههای دهها میلیاردی را برای فیلمها به ارمغان آورده و این نکته بهلحاظ روانی میتواند تاثیر مثبت بسیاری را در شکل خبررسانیها روی مخاطبان و حتی سینماگرانی که فیلم آماده نمایش دارند، بگذارد.
با این پیشزمینه و تخمینی که دو بازه طلایی نوروز و عیدفطر در بهار ۱۴۰۱ پیشروی ما میگذارند، سینمای ایران باید برای بازگشت به شرایط عادی، طی سهماهه نخست سال آینده، چیزی درحدود ۲۰۰ میلیارد تومان بفروشد که درواقع همان ۸۰ میلیارد سال ۹۸ است که باید ببینیم تا چه اندازه میتواند به این کف انتظار برای رسیدن به شرایط نرمال برسد. هرچند در یک فضای خوشبینانه، مجموعه فیلمهای اکران نوروز و عیدفطر قادر خواهند بود تا دوبرابر این میزان فروش داشته باشند.
سینمای ایران در سال ۱۴۰۰ چقدر فروخت؟
در سال ۱۴۰۰، ۴۲ فیلم روی پرده رفت. از این تعداد، ۱۱ فیلم به اکران سال گذشته و ۳۱ فیلم نیز جدید بودند. البته اگر بخواهیم ۷ فیلم اکران نوروز ۱۴۰۱ را درنظر بگیریم، این تعداد به ۴۹ فیلم و ۳۸ فیلم جدید در سالجاری میرسد.
گفتنی است، بخش عمده این آمار متعلق به ۶ماهه دوم امسال است که سینماگران جرات پیدا کرده و فیلمهای جدید خود را روی پرده بردند.
میزان فروش سینمای ایران در سال ۱۴۰۰، ۱۵۷ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان است. این فروش، حاصل نمایش ۴۲ فیلمی است که در قالب اکران ۱۴۰۰ روی پرده رفته است. البته که سهم استان تهران از این میزان، ۷۳ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان است که چیزی حدود نصف میزان فروش کل بوده و از میزان متوسط در سالهای نرمال سینمایی بیشتر است.
هفت فیلم نوروزی نیز تا بعدازظهر چهارشنبه ساعت ۱۶، ۱ میلیارد و ۳۵۰ میلیون تومان فروختند که با جمع این مبلغ و اکران آن ۴۲ فیلم، به عدد ۱۵۸ میلیارد و ۴۵۰ میلیون تومان میرسیم.
باتوجه به اینکه هنوز تا پایان سال، چندروزی باقی است و تجربه نشان داده که بهدلیل مشغله انتهای سال مردم، رقم فروش سینما دستخوش تغییرات چندانی نمیشود، باید میزان فروش سینمای ایران در سال ۱۴۰۰ را نهایتا ۱۵۹ میلیارد تومان برآورد کنیم؛ رقمی که تقریبا نصف گیشهای است که با بلیت ۲۰ هزار تومانی در پایان سال ۹۸ رقم خورد و این نشان میدهد اگر بخواهیم این پایش را با شاخص تعداد مخاطب درنظر بگیریم، متوجه میشویم که رقم فروش تکنیکی سینمای ایران در سال ۱۴۰۰، حدود یکسوم فروش سال ۹۸ بوده است.
بنابراین اگرچه این خلأ در سال ۱۴۰۱، به نعمت افزایش ۵۰ درصدی بلیت بهنسبت سال ۱۴۰۰ و دوبرابری شدن آن بهنسبت سال ۹۸ جبران میشود، اما تحلیلها باید بهسمتی برود که بهجای میزان فروش ریالی فیلمها، تعداد مخاطبان آن مورد سنجش قرار گرفته و با آخرین سال نرمال سینمای ایران یعنی سال ۹۸ قیاس شود.
تعداد مخاطبان سینمای ایران در سال ۱۴۰۰
در سال ۱۴۰۰، ۶ میلیون و ۹۹۰ هزار نفر به تماشای فیلم نشستند. همچنین تعداد ۴۱ هزار نفر هم تاکنون آثار نوروز ۱۴۰۱ را تماشا کردهاند که رویهم به ۷ میلیون و ۳۳۰ هزار نفر و نهایتا تا پایان سال، ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر میرسیم که یکدوازدهم جمعیت ایران است.
