در اواخر سال 2011 بدهی دانشجویان به یک تریلیون دلار رسید که مبهوت کننده است. در واقع این رقم با سرعتی در حدود سه هزار دلار در ثانیه در حال افزایش است و گوی سبقت را از بدهی کارت های اعتباری و وام های دیگر ربوده و فقط از بدهی های رهنی مردم آمریکا عقب مانده است!

مشرق- از زمان آغاز مشکلات اقتصادی آمریکا، کمک هزینه ‌های دولتی به دانشجویان کمتر شده و در نتیجه برای شرکت‌ها و بانک های خصوصی نظام سرمایه داری فرصت طلب، فرصت مغتنمی پدید آمده تا خلاء کمک های دولتی را با وام هایی با بهره بالاتر پر کنند که در هماهنگی با این فرصت سازی، شهریه های دانشگاه ها نیز روند صعودی پیدا کرده تا دانشجویان راه گریزی غیر از گردن نهادن به اسارت مالی دراز مدت در سال های آتی زندگی خود نداشته باشند.

سه هزار دلار در ثانیه!

هزينه تحصيلي ساليانه يك دانشجو در آمريكا چیزی در حدود 10 تا 40 هزار دلار است که گاهی در رشته هاي تخصصي اين رقم به 50 تا 100 هزار دلار نيز مي رسد. با کاهش درآمد خانواده هاي آمريكا در نتيجه بحران اقتصادي و با كاهش كمك مالي مؤسسات صنعتي و بازرگاني به دانشگاه ها، آموزش عالي آمریکا وارد یک دوره بحران شده است.

در اواخر سال 2011 بدهی دانشجویان به یک تریلیون دلار رسید که واقعا مبهوت کننده است. در واقع این رقم با سرعتی در حدود سه هزار دلار در ثانیه در حال افزایش است و گوی سبقت را از بدهی کارت های اعتباری و وام های دیگر ربوده و فقط از بدهی های رهنی مردم آمریکا عقب مانده است!


دانشجویان یک تریلیون دلار بدهکارند!


آنچه که نظام سرمایه داری برای دانشجویان طرح ریزی کرده است

استفان لندمن از فعالان مستقل صلح، فصلی از کتاب اخیر خود را که در مورد جنبش اشغال وال استریت است؛ به شرایط وام های پرداختی به دانشجویان آمریکایی اختصاص داده و مطالبی در مورد همکاری شرورانه شرکت ها و دولت نوشته و اشاره کرده است که دانشجویان آمریکایی برای دست یابی به سود و پول بیشتر از طرف نظام سرمایه داری امریکا استثمار می شوند و در نتیجه سرمایه گذاران غنی تر شده و دانشجویان با مشکلات فراوان طولانی مدت درگیر می شوند.

در حقیقت شرایط به نحوی است که در موارد بسیاری دست یابی به تحصیلات عالی به دلیل افزایش شهریه ها و هزینه ها نا ممکن شده و دانشجویان از عهده آن بر نمی آیند. گاهی این هزینه ها بالغ بر صد هزار دلار می شود که ضمانت پانصد هزاردلاری را برای سی سال نیاز دارد. این بدهی از بدهی های دیگر متمایز است به طوری که در صورت ورشکستگی بخشیده نمی شود و پرداخت آن در هر حل الزامی است. در واقع وام های دانشجویی برای جوانان محصل آمریکایی یک وضعیت بندگی و اسارت مالی دائمی ایجاد می کند. وام دهنده می تواند از محل حقوق، مستمری بازنشستگی و یا حتی مبلغ کمک هزینه دولتی که از طرف دولت به افراد بی بضاعت پرداخت می شود اقدام به برداشت نماید و در سایه وجود یک همکاری خائنانه بین سیستم وام دهنده، خدمات دهندگان و شرکت ها، عده ای از سیستم قرض دهی به دانشجویان درآمد کلانی به جیب می زنند.


بازپرداخت وام ها از عهده دانشجویان خارج است.

این در حالیست که بحران اقتصادی فعلی شرایط را بدتر هم کرده است و فرصت های شغلی نیز به ندرت پیدا می شود. از زمان شروع مشکلات اقتصادی آمریکا، سال ۲۰۰۸، کمک هزینه ‌های دولتی به دانشجویان کمتر شده و در نتیجه برای شرکت‌ها و بانک های خصوصی نظام سرمایه داری فرصت طلب، فرصت مغتنمی پدید آمده تا خلاء کمک های دولتی را با وام هایی با سود بالاتر پر کنند که در هماهنگی با این فرصت سازی، شهریه های دانشگاه ها نیز روند صعودی پیدا کرده تا دانشجویان راه گریزی غیر از گردن نهادن به اسارت مالی دراز مدت در سال های آتی زندگی خود نداشته باشند.

امروزه هزینه های آموزشی در آمریکا دیگر از حد توان دانشجویان فراتر رفته است. بهای بسیاری از سطوح آموزشی در حدی است که عملا برای دانشجویان دست نیافتنی محسوب می شوند. افراد زیادی هم که در تله های بدهی سیستم آموزشی افتاده اند برای روزهای باقی مانده زندگی آنها چیزی غیر از اعداد و ارقام بزرگ و در حال رشد نمانده است. در واقع غارتگران آنها را برای تمام عمر چاپیده اند! بهره متعلقه، اصل وام، سررسیدهای معوقه و جریمه های انباشته شده دیرکردها خروج از زیر بار این غارت را برای دانشجویان بسیار سخت کرده است. افتادن در این دام به طور ناگهانی و با چند امضا روی می دهد ولی فرار از آن به هیچ وجه آسان نیست و در صورت عدم بازپرداخت، زندگی آینده دانشجو در وضع اسفناکی قرار خواهد گرفت.


از سال 2008 بدهی دانشجویان رو به افزایش نهاده است.


كمپین تصرف بدهی دانشجویان

دانشجویان در برابر این نابسامانی و در اعتراض به افزایش هزینه های آموزشی کشور و فقدان بودجه آموزش عمومی که به افزایش شدید شهریه های دانشگاه های دولتی در سال های اخیر منجر شده است اقدام به تظاهرات گسترده ای کردند که پاسخ آن از سوی پلیس آمریکا برخورد شدید با باتوم و اسپری فلفل بود.


بدهی دانشجویان بعد از بدهی های رهنی مقام دوم در آمریکا را به خود اختصاص داده است.

بسیاری از دانشجویان دستگیر شده و مورد بازجویی قرار گرفتند. از سوی دیگر جنبش اعتراضی وال استریت نیز که به عنوان نماد مبارزه با سرمایه داری در جامعه کنونی آمریکا مطرح شده است، به این موضوع بی توجه نبوده و «كمپین تصرف بدهی دانشجویان» ازسوی فعالان این جنبش سر و سامان داده شد و در ماه می از دانشجویان دانشگاه ها خواست تا در اعتراض به این وضیت دست به اعتصاب سراسری بزنند.

غارتگران نظام سرمایه داری دانشجویان را برای تمام عمر چاپیده اند!

در پاسخ به این فراخوان در دانشگاه های ایالت کالیفرنیا تجمع بزرگی روی داد و دانشجویان در شش دانشگاه این ایالت اقدام به اعتصاب غذا کردند. نفس ورود جنبش وال استریت به موضوع بدهی دانشجویان خود نشانگر آن است که برنامه اصلی نظام سرمایه داری برای به اسارت درآوردن مردم آمریکا برای جوانان این کشور افشا شده است و در هر نمودی که روی دهد، چه در بدهی های رهنی، چه در وام های دانشجویی و چه در دیگر طراحی های بهره محور مالی، مورد اعتراض و بازخواست قرار خواهد گرفت.