برخلاف تصورها، این میزان جمعیت در سال کرونایی و بدون فیلم سینمای ایران، آمار درخوری بهحساب میآید که اگر طی سال آینده با رشد فزاینده مواجه شود و با رشد ۵ برابری، مرز ۳۵ میلیون را درنوردد، به آمار هر دونفر، یک سینمارو میرسیم که میتواند افق بسیار روشنی را پیشروی سینمای ایران در سند چشمانداز ۱۴۰۴ قرار دهد.
این درحالی است که تعداد مخاطبان سینمای ایران در سال ۹۸، کمی بیش از ۲۶ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر بود و این میزان باید بهعنوان شاخص برای سنجش عملکرد سینمای ایران در سال ۱۴۰۱ قرار بگیرد.
از تعداد مخاطبان سینمای ایران در سال ۱۴۰۰، ۲ میلیون و ۸۹۰ هزار مخاطب متعلق به استان تهران هستند که فیلمهای امسال و اکران نوروز ۱۴۰۱ را به تماشا نشستند. روندی که امید است با گسترش پردیسها در تهران و مراکز استانها، به جذب بیشتر مخاطب انجامیده و راندمان کلی فروش سینمایی کشور را به تناوب بالاتر ببرد.
در سال ۱۴۰۰ چند سانس فیلم نمایش داده شد؟
در سال ۱۴۰۰، ۳۲۹ هزار و ۹۰۰ سانس متعلق به فیلمهای سال و ۴۵۰۰ سانس هم متعلق به اکران نوروز ۱۴۰۱ است که رویهم ۳۳۴ هزار و ۴۰۰ سانس را شامل میشود. از این تعداد، ۱۲۶ هزار و ۶۰۰ سانس متعلق به استان تهران است و مابقی به دیگر استانهای کشور اختصاص دارد. باتوجه به اینکه در سال ۱۴۰۰، بسیار از سینماهای تکسالنه، فعالیت چندانی در چرخه اکران نداشتند و برخی پردیسهای بزرگ نیز تا مدتی چراغهایشان را خاموش کرده بودند، امید است در سال ۱۴۰۱ جهش فوقالعادهای در زمینه تعداد سانسهای نمایش در کشور رخ بدهد که قدرت دسترسی مردم به تمامی فیلمهای درحال اکران، در سایر نقاط کلانشهرها و شهرهای کوچک استانها فراهم شود.
پرفروشترین فیلمهای امسال
عنوان پرفروشترین فیلم امسال، متعلق به «دینامیت» است؛ فیلمی که از دهم تیر روی پرده رفته و گیشه آن تا سهشنبه شب همین هفته ادامه داشت.
فیلم «مسعود اطیابی» قرار است بهزودی در شبکه نمایش خانگی منتشر شود. با اینحال، این فیلم توانست در همینمدت، فروشی معادل ۵۸ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان داشته باشد که روی کاغذ و برمبنای ریالی، پرفروشترین فیلم این سالهای سینمای ایران است.
«دینامیت» اما ازنظر تعداد مخاطب نیز عملکرد قابلتحسینی در گیشه سال ۱۴۰۰ داشت، بهطوریکه این فیلم موفق شد بیش از ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار مخاطب داشته باشد. حال آنکه صاحبان فیلم در ابتدای نمایش فیلم، ابراز امیدواری میکردند تعداد ۲ میلیون مخاطب برای این فیلم، موردقبول آنها خواهد بود.
دینامیت طی بیش از ۸ ماه نمایش موفق شد حدود ۱۰۴ هزار سانس نمایش داشته باشد.
پژمان جمشیدی، بازیگر نقش نخست این فیلم در صحبتی کوتاه به «فرهیختگان» گفت: «قطعا اگر فیلم در یک شرایط نرمال روی پرده میرفت، خیلی بیشتر از این میزان میفروخت. ضمن اینکه باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که فیلم بدون هیچ تبلیغات و حمایت خاصی توانست این میزان فروش داشته باشد. یعنی تصور کنید یک فیلم در بحبوحه کرونا که مردم استقبال چندانی از سینماها نمیکنند، روی پرده رفته و توانسته بدون هیچ تبلیغات خاصی این میزان بفروشد. اینها ارزشهایی است که دینامیت داشته و توانسته در این سال، چنین رونقی را به سینمای ایران بدهد.»
«گشت۳» دومین فیلم پرفروش امسال بود که از ۲۶ آبان روی پرده رفت و توانست در این مدت، ۴۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان بفروشد.
فیلم «سعید سهیلی»، ۱ میلیون و ۹۳۰ هزار مخاطب داشت و توانست در ۵۰ هزار و ۳۵۰ سانس نمایش داشته باشد. باتوجه به توقف بلیتفروشی برای این فیلم، احتمالا باید منتظر رونمایی آن در شبکه نمایش خانگی و ویاودیهای اینترنتی باشیم.
«قهرمان» اصغر فرهادی نیز ۱۲ میلیارد و ۵۰ میلیون تومان فروخت. این فیلم از پنجم آبان روی پرده رفت و توانست ضمن جذب ۵۰۰ هزار مخاطب، در ۲۱ هزار و ۳۰۰ سانس، نمایش داشته باشد.
«بیهمهچیز» محسن قرایی از بیستوچهارم آذر روی پرده رفت و توانست ۹ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان فروش کند. این فیلم ۳۹۶ هزار مخاطب داشت و توانست در ۱۷ هزار سانس نمایش داشته باشد.
آتابای با ۵ میلیارد و ۷۰۰ میلیون و شهر گربهها با ۵ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان، دیگر فیلمهای پرفروش گیشه امسال بودند.
ترینهای گیشه امسال
در بخش «ترینها»، فیلم «منصور» بسیار بیشتر از چیزی که تصور میشد، فروخت. «منصور» که تقریبا با آغاز نمایش «گشت۳» و «قهرمان» روی پرده رفت، توانست در انتها به فروش ۳ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومانی دست یافته و در ۸۱۰۰ سانس، تعداد ۱۵۴ هزار نفر را به سینماها بکشاند.
اینکه یک بیوگرافی متعلق به قهرمان ملی بتواند در رقابت با دو فیلم کمدی و یک فیلم از اصغر فرهادی، در سال کرونایی به چنین فروشی دست یابد، یک اتفاق چشمگیر محسوب میشود که قوتقلبی برای سازندگانی است که درصدد تولید فیلم برمبنای زندگینامه قهرمانان دهه ۶۰ ایران هستند.
همچنانکه اگر توجه کنیم میبینیم که دیگر فیلم از این دست یعنی «موقعیت مهدی» نهتنها در جشنواره فجر با اقبال بالایی مواجه شد، بلکه این روزها به پرفروشترین اثر اکران نوروز تبدیل شده و تنها فیلمی است که در کمتر از یکهفته موفق شد به مرز فروش ۱ میلیارد تومان برسد. «بندربند» منیژه حکمت حتی نتوانست پول اقلام تبلیغاتی خود را دربیاورد. این فیلم که بهواسطه حضور در چند جشنواره جهانی خبرسازیهایی داشته باشد و البته برند نام کارگردانش، در گیشه تنها ۷۴ میلیون تومان فروخت و بسیار کمتر از انتظار ظاهر شد.
«حکم تجدیدنظر» نیز بسیار کمفروغ ظاهر شد و با آنکه در زمان ساخت، با خبرسازیهای گستردهای توانست نام خود را بر سر زبانها بیندازد، اما در اکران عمومی نتوانست بیشتر از ۲۷۰ میلیون تومان بفروشد. مخاطبان این فیلم درحالی تنها حدود ۱۱ هزار نفر بودند که تصور میشد بخشی از فالوورهای چندمیلیونی محمدامین کریمپور برای تماشای این فیلم به سالنها بیایند که این اتفاق رخ نداد.
در هیاهوی کمرمق اکران امسال، «مرد نقرهای» محمدحسین لطیفی نیز روی پرده رفت که تنها ۲۸۰ میلیون تومان فروخت و کمفروشترین فیلم لطیفی در کارنامهاش لقب گرفت. «جنایت بیدقت» شهرام مکری هم بسیار کمتر از انتظار ظاهر شد و باوجود موفقیتهایی که در چند جشنواره جهانی داشت، اما در اکران عمومی، حدود ۲۹۰ میلیون تومان فروخت. در اکران نوروز ۱۴۰۱ هم «موقعیت مهدی» جاپای خود را سفت کرده و توانسته در کمتر از یکهفته، ۱ میلیارد تومان بفروشد. کمدی «سگبند» که در وقتهای اضافه و پس از حذف فیلم مهرجویی به چرخه اکران نوروزی رسید، توانست در کمتر از یک روز، ۱۰۰ میلیون تومان بفروشد و از ۵ فیلم دیگر جلو بزند.
آیا باید به این فروش، خوشبین بود؟
قطعا روی کاغذ، رقم فروش حدودا ۱۵۷ میلیاردی برای سالی که در برخی هفتههایش، سینماها تعطیل بودند و فیلم چندانی برای نمایش نداشتند و کرونا هزاران نفر را به کام مرگ کشاند، نمیتواند رقم چندان ناگواری به حساب بیاید، اما با بررسی آسیبشناسانه این فروش متوجه میشویم مدیریت سینمایی نتوانسته در مدتیکه از زمان کافی برای مهندسی برخوردار بوده، درجهت رفع و ترمیم فیلمسوزی نهایت بهره را بهعمل بیاورد.
با نگاهی به جدول فروش سال ۱۴۰۰ متوجه میشویم دوسوم کل فروش سالانه درنتیجه نمایش دو فیلم «دینامیت» و «گشت۳» بوده است؛ یعنی این دو فیلم روی هم، ۱۰۱ میلیارد تومان فروش داشتهاند و ۵۶ میلیارد دیگر، از محل نمایش ۴۰ فیلم محقق شده است.
حالا اگر دو فیلم پرفروش دیگر نیز به این تعداد بیفزاییم مشخص میشود ۴ فیلم دینامیت، گشت۳، قهرمان و بیهمهچیز، حدود ۱۲۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان فروش کردهاند و تنها حدود ۳۴ میلیارد تومان درنتیجه نمایش ۳۸ فیلم بهدست آمده که سهم هر فیلم، حدود ۱۰۰ میلیون تومان میشود که قطعا آمار نگرانکنندهای است.
متاسفانه همزمان با تولد دوباره سینماها، مقوله فیلمسوزی نیز با قدرت ظاهر شده و توانسته سانسهای خوب را در مدتزمان طولانی بهدست بیاورد و در این میان، سازمان سینمایی، شورای صنفی نمایش و حتی سمفا که قرار بود عدالت در اکران را محقق کرده و بهنفع فیلمهای مستقل عمل کنند، نتوانستند موفقیتی به دست بیاورند تا پروسه اکران، روی همان پاشنهای بچرخد که تاکنون وجود داشته و اکنون تمام تلاشها تنها روی این گزاره است که سینماها فعال باشند وگرنه سیاست چندانی به مدیریت اکران افزوده نشد و ریلگذاری روی همان سیاستهای کهنه و پوسیده چنددهه قبل عمل میکند.
بنابراین با این شیوه نمایش باید منتظر گسترش این فیلمسوزی در سال آینده باشیم؛ جاییکه قطعا تعداد فیلمهای اکران، بهمراتب از این میزان فراتر رفته و هرچه این تعداد بیشتر شود، تعداد قربانیان این جریان نیز بهشکلی تصاعدی افزایش یافته و فیلمهای فربه، فربهتر شده و بیش از دوسوم آثار نیز بهمانند امسال، متحمل آنچنان خسارتی میشوند که حتی پول اقلام تبلیغاتی خود را نیز بهدست نمیآورند.
بنابراین خوشبینی زمانی محقق میشود که تمام تخممرغهای خود را در سبد گیشه کلی قرار ندهیم و از دل این گیشه، به این نتیجه برسیم که درصد فیلمسوزی امسال سینمای ایران چقدر بوده است. وقتی از میان ۴۲ فیلم اکرانشده در سال ۱۴۰۰، معدل نمایش ۳۸ فیلم، تنها ۱۰۰ میلیون تومان است، خب این یعنی فاجعه و باید جلوی آن گرفته شود. این آمار بهاندازهای نگرانکننده است که تاکنون سابقه نداشته در هیچسالی این میزان فیلم، در اکران مثله شده و به چنین میانگینی برسند.
بنابراین اگر در سیاستهای سال آینده سینماها، مقابله با فیلمسوزی گسترده گنجانده نشود، حلاوت فروش بالای سینمای ایران تنها دراختیار چند فیلم محدود قرار گرفته و حدود ۹۰درصد فیلمها نیز با فروشی که حتی پوششدهنده هزینه اقلام تبلیغاتی آنها نیست، نابود میشوند و حجم نارضایتیهای بسیاری، سینمای ایران را فراخواهد گرفت.