دانشجویی اعلام می کند که با 25 هزار دلار بدهی عضوی از جامعه 99 درصدی آمریکاست.


مردم بدهکار، دولت متجاوز

آمریکایی ها از بدهکارترین ملت های جهان هستند. آنها هفتصد میلیارد دلار بابت اقساط خودرو بدهکارند. بدهی آنها از بابت کارت های اعتباری نیز به هشتصد میلیارد دلار می رسد. بدهی دانشجویی نیز با پشت سر گذاشتن این بدهکاری ها به رده دوم صعود کرده است. آیا ارتباطی بین بدهکاری و اسارت مالی بدهکارترین مردم جهان و جنگ افروزی و یغماگری متجاوزترین دولت جهان می تواند وجود داشته باشد؟ طبق اظهار نظر روانشناسان و مددکاران اجتماعی، بدهی از مهمترین علل نگرانی و افسردگی در میان جوانان فارغ التحصیل و مردم عادی در آمریکا محسوب می شود.

دانشجویان بدهکار معترض آمریکایی

در واقع وام های دانشجویی و بدهی ها تأثیری سر به راه كننده بر فعالیت های اجتماعی و سیاسی دارند و موجب انفعال سیاسی در بخش بزرگی از نیروی فعال کشور می شود و در نتیجه از سویی احتمال پذیرش این وام ها با هر شرایطی برای دانشجویان بیشتر شده و از سوی دیگر فارغ‌التحصیلان در شرایط سخت اقتصادی کنونی به كار در مشاغل سخت و غیر مرتبط روی می آورند تا بدهی‌های خود را پرداخت كنند.

تحصیلات جوانان به ابزار مهم انتقال ثروت به راس هرم مالی آمریکا تبدیل شده است.

در چنین شرایطی است که نظام متجاوز سرمایه داری فرصت می یابد به دور از دردسرهای اعتراض از سوی بدنه فعال کشور به اقصی نقاط جهان لشکر کشی کند، به غارت و کشتار ملت های دیگر بپردازد و بودجه آموزشی و بهداشتی مردم خود را برای تامین امنیت شکننده عده ای شارلاتان سیاسی بین المللی همچون صهیونیست ها صرف کند.


اوباما معنی بدهی دانشجویی را خوب می فهمد

امروز در آمریکا بدهی دانشجویان که مخاطرات فراوانی برای این نسل سوخته و بدهکار محسوب می شود به صورت تصاعدی در حال افزایش است. در واقع آنچه که روی می دهد بخشی از یک برنامه بزرگ است که هدف آن انتقال بخش اعظم ثروت به طبقه اشراف آمریکا است. این برنامه برای چندین دهه اجرا می شد که تحت مدیریت اوباما شتاب گرفته است.


اوباما به مشکل بدهی دانشجویان در حد یک فرصت تبلیغات انتخاباتی نگاه می کند.

باراک اوباما ادعا می کند که خود با مشکل پرداخت وام در دوران دانشجویی مواجه بوده است. در نتیجه او به خوبی می داند اسارت مالی چه نقشی می تواند در به انقیاد کشاندن نسل جوان داشته باشد. او تلاش دارد در انتخابات آینده رای دانشجویان را از دست ندهد به همین دلیل در اجتماع های دانشجویی از مشکلات مالی خود بعد از فارغ التحصیلی صحبت می کند و می گوید که با کوهی از بدهی روبرو بوده است و تنها هشت سال است که توانسته‌ بدهی ‌های خود را تسویه کند.



افزایش سریع شهریه ها

طی 10 سال گذشته شهریه برخی دانشگاه‌های دولتی آمریکا تا بیش از هفتاد درصد افزایش یافته است. تنها مابین سال های 2008 تا 2010 میانگین شهریه های تحصیلی در دانشگاههای آمریکا پانزده درصدافزایش داشته است که در برخی موارد از جمله دانشگاه های ایالت هایی از قبیل آریزونا و کالیفرنیا این افزایش تا چهل درصد بوده است.


درگیری با بدهی های سنگین فرصت اعتراض و بازخواست از نظام را از بدنه فعال جامعه آمریکا می گیرد.

بر اساس آمار های دولتی آمریکا، میانگین شهریه در موسسه های دولتی در سال تحصیلی ۲۰۰۹-۲۰۱۰ حدود ۱۳ هزار دلار بوده و در موسسه‌های غیر دولتی در همین مدت، تا ۳۳ هزار دلار نیز رسیده است. و از تابستان امسال نیز نرخ بهره های بانکی برای وام های دانشجویی در آمریکا دوبرابر خواهد شد که این مساله سبب دوچندان شدن مشکلات نزدیک به 8 میلیون دانشجویی می شود که به کمک این وام ها به تحصیل پرداخته اند. بسياري از دانشگاه هاي آمريكایی خصوصي بوده و با درآمد حاصل از شهريه دانشجويان اداره مي شوند. اکثر این دانشگاه ها در عرض يك سال 20 تا 50 درصد از دارائي خود را از دست داده اند و بانك ها و مؤسساتي که سرمايه بسياري از اين دانشگاه ها را در اختیار داشته اند اعلام ورشكستگي كرده اند.

بدهی های سنگین به صورت عامل به انقیاد کشاننده جامعه آمریکا درآمده است.


چیزی در حد خطر بدهی های رهنی برای اقتصاد آمریکا

دانشجویان آمریکایی هنگام فارغ التحصیلی به طور متوسط حدود 25 هزار دلار بدهکار هستند. این بدهکاری در مورد برخی دانشجویان بسیار بیشتر است؛ چنان که 10 درصد از دانشجویان آمریکایی بیش از پنجاه هزار دلار بدهکار هستند. تقریبا تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی برای تامین هزینه های تحصیل خود اقدام به اخذ وام می کنند ولی اکثر آنها تصوری از بار مالی غیر قابل پیش بینی آن ندارند.

قوانین مربوط به وام های دانشجویی طوری تنظیم شده است که مطابق آن به محض خروج دانشجویان از دانشگاه به واسطه ترک تحصیل یا فراغت از تحصیل، دانشجو باید بازپرداخت اقساط این وام ها را آغاز کند. حال اگر فارغ التحصیلان بتوانند پس از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه، شغل مناسبی پیدا کنند شاید قادر به بازپرداخت باشند وگرنه با مشکلات فراوانی مواجه خواهند شد. گاهی بدهی دانشجویان آمریکایی سبب می شود یافتن کار برای آنها بسیار دشوارتر شود زیرا برخی کارخانه ها به علت این بدهی، حاضر به استخدام آنها نمی شوند.

دانشجویان به اسارت مالی خود معترضند.

در سال 1993 چهل و پنج درصد از دانشجویان سطح کارشناسی برای تامین هزینه های خود وام می گرفتند که این رقم در حال حاظر به 94 درصد افزایش یافته است. برخی کارشناسان خطر بدهی دانشجویان را در حد خطر بدهی های رهنی ارزیابی می کنند. شدت رشد این بدهی برای کارشناسان خیره کننده است. در حقیقت این موضوع ریشه های عمیقی دارد که دست های فراوانی در آن در گیرند. بازاریابی کالج ها، قانون گزاران ایالتی و فدرال، سرمایه گذاران و دولت دست در دست هم داده و در حال غارت آینده جوانان آمریکا هستند. جالب است که اعطای این وام ها به دانشجویان بسیار راحت انجام می گیرد. در حالی که برای دریافت انواع دیگر وام ها، همچون وام مسکن یا خرید خودرو، مشکلات زیادی وجود دارد. اما در مورد وام های دانشجویی اینطور نبوده و قوانین مربوط به آن که بسیار سختگیرانه نوشته شده است به راحتی دانشجو را برای تمام عمر درگیر خود می کند.


از روسپیگری تا چشم پوشی از بیمه

نیویورک تایمز در ماه می در این مورد مطلبی را به چاپ رساند که در آنجا در مورد یک دختر دانشجو آمده است: «برای اینکه قادر باشد بازپرداخت بدهی های مربوط به وام دانشجویی خود که 120 هزار دلار است را تامین کند از مدتی پیش در دو رستوران کار می کرده است و اکنون نیز آپارتمان خود را ترک می کند تا با والدین خود زندگی کند. مادر این دختر دانشجو که ضامن وام های او است مجبور به انصراف از بیمه عمر شده است.

زندگی آینده دانشجویان در خطر زیاده خواهی سرمایه داری

او هیچگاه تصور هم نمی کرد که پس از فارغ التحصیلی ماهی 900 دلار بدهکاری خواهد داشت و می گوید که که هیچ کس چیزی در این مورد به من نگفته بود». مجله آمریكایی آلترنت نیز از زبان یكی از این دختران دانشجویان می نویسد: «من ماهانه 1300 دلار برای اقساط وام دانشجویی بدهكاری دارم در حالی که اجاره خانه ام هم ماهانه 1300 دلار است. با این حال حقوق ماهانه ام بیش از 2600 دلار نیست و مجبورم برای تامین خوراك و سایر ضروریات خودم روسپیگری كنم».


افزایش ترجیح عدم تحصیلات و در نتیجه عدم اسارت مالی

والدین ترجیح می دهند به جای آنکه فرزندانشان با کوله باری از قرض فارغ التحصیل شوند قید تحصیلات را بزنند.

در صورتی که مخارج تحصیل با سرعت کنونی ادامه یابد هزینه آن در سال 2016 در دانشگاه های عمومی چیزی بیش از دو برابر پانزده سال قبل خواهد بود. این در حالیست که بودجه‌های دولتی و محلی صرف شده در سال 2012 برای تحصیلات عالی به پایین ترین میزان در 25 سال اخیر رسیده است. در شرایط اقتصادی کنونی آمریکا و نیز میزان بالای انواع بدهی‌ ها، رفتن به دانشگاه و داشتن تحصیلات عالی دیگر جذابیت خود را برای جوانان آمریکایی از دست داده است. والدین نیز به این نتیجه رسیده اند که نرفتن به دانشگاه بهتر از افتادن به دام وام است. البته این والدین نیز خود دچار انواع دیگری از وام ها بوده و چیزی برای بازپرداخت ندارند درنتیجه ترجیح می دهند فرزندشان یک شغل عادی که نیازی به تحصیلات عالیه ندارد داشته باشد ولی با خیالی آسوده و آزادانه زندگی کند.


منابع و مآخذ:

http://www.globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=31330

http://www.bankruptcylawnetwork.com/student-loans-the-next-financial-crisis/

http://www.dailyrepublic.com/opinion/ourview/student-loan-debt-may-be-next-financial-crisis/

http://thechaparral.com/2012/05/13/student-loan-debt-the-next-economic-crisis/

http://www.globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=30660

http://yubanet.com/usa/Report-Student-Loan-39-Debt-Bomb-39-America-s-Next-Mortgage-Style-Economic-Crisis.php#.T-SM7d0k3Q0

http://www.creditsesame.com/blog/the-student-loan-debt-bubble-crisis-or-politics-in-play/

http://www.rawstory.com/rs/2012/04/22/staggering-student-debt-the-next-financial-crisis/

http://www.cbsnews.com/8301-505268_162-57409131/could-$1t-student-loan-debt-derail-u.s-recovery/

http://www.asa.org/about-us/media/loannews/student-loans-in-the-news.aspx

http://patriotupdate.com/articles/student-loan-defaults-americas-next-economic-crisis

http://www.cnbc.com/id/39911910

http://www.dailycensored.com/2012/06/16/the-financialization-of-education-the-next-economic-crisis/



نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 7
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • علی ۱۰:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۶/۳۱
    0 0
    مشرق از دانشجوهای ازاد اسلامی بنویس
  • ۱۲:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۶/۳۱
    0 0
    به به! کافیست اینجا به جای کلمه آمریکا بنویسید ایران!!! خود به خود میشه شرح حال دانشجوهای آزاد ایران که بدبختا با هزار مشکل شهریه میدن و آرش هم بیکارن!!!! :(
  • شهاب ۱۴:۳۸ - ۱۳۹۱/۰۶/۳۱
    0 0
    اول به خانه ی خود بپرداز.ما که خودمون این مشکلو داریم حالا از انور دنیا ایراد میگیریم؟
  • فرزانه ۱۴:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۶/۳۱
    0 0
    "آرش" نه آخرش یا "تهش" :)
  • عمو ۱۰:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۱
    0 0
    بابا لامصب انصافا شما مشکل مشابهی داری؟ وام دانشجویی بعد فارغ‌التحصیلی مشکل اصلی شماست؟
  • ۱۱:۳۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۱
    0 0
    اول اینکه اینقدر شرف دارن که برای تحصیل دانشجویان وام میدن - دوم اینکه اقساطه وامو بعد از فارغ التحصیلی و شاغل شدن میگیرن - سوم اینکه همه چی شفاف اطلاع رسانی میشه . شما اگر بیل زن هستید بفرمایید باغچه خودتون بیل بزنید !!!!!!
  • هادی جعفری ۱۱:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
    0 0
    سلام من محقق آموزش عالی هستم. کارم تحقیق در مورد همین مسائل هست. نکاتی رو بگم: 1. دولت فدرال ایالات متحده این وام ها رو به دانشجویان میده ولی تنها به شرط استخدام از اونها بازپرداخت می خواد. سیستم انگلستان هم همینه و همینطور استرالیا. یعنی اگر بیکار باشی از دادن قسط وام معافی. 2. اینکه نوشتن مبلغ این وام ها سنگینه و تازگی ها شهریه ها چند برابر شده کاملا درسته. ولی مطلبی که نگفتن اینه نرخ اشتغال و میزان حقوق مورد انتظار بعد از فارغ التحصیلی از هر دانشگاه آمریکا (یا انگلستان) کاملا شفافه. یعنی اینطور نیست که شخصی وارد دانشگاه بشه و بعدش بیاد بیرون و یه دفعه ببینه کار براش نیست. دانشجوها افراد بالغی هستند و می تونند تصمیم بگیرند که آیا باید به دانشگاه فلان، با نرخ ایجاد اشتغال 40 درصد برای فارغ التحصیلان، برند یا نه. اگر کسی با این دانش تصمیم بگیره که وام دولتی را بگیره و به اون دانشگاه بره و بعد بیکار بمونه باید خودش را سرزنش کنه. 3. دانشگاه های ایالتی (همون دولتی) آمریکا نسبت به دانشگاه های خصوصی انتفاعی ش کیفیت خیلی بالاتری دارند و نرخ بیکاری پایینی دارند. اینهایی که بعد از فارغ التحصیلی بیکارند معمولا فارغ التحصیل کالج ها و دانشگاه های انتفاعی هستند که مدل بیزنسی دارند. پس اشتغال برای دانش آموخته های دانشگاه های دولتی (مثل برکلی و NYU) و خصوصی غیر انتفاعی (مثل هاروارد،‌ ام آی تی، پرینستون و ...) تقریبا تضمین شده هست. اینهایی که غر می زنند من کار ندارم و فلان خودشون رفتن به دانشگاه های ضعیف و یه رشته به درد نخور خوندن. باید توجه کنیم که همه جای دنیا بعضی رشته ها که از بعضی دانشگاه ها مدرکشون گرفته شده مشتری زیادی ندارند و فارغ التحصیل باید یا بیکار باشه یا بیگاری کنه. سوالی داشتید در خدمتم.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